اصل 142 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران چنين است: «دارايي رهبر يا اعضاي شوراي رهبري، رئيسجمهور، نخست وزير، وزيران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط ديوانعالي کشور رسيدگي ميشود که برخلاف حق افزايش نيافته باشد.»
حضرت امام خمینی (ره) را می توان اسطوره بزرگ حکومت داری دانست که به معنای واقعی از جنس و رنگ و بوی مردم بود. مردم لقلقه زبانش نبود، بلکه در عمل تعلق خود را به مردم نشان داد. یکی از نشانه های این مردم گرایی امام را می توان در زیست مردمی ایشان مشاهده نمود.
امام در زندگي خصوصي همچون محرومان و مستضعفين جامعه زيست کرد و مالي براي خود نيندوخت و آنچه داشت با مردم تقسيم نمود. خانه محقر و کوچک او در جماران نيز متعلق به وي نبود. در دي ماه 1359 بود که حضرت امام اموال و دارايي هاي خود را بطور رسمي و جهت استحضار ملت، اعلام عمومي کرد. اعلام ميزان داراييها بر اساس اصل 142 قانون اساسي صورت گرفت که علاوه بر وضعيت زندگي ساده و بيپيرايه معظمٌ له، نشانه تقيد ايشان به اجراي مفاد قانون نيز ميباشد. اصل 142 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران چنين است: «دارايي رهبر يا اعضاي شوراي رهبري، رئيسجمهور، نخست وزير، وزيران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط ديوانعالي کشور رسيدگي ميشود که برخلاف حق افزايش نيافته باشد.» مطابق ليست ارسالي به ديوان عالي کشور، داراييهاي غيرمنقول عبارتند از:
«الف - دارايي غير منقول (با ذکر مشخصات):
1 - يک باب منزل مشتمل بر بيروني و اندروني در قم، محله باغ قلعه که معروف است.
2 - قطعه زميني است ارث پدري است و به حسب اطلاع حضرت آقاي پسنديده مشاع است بين اينجانب و معظمٌ له و ورثه مرحوم اخوي (آقاي هندي) که اجاره سهميه اينجانب از قرار اطلاع آقاي اخوي، سالي چهار هزار ريال است که داده نميشود.
ب - دارايي منقول اعم از نقدي، موجودي يا سپرده بانکي، سهام و اموال غيرمنقول ديگر با ذکر قيمت تقريبي:
1 - وجه مختصري است در تهران که نذورات و هداياي شخصي است.
2 - اثاث منزل ندارم، مختصر اثاثي است در قم و تهران، مِلک همسرم ميباشد.
دو قطعه قالي در منزل است، دادهاند که اگر خواستم بابت خمس حساب کنم، و مال اينجانب و ورثه نيست بايد به سادات فقير بدهند.
چند جلد کتاب، بقيه کتبي است که در زمان شاه مخلوع به غارت رفت و نميدانم چقدر است و چند جلد کتاب که در مدتي که در تهران هستم از طرف مؤلفين هديه شده است که قيمت تقريبي آن را نميدانم، ولي قدر قابلي نيست، اثاثي که در منزل مسکوني فعلي در تهران است مِلک صاحبان منزل است، احمد اطلاع دارد.
3 - کليه وجوهي که در بانکها يا در منزل يا نزد اشخاص است که آقاي پسنديده مطلع هستند، به استثناي وجه مختصري که اشاره شد، وجوه شرعيه ميباشد و مِلک اينجانب نيست، و ورثه اينجانب در آنها حقي ندارند و تکليف آنها را به حسب وصيت تعيين نمودهام.» [1]
چند سال بعد همان زمين ارثيه خود را نيز به فقرا بخشيد. حجت الاسلام جلالي خميني ميگويد: «روزي امام در خصوص ارثيهاي که از طرف مرحوم پدرشان به ايشان به ارث رسيده بود ما را خواستند و طبق نامه کتبي [2] به بنده مرقوم فرمودند که: «جنابعالي وکيل هستيد زمينهاي متعلق به اينجانب را هر چند ناقابل است هرطور که صلاح ميدانيد تقسيم کنيد بين فقرا و تمليک آنان نماييد، چه ساختمان شده باشد يا نشده باشد». البته اين ارثيه حدود 7، 8 هزار متر بيشتر نبود که شايد با کوچه بندي و خيابان بندي به 30 تا 35 قطعه زمين تقسيم ميشد. ما هم هيأت سه نفرهاي تشکيل داده و اولويت را به متقاضيان نيازمند از خانواده هاي شهدا، اسرا و مفقودين داديم و زمينها را بين آنها تقسيم کرديم. [3]
-------------------------------------------
[1]. صحيفه امام، ج 13، ص 523، 24/10/58.
[2]. متن نامه مزبور به اين شرح است: «بسمه تعالي. محضر مکرم حضرت آيت الله العظمي، رهبر کبير انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني. مدظله العالي پس از سلام، زمينهايي که در خمين متعلق به حضرتعالي ميباشد، خانه در او ساخته نشده. چنانچه رهنمود و دستوري هست بيان فرماييد. الأحقر، جلالي خميني»
پاسخ امام چنين بود: «بسمه تعالي - جناب حجت الاسلام آقاي جلالي ـ دامت افاضاته، جنابعالي وکيل هستيد زمينهاي متعلق به اينجانب را، هر چند ناقابل است، هرطور صلاح ميدانيد تقسيم کنيد بين فقرا و تمليک آنان نماييد، چه ساختمان شده باشد يا نشده باشد. (30 رجب 1405/1 ارديبهشت 64) روح الله الموسوي الخميني (صحيفه امام، ج 19، ص 232، 1/2/64)
[3]. مصطفي وجداني، سرگذشتهاي ويژه از زندگي امام خميني(س)، ج 6، تهران: پيام آزادي، 1376، ص 39.
قابل توجه مسئولینی که خودشان و فرزندانشان با اموال مردم ایران زندگی میکنند. آن هم چه زندگی ی ی
پناه می بریم به خدا