ایامی که گذشت تحرکات تروریستهای تجزیهطلب و تروریستی در منطقه شرق کشور نمود متفاوتی پیدا کرد. از یک سو شاهد بودیم که وابستگان به این گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب اعلام کردند با چند گروهک دیگر ادغام شده و یک گروه جدید را سازمان دادهاند. خبر دوم شهادت چهار نفر از رزمندگان قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه در حین انجام مأموریت و حراست از شرق کشور بود. این موضوع را که چه چیزی در این گروهکهای تروریستی در حال طی شدن است، باید در یک چارچوب تحلیلی منسجم دید:
این مدل قدیمی است
در دهه ۷۰ میلادی طنزی علیه مارکسیستها وجود داشت که این گروهها اگر از سه نفر تعدادشان افزایش یابد بلافاصله نفر سوم اعلام استقلال کرده و یک گروهک جدید خلق میکند. گروهکهای تروریستی شرق و غرب ایران هم از این جنس هستند. جیش العدل، جندا...، انصارالفرقان، حرکت انصار و ... اسامی متفاوتی هستند که در سالهای اخیر در عملیاتهای تروریستی تجزیهطلبانه شنیدهایم. این گونه رفتارها را میتوان در امروز سوریه و در پیشینه گروههای تکفیری از زمان حضور در افغانستان و جنگ با شوروی جست. یکی از علت انشعابها و نام عوض کردنها را باید در اختلافات دانست. از قدیم میگفتند دو پادشاه در اقلیمی نگنجند، در گروههای تجزیهطلب هم تروریستها همیشه دشمن و رقیب یکدیگر بودهاند و در یک اقلیم نگنجیدهاند.
تشت رسوایی از بام افتاد
وقتی تشت رسوایی یک گروهک تروریستی از بام بیفتد، یک روزه اسمش را از جیشالظلم به اسم دیگری تغییر میدهد. تأسفبارتر و رقتبارترین اسمی هم که این گروهها میتوانند خلق کنند، اسمی برگرفته از مردم است. از آن جهت رقت بار است که در شهدای تروریستی حمله به دادگستری زاهدان اینها به نوزاد و پیرزن بلوچ هم رحم نکردند و در حمله ۲۰ آبان تمام شهدا از برادران اهل تسنن بلوچ بودند. این رفتارها همیشه ساری و جاری بوده است. تغییر نام را باید برای فرار از آن پیشینه پلید و کثیف دانست. خوب یادمان هست که همین محمد جولانی و هم قطارانش یک روز اسم گروهشان را جبههالنصره گذاشتند، یک روز جیشالفتح، یک روز جبهه فتح شام، امروز هم تحریرالشام.
دورهمی تروریستی
حالا چه شده که یک شبه تروریستها با آن سابقه عجیب و غریب به قول خودشان ائتلاف کردهاند؟ اگر بخواهیم از این گروههای تروریستی چه در شرق و چه در غرب سخن بگوییم، اول باید مشخص کنیم که آنها در پدیدههای سیاسی و امنیتی یک متغیر یا یک بازیگر مستقلند یا یک متغیر و بازیگر وابسته؟ دومین گزینه درست است. گروههای تجزیهطلب چه در شرق و چه در غرب در سالهای اخیر یک بازیگر و متغیر وابسته به آمریکاییها و صهیونیستها شدهاند و از سلاح تا منابع مالی و اطلاعاتیشان از سوی صهیونیستها و آمریکاییها تأمین شده است. در گام دوم باید گشت و دید که چه جریان یا جریانهایی تلاش دارند که تروریستها را زیر یک سقف جمع کنند؟
چکمه روی زمین
ما در عملیاتهای نظامی عبارتی داریم به نام «boot on earth» یا چکمه روی زمین. هر نیروی مهاجمی برای به ثمر رسیدن تهاجم خودش به نیروی زمینیای نیازمند است تا بتواند به اهدافش برسد. «مهدوی» معاون وزیر اطلاعات، مدتی پیش از کشف دستورالعمل ۱۲ مادهای تصرف شهرها در جنوب شرق کشور خبر داده و گفته بود که این گروهکها در جنگ ۱۲ روزه تلاش داشتند حتی برای چند ساعت پرچم خود را بر یک شهر برافرازند. حالا که صهیونیستها در جنگ ۱۲ روزه ناکام ماندهاند، تنها راه برای بازگشت ناامنی در ایران، استفاده از تجزیهطلبان و تروریستهای شرق و غرب کشور است. به صورت آشکار و عیان میتوان ردپای صهیونیستها در رفتارهای اخیر تجزیهطلبان و تروریستها را مشاهده کرد.
سندی برای نوکری
سند امنیت ملی آمریکاییها در سال ۲۰۲۵ منتشر شد. کارشناسان معتقدند، نام ایران و غرب آسیا در این سند کمرنگتر و کم تعدادتر شده است؛ اما مطمئناً کمرنگ شدن به معنای رنگ باختن سیاست خارجی آمریکاییها در منطقه نیست. آمریکاییها تلاش دارند به موازنه از راه دور و نیابتی روی بیاورند. نیروهای پراکسی یا نیابتی آمریکاییها از امروز برخی مرتجعان منطقه، صهیونیستها و نیروهای تکفیری و تروریستی هستند. حالا میتوان خوانشی واضحتر و عیانتر ارائه داد که آنچه در شرق و غرب کشور در حال رخ دادن است، حرکتی از سوی صهیونیستها و آمریکاییها مبتنی بر استفاده از نیروهای مزدور است.
منطقه علیه تروریسم
این روزها، نیروهای تکفیری و تروریستها به عنوان نیروهای نیابتی در حال تلاشند. برای نمونه، رقبای پاکستان از گروهکهای تروریستی در بلوچستان مانند ارتش آزاد بلوچستان موسوم به BLA برای ترور و حرکتهای انتحاری استفاده میکنند. این خطرهای مشترک برای پاکستان، عراق، افغانستان، ایران و... باعث شده است که یک همگرایی بین این کشورها برای بر هم زدن و از بین بردن تروریستها به وجود بیاید. این همگرایی در جنگ ۱۲ روزه باعث شد که هیچ کدام از گروههای تروریستی نتوانند حرکت مؤثری علیه امنیت ملی ایران داشته باشند و حرکتهایشان در نطفه خفه شد. حالا هم میتوان دید که این همگراییها روز به روز جدیتر و عیانتر میشود.
درس خوب کاظمیها و پاکپورها
در مقطع زمانی سالهای ۷۴ تا ۷۵، شهید کاظمی در مقام فرماندهی قرارگاه شمال غرب نیروی زمینی سپاه، عملیاتی علیه گروهکهای تروریست و تجزیهطلب در عمق خاک عراق اجرا کرد که سالها کشور را از وجود ناامنساز اینها محافظت کرد. این رفتار در سال ۱۴۰۱ هم به دستور سردار پاکپور و همرزمانش به صورت قاطعانه انجام شد. قطعاً تجربه دیروز و همگرایی امروز بین دولتها و ملتها میتواند به فرصت خوبی برای مواجهه با تروریستها بدل شود. تروریستها به زودی ضربه شست قدرتمند ایران را احساس خواهند کرد.