برای اینکه انسان سنخیت با تقوا داشته باشد، باید ملتزم بشود به یک اوصاف مناسب با تقوا که یکی از اون اوصاف مهم که در فرمایشات امیرالمؤمنین (ع) در اوصاف متقن بهصورت مکرر آمده، مسئله «صبر» است. انسان متقی با توجه به آن جایگاهی که خدای متعال برای انسان در رسیدن به کمالات قرار داده است و اینکه لازمه بودن در این عالم مواجه شدن با امور گوناگونی است که این امور نوعاً با بعضی از جنبههای انسان مورد مناسبت نیست و کراهت دارد، نفس انسان نسبت به آن امور؛ نفس را باید با این مطالبی که اجمالاً بیان شد، متحملش کرد. مقاومش کرد اساساً هر مقصدی که انسان در این عالم داشته باشد از مقاصد دنیایی هم، شرط موفقیت در آن این است که به خودش بقبولاند که رسیدن به آن هدف نیاز به تحمل مشکلات در آن دارد و اینکه نیل به مقاصد بدون مواجه شدن با مشکلات گوناگون نیست. حالا این مشکلات گاهی در نفس انسان پیدا میشود و بهصورت طبیعی نفس انسان با آنها مواجه است که خود اصل التزام به تکالیف شرعیه یک امر مکروهیست برای نفس، که نفس نمیخواهد بهصورت طبیعی ملتزم بشود به وظایف دینی، اگر هم گاهی یک التزامی پیدا میکند نوعاً یک التزام روبنایی است. اینکه بهطور دقیق ما همهمان همیشه برویم سراغ آن موازین صحیح و اولیه و لازم، به هر حال تا یه حدی نفس زیر بار میرود بعدش هم میگوید: «ولش کن، حالا خدا کریم است دیگر، همین مقدار از ما میپذیرد در کارها...» بنابراین مسئله صبر یک مسئله گسترده در همه شئون زندگی ما در همه فعالیتهای عبادی، فعالیتهای خانوادگی و اجتماعی، اقتصادی، به خصوص استقامت و مقاومت در مسائل سیاسی که در برابر جبههگیریهای مخالفین حاکمیت دینی، انسان آن موازین اصلی خودش را از دست ندهد. این معنا برای همه هست. گاهی خطابات خاصی در قرآن کریم به پیامبر بزرگوار اسلام (ص) آمده و صبر انبیا را به رخ آن حضرت میکشاند. «فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُولُوالْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ...» (احقاف/۳۵) به هر حال هر مقدار هدف انسان در زندگی بالا باشد، رسیدن به آن هدف ملازم است با مواجه شدن با امور مکروه؛ اموری که به جنبهای از جنبههای انسان یا انسانهای دیگر اصطکاک پیدا میکند، نمیپذیرد آن را؛ لذا قرآن کریم با تعبیرات گوناگون این مسئله صبر را به ما بیان میکند که از جهتی با تقسیم کلی در موارد صبر و امور ناملایم سه قسم صبر را بر ما بیان کرده است. مانند، صبر بر انجام واجبات؛ طرف میخواهد حج برود حالا میخواهد، به حسب ظاهر حجش درست شود. بعد میرود مالش را اصلاح کند، مالش را میخواهد اصلاح کند گاهی زورش میاد یک مرتبه خمس را بدهد یا ندارد به هر حال دست گردون میکند که انشاءالله برود تا برگردد و بدهد... گاهی ما این مسائل رو سبک تلقی میکنیم وقتی در آن ورود میکنیم. بله این صبر لازم دارد. نفس را در این مکروهات باید تحمیل کرد نسبت به محرمات الهی، همچنین محرمات که دامنش وسیعتر است.