حمله موشکی رژیم صهیونیستی به حومه دمشق که به شهادت دو تن از مدافعان ایرانی حرم و دو نفر از شهروندان سوریه و مجروح شدن دو نفر دیگر از آنان منجر گردید، در نوع خود اتفاق تازهای بهحساب میآید؛ چرا که پس از پاسخ سهمگین به حمله دو جنگده افـ۱۵ رژیم صهیونیستی به نیروهای ایرانی در پایگاه تیفور در ۲۰ فروردین ۱۳۹۷، رژیم اسرائیل از هرگونه اقدام علیه مراکز و نیروهای ایرانی در سوریه خودداری کرده بود.
به همین جهت اقدام روز دوشنبه هفته گذشته این رژیم به نیروهای ایرانی، وضعیت جدیدی را پدید میآورد. از اینرو ارتش رژیم جنایتکار اسرائیل قبل از اقدام به حمله موشکی این روز به حومه دمشق به نیروهای خود ـ بهخصوص در قنیطره اشغالی و بلندیهای جولان ـ آمادهباش داد و در واقع آنان را به حضور در پناهگاهها و بهکارگیری احتیاطهای ویژه ترغیب کرد. درخصوص این موضوع نکاتی وجود دارد:
۱ـ اقدام موشکی علیه نیروهای ایرانی در هفتهای صورت گرفت که مقامات سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی به سه کشور روسیه، بحرین و ترکیه سفر داشتند. سفر نفتالی بنت نخستوزیر رژیم صهیونیستی به روسیه یک روز پیش از حمله به نیروهای ایرانی صورت گرفته است، سفر ژنرال «اویوکوخای» رئیسستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی به بحرین دو روز پس از حمله به نیروهای ایرانی و سفر «اسحاق هرتزوک» رئیسرژیم صهیونیستی به ترکیه نیز روز ۱۸ اسفند، دو روز پس از حمله این رژیم به نیروهای ایران صورت گرفته است.
آیا میان اقدام نظامی علیه نیروهای ایران و این سفرها رابطهای وجود دارد؟ با توجه به اینکه حمله اسرائیل یک روز پس از سفر نخستوزیر رژیم اسرائیل به مسکو و دیدار با رئیسجمهور روسیه صورت گرفته است، بعضی گفتهاند حتماً این اقدام با هماهنگی بین تلآویو و مسکو صورت گرفته است.
اما این واقعیت ندارد چرا که از یکسو اقدامات رژیم صهیونیستی علیه سوریه و حتی علیه ایران ـ در دو نوبت ـ مسبوق به سابقه است. رژیم صهیونیستی طی ده سال گذشته حدود ۲۰۰ مورد عملیات نظامی ـ به شکلها و در سطوح گوناگون ـ در خاک سوریه انجام داده است.
از سوی دیگر حدود دو هفته پیش یک مقام ارشد نظامی روسیه در سفر به سوریه، به طور رسمی و رسانهای رژیم اسرائیل را از اقدامات نظامی در سوریه برحذر داشت و واقعاً نشانه و دلیل قاطعی برای هماهنگی بین مسکو و تلآویو در حمله به نیروهای ایرانی وجود ندارد.
ما میدانیم که روسیه از سیاست قطع حضور نظامی ایران و یا کاهش تعداد نظامیان ایرانی در سوریه حمایت نکرده و آن را به زیان سوریه و روسیه میداند. این موضوعی است که بارها از سوی مقامات ارشد سیاسی و نظامی روسیه بر آن تأکید شده است.
رابطه مستقیم میان اقدام ضدایرانی رژیم صهیونیستی در سوریه و سفر مقامات نظامی و سیاسی آن به دو کشور بحرین و ترکیه هم به چشم نمیخورد؛ چرا که این دو سفر، دو روز پس از حمله نظامی به نیروهای ایران صورت گرفته است.
اما در اینجا یک نکته اساسی وجود دارد و آن این است که گشودن آغوش بر روی مقامات رژیمی جنایتکار که طی بیش از ۷۵ سال گذشته منشأ اصلی اقدامات ناامنساز و تروریستی در منطقه بوده است، به این رژیم در تداوم جنایات و گسترش آن جرأت میبخشد. از این رو ایران به طور طبیعی برقراری رابطه با رژیم جعلی اسرائیل از سوی همسایگان را نشانه مسئول بودن و حتی شرکت کردن آنها در هر اقدام ضدامنیتی اسرائیل در منطقه دانسته و کشورهای منطقه را از آن برحذر داشته و معتقد است استفاده از این نحو اقدامات و پارهای ائتلافسازیها میتواند علیه نیروهای کشورهای دیگر تکرار شود.
۲ـ رژیم صهیونیستی یک بار در ۲۸ دی ماه ۱۳۹۳، در حمله به روستای «مزرعه الامل» واقع در استان قنیطره، شش نفر از نیروهای حزبالله لبنان ـ از جمله جهاد مغنیه ـ را به شهادت رساند و تعدادی از آنان نیز مجروح کرد.
در این اقدام سردار «محمدعلی اللهدادی» هم به شهادت رسید. این اقدام رژیم که در بحبوحه بحران امنیتی سوریه صورت گرفت، ده روز بعد با عملیات تلافیجویانه توپخانهای حزبالله در مزارع شبعا مواجه شد که طی آن تعدادی از عناصر ارتش رژیم صهیونیستی کشته شدند و رژیم به مرگ دو نفر و مجروحیت هفت نفر از آنان اذعان کرد.
