تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰  ، 
کد خبر : ۳۸۲۹۰۷
ضوابط تفکر انقلابی ‌ـ ۱۵

ترجیح آسایش بر تکلیف!

پایگاه بصیرت / محمدرضا ملایی

چهارمین مانع از موانع عمل‌نکردن به معیار‌ها و ضوابط انقلابی بودن، راحت‌طلبی، سازش و عیب ندانستن تبعیت از دشمن است. این مانع، برخلاف دو مانع پیشین که بیشتر در غفلت یا ضعف اخلاقی ریشه داشت، جلوه‌ای اجتماعی و سیاسی نیز دارد. راحت‌طلبی در ظاهر امری شخصی است، اما وقتی با مسئولیت‌های اجتماعی و آرمان‌های جمعی پیوند می‌خورد، به یکی از خطرناک‌ترین عوامل انحراف در مسیر انقلاب تبدیل می‌شود. راحت‌طلبی، یعنی ترجیح آسایش فردی بر تکلیف الهی و اولویت‌های امت. سازش، یعنی تن دادن به کم‌هزینه‌ترین راه حتی اگر با حقیقت ناسازگار باشد و «عیب ندانستن تبعیت از دشمن»، یعنی رسیدن به مرحله‌ای که وابستگی فکری و سیاسی به بیگانه نه‌تنها ناپسند شمرده نمی‌شود، بلکه نوعی «واقع‌گرایی» و «خردورزی سیاسی» قلمداد می‌شود. در چنین وضعیتی، وجدان انقلابی انسان خاموش می‌شود، حساسیت‌ها نسبت به دشمن از میان می‌رود و خط تمایز میان استقلال و وابستگی کمرنگ می‌شود. این روحیه، در سطوح گوناگون جامعه می‌تواند بروز کند. گاهی در تصمیم‌های شخصی، به شکل تنبلی، بی‌میلی به کار سخت، و بی‌تفاوتی نسبت به مشکلات جمعی خود را نشان می‌دهد. گاهی هم در عرصه مدیریت و سیاست، در قالب ترجیح سازش بر مقاومت، کوتاه‌آمدن در برابر فشارها، یا امید بستن به لبخند دشمن جلوه می‌کند. در هر دو صورت، نقطه مشترک، ترس از سختی و میل به عافیت است؛ همان چیزی که قرآن آن را «رَضوا بالحیاة الدنیا واطمأنّوا بها» توصیف می‌کند. رهبر معظم انقلاب بار‌ها تأکید کرده‌اند که راه اصلاح کشور از مسیر «کار جهادی و انقلابی» می‌گذرد، نه از مسیر سازش و تنبلی. ایشان می‌فرمایند: «ما جز با کار جهادی و کار انقلابی نخواهیم توانست این کشور را به سامان برسانیم. در همه بخش‌ها، کمربسته بودن مثل یک جهادگر لازم است؛ این اگر بود، کار‌ها راه می‌افتد، بن‌بست‌ها باز می‌شود، شکافته می‌شود؛ [یعنی]کار فراوان، پُرحجم و باکیفیت و مجاهدانه و انقلابی... [مسئولین]دامن همت به کمر بزنند و واقعاً کار کنند.» این بیان، نقطه مقابل روحیه «سازش و راحت‌طلبی» است. کسی که اهل مجاهدت است، بن‌بست را نمی‌پذیرد و دشواری را بخشی از مسیر می‌داند. اما کسی که عافیت‌طلب است، به‌جای مواجهه با مشکلات، به دنبال «میان‌بر» می‌گردد؛ حتی اگر این میان‌بر، به قیمت از دست رفتن استقلال یا تحریف آرمان‌ها تمام شود. چنین انسانی در لحظه‌های تزاحم، نه بر اساس اولویت‌های انقلاب، بلکه بر اساس میزان رنج و زحمتی که باید تحمل کند تصمیم می‌گیرد. تجربه تاریخی انقلاب اسلامی نیز شاهدی روشن است. در همه مقاطع سرنوشت‌ساز، دو گروه در برابر هم قرار گرفتند: گروهی که بر اصول ایستادند و هزینه‌ها را پذیرفتند، و گروهی که گفتند «باید واقع‌گرا بود»، «نباید با دنیا درافتاد»، و «زمانه تغییر کرده است». گروه دوم، همان کسانی هستند که رهبر فرزانه انقلاب از آنان به عنوان «انقلابیون فرسوده پشیمان» یاد کردند: «صرف‌نظر از یک عده انقلابی فرسوده پشیمان که به دلایل گوناگون، زندگی راحت را، سازش را ترجیح دادند، یا به ساز دشمن رقصیدن را عیب ندانستند، جوان کشور، توده ملت، که اکثریت هم جوان هستند، این انگیزه عمیق را دارند.»

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات