دکتر محمدحسین محترم
۱- وقتی از تحریف و تحریم سخن گفته میشود، نمیتوان بدون توجه و فکر کردن به «عوامل تحریف و تحریم»، آن دو را مورد فهم قرار داد. مسئله مهم «عاملیت تحریف»!، و «تحریف دردناکتر»! پنهان کردن عاملیت تحریف است. رهبرمعظم انقلاب قبل از تبیین موضوع تحریف و تحریم، به تبیین «نفوذ و تحریم از طریق برجام» پرداخته و نسبت به «نفوذ جریانی» بهعنوان عامل اصلی تحریف و تحریم، به ملت و جوانان هشدار داده بودند؛ لذا باید فهم کرد بانی تحریف دشمنان، و عامل اصلی تحریف، نفوذیها و ابزار تحریف، رسانهها و فضای بی در و پیکر مجازی، و هدف تحریف؛ تحریم و القاء اثرگذاری آن بر افکارعمومی است، و این یک زنجیره به هم پیوسته میباشد. اگر نفوذیها را از این «حلقه و پازل مرموز دشمن» حذف کنیم نه دشمن میتواند واقعیتها را تحریف کند و نه میتواند به هدف خود از تحریم برسد؛ لذا این «نفوذیها» هستند که «جریان مرموز ناامیدساز و تحریف» را ترویج و بعداز آن زمینه اعمال و تحمیل تحریمها بر ملت را فراهم میکنند.
۲- رئیس جمهور محترم از جریان تحریف بهنام «جریان مرموز ناامیدساز و تحریف» یاد کرد که حقیقتا تعبیر بجا و با مسمایی است!. اما باید مراقب بود اولا در فهم کلام رهبری دچار انحراف و کج فهمی نشویم و خود تحت تأثیر این جریان مرموز قرار نگیریم و هوشیار باشیم که «فهم تحریف» را هم تحریف نکنند!. ثانیا عوامل این «جریان مرموز ناامیدساز و تحریف» را بشناسیم و زمینه کتمان و پنهان کردن آنها را فراهم نکنیم. قطعا دشمن بهخودی خود و بدون نفوذیها و جاسوسانش نمیتواند حقایق را تحریف و زمینه تحریم را فراهم کند. ثالثا کلام رهبری با دستاورد نداشته و سلایق سیاسی و منافع جناحی تفسیر و تأویل و مصداقیابی و مصادره به مطلوب نشود و به فرمایش رهبری «افسران جنگ نرم بهجای دشمن هدف قرار نگیرند»!
۳- باید توجه داشت آنچه که اکنون در فضای سیاسی کشور از سوی برخی رسانهها و فضای مجازی در حال هدایت و پمپاژ شدن است، مصادره به مطلوب کردن سخنان رهبرمعظم انقلاب درخصوص «دوقلوهای تحریف و تحریم» برای انحراف افکارعمومی از «علل و عوامل اصلی تحریمها» و «مظلومنمایی و فرار از پاسخگویی عوامل تحریمها» و «پنهان کردن چهره جریان مرموز ناامیدساز و تحریف» است. یعنی با سوءاستفاده از کلام رهبری تحریفی مضاعف صورت میگیرد و آن جلوگیری از روشنگری ملت و جوانان است. بعضیها میخواهند بحث نفوذ بهعنوان عامل اصلی «جریان مرموز تحریف» را انکار و در افکارعمومی تحریف کنند و با مصادره به مطلوب و سیاسیکردن بیانات رهبری از تأثیرگذاری و فهم عمق کلام رهبری در افکار عمومی بکاهند. آنچه که «دردناک» است تلاش برای پنهان کردن «عاملیت تحریف» است. عامل مشکلات کشور نه تحریم و خروج ترامپ از برجام و نه کروناست، گرچه موثرند، بلکه آنچه امالعلل مشکلات کشور است و اگر نبود اکنون کشور دچار چنین مشکلاتی نیز نبود، اعتماد به دشمن و خوشبین بودن به قول و قرارهایش و شرطی کردن امور کشور، حتی آب خوردن مردم و معطل کردن چرخه اقتصاد و تولید کشور به توافق با دشمنان ملت ایران است. کسی عامداً یا جاهلا عامل بیرونی تحریم را سانسور نمیکند، اما اینکه تمام اقتصاددانهای کشور را چه حامی دولت و چه منتقد سیاستهای اقتصادی دولت که بر ناکارآمدی دولت اشتراک نظر دارند، «جبهه بدخواهان» و «ستون پنجم دشمن» بنامید و متهم به «شایعهپراکنی، خبرسازی، سیاهنمایی، تحریف، جریان مرموز و همسو با جریانهای پشت تحریم» کنید و بعد از جریان مرموز تحریف سخن بگویید، چیزی به اعتبار و کارآمدی دولت نمیافزاید و این سخنان خود مصداق تحریف، و این سخن رهبری است که فرمودند «توهین و دشنام و نسبت بدون علم دادن، به هیج وجه جایز نیست و برخی از این نسبتها حرام شرعی است»!
۴- اینکه تیتر زده میشود «از رهبری یاد بگیریم»! باید گفت جانا سخن از زبان ما میگویی! چرا آن زمان که رهبری فرمودند به مذاکرات برجام برای حل مشکلات کشور خوشبین نیستم، از رهبری یاد نگرفتید؟. چرا با عبور از خطوط قرمز رهبری در مذاکرات هستهای و عمل نکردن به الزامات رهبری ذیل نامه رئیسجمهور درخصوص اجرای برجام، از رهبری راه و رسم درست اداره کشور و نحوه مواجهه با دشمنان را یاد نگرفتید؟. چرا وقتی رهبری برجام را خسارت محض میدانند، از رهبری یاد نمیگیرید و هنوز آن را سند افتخار میدانید؟
۵- تحریف قبل از اینکه گفتاری باشد، رفتاری است. «جریان مرموز تحریف» همان جریانی است که با عملکردشان دلار را به ۲۵ هزار تومان و سکه را به ۱۲ میلیون تومان و تورم را به ۴۰ تا۵۰ درصد رساندند و موجب ناامیدی و یاس مردم از کارآمدی و توانایی دولت در حل مشکلاتشان به اذعان خود حامیان دولت شدهاند. «جریان مرموز تحریف» همان جریانی است که با دادن گرا به دشمن موجب اعمال و تشدید تحریمها شدند، با سخنان و مواضع و عناوین مختلفی از جمله «خالی بودن خزانه» و ادعای «اثرگذاری تحریمها» و «کدخدا خواندن آمریکا» و «القاء دروغین سایه جنگ» و «دادن وعدههای محقق نشدنی» و «تضمین دانستن امضاء جان کری» و «بزک کردن چهره آمریکا و دموکراتها و اوباما» و «امضاء برجام به هر قیمتی» و «اعلام نیاز به مذاکره بدون توجه به نیات دشمن در هر شرایطی» و «مطرح کردن مسائل جناحی داخلی پیش دشمن که اگر با ما توافق نکنید، رقیب ما به قدرت میرسد» و صدها مورد دیگر... حمله و هجمههای اخیر به همکاریهای راهبردی ایران و چین را نیز حقیقتا باید یکی از مصادیق «جریان مرموز تحریف» دانست که از سال ۹۴ تاکنون اجازه ندادند دولت روابط راهبردی ایران با دوستان و همسایگانش را وارد مرحله عملیاتی کند تا مبادا تیغ تحریمها کُند شود!
۶- کسانی که با عملکرد خود مردم را ناامید و مشکلات کنونی را بر مردم تحمیل کردهاند، نمیتوانند حفط کشور و نظام و انقلاب و تابآوری مردم را ناشی از عملکرد و دستاوردهای خود القا کنند. قطعا تیزبینی و روشنگری رهبری در فهم خطر برجام و مقاومت ملت و جانفشانیهای امثال شهید سلیمانیها موجب «شکست رؤیای آمریکایی برای نابودی ایران» شد نه برجام و نه خاطرهگویی از فلان رئیس جمهور مجهول اروپایی درباره ادعای ترامپ مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی سه ماه دیگر نخواهد بود!. تنها دستاورد محقق شده در سالهای اخیر «مقاوم و صبار شدن مردم با فهم و بصیرت انقلابی آنها» در برابر مشکلات بوده است که اجازه ندادند تحریمها به اهداف نهایی برسد؛ لذا مردم تاکنون همه جا «یار شاطر» بودند و آنکه «بار خاطر» بوده، عملکرد خود دولت است. اتفاقا بر اساس اینکه «دانستن حق مردم است» و «باید پشت پرده مشکلات را برای مردم بازگو کرد»، تبیین چرایی ناکارآمدی دولت حداقل در حوزه اقتصادی خود «امیدآفرینی» است برای اینکه مردم به فکر انتخابی درست در آینده و روی کار آمدن «دولتی جوان انقلابی و کارآمد» باشند و مردم امیدوار باشند درصورت محقق شدن چنین دولتی شاهد حل مشکلات اقتصادیشان خواهند بود؛ لذا باید مراقب «جریان مرموز ناامیدسازی و تحریف» باشیم تا با فضاسازیهای سیاسی- رسانهای و متهم کردن دیگران و تحتالشعاع قرار دادن ناکارآمدی دولت، مانع از امیدآفرینی مردم نشود.
۷- تحریف ابعاد مختلفی دارد. در بُعد اول دوگانهسازیهای دروغین و آدرس غلط دادنها به افکار عمومی برای دو قطبی کردن جامعه و تحمیل برجام را باید از مصادیق «تحریف در اذهان مردم» برشمرد. در بُعد دوم زمانی که رهبری تذکر و هشدار میدادند که «به مذاکرات و قول و قرارهای آمریکاییها و اروپاییها خوشبین و دلخوش نباشید و دشمن وقتی خرش از پل بگذرد به ریش شما میخندد و با سوءاستفاده از خلل و فرج برجام و با فریبکاری زیر قول و قرارهایش میزند»! اما برخی امضای جان کری را تضمین میدانستند و پس از هفت سال مذاکرات و دستاورد خسارت بار آن حاضر به برگشت از مسیر غلط و اشتباه خود نیستند، این مصداق «تحریف در اذهان مسئولان و تغییر محاسباتی آنها» از سوی نفوذیهاست. رهبرمعظم انقلاب بارها تبیین فرمودند که «هدف نفوذ جریانی، این است که شخص تأثیرگذار در سرنوشت و آینده کشور که تحت تأثیر نفوذ قرار گرفته، همان چیزی را فکر کند که آن آمریکایی و مأمور عالی رتبه سیا فکر میکند. ببینید چقدر خطرناک است!». اما در بُعد سوم، «تحریف اشخاص» دو جور است. یکی تحریف تفکر و مکتب و شخصیت یک شخص انقلابی که الگوی مردم در مقاومت در مقابل استکبار است، مثل تحریف شخصیت حضرت امام ره و رهبر معظم انقلاب؛ و دومی تحریف دشمنان است که بزک کردن آمریکا و دموکراتها و اوباما در شرایط کنونی مصداقهایی از تحریف واقعیتها از سوی این جریان مرموز میباشد.
۸- نکته مهم که نباید مردم از آن غافل باشند این است که دشمنان خارجی و نفوذیهای داخلی در جریان مرموز تحریف، یکدیگر را از طریق فضای رسانهای تکمیل میکنند. یکی بودن اتفاقی! مواضع برخی داخلیها با مواضع رسانههای معاند و دشمنان و ضدانقلاب مصداق این هماهنگی و مکمل بودن رسانهای است.
۹- «سلاح اصلی آمریکا نفوذ است... حقایق را واژگون فهمیدن و آن را منتشر کردن، فتنه است. در جنگِ ارادهها قرار داریم و آنچه میتواند فتنهها را بشکند و جریانات تهدید و تحریم و تحریف را در هم شکند، بصیرت و مقاومت در صراط حقّ است. برای تأمین آینده احتیاج داریم به صبر و ثبات... مجال تحریف را از تحریفکنندگان بگیریم»!
منبع: کیهان