رژیم صهیونیستی یک بار هم در ۲۰ فروردین ۱۳۹۷، با دو جنگنده افـ۱۵، به یک مقر مشترک نیروهای ایران و سوریه ـ تیفور در استان حمص ـ حمله کرد که طی آن هفت تن از نیروهای سپاه به شهادت رسیدند. یک ماه پس از این اقدام جنایتکارانه، رژیم صهیونیستی، ۲۰اردیبهشت ۱۳۹۷ شاهد عملیات «خانه پوشالی» علیه بلندیهای جولان و مناطق متصل به آن بود.
مدت زمان این عملیات دو برابر زمان عملیات جنگندههای صهیونیستی علیه تیفور بود. در حین این عملیات، «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر وقت رژیم از طریق مقامات ارشد فرانسه، روسیه و آلمان اطمینان داد که دیگر دست به اقدام نظامی علیه مراکز و نیروهای ایرانی مستقر در سوریه نخواهد زد.
البته رژیم صهیونیستی در این مدت دو اقدام تروریستی هم در داخل ایران انجام داده است؛ یکی اقدام سایبری ۱۲ تیر ۱۳۹۹ علیه تأسیسات نطنز بود که منجر به آسیبهایی به این تأسیسات گردید. رسانههای اسرائیلی بعداً به نقش «موساد» در این اقدام اشاره کردند. دیگری اقدام تروریستی هفتم آذر ماه سال قبل علیه دانشمند شهید «محسن فخریزاده» بود.
رژیم صهیونیستی در این دوران اگرچه سیاست ثابت منصرف کردن ایران از همکاری نظامی با سوریه و حضور نظامیان کشورمان با توسل به اقدامات سیاسی و نظامی دنبال کرده است، اما سیاست تهاجم به نیروها را متوجه نظامیان سوریه و نیروهای جهادی مرتبط با ایران مینمود. در مقابل آن، دولت سوریه هم بنا به نظر و صلاحدید خود اقدامات متقابلی انجام میداد که البته بازدارنده و حتی محدودکننده نبوده است و این نشان میدهد در این زمینه باید تجدیدنظر صورت گیرد.
الان نکته اینجاست که اقدام اخیر این رژیم جنایتکار را باید در سطحی پاسخ داد که اسرائیل را نه تنها در حمله به نیروهای ایران، بلکه از حمله به نیروهای مرتبط با ایران نیز بازدارد. به عبارت دیگر واکنش ایران ضرورتاً باید به قطع کامل حملات نظامی اسرائیل به سوریه منجر شود، نه صرفاً واکنش انتقامجویانه به شهادت دو نیروی قهرمان مدافع حرم.
۳ـ از سرگیری روابط سطح بالا بین ترکیه و رژیم صهیونیستی، تهدیدات زیادی برای منطقه دارد. اقدام رجب طیب اردوغان، با توجه به عدم عذرخواهی این رژیم از حمله سال ۱۳۸۹ به یک کشتی ترکیهای که عازم غزه بود و با عملیات رژیم اسرائیل، ۱۱ نفر از شهروندان ترکیه به شهادت رسیدند، ضمن آنکه برای این کشور «حقارتآمیز» است، میتواند امنیت آن را با بحران جدی مواجه گرداند.
سفر رئیس رژیم صهیونیستی پس از ۱۸ سال بحران در روابط تلآویو و آنکارا صورت گرفته است. اردوغان در محوطه «مجتمع بیش تپه» با شلیک ۲۱ توپ از هرتزوک استقبال کرده و از شکلگیری یک ائتلاف عربی، ترکی، عبری با مشارکت ترکیه، رژیم اسرائیل، امارات، عربستان و آذربایجان سخن گفته است که «یک مأموریت» واگذار شده از سوی آمریکا به حساب میآید.
البته این سناریو و پرده نمایش هم مثل معامله قرن به سرانجام نمیرسد؛ چرا که وقتی طرح دولت ترامپ با آن فشار زیاد به نتیجه نرسید، طرح دولت بایدن به طریق اولی به نتیجه نمیرسد. ترکیه نیز از نظر سیاسی و اقتصادی در وضعیت پرابهامی قرار گرفته است انتخابات ۲۰۲۳ اگر جلو هم نیفتد از پدیدآمدن وضعی جدید در عرصه سیاسی ترکیه خبر میدهد کمااینکه رو به بحران رفتن رابطه ترکیه و روسیه هم شرایط جدیدی را در ضلع آذربایجان پدید میآورد.
اگر اردوغان گمان کرده است کاهش اقتدار سیاسی و اقتصادی حزب و دولت خود را میتواند از طریق اتلبندی اسرائیلی ـ اماراتی ترمیم کند، دچار اشتباه وحشتناکی شده است.
۴ـ همانگونه که به اشاره گفته شد، باید به رفت و آمد مقامات سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی به منطقه، به چشم یک «توطئه» نگاه کرد و به کشورهای منطقه هم یادآور شد که ایران این رفت و آمدها را برای منطقه دارای پیامدهای مخرب امنیتی میداند و نمیتواند از کنار آن بگذرد.
این دیگر یک رابطه سیاسی بین دو دولت نیست، رابطهای است که برای کشورهای دیگر از جمله ایران و محور مقاومت پیامدهای سوءامنیتی دارد. این رفت و آمدها از آنجا که با عملیات نظامی علیه اضلاع محور مقاومت و از جمله ایران توأم شده است، قطعاً با واکنش عملی ایران و محور مقاومت مواجه میشود و این از نظر امنیتی برای کشورهای محور اسرائیل خوب نیست.