مذاکرات احیای برجام پس از گذشت بیش از یک سال، متوقف شده است. هر چند که قرار است انریکه مورا، مذاکره کننده ارشد اتحادیه اروپا فردا به تهران بیاید تا بن بست به وجود آمده در مذاکرات شکسته شود.اما این سوال مطرح است که سفر مورا به تهران چه سودی میتواند داشته باشد در حالی که گرههای توافق هستهای در واشنگتن است و تا مقامهای آمریکایی این گرهها را باز نکنند امیدی به احیای برجام نخواهد بود.جالب این جاست که دیروز خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران یا همان برجام وارد چهارمین سال خود شد. دونالد ترامپ، رئیسجمهوری وقت آمریکا روز هشتم ماه میسال 2018 با امضای فرمان اجرایی، خروج این کشور از توافق برجام را اعلام کرد. متعاقب آن، تحریمهای هستهای ایران که باید بر اساس تعهدات برجامی آمریکا کنار گذاشته میشد، بار دیگر علیه جمهوری اسلامی ایران به اجرا درآمد. ترامپ چهار سال پیش با این هدف از توافق هستهای با ایران خارج شد که به گفته خودش، توافق بهتری را جایگزین برجام کند. رئیسجمهوری وقت آمریکا به کرات گفته بود که برجام، بدترین توافق در تاریخ ایالات متحده بوده و مذاکره کنندگان ایرانی، سر همتایان آمریکایی خود کلاه گذاشتهاند. وی که خود را بهترین مذاکره کننده قلمداد میکرد، مدعی بود با خروج از برجام میتواند طی مدت زمان کوتاهی، به توافق بهتری با ایران دست یابد. چند روز بعد از خروج آمریکا از برجام، «مایک پمپئو»، وزیر خارجه وقت آمریکا نیز یک طرح 12 مادهای را ارائه کرد تا نقشه راه مذاکرات آینده با ایران باشد. با این حال، تا دو سال و هشت ماه و 12 روز بعد که ترامپ همچنان در کاخ سفید حضور داشت، هیچ مذاکرهای میان ایران و آمریکا برای دستیابی به توافق جایگزین برجام انجام نگرفت. برعکس، ایران پس از گذشت یک سال از خروج آمریکا از برجام، طی 5 مرحله، فعالیتهای هستهای خود را از لحاظ کمی و کیفی ارتقا داد تا جایی که اکنون، ایران غنی سازی 60 درصدی را انجام میدهد و ذخایر راهبردی هستهای جمهوری اسلامی به شکل قابل توجهی افزایش یافته است. البته در چهار سال گذشته، چه در دولت جمهوری خواه دونالد ترامپ و چه در دولت دموکرات جو بایدن، «سیاست فشار حداکثری» آمریکا بر ایران به شکل حداکثری ادامه داشته است. در این مدت نه فقط تمامی تحریمهای هستهای ایران با شدیدترین وجه به اجرا گذاشته شد، بلکه حتی دولت وقت آمریکا فرمان ترور سردار سلیمانی را صادر کرد و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست گروههای به اصطلاح تروریستی قرار داد. با این حال، هیچ یک از این فشارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی موجب نشد تا ترامپ به آرزوی خود برای مذاکره با ایران و دستیابی به توافقی بهتر از توافق برجام دست یابد. با تغییر دولت در آمریکا، این شائبه پیش آمد که دولت جدید با عبرت گرفتن از راه اشتباه دولت پیشین، رویکرد سازندهای به برجام داشته باشد و بار دیگر، آمریکا به جمع کشورهای برجامی برگردد. اما با گذشت یک سال و چهار ماه و 18 روز از استقرار جو بایدن در کاخ سفید، آمریکا همچنان به بهانههای مختلف از عمل به تعهداتش ذیل برجام خودداری میکند، این در حالی است که ایران برای نشان دادن حسن نیت خود با شرکت در مذاکرات وین موافقت کرده است، مذاکراتی که آمریکاییها به شکل غیر مستقیم در آن شرکت دارند. جمهوری اسلامی ایران بارها آمادگی خود را برای انجام فوری تعهدات برجامی اعلام کرده و از آمریکا نیز خواسته است همین رویکرد را در قبال توافق برجام در پیش گیرد. با این حال، دولت آمریکا همچنان خواستههای فرا برجامی را از ایران طلب میکند، آن هم در حالی که خود، به اجرای تعهدات برجامی واشنگتن، تن نمیدهد. این وضعیت سبب شده است که چهار سال پس از خروج آمریکا از برجام و اجرای «سیاست فشار حداکثری» آینده همکاری آمریکا با این توافق در هالهای از ابهام باقی بماند. آمریکاییها تصور میکردند بازگشت تحریمها به همراه تهدیدات نظامی و امنیتی، در نهایت، ایرانیان را به تسلیم و پذیرش شروط واشنگتن وادار خواهد کرد. اما نتیجه این رویکرد به اذعان برخی از بلندپایهترین مقامات دولت آمریکا مانند گفتههای اخیر بلینکن شکست کامل بوده است. در هر حال ظاهرا مورا به تهران میآید اما به نظر نمیرسد که این سفر نتیجهای در بر داشته باشد مگر این که او دست پُر باشد. افزون بر این، شرایط تغییر کرده و جنگ در اوکراین سبب شده است تا نیاز به انرژی به شدت افزایش یابد، تهران حتی اگر برجام هم احیا نشود نفت خود را میفروشد و حتی با قطع همکاری سوئیفت و تحریم بانک مرکزی پول نفت را دریافت میکند و در واقع آن چه قرار است از برجام عاید ایران شود هم اکنون این امتیازها تا حدی محقق شده است و بنا بر این، این آمریکاست که باید در رفتار خود تجدید نظر کند و در این زمینه اروپا به دلیل نزدیکی به غرب آسیا و نیازهای امنیتی و نیاز مبرم به انرژی و همکاری اقتصادی با کشورهای این منطقه، به آمریکا فشار آورد تا راهبرد شکست خورده فشار حداکثری را کنار بگذارد تا توافق هستهای بار دیگر احیا شود. همچنین به نظر میرسد شکنندگی و ناپایداری توافق هستهای نسبت به قبل افزایش یافته است. بنابراین حتی در صورت احیای توافق، حفظ اهرمهای توانمندی هستهای و امکان تسریع در بازگشت به شرایط پیش از توافق برای بازدارندگی در برابر بدعهدیهای آمریکا و اروپا، امری ضروری است. البته مناسب است که سناریوهای احتمالی برای فروپاشی توافق نیز مدنظر قرار بگیرد.
روزنامه خراسان / امیرعلی ابوالفتح