صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۶  ، 
کد خبر : ۳۳۸۳۸۰

یادداشت روزنامه‌های ۱۳ تیر

روزنامه کیهان**

بهترین روز آقای مدیر کجا سپری شد؟/محمد ایمانی

1- جهان قاعده‌مند آفریده شده است. هر ملتی که این قوانین را شناخت و پایبندی نشان داد، به ‌اندازه پایبندی‌اش، اقتدار پیدا می‌کند، اما اگر نشناسد یا ملتزم نباشد، نسخه ضعف خود را پیچیده است.

چنان که امیر مومنان‌(ع) فرمود «العِلمُ سُلطانٌ، مَن وَجدَهُ صالَ بِهِ وَ مَن لَم يَجِدهُ صيلَ عَلَيه. دانش، چیرگی و تسلط است، هركس آن را بيابد، با آن حمله کند و پیروز شود، و هر كس، آن را نیابد، بر او حمله کنند و مغلوب گردد». یک مراد از دانایی، دسترسی به فنون است؛ اما معنای بالاتر، آگاهی نسبت به سنت‌های جاری در زندگی بشر است.

ملت‌هایی که زحمت قناعت و تلاش و تولید قدرت را به جان خریدند، توانستند سیادت پیدا کنند و آنها که به این قاعده پشت کردند، خسارت‌های بزرگی را به جان خریدند.
2- نمونه این قاعده‌مندی را می‌توان در منطق «حمایت از تولید و تامین منابع قدرت ملی» و در مقابل توهمی که ادعا می‌کرد با خام‌فروشی، قدرت‌فروشی و واگذاری منابع قدرت ملی می‌توان به اقتصاد رونق داد و ثبات خرید و از بیگانگان، تضمین امنیتی گرفت!

نمونه نسخه منحط، رویکرد وابسته حکومت پهلوی و برخی حکومت‌های مرتجع منطقه است. وضعیتی به غایت تحقیر‌آمیز که در فرآیند آن، سفیر آمریکا می‌توانست به شاه ایران دیکته کند، یا دولتمرد آمریکایی، رژیم سعودی را «گاو شیرده» بخواند و مباهات کند که توانسته 450 میلیارد دلار قرارداد فروش اسلحه و... به آن دولت تحمیل کند!
3- با توهم «فروش منابع قدرت و کامیابی و آسایش‌طلبی از طریق آن» بود که برخی مدیران خوش بین به غرب وانمود کردند همه مشکلات کشور- از آب خوردن تا آلودگی هوا و محیط‌زیست و تولید و اشتغال-
با یک توافق با آمریکا (و سپس ادعای برجام 2 و 3) حل می‌شود. طبق این تخیل مسموم و نفوذزده، می‌شد تولید ملی را تعطیل یا تضعیف کرد، خودکفایی گندم را زیر سؤال برد، به نساختن مسکن ظرف پنج سال و انباشت تقاضای شش میلیون واحد مسکونی افتخار کرد، پالایشگاه‌سازی را «کثافت‌کاری» و نیروگاه‌سازی را «رفتن زیر بار مافیای نیروگاه‌سازی» خواند، و با این همه، صرفا با فروش نفت خام و انجام واردات، به اقتصاد رونق بخشید!

فرآیند برجام بدین معنا، کارکرد قرص روانگردانی را داشت که بر حسب ظاهر و در کوتاه‌مدت، حال کاربر را «توپ» می‌کرد؛ اما در میان‌مدت، تاثیرات ویرانگر خود را آشکار می‌ساخت. بدترین رکورد‌های اقتصادی میراث همین دوره است.

4- در این رویکرد وارونه، می‌شد 60 میلیارد دلار از ذخائر کمیاب ارزی را در اوج دوران تحریم حراج کرد و سپس زانوی غم در بغل گرفت و از زبان رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: «الان در شرایطی هستیم که این بی‌‌انصاف‌‌ها و دژخیمان حتی برای غذا و دارو، اجازه فروش یک قطره نفت را نمی‌دهند و اگر هم به ‌فروش می‌‌رسد، امکان تبادل مالی نباشد». چرا با وجود توافق، تحریم‌ها در پسابرجام دو برابر شد و دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان، متفقا پای تحریم‌های ویزا، آیسا، سیسادا و کاتسا را در پسابرجام امضا کردند؟ چون جریان خطرناک نفوذ، به برخی سیاستمداران القا کرده بود با واگذاری منابع قدرت، می‌شود به رونق اقتصادی کُره جنوبی و ژاپن و آلمان رسید؛ و حال آن که مثلا آلمان و ژاپن، هشتمین و نهمین کشور اول دنیا در حوزه بودجه نظامی بودند.

آلمان همین امسال هم در اوج بحران اقتصادی، 100 میلیارد یوروی دیگر به توسعه توانمندی‌های نظامی اختصاص داد.

