در دکترینهای نوین امنیتی، خطوط مقدم نبرد از مرزهای جغرافیایی به اعماق ذهن و قلب ملتها منتقل شده است. در این زمانه، قدرتمندترین سلاحها، روایتهایی هستند که امید را به یأس، همبستگی را به تفرقه و آرامش را به اضطراب بدل میکنند و اینگونه کشورها و جوامع را از درون در معرض فروپاشی قرار میدهند. در این آوردگاه نامتقارن که از آن به «جنگ ترکیبی» یاد میشود، از چنان اهمیتی برخوردار است که رهبری معظم انقلاب بارها درباره آن سخن گفتهاند؛ چرا که دشمن در قالب این نوع تهاجم بیش از هر شیوه دیگری، «سلامت عاطفی» جامعه را بهمنزله آسیبپذیرترین و در عین حال راهبردیترین نقطه ثقل، هدف قرار میدهد. فرسایش این سرمایه نامشهود، اما بنیادین، نه یک آسیب اجتماعی جانبی، بلکه هدف اصلی عملیات روانی دشمن برای فروپاشی یک ملت از درون است. برای مقابله با این رویکرد دشمن باید بدانیم که جنگ ترکیبی دشمن علیه سلامت عاطفی جامعه ما در سه لایه همزمان عمل میکند.
لایه نخست، «بمباران شناختی با محتوای اضطرابآفرین» است. شبکههای اجتماعی و رسانههای معاند، با پمپاژ بیوقفه اخبار منفی، سیاهنمایی مطلق، بزرگنمایی مشکلات و القای حس بنبست، به دنبال ایجاد یک اضطراب مزمن ملی هستند. هدف از این راهبرد، فرسودهسازی روانی جامعه و تضعیف اراده آن برای مقاومت و سازندگی است. 
لایه دوم، «تخریب اعتماد و سرمایه اجتماعی» است. دشمن با ترویج شایعات، دامن زدن به اختلافات قومی، مذهبی و سیاسی، و ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت، به دنبال فروپاشی پیوندهای اجتماعی است که شالوده امنیت پایدار را تشکیل میدهند. جامعهای که اعتماد در آن از بین رفته باشد، به مجموعهای از افراد منزوی و بدبین به یکدیگر تبدیل میشود. در چنین فضایی، هر بحران کوچکی میتواند به یک گسست بزرگ اجتماعی منجر شود.
لایه سوم و عمیقترین لایه، «معنازدایی و ترویج پوچگرایی» است. دشمن با حمله به ارزشهای بنیادین، هنجارهای فرهنگی و باورهای معنوی که به زندگی فردی و جمعی معنا میبخشند، به دنبال ایجاد یک خلأ هویتی و معنوی در جامعه، بهویژه در میان نسل جوان است. 
در برابر این تهاجم چندلایه، راهبرد دفاعی ما نیز باید هوشمندانه، جامع و پیشدستانه باشد. نخست، نیازمند جهاد تبیین فعال و امیدآفرین هستیم. این به معنای نادیده گرفتن مشکلات نیست، بلکه به معنای ارائه روایتی واقعبینانه، صادقانه و امیدبخش از دستاوردها، ظرفیتها و افقهای آینده کشور است. دوم، باید سرمایهگذاری راهبردی بر نهادهای اعتمادساز، مانند خانواده، تشکلهای مردمی، مدرسه و حتی مساجد را در دستور کار قرار داد. تقویت این نهادها، بهترین سد دفاعی در برابر عملیاتهای تفرقهافکنانه دشمن است. سرانجام، باید با ترویج سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی که سرشار از معنویت، امید و مسئولیتپذیری است، پادزهری قدرتمند برای سم پوچگرایی و بیتفاوتی فراهم آوریم؛ چرا که غفلت از سلامت عاطفی جامعه، به معنای باز گذاشتن دروازههای امنیت ملی به روی دشمن است. فراموش نکنیم که امروز، پاسداری از امید و آرامش ملت، مهمترین وظیفه هر نیروی دلبسته به انقلاب و کشورمان است.
