روزنامه کیهان**
قرن پانزدهم غروب آمریکا و طلوع ما/ حسین شریعتمداری
۱- اولین سال از قرن پانزدهم را در حالی آغاز میکنیم که یکی از بزرگترین و سرنوشتسازترین رخداد تاریخ را در میانه قرن گذشته شاهد بودهایم. انقلاب اسلامی بازگشت دوباره به اسلام ناب محمدی(ص) بود و به بیان دیگر، احیای بعثت و یا بعثت دوباره بود. نه آنکه در بعثت دوباره، آموزههایی متفاوت از آنچه پیش از این بوده است، آمده باشد بلکه با انقلاب اسلامی، اسلام ناب محمدی(ص) بار دیگر بعد از ۱۴ قرن، بر کرسی حاکمیت نشست. اسلام ناب، پیش از این هم بود، اما در کتابها و در ذهن برخی از عالمان دینی بود. در عرصه تئوری بود و نه در میدان عمل. نسخه شفا بخش بود، اما پیچیده نشده بود. اتفاقی که افتاده بود اینکه
امام راحل ما (رضواناللهتعالیعلیه) اسلام ناب محمدی(ص) را از میان کتابها و کتابخانهها بیرون آورده و غبار غلیظی از بدعتها و تحریفها و کجاندیشیها که طی قرنهای متمادی بر چهره آن نشسته بود را زدوده و اسلام ناب را همانگونه که در صدر بود ارائه کرده بود... داستان پُرماجرای ما و هجوم همهجانبه نظام سلطه بینالمللی و دنبالههای ریز و درشت آنها دقیقاًً از همین نقطه آغاز شد. هجومی که طی ۴۳ سال گذشته بیوقفه ادامه داشته است. اما چرا؟
۲- اسلام ناب، ظلمستیز است و اسلامی که ظلمستیز نباشد، اسلام نیست، «لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ / ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل) نازل کردیم تا مردم به عدل و داد قیام کنند» اسلامی که به پُرخوری مرفهان بیدرد و کلانسرمایهداران و ظلم و ستم آنان در کنار فقر محرومان و مستضعفان تن بدهد، اسلام نیست، نام آن به تعبیر حکیمانه حضرت امام، اسلام آمریکایی است. بدیهی است که وقتی نسخهای با این خصوصیت بر کرسی حاکمیت مینشیند و قرار است عملیاتی شود، اولین اتفاقی که خواهد افتاد
- و دیدیم که اتفاق افتاد - آن است که نظام سلطه بینالملل در مقابل آن قد علم کرده و به دشمنی برمیخیزد. چرا که نظامی با این ویژگی، موجودیت نظام سلطه را به چالش میکشد. به بیان دیگر درگیری نظام اسلامی با نظام سلطه «ماهوی» است و از ماهیت طرفین ریشه میگیرد. این درگیری فقط هنگامی پایان مییابد که یکی از دو اتفاق رخ بدهد، یا ما از حضور اسلام ناب بر کرسی حاکمیت دست بکشیم و یا نظام سلطه (که آمریکا در راس آن است)
خوی استکباری خود را رها کند! و مادام که یکی از این دو اتفاق رخ نداده باشد، درگیری ادامه خواهد داشت. میدانهای درگیری تغییر میکنند، ولی اصل درگیری باقی است.
