پخش سریال «ناریا» از صداوسیما، بار دیگر اهمیت ساخت و پخش آثار نمایشی با مضامین امنیتی و ضدنفوذ را به یاد ما میآورد؛ آثاری که فراتر از سرگرمی صرف، میتوانند نقش مهمی در افزایش سطح آگاهی عمومی، بازدارندگی فرهنگی و ارتقای سواد امنیتی و سیاسی مخاطبان داشته باشند.
در جهانی که جنگها دیگر فقط در میادین نظامی روی نمیدهند و بخش بزرگی از تقابلها به میدان رسانه، نفوذ، عملیات روانی و جنگ شناختی منتقل شده است، تولید سریالهایی با محوریت «امنیت ملی» یک ضرورت فرهنگی، اجتماعی و حتی استراتژیک بهشمار میرود. مجموعههایی مانند «ناریا» میتوانند با ترکیب هیجان، معما، درام و تحلیل واقعیتهای پشتپرده، مخاطب را نهتنها سرگرم کنند، بلکه او را نسبت به آنچه در عرصه واقعی امنیت کشور رخ میدهد، حساس و آگاه کنند.
جذابیت چنین سریالهایی دقیقاً از پیوند میان واقعیت و درام سرچشمه میگیرد. برخلاف آثار صرفاً تخیلی یا ملودرامهای رایج، سریالهای امنیتی به دل زندگی واقعی مردم گره خوردهاند و مخاطب بهخوبی میداند که هر آنچه میبیند، ریشه در پروندههای حقیقی دارد؛ از ماجراهای نفوذیها گرفته تا خرابکاریهای دشمنان بیرونی و داخلی. تجربه سریال موفق «گاندو» نیز گواهی است بر اینکه مخاطب ایرانی تشنه دانستن واقعیتهایی است که گاه در قالب خبر و گزارش به او منتقل نمیشود، اما از طریق زبان هنر میتواند با آنها ارتباط عمیق برقرار کند.
سریال «ناریا» در همین مسیر گام برداشته است. ساختار معمایی، روایت چندلایه و پرداختن به شخصیتهای خاکستری و پیچیده، نشان میدهد که سازندگان آن کوشیدهاند ضمن وفاداری به ملاحظات امنیتی، از ظرفیت دراماتیک این سوژهها نیز بهره بگیرند. این نوع پرداخت، مخاطب را از سطح به عمق میبرد و بهجای ارائه تصویری سادهسازیشده از تهدیدات امنیتی، به نمایش پیچیدگیها و ظرافتهای جنگ اطلاعاتی میپردازد. از سوی دیگر، ساخت چنین سریالهایی میتواند نقش قابلتوجهی در افزایش تابآوری ملی داشته باشد. وقتی مردم با تماشای یک سریال، از شیوههای نفوذ و تخریب دشمنان آگاه میشوند، در برابر عملیات روانی یا فریبهای رسانهای آسیبپذیر نخواهند بود. این همان چیزی است که میتوان از آن بهمنزله «پدافند فرهنگی و اطلاعاتی» یاد کرد؛ یعنی استفاده از ظرفیت هنر برای مصونسازی جامعه در برابر تهدیدات نرم و ترکیبی. اما برای تداوم این مسیر، لازم است سازمان صداوسیما با همکاری نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و تحقیقاتی، به سراغ پروندههای واقعی و البته قابل روایت برود. پروندههایی که هم دارای جذابیت دراماتیک هستند و هم میتوانند حامل پیامهای جدی و راهبردی برای جامعه باشند. همانطور که «گاندو» با الهام از واقعیت، به سریالی پرمخاطب تبدیل شد، میتوان با بهرهگیری از پروندههای مشابه، آثار مؤثر دیگری نیز تولید کرد. در موقعیت امروز که کشور با تهدیدات ترکیبی، جنگ روایتها و عملیات نفوذ در سطوح گوناگون مواجه است، سریالهایی مانند «ناریا» نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت هستند. فراموش نکنیم که مردم، سرمایه اصلی امنیت کشور هستند و هر میزان که آگاهی، بینش و حساسیت آنان نسبت به مسائل پیرامونی بیشتر شود، امنیت ملی مستحکمتر و نفوذ دشمن دشوارتر خواهد بود.