کالا والش خبرنگار و فعال مدنی آمریکاییست که به همراه تیمی از خبرنگاران بینالمللی برای بازدید از آثار جنایات رژیم صهیونیستی به ایران سفر کرد. این دانشجوی جوان آمریکایی سالهاست علیه سیاستهای امپریالیسیتی کشور مطبوع خود فعالیت میکند از مخالفت با اقدامات خصمانه واشنگتن علیه کوبا تا مخالفت با جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه. او مطابق رویه همیشگی ایالات متحده بعد از بازگشت به کشورش در فرودگاه بازداشت شد و تحت بازجوئی چند ساعته قرار گرفت. به بهانه سفرش به ایران، با او به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
لطفاً به عنوان اولین سؤال بگویید تجربه سفر شما به ایران چطور بود؟
ما اولین گروه از روزنامهنگاران خارجی بودیم که پس از جنگ ۱۲ روزه تحمیلی به ایران سفر کردیم، این سفر واقعاً زندگیام را تغییر داد. دیدن ویرانیهای وحشتناک و تلفات انسانی ناشی از تجاوز آمریکا- صهیونیستی بسیار تکاندهنده بود. از آنجا که من در به اصطلاح «ایالات متحده» بزرگ شدهام، هرگز در زندگیام زیر بمباران هوایی نبودهام یا قبل از این سفر، در میان ویرانیهای ساختمانهای مسکونی غیرنظامی، بیمارستانها، آمبولانسها و ساختمانهای خبری که توسط موشکها سوخته بودند، نایستاده بودم. نمیتوانم توصیف کنم که بیرون آوردن اسباببازی کودکان، کفش زنان و تکالیف مدرسه دانشآموزان از میان آوارها چه حسی دارد. اسکلت سوخته ساختمان صداوسیما در میان انبوهی از خردهشیشهها، وحشتانگیزترین چیزی بود که تا به حال دیدهام. در غرب، سکوت کامل رسانهای درباره این حملات وجود دارد. برایم جالب بود که بسیاری از مردم زندگی روزمره خود را به طور عادی ادامه میدهند، اما گمان میکنم تهدید مداوم تجاوز صهیونیستی واقعیتی است که اکثر ایرانیها به آن عادت کردهاند. من با خوشبینی بیشتری درباره آینده از ایران خارج شدم، زیرا با وجود پیچیدگیها و اختلافات در جامعه، مردم ایران به نظر میرسد بیش از هر زمان دیگری متحد و مقاوم در برابر صهیونیسم هستند و افراد بیشماری به من گفتند که این جنگ، ایران را قویتر کرده و آنها حتی برای جنگهای احتمالی بعدی نیز آمادگی کامل دارند.
به عنوان یک فعال آمریکایی، نظر شما درباره هدف قرار دادن غیرنظامیان ایرانی و ترور دانشمندان هستهای توسط رژیم صهیونیستی چیست؟
رژیم صهیونیستی با دو برابر کردن تاکتیکهای نسلکشی و هدف قرار دادن غیرنظامیان، نشان میدهد که یک ببر کاغذی ترسو و ضعیف است، و قدرت و اتحاد جامعه مدنی ایران، که گهواره مقاومت مردمی است، مانع بزرگی برای آنهاست. مهم نیست که نتانیاهو و رژیم صهیونیستی چقدر ادعا میکنند که کنار «مردم ایران» ایستادهاند، واضح است که تجاوز آنها علیه تمام مردم ایران و حاکمیت جمهوری اسلامی است، اما این تنها اثر معکوس داشته و کشور را بیش از پیش متحد کرده است. هدف قرار دادن دانشمندان هستهای، فرماندهان نظامی که مشغول خدمت نبودهاند (و طبق قوانین بینالمللی هدف نظامی مشروع تلقی نمیشوند)، کارکنان بهداشتی، روزنامهنگاران و کودکان توسط صهیونیستها نشان میدهد که آنها میخواهند همان روشی را که در غزه و لبنان اجرا کردند، علیه ایران به