۳- جانمایه انقلاب اسلامی و علت درگیری آن با قدرتهای استکباری را میتوان در پرسش خبرنگار مجله آمریکایي تایم (ماههای اول بعد از پیروزی انقلاب) از امام(ره) و پاسخ ایشان مشاهده کرد. خبرنگار تایم میگوید «شما یک زندگی جدا از دنیای جدید داشتهاید. مباحث مربوط به اقتصاد مدرن و حقوق و روابط بینالملل را مطالعه نکردهاید تحصیلات شما در علوم اسلامی و الهی بوده است. آیا احساس نمیکنید باید در راهی که انتخاب کردهاید، تجدیدنظر کنید»؟ امام خمینی(ره) در پاسخ میفرمایند: «ما معادله جهانی و معیارهای اجتماعی و سیاسی که تا به حال بهواسطه آن تمام مسائل جهان سنجیده میشد را شکستهایم، ما خود چارچوب جدیدی آوردهایم که در آن عدل را ملاک دفاع و ظلم را ملاک حمله گرفتهایم. از هر عادلی دفاع میکنیم و بر هر ظالمی میتازیم. حال شما اسمش را هرچه میخواهید بگذارید. ما این سنگ بنا را خواهیم گذاشت. امید است کسانی پیدا شوند که ساختمان بزرگ سازمان ملل و شورای ملل و شورای امنیت و سایر سازمانها را بر این پایه بنا کنند، نه بر پایه نفوذ سرمایهداران و قدرتمندان» و سپس میفرمایند «آری با ضوابط شما من هیچ نمیدانم و بهتر است ندانم».
خبرنگار تایم در مقدمه مصاحبه خود با لحنی کنایهآمیز، نوشته بود؛ «سخن از يک روحاني بزرگ شيعه در ميان است که به زعم خود آمده است تا نظام حاکم بر جهان امروز را نه فقط در ايران که در همه دنيا تغيير دهد و نظامي را جايگزين کند که در آن عدالت و ظلم، روابط اجتماعي و معادلات سياسي با معيارهاي اسلامي تعريف ميشوند»!
کاش خبرنگار تایم زنده باشد و آنچه را ناممکن میدانست به وضوح ببیند و اگر هم از دنیا رفته است که به مصداق «فبصرک الیوم حدید» آن واقعه عظیم را دیده است.
۴- یک مقایسه ساده میان، جایگاه و شرایطی که ۴۳ سال قبل و در نقطه آغاز داشتیم و جایگاه و شرایطی که امروزه در آن قرار داریم، برای دیرفهمترین افراد نیز کمترین تردیدی باقی نمیگذارد که طی ۴ دهه، ره چند صدساله را پیمودهایم و این همه در حالی است که در تمامی طول این ۴۳ سال با انواع دشمنیها و حملات پیدرپی نظام سلطه جهانی و دنبالههای داخلی آن روبهرو بودهایم. در متون رایج سیاسی و کلاسیک آمده است که برای ارزیابی یک نظام حکومتی تازه تاسیس، دستکم باید سه سال از عمر آن بگذرد ولی ما هنوز بسمالله نگفته با انواع دشمنیها و توطئهها دست و پنجه نرم کردهایم «تا آستین به قصد تو بالا زدیم شد... شمشیرهای تشنه به خون از کمر برون»! غائلههای منطقهای، تحریمها، طرح چند کودتا، غائله گروههای تروریست، جنگ تحمیلی، جنگ شهرها، شلیک موشک به مناطق مسکونی، بمباران شیمیایی، جنگ نفتکشها، نفوذ جاسوسها در مراکز حساس نظام، ساخت جریانات موازی نظیر طالبان، شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی، به میدان آوردن گروههای تکفیری نظیر داعش، بهکارگیری صد و بلکه هزاران رسانه صوتی و تصویری و مکتوب علیه جمهوری اسلامی و...
برخی از توطئههایی که علیه ما تدارک دیده بودند به تنهایی برای سرنگونی یک کشور قدرتمند کافی بود.
به عنوان مثال در جریان جنگ تحمیلی همه قدرتهای ریز و درشت در دنیای بلوکبندیشده آن روزها، با تمامی تجهیزات و ماشینهای جنگی و سیاسی و تبلیغاتی خود به حمایت از صدام وارد کارزار شده بودند، تانکهای لئوپارد آلمانی، چیفتنهای انگلیسی، موشکهای اگزوسه و جنگندههای میراژ و سوپراتاندارد فرانسوی، هواپیماهای میگ و موشکهای اسکادبی روسی، بمبهای شیمیایی آلمانی و انگلیسی، موشکهای سایدبایندر و هواپیماهای آواکس آمریکایی، دلارهای سعودی و کویتی و اماراتی و... ولی ما به قول
امام راحلمان(ره) تنهای تنها بودیم و...
