در حوزه مباحث علمی و دینی، تمایز میان عقل نظری و عقل عملی از موضوعات کلیدی است که نیازمند نگاهی دقیق و غیرعرفی است. عقل نظری به تحلیل و شناخت مسائل مربوط میشود، در حالی که عقل عملی به انگیزهها و اراده انسان برای عمل کردن مرتبط است. این دو حوزه، هرچند در ظاهر نزدیک به هم به نظر میرسند، اما مرزهایشان کاملاً از یکدیگر جداست، همانطور که در یک جراحی قلب، پزشک با دقت علمی دو رگ موئین را از هم تفکیک میکند. پزشک میداند که رگ بسته باید جراحی شود و رگ باز عملکرد متفاوتی دارد. این تمایز علمی است، نه عرفی، و هرگونه خلط این دو میتواند به سوءتفاهم منجر شود.
این جدایی در حوزه دانش و عمل نیز مشهود است. برای مثال، ممکن است فردی در بحث علمی به حقیقت برسد، اما به دلیل بسته بودن عقل عملیاش، از پذیرش آن سر باز زند. نمونهاش طلبهای است که در مباحثه، با وجود فهمیدن نظر درست هممباحثه خود، حاضر به پذیرش اشتباه خود نیست. اینجا مشکل در عقل عملی اوست که مانع از باور و اقرار به حقیقت میشود. ایمان، به تعبیری، گره زدن حقیقت به دل است، اما این گره زدن به علم وابسته نیست و مرزی کاملاً جدا دارد.
در همین راستا، حدیثی از امام رضا (ع) نقل شده که فرمودند: «اگر مردم زیباییهای کلام ما را بفهمند، از ما پیروی میکنند.» این سخن به این معنا نیست که فهمیدن صرف کلام اهل بیت (ع) به طور خودکار به تبعیت منجر میشود. امام پیش از این فرمودهاند که امر ولایت باید احیا شود. احیای امر ولایت تنها به تدریس یا تفسیر نیست، بلکه نیازمند وارستگی و زیستن بر اساس این معارف است. فردی که وارسته است، با علم خود به مردم حیات میبخشد. اینجاست که تفاوت میان علم نافع و علم غیرنافع آشکار میشود. علم نافع، علمی است که انسان را میسازد و به عمل صالح منجر میشود، در حالی که علم غیرنافع، حتی اگر از قرآن و آیات الهی باشد، برای کسی که بصیرت ندارد، سودی ندارد.
در بیان دیگری از حضرت علی (ع)، آمده است: «چه بسا عالمی که جهلش او را کشته و علمش با اوست، اما سودی به حالش ندارد.» این سخن به کسانی اشاره دارد که علم دارند، اما به دلیل ناکارآمدی عقل عملی، از آن بهره نمیبرند. ایشان همچنین فرمودهاند: «علمتان را جهل و یقینتان را شک قرار ندهید؛ وقتی دانستید، عمل کنید و وقتی یقین یافتید، اقدام کنید.» بنابراین بخش مهم عملیات شیطان با عقل عملی است که «ما عُبِدَ به الرحمن و اکتُسِبَ به الجِنان» شیطان در سیر و سلوک نشسته است نه در محیطهای علمی؛ از اینرو است که خداوند متعال از زبان شیطان در آیه ۱۶ سوره اعراف میگوید: «یقیناً بر سر راه راست تو [که رهروانش را به سعادت ابدی میرساند]در کمین آنان خواهم نشست.» عقل عملی، حوزهای است که با اراده، ایمان، کفر، محبت و دشمنی گره خورده است. شیطان نیز در همین حوزه عقل عملی کمین کرده و مانع تبدیل علم به عمل میشود. او نه در حوزه و دانشگاه، بلکه در مسیر مستقیم، جایی که علم باید به عمل منجر شود، در کمین است.