نشریه «نشنال اینترست» به قلم «پل آر پیلار» نوشت: «سیاست آمریکا در قبال ایران آشکارا شکست خورده است. دولت ترامپ تحریمهای ایران را به جنگ اقتصادی همهجانبه با عنوان «فشار حداکثری» گسترش داد. دولت بایدن نیز به بیشتر فشارهای اقتصادی سلف خود بر ایران ادامه و حتی تحریمهای ضدایرانی خود را افزایش داد.» پیلار در ردّ ادعای «فرید زکریا» که ایران را به خودی خود کنشگر تحولات منطقهای توصیف کرده بود، نوشت: «اکثر اقدامات ایران که در فهرست رفتارهای بیثباتکننده این کشور از نظر غرب ثبت شده، پاسخ به آن چیزی است که عامل دیگری علیه ایران انجام داده؛ مانند، موشکها و پهپادهایی که ایران در ماه آوریل (فروردین ۱۴۰۳) به سوی اسرائیل پرتاب کرد، پاسخ مستقیم به حملات متعدد اسرائیل علیه منافع این کشور بود. یا حمله موشکی ایران در ژانویه ۲۰۲۰ (دی ۱۳۹۸) به دو پایگاه هوایی عراق که محل استقرار نیروهای آمریکایی است، انتقام ترور (شهید) قاسم سلیمانی بود.» در بخش دیگری از این مقاله و در تشریح اشتباه برداشت غرب از روابط ایران با گروههای منطقهای آمده است: «انگیزههای مشابهی زیربنای روابط ایران با رژیمها و گروههای دیگر در منطقه است که معمولاً به اشتباه به آنها برچسب «نیابتیهای ایران» داده میشود. در حالی که نیابتیهای ادعایی غرب برنامههای خود را دارند، تا جایی که بزرگترین اقدام آنها در سالهای اخیر، حمله حماس به جنوب اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهر ۱۴۰۲) ایران را نیز به اندازه دیگران شگفتزده کرد. اتحادی که ایران با شریک اصلی غیردولتی خود -حزبالله لبنان- حفظ میکند، در درجه اول برای حفظ یک بازدارندگی علیه اسرائیل است. با توجه به اینکه ایران با اسرائیلی مواجه است که قبلاً حملات خشونتبار مکرری را در داخل ایران آغاز کرده و به ترور و خرابکاری، خصومتهای بیپایان علیه این کشور مبادرت کرده است، جای تعجب نیست که ایران نیاز به چنین بازدارندهای را درک کند.»