۵- فرانتس فوکویاما، نظریهپرداز مشهور آمریکایی در دکترین معروف خود با عنوان «پایان تاریخ» مدعی بود که آغاز هزاره سوم میلادی، آغاز هژمونی (سلطه و فراگیری) لیبرال دموکراسی آمریکاست و همه کشورها زیر این چتر قرار خواهند گرفت ! اما رخدادهایی که برای فوکویاما و امثال او قابل پیشبینی نبود، نشان داد، تاریخ برای آمریکا به پایان رسیده ولی برای انقلاب اسلامی به پرچمداری ایران اسلامی، تازه آغاز شده است. به قول «اوليوت كوهن»، آغاز هزاره سوم برخلاف انتظار «فرانتس فوكوياما» نقطه «پايان تاريخ» و آغاز دوران سلطه ليبرال دموكراسي غرب بر جهان نيست، بلكه دنيا شاهد تولد قطب قدرتمند اسلام به رهبري و پرچمداري خميني و خامنهای است. فوکویاما نظریه خود را پس گرفت و گفتنی است که چندی قبل او به اتفاق ۷ تن دیگر از اندیشمندان مطرح آمریکایی به نامهای کریستوفر لین، رابات پاتنیک، آلفرد مککوی، دیوید رانی، فرید زکریا، جیمز پتراس و نوام چامسکی با انتشار مقالهای افول آمریکا را پیشبینی کردهاند. ایمانوئل والرشتاین، جامعهشناس بلندآوازه آمریکایی با نگرانی میگوید؛ «مانع اصلی پیشروی ما برای استقرار نظم جهانی(بخوانید کدخدایی آمریکا) دکترین ولایت فقیه امام خمینی است... همه نظریهها در گذر زمان کمرنگ و کهنه شده و به تاریخ میپیوندند، ولی نظریه ولایت فقیه [امام] خمینی هر روز پررنگتر و سرزندهتر میشود و مسلمانان بسیاری را به خود جلب میکند».
بد نیست که سرنوشت انقلاب اسلامی را در قرن حاضر از دریچه چشم امام راحلمان که هرگز خطا ندیده است نیز، ببینید. میفرماید: «نهضت اسلامی ایران در اواخر این قرن، سرنوشت امت اسلام را در قرن آتی دگرگون خواهد نمود». (صحیفه امام، جلد ۱۰، ص ۳۶۴)
۶- و اما، اگرچه همه شواهد و قرائن حکایت از آن دارند که امروزه جمهوری اسلامی ایران در قله ایستاده است ولی دشمن از توطئه و خصومت دست نکشیده است و تقابل ما و نظام سلطه کماکان ادامه دارد. دشمن اما، طی ۴۳ سال گذشته همه اهرمهایی را که در اختیار داشته است علیه ایران اسلامی و مردم این مرز و بوم، به کار گرفته و طرفی نبسته است. جنگ اقتصادی و جنگ نرم، تازهترین حربههای حریف و شاید آخرین آنهاست که در این آوردگاه، رسانهها نقش برجسته و تعیینکنندهای دارند.
۷- حالا در این بیان حکیمانه حضرت آقا که در پایان مراسم عزاداری اربعین و خطاب به جوانان فرمودهاند، دقت کنید: «به مسئله «تبیین» اهمّیّت بدهید. خیلی از حقایق هست که باید تبیین بشود. در قبال این حرکت گمراهکنندهای که از صد طرف به سمت ملّت ایران سرازیر است و تأثیرگذاری بر افکار عمومی که یکی از هدفهای بزرگ دشمنان ایران و اسلام و انقلاب اسلامی است و دچار ابهام نگه داشتنِ افکار و رها کردن اذهان مردم و بهخصوص جوانها، «حرکت تبیین» خنثیکننده این توطئه دشمن و این حرکت دشمن است. میتوانید افکار درست را، افکار صحیح را منتشر کنید، پاسخ به اشکالات را، پاسخ به ابهامآفرینیها را در این فضا با استفاده از این امکان منتشر کنید و میتوانید در این زمینه به معنای واقعی کلمه جهاد کنید».