5- از باب قاعده «الزموهم بما الزموا انفسهم»، باید به غربگرایان توجه داد که رشد اقتصادی چشمگیر کُره جنوبی، مدیون سختگیری‌های اقتصادی است، که غربگرایان در ایران، خلاف آن را به اجرا گذاشتند. به عنوان نمونه، می‌توان بخش‌هایی از درکتاب «نیکوکاران نابکار» به قلم پروفسور «هاجون چَنگ» استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه کمبریج را مرور کرد: «صادرات کره جنوبی در دهه 1950، تنگستن و ماهی بود و شرکت سامسونگ، ماهی و سبزیجات و میوه صادر می‌کرد...

در دهه 1970، برنامه ایجاد صنایع سنگین در دستور کار قرار گرفت. در مدارس به ما می‌آموختند که وظیفه میهنی ما حکم می‌‌کند کسانی را که سیگار خارجی می‌‌کشند، گزارش کنیم...

ارز به ‌راستی، خون و عرق پیشانی سربازان صنعتی ما بود که در کارخانه‌‌ها دست‌اندرکار جنگ صنعتی بودند. کسانی که با خرید‌های بیهوده مانند سیگار قاچاق، ارز را هدر می‌‌دادند، خائن به شمار می‌‌رفتند. پدرِ دوستی که به خانه‌‌اش رفته بودیم و سیگار می‌‌کشید، به عنوان فرد غیرمیهن‌پرست و بی‌‌اخلاق- اگر نه تبهکار- آماج حملات زهرآگین قرار می‌‌گرفت.

شدیدا از هزینه کردن ارز در موارد غیر ضرور ممانعت می‌شد. این کار از طریق اعمال ممنوعیت‌های وارداتی و تعرفه و عوارض سنگین گمرکی برای کالاهای تجملی صورت می‌‌گرفت.

سفرهای خارجی جز با مجوز معامله تجاری یا تحصیل ممنوع شد... کُره که حالا صادرکننده خودرو و گوشی‌های شیک در دنیاست، دهه‌‌ها برخلاف منطق تجارت آزاد جهانی، از حمایت‌‌های تعرفه‌‌ای و یارانه‌‌ای برای تقویت بخش خصوصی استفاده کرد تا صنایع بتوانند در برابر رقابت بین‌المللی دوام بیاورند. دولت روی ارز کمیاب، کنترل مطلق اعمال کرد و تخلف از آن، می‌‌توانست مجازات مرگ در پی داشته باشد...

ژاپن زمانی خودروی بنجل تولید می‌‌کرد و با شکست رو‌به‌رو شد. بسیاری گفتند این شرکت باید به همان تولید ماشین‌های ساده نساجی و ابریشم برگردد و بعد 25 سال ناتوانی، تولید خودرو را رها کند. اما دیگران گفتند هیچ کشوری بدون ایجاد صنایع مهم به جایی نرسیده. حالا همان تویوتا نه تنها از ورشکستگی درآمده، بلکه برند لکسوس را در دنیا تولید می‌‌کند».

6- خداوند، راحت‌طلبی و تن‌آسانی و زندگی بدون خطرپذیری و مجاهدت را برای انبیا و اولیای برگزیده خود نپسندید؛ چه رسد به دیگران. امیر مومنان‌(ع) در خطبه قاصعه بیان می‌کند «اگر خداوند اجازه تکبر ورزیدن را به فردی‌ از بندگانش می‌‌داد، همانا رخصت آن را به پیامبران و اولیای خاص خود می‌داد، ولی‌ خداوند سبحان، کبر ورزیدن را بر آنان روا نداشت...

آنها را به گرسنگی‌ امتحان کرد، و به رنج و سختی‌ مبتلا نمود. با امور وحشتناک آزمود، و با ناگواری‌ها، خالص‌شان کرد... اگر خداوند پاک به وقت بعثت پیامبران خود، می‌خواست که گنجینه‌های‌ طلا، و باغ‌های‌ سرسبز را به روی‌ آنان بگشاید، و پرندگان آسمان، و جانوران زمین را همراه آنان کند، چنین می‌کرد‌، اما‌ در این صورت، جایی‌ برای‌ ابتلا و امتحان باقی‌ نمی‌ماند، و اجر و پاداش باطل می‌شد، و برای‌ قبول‌کنندگان دعوت انبیا، ثواب مبتلایان به رنج و سختی‌ واجب نمی‌شد...

اگر پیامبران، دارای‌ قدرتی‌ بودند که کسی‌ را توان معارضه با آنان نبود، و دارای‌ عزّتی‌ که مغلوب کسی‌ نمی‌شدند، و شوکت‌شان به‌گونه‌ای‌ بود که گردن‌های‌