اندیشکده آمریکایی و معتبر کارنگی در گزارش تازهای، ضمن بررسی مذاکرات هستهای اخیر میان آمریکا و ایران به میانجیگری عمان، بر این نکته تاکید کرده است که دانش هستهای کسبشده توسط ایران از بین رفتنی نیست و ایالات متحده برای جلوگیری از تبعات منفی گسترده، باید در صدد دستیابی به یک توافق برد-برد با تهران باشد. این گزارش با اشاره به پیشرفتهای چشمگیر ایران در حوزه هستهای و درسهای گرفته شده از توافق جامع اقدام مشترک (برجام)، رویکردی واقعبینانه و مبتنی بر منافع متقابل را برای حل این مناقشه پیشنهاد میکند.
بر اساس این گزارش، مذاکرات غیرمستقیم اخیر میان نمایندگان آمریکا و ایران در عمان، که با هدف بحث در مورد آینده برنامه هستهای تهران انجام شده، به اندازهای مثبت ارزیابی شده که زمینه را برای دور دوم گفتوگوها فراهم کرد. کارشناسان کارنگی معتقدند که در این مرحله حساس، طرفین باید با نگاهی به تجربه برجام در سال ۲۰۱۵، پنج درس کلیدی را برای پیشبرد مذاکرات کنونی مد نظر قرار دهند.
برنامه هستهای ایران نسبت به یک دهه قبل تغییر قابل توجی کرده است
نخستین و مهمترین درس، اهمیت نظارت و راستیآزمایی دقیق است. گزارش کارنگی با اشاره به پیشرفتهای ایران در زمینه غنیسازی اورانیوم و افزایش تعداد و پیچیدگی سانتریفیوژهای این کشور، تاکید میکند که وضعیت برنامه هستهای ایران نسبت به یک دهه قبل به طور قابل توجهی تغییر کرده است. بر این اساس، هرگونه توافق جدید باید شامل سازوکارهای نظارتی و راستیآزمایی قویتری نسبت به برجام باشد تا از عدم انحراف ایران از مسیر توافقشده اطمینان حاصل شود. کارنگی همچنین بر لزوم سرمایهگذاری مداوم ایالات متحده در فناوریهای پیشرفته راستیآزمایی و مشارکت زودهنگام متخصصان فنی در فرآیند مذاکرات تاکید میکند.
ضرورت درک فنی عمیق از برنامه هستهای ایران
دومین درس کلیدی، درک عمیق فنی از برنامه هستهای ایران است. کارشناسان کارنگی معتقدند که هرگونه توافق هستهای موفق با ایران باید بر پایه درک فنی جامع از تولید مواد هستهای، سلاحهای هستهای و چرخههای سوخت هستهای غیرنظامی استوار باشد. گزارش با اشاره به مفهوم "زمان گریز" در برجام، خاطرنشان میکند که با توجه به افزایش تجربه عملیاتی ایران، ممکن است این مفهوم دیگر چارچوب مناسبی برای مذاکرات کنونی نباشد. با این حال، ایالات متحده نیازمند ابزارهای فنی دقیق برای ارزیابی توافقهای احتمالی و اطمینان از معنادار بودن محدودیتهای اعمالشده است. در این راستا، مشارکت متخصصان تسلیحات هستهای در تیم مذاکرهکننده برای پرداختن به نگرانیها در مورد گامهای لازم برای تبدیل اورانیوم غنیشده به بمب، ضروری به نظر میرسد.
آمریکا در مذاکرات با ایران نباید به تنهایی عمل کند
سومین درس مهم، اهمیت ائتلاف بینالمللی است. گزارش کارنگی با اشاره به نقش حیاتی گروه ۱+۵ (شامل بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه، چین و ایالات متحده) در مذاکرات برجام، تاکید میکند که ایالات متحده نباید در مذاکرات کنونی به تنهایی عمل کند. مشارکت متحدان اروپایی، روسیه و چین نه تنها اهرم فشاری بیشتری را در مذاکرات فراهم میکند، بلکه برای ارزیابی مزایای عملی توافق برای ایران و همچنین اجرای موفقیتآمیز آن ضروری است. کارنگی بر لزوم ایجاد یک جبهه متحد چندملیتی، به ویژه در مرحله اجرا، برای مقابله با تلاشهای احتمالی ایران برای "مذاکره مجدد" از طریق اجرای توافق تاکید میکند.
پرهیز از رویکرد "همه یا هیچ"
چهارمین درس، پرهیز از رویکرد "همه یا هیچ" است. کارشناسان کارنگی معتقدند که با توجه به فقدان اعتماد عمیق بین طرفین، رویکرد گام به گام و انعطافپذیر میتواند سازندهتر باشد. تجربه برجام نشان داد که اجرای موفقیتآمیز اقدامات اولیه میتواند زمینه را برای توافقات جامعتر فراهم کند. گزارش همچنین پیشنهاد میکند که در صورت عدم اختلال در عناصر استراتژیک مهم توافق، میتوان برخی ترتیبات فنی را به طور موقت حل نشده باقی گذاشت.
لزوم برد تمامی طرفها در هرگونه توافق
و در نهایت، پنجمین درس کلیدی، لزوم "برد" برای همه طرفها است. گزارش کارنگی تاکید میکند که یک توافق پایدار و موفق تنها زمانی حاصل میشود که همه طرفها احساس کنند از آن سود بردهاند. با توجه به هدف ایالات متحده مبنی بر جلوگیری از مسابقه تسلیحات هستهای خطرناک در خاورمیانه و احتمال کاهش انتظارات ایران در پاسخ به تحولات منطقهای، دستیابی به یک توافق برد-برد امکانپذیر به نظر میرسد. کارنگی با اشاره به این اصل اساسی در مذاکرات، بر لزوم درک منافع متقابل و تلاش برای دستیابی به توافقی که برای همه طرفها سودمند باشد، تاکید میکند.
دانش هستهای ایران از بین رفتنی نیست
در جمعبندی، اندیشکده کارنگی هشدار میدهد که دانش هستهای ایران، حتی در صورت برچیدن تاسیسات و مواد هستهای کنونی، از بین نخواهد رفت و تلاش برای نابودی آن از طریق نظامی نیز تبعات ناگواری برای منطقه و منافع ایالات متحده به همراه خواهد داشت. بر این اساس، گزارش تاکید میکند که ایالات متحده باید با رویکردی واقعبینانه و با در نظر گرفتن منافع متقابل، در صدد دستیابی به یک توافق برد-برد با ایران باشد تا از تشدید تنشها و بروز یک بحران هستهای جدید در خاورمیانه جلوگیری کند. تجربه برجام نشان داده است که چنین توافقی امکانپذیر است و تلاش برای دستیابی مجدد به آن، با توجه به خطرات ناشی از عدم توافق، امری ضروری به نظر میرسد.