۸- ما و حریف دو نقطه ضعف و قوت داریم. نقطه قوت حریف رسانههای فراگیر آن است و از این لحاظ با حریف فاصله داریم (که خوشبختانه این فاصله به مرور زمان کم و کمتر شده است). اما نقطه قوت ما، پیام پُرجاذبه، عقلایی و انسانی اسلام و انقلاب است و به قول امام راحلمان: «امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدى(ص) است». حریف از این نقطه نظر بسیار ضعیفتر از آن است که توان مقابله با گفتمان ما را داشته باشد و دقیقاًً به همین علت است که به جای مبادله افکار و تعامل آراء، به تقلب در پیام روی آورده است. به بیان دیگر با جرأت میتوان گفت که در آوردگاه جنگ نرم نیز دست حریف خالی است و از این روی با توسل به انواع شگردهای روانی نظیر شبههافکنی، شبیهسازی، دروغپردازی، تحریف حقایق، سیاهنمایی و مخصوصاًًً بهرهگیری از ستون پنجم و پادوهای خود در داخل کشور و... تلاش میکند تا خالی بودن دست خالی خود را جبران کند.
شاید این برداشت در نگاه اول تعجبآور به نظر برسد ولی تمامی شواهد و اسناد از واقعی بودن آن حکایت میکند که حمله آمریکا در عرصه جنگ نرم نیز از نوع تدافعی است و ضربه اول را انقلاب اسلامی بر بنیان آمریکا و متحدانش وارد آورده و اردوگاه استکبار جهانی را در هم ریخته است. ما در عرصه جنگ نرم و به تعبیر دقیقتر، «جهاد تبیین» نیز دست برتر و بالاتر را داریم فقط باید پاشنه آشیل حریف را بشناسیم و دقیقاًً به همان نقطه شلیک کنیم... و در اینباره گفتنیهایی هست.
***************
روزنامه وطن امروز **
**************
روزنامه خراسان**
**************
روزنامه ایران**
روزنامه جوان**
مقاوم کردن کشور در برابر تحریمها در عین تلاش برای رفع تحریمها یکی از توصیههای مهم حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای (مدظله العالی) در اولین روز از اولین سال از قرن پانزدهم هجری شمسی است که به نام سال «تولید، دانش بنیان، اشتغال آفرین» نامگذاری شده است که در صورت تحقق میتواند گره گشای بسیاری از مشکلات کشور در شرایط اوج فشارها و تحریمهای دشمنان نظام باشد توصیهای که بهرغم تکرار آن در سالهای اخیر، به دلیل کم توجهی دولتمردان گذشته و شرطیسازی کشور به سیاستها و راهبردهای بیگانگان از یک سو و عدم تلاش برای تحقق شعارهای سال مبتنی بر توانمندیهای ملی، سبب شده بود که کشور و به ویژه اقشار ضعیف هزینههای مضاعفی را متحمل شوند. اما چند نکته محوری شرایط سال ۱۴۰۱ و بسترهای تحقق شعار امسال را با سالهای گذشته متفاوت کرده است:
