دعوا بر سر چیست؟ غنیسازی یا ایرانِ مستقل
* در جنگ تحمیلی اخیر ورود آمریکاییها برای پایان سریع درگیری و التماس آتشبس زودهنگام انکار ناشدنی است. اگر چه دست برتر ایران، شکست سامانههای دفاعی رژیم صهیونیستی و انهدام نزدیک به کامل پدافند طرف مقابل دلیل اصلی بود، اما بهلحاظ اقتصادی نیز میتوان دستکم از دو زاویه التماس آتشبس را تحلیل کرد: از سوی طرف اسرائیلی هزینه و خسارت بالا (حدود ۴۰ میلیارد دلار در ۱۲ روز) عامل اصلی بود و از طرف آمریکا نیز نگرانیهای جدی از افزایش قیمت نفت در صورت تداوم نبرد.
از سوی آمریکا، نگرانی از افزایش (یا از بین رفتن امکان کاهش نسبی) قیمت نفت در آیندهی نزدیک جدی بود؛ بهاین خاطر که ترامپ بارها از فدرالرزرو درخواست کرده که نرخ بهره را کاهش دهد و این موضوع را یکی از مسائل کلیدی برای تقویت اقتصاد، کاهش هزینههای دولت در استقراض و بهبود شانسهای انتخاباتی خود میداند.
در مقابل فدرالرزرو به دلیل نگرانی از افزایش تورم، مخالف این سیاست است. افزایش قیمت نفت بهدلیل اثر مستقیم بر هزینهی خانوار، اثر مستقیم بر قیمت مواد غذایی و همچنین اثرش بر تصمیم فدرالرزرو برای کاهش نرخ بهره برای دولت آمریکا یک خط قرمز و محدودیت جدی است؛ بنابراین جنگافروزی رژیم صهیونیستی در منطقه میتواند از طریق افزایش ریسک انرژی در منطقهی غرب آسیا، بهقیمت آسیب به اقتصاد آمریکا و شکست دولت فعلی این کشور در انتخابات آتی تمام شود. با این توضیح میتوان دریافت که دست ایران برای صادرات نفت و حتی تنوعبخشی به مشتریان بسته نیست و بر خلاف تصور در میانمدت نباید نگران اثر مکانیزم ماشه بر صادرات نفت ایران بود.
در این چارچوب، اگر چه بهظاهر تحقق توصیه حضرت آیتالله خامنهای به تحرک بیشتر در صادرات نفت و حل مسئلهی تعدد و تنوع مشتری در دیدار اخیرشان با هیئت دولت دشوار است، اما بر اساس واقعیتهای میدان اقتصاد بینالملل پیشنهادی عملیاتی و در دسترس است.
پیشنیاز افزایش صادرات نفت، افزایش تولید است و بهگواه نظر کارشناسان، ایران هم ذخایر لازم را در اختیار دارد و هم بهلحاظ دانشفنی چیزی کم ندارد. توان نهفتهی تولید نفت در ایران بین ۵،۶ تا ۷،۴ میلیون بشکه در روز برآورد میشود که با تولید فعلی نفت -حدود ۳،۴ تا ۳،۶ میلیون بشکه در روز است، فاصلهی معناداری دارد. اگر چه میادین قدیمی با کاهش تولید نفت مواجه هستند، اما با اعمال تغییراتی در ساختار قراردادهای بالادستی نفت و گاز، میتوان جذابیت سرمایهگذاری ایجاد کرد و از طریق افزایش تولید، زمینه را برای صادرات بیشتر نیز فراهم کرد.
رهبر انقلاب در سال ۱۴۰۰ و در دیدار با فعالان اقتصادی خواست دشمن را ایجاد اخلال در صادرات نفت و گاز -بهعنوان مهمترین منبع ارزی کشور- دانستند؛ بهگونهای که از این محل، چیزی عاید ایران نشود. به همین دلیل ایشان هر اقدامی در این زمینه را «جهاد» و «بزرگترینِ عبادتها» میدانند؛ بنابراین اولاً تحرک در صادرات نفت ایران و ایجاد تنوع و تعدد در مشتریان تحت هر شرایطی ضروری است. در ثانی امروز هم برآمدن نظم چندقطبی امکانهای خوبی را برای تحقق این ضرورت در اختیار ایران قرار داده است و هم طرف آمریکایی به دلیل مسائل دشوار در اقتصاد داخلیاش، با محدودیتهایی برای کاهش قابل توجه صادرات نفت ایران مواجه است.