کار بگیرند. صهیونیستها دهههاست که دانشمندان هستهای و غیرنظامیان ایرانی را هدف قرار دادهاند. همانطور که آرمیتا رضایینژاد، دختر داریوش رضایینژاد، دانشمند هستهای شهید ایران، برایمان گفت: «به اشتباه این جنگ، جنگ ۱۲ روزه نامیده شده، در حالی که من پدرم را ۵۰۷۴ روز پیش از دست دادم.» وقتی از یک نمایشگاه انرژی اتمی بازدید کردیم، دیدم که ایران در حال تولید داروهای درمان سرطان است، زیرا تحریمهای آمریکا مانع واردات بسیاری از داروهای نجاتبخش به ایران شده است. یکی از دانشمندان شهید شده در این دور از تجاوز، تنها چند ماه با توسعه یک درمان جدید برای سرطان فاصله داشت. دانشمندان هستهای ایران از شجاعترین و قهرمانترین افراد جهان هستند. ایرانیها به من گفتند که رهبر معظم انقلاب فتوایی علیه توسعه سلاح هستهای مطابق با قوانین اسلام صادر کردهاند و تمام فعالیتهای هستهای ایران برای اهداف کاملاً صلحآمیز علمی است. با این حال، اگر ایران تصمیم بگیرد مانند کره شمالی برای ایجاد بازدارندگی سلاح هستهای بسازد، با توجه به تجاوزها و تهدیدهای بیپایان غرب، کاملاً حق دارد و من از آن حمایت میکنم، زیرا آمریکا تنها رژیمی است که تاکنون از سلاح هستهای علیه انسانها استفاده کرده است.
به عنوان یک آمریکایی، نظرتان درباره شعار «مرگ بر آمریکا» چیست؟ چرا خودتان این شعار را تکرار کردید؟
هویت «آمریکایی»، دقیقاً مانند هویت «اسرائیلی»، یک ساختار استعماری مهاجرنشین است که بر اساس سرزمیندزدی و نسلکشی مردم بومی بنا شده است. در مورد ایالات متحده، نسلکشی مردم بومی و آفریقاییتبار بیش از چهار قرن است که ادامه دارد و مستقیماً به الهامبخش رایش چهارم و پروژههای استعماری صهیونیستی تبدیل شده است. رهبری ایران و مقام معظم رهبری همواره واضح بیان کردهاند که این شعار متوجه مردم تحت ستم و مستعمره درون ایالات متحده نیست، بلکه دشمن مشترک ماست: طبقه حاکم امپریالیست. بنابراین، «مرگ بر آمریکا» شعاری بود که از قبل با آن آشنا بودم و از آن حمایت میکنم. در طول سفرمان، از ساختمان شیشهای صداوسیما بازدید کردیم که صهیونیستها با یازده موشک آن را هدف قرار دادند در حالی که گزارشگران در داخل این ساختمان در حال پخش زنده اخبار بودند. با سحر امامی ملاقات کردیم که به خبرنگار قهرمان مقاومت تبدیل شده و مراسمی با خانوادههای شهدای روزنامهنگار و دانشمندان هستهای داشتیم. ما این فرصت را داشتیم که در یک طومار مبارزه با تروریسم علیه روزنامهنگاران را امضا کنیم و این فرصت در اختیار من قرار گرفت تا چند کلمهای صحبت کنم. از این فرصت استفاده کردم و شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» را به فارسی تکرار کردم تا نشان دهم که این شعارها به یک شعار جهانی برای آزادی تبدیل شدهاند، حتی برای شهروندان آمریکایی که توسط دولت خود تحت ستم هستند. همانطور که «مرگ بر اسرائیل» به معنای آزادی فلسطینیان است، «مرگ بر آمریکا» به معنای آزادی مردم بومی، آفریقاییتبار، پورتوریکویی، هاوایی و همه مردم مستعمره درون به اصطلاح «ایالات متحده» و آزادی هر کشوری در جهان است که مورد تجاوز و اشغال آمریکا قرار گرفته است.
نظر شما درباره حمایت همه جانبه دولت آمریکا از اقدامات جنگطلبانه رژیم صهیونیستی که برخلاف حقوق بشری و حقوق بینالملل است، چیست؟
آمریکا رهبر یک نظام جهانی امپریالیستی است که برای حفظ هژمونی خود نیاز به گسترش بیپایان، سودجویی از جنگ، نسلکشی و انباشت ضایعات دارد. بنابراین، مبارزه ما صرفاً مبارزه با صهیونیسم نیست، بلکه باید آن را مبارزه با نظام جهانی امپریالیسم و سلطه غرب دانست. برخلاف ادعای برخی، آمریکا برخلاف منافع خود عمل نمیکند یا توسط لابیگران فریب نخورده تا از صهیونیسم حمایت کند؛ این یک انحراف نیست، بلکه کاملاً در راستای منافع آمریکاست که از این نسلکشی علیه فلسطین و پروژه «اسرائیل بزرگ» برای استعمار نهایی کل منطقه، از بین بردن دائمی هرگونه چشمانداز وحدت عربی و سرنگونی جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت حمایت میکند. مهم نیست که آمریکا چه تصویری ارائه میدهد، موجودیت صهیونیستی بدون حمایت بیقید و شرط نظامی، مالی و سیاسی آمریکا وجود نخواهد داشت. از کره تا ویتنام، کوبا، آنگولا، یوگسلاوی، عراق، افغانستان، لیبی و سوریه، آمریکا هرگز به حقوق بینالملل پایبند نبوده، فقط وقتی به نفعش باشد، آن را به عنوان سلاح علیه دشمنانش استفاده میکند. آمریکا ایران، کوبا و کره شمالی را به عنوان «حامیان دولتی تروریسم» معرفی میکند، در حالی که واضح است که خود آمریکا بزرگترین حامی دولتی تروریسم در جهان است.
نظر مردم درباره این موضوع چیست؟ آیا از این موضع دولت آمریکا حمایت میکنند؟
از نظر افکار عمومی، قطعاً نه. پس از طوفان قهرمانانه الاقصی، تحول عظیمی در آگاهی ضدامپریالیستی حتی در قلب غرب رخ داده است. در غرب افرادی هستند که برای مشارکت در مقاومت مسلحانه علیه رژیم صهیونیستی مورد حمایت آمریکا از خود گذشتگی نشان دادند. این جنبش یکپارچه نیست؛ برخی صرفاً به صورت زبانی مخالف سیاستهای آمریکا هستند، در حالی که برخی دیگر از ما، خود را بخشی از یک محور بینالمللی مقاومت میدانیم که وظیفه دارد جبهه جدیدی علیه امپریالیسم را از درون شکم این هیولا باز کند. وقتی در ایران بودم، بسیاری از ایرانیها از من خواستند که این پیام را به «مردم آمریکا» برسانم که ما همه دوست هستیم و تنها دولت آمریکا دشمن است. با وجود اینکه از کشوری میآمدیم که به ایران حمله کرده و آن را تحریم میکند، با مهربانی و بزرگواری بسیاری از ما استقبال شد. با این حال، مهم است که بپذیریم با وجود رشد جنبش ضدامپریالیستی، هنوز بسیاری در آمریکا، از جمله طبقه کارگر، در ادامه امپریالیسم و صهیونیسم سرمایهگذاری و مشارکت مستقیم دارند. همانطور که یک پژوهشگر ایرانی اخیراً بیان کرده، «طبقه کارگر اروپایی- آمریکایی به یک سبک زندگی/مزایایی متعهد هستند که بر استثمار فوقالعاده حاشیه بنا شده و برای حفظ آن نسلکشی را میپذیرند.» طبقه کارگر «اسرائیلی» هم مشابه طبقه کارگر آمریکاست که با ساخت بمبها و موشکهای مورد استفاده علیه محور مقاومت امرار معاش میکند، با دسترسی به سودهای فوقالعاده امپریالیستی اترزاق میکند و فقط حاضرند به صورت زبانی از فلسطین حمایت کنند، اما حاضر به هیچ اقدام مادی یا خودگذشتگی نیستند. این تناقضی است که ما باید در تلاش برای ساختن جنبش مقاومت خودمان در اینجا با آن دست و پنجه نرم کنیم. رژیمهای آمریکا و صهیونیستی قطعاً ضعیفتر و نامحبوبتر از همیشه هستند.
با تشکر از این که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید. برای شما و مردم آزادیخواه آمریکا آرزوی پیروزی و موفقیت داریم.