۱-تجربه گرانقدر مردم و مسئولان در شناخت ریشهها و ضعفهای سالهای گذشته از مهمترین عوامل در این چشم انداز است که مصداق آن تحول جدی است که با اراده و نقش مردم در تغییر در دستگاههای اجرایی کشور در سال ۱۴۰۰ با روی کار آمدن دولت سیزدهم اتفاق افتاده و ریل دستگاههای اجرایی کشور را عوض کرده است که نشانههای آن علاوه بر عملکرد دولت سیزدهم در چند ماه اخیر، در همراهی کلامی و عملی دولتمردان با راهبردهای رهبری برای تحقق شعار سال دیده میشود، نکتهای که در سخنان رئیس محترم جمهور در آغازین روزهای سال در جلسه هیئت دولت بر اراده دولت بر آن تصریح شده است. رئیسجمهور در این جلسه تأکید کرد: تولید محوریترین و اکسیر شعار سال «تولید، دانشبنیان، اشتغالآفرین» است. باید تمام تلاش خود را برای رونق تولید با محور دانشبینان و اشتغالزا بودن به کار بگیریم. امید به اجرای سیاستهای کلی و اعلامی در این دولت وجود دارد. راه افزون کردن این امیدواری این است که دولت حقیقتاً در جهت اجرای سیاستها و از جمله سیاست و شعار سال ۱۴۰۱ تلاش مضاعف کرده و گزارش عملکرد روشنی هم خدمت ایشان و هم برای مردم داشته باشد. آیتالله رئیسی با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری ریلگذاری این دولت را متفاوت با ریلگذاری دولتهای قبل توصیف کردند، خاطرنشان کرد: این ریلگذاری باید به شکل شفافتر و در ضمن با پایبندی بیشتر به دیدگاههای ایشان که مورد نیاز جامعه هست، به پیش برود. رئیسجمهور افزود: رهبر معظم انقلاب همچنین فرمودند که این دولت امید را در دلهای مردم زنده کرده و افزایش داده است. همه کارگزاران دولت وظیفه دارند اقداماتی را که امید مردم را افزون میکند، بیشتر مورد توجه و تأکید قرار دهند. تأکید اینگونه بر این گفتمان در هیچ یک از دولتهای گذشته سابقه نداشته است.
۲-دومین محوری که مؤید و مقّوم این چشمانداز روشن است دستاوردهای کشور در عرصههای مختلف دفاعی وامنیتی است، این مؤلفه اگر چه در سالهای گذشته به دلیل تأثیر پذیری کمتر از سیاستها و عملکرد دولتهای گذشته و ملاحظات سیاسی ناشی از آن روند تقویتی واستحکام خود را حفظ کرده است، اما روند تحولات منطقهای وبین المللی در ماههای اخیر وتقویت انسجام میان میدان ودیپلماسی در دولت سیزدهم استحکام بیشری یافته است و اکنون این منطق استوار ایران وحمایت مردمی از آن است که علاوه بر تحولات منطقهای، حتی مذاکرات هستهای را تحت الشعاع خود قرار داده وموقعیت ممتازی را برای ایران در عرصه منطقهای و جهانی فراهم کرده است.
۳- سومین محوری که زمینهساز چشم انداز روشن تحقق شعار سال ۱۴۰۱ است توفیقات کشور در همین چند ماه اخیر در عرصه دیپلماسی و اقتصادی و افزایش تولید و صادرات و امکان صدور و بازگرداندن بهای آن است که زمینه تحقق راهبرد و توصیه رهبر معظم انقلاب یعنی مقاوم کردن کشور در برابر تحریمها و نه صرفاً تلاش برای رفع تحریمها را محقق ساخته است، روند افزیشی رشد اقتصادی، روند کاهشی افزایش نرخ تورم، افزایش بیش از ۴۰ درصدی صادرات غیر نفتی و... از نشانههای آن است. این امر که آثار آن در کاهش شرطی شدن کشور به نتیجه مذاکرات آشکار شده است نشان میدهد که با پشتکار دولت و حمایت مردم میتواند شرایط متفاوتی را نسبت به گذشته ایجاد کند.
۴-چهارمین محور در این مدعا، ویژگی شعار سال است که در عین تمرکز بر تولید، بر اصلیترین ضعف کشور در تحقق شعار سالهای گذشته یعنی تمرکز بر «نگاه دانشی، بینشی و علمی برای تحقق اقتصاد دانش بنیان» متمرکز شده است رهبر معظم انقلاب در این زمینه در بیانات خود در آغاز سال جدید میفرمایند: «حرف امروز من این است که برای رشد اقتصاد کشور و اصلاح امور اقتصادی کشور، به طور قاطع باید به سمت اقتصاد دانشبنیان حرکت بکنیم؛ «اقتصاد دانشبنیان» یعنی چه؟ یعنی اینکه دانش و فنّاوری پیشرفته نقشآفرینیِ فراوان و کاملی داشته باشد در همه عرصههای تولید. «همه عرصههای تولید» که عرض میکنیم، یعنی حتّی انتخاب آن کار تولیدی؛ چون لزومی ندارد که انسان همه کارهای تولیدی را انجام بدهد. انتخاب آن کار تولیدی هم [باید]برخاسته از نگاه دانشی و بینشی و علمی باشد؛ این معنای اقتصاد دانشبنیان است که در همه عرصههای اقتصاد دخالت داشته باشد. اگر ما این سیاست را دنبال کردیم و دانش را پایه و زمینه اقتصاد کشور قرار دادیم و بنگاههای اقتصاد دانشبنیان را افزایش دادیم، منافع زیادی برای کشور و برای اقتصاد کشور خواهد داشت: هزینهها را کاهش میدهد؛ یعنی اقتصاد دانشبنیان موجب کاهش هزینههای تولید میشود؛ بهرهوری را افزایش میدهد که امروز یکی از مشکلات ما کاهش بهرهوری است؛ کیفیّت محصول را افزایش میدهد، بهبود میبخشد و محصولات را رقابتپذیر میکند؛ یعنی در بازارهای جهانی، ما میتوانیم از این محصولات به عنوان محصولات رقابتپذیر استفاده کنیم، در داخل کشور هم همین جور؛ یعنی در داخل کشور هم، ولو ما در مورد واردات هم خیلی تعرفه نگذاریم و واردات سرازیر بشود، وقتی محصول داخلی کیفیّت بهتری داشت، قیمت ارزانتری داشت، مردم طبعاً به آن اقبال میکنند؛ یک چنین خصوصیاتی در تولید دانشبنیان وجود دارد.»
یکی از ویژگیهای تولیدات دانشبنیان، ارزش افزوده بالا و فراوان این محصولات است. همچنین بهدلیل مبتنی بودن این محصولات بر اساس خلاقیت، امکان تولید نسل جدید این محصولات با قابلیتهای بالاتر و ارزش افزوده بیشتر و مداوم را فراهم میآورد. از اینرو سرمایهگذاری بر روی این محصولات، رشد مداوم را برای کشور به ارمغان میآورد. شرکتهای دانش بنیان در دستیابی به فناوریهای نوین از آن حیث که «تحقیقات» را در کشور افزایش میدهد، میتواند بازدهی عوامل دیگر مانند «کار» و «سرمایه» را افزایش داده، باعث افزایش بهرهوری نیروی کار و تعمیق سرمایه گشته و رشد مداوم در کشور را تضمین کند؛ بنابراین توسعه تولیدات دانشبنیان که بتواند به توسعه تحقیقات در کشور منجر شود تأثیر زیادی بر تحقق رشد اقتصادی مداوم در کشوردارد. تشکیل شرکتهای دانش بنیان در عین حال زمینه استفاده از نیروهای تحصیلکرده وفارغ التحصیلان دانشگاهی را فراهم کرده ومحصول آن اشتغال آفرینی و کاهش بیکاری در کشور، وبه تبع آن کاهش آسیبهای اجتماعی است. واین امر تأثیر مهمی در جلوگیری از مهاجرت نیروهای نخبه از کشور را خواهد داشت.
۵-اما در عین اراده و تأکید دولت محترم برای تحقق شعار سال، عملی شدن آن مستلزم طراحی وسیاستگذاری همه دستگاههای اجرایی، تقویت ظرفیتهای آموزشی و پژوهشی، ایجاد نهضت به کارگیری نخبگان وفارغ التحصیلان، تأمین اعتبارات مورد نیاز شرکتهای دانش بنیان، تسهیل صدور مجوزهای لازم، مدیریت واردات ومبارزه قاطع با قاچاق کالا است.
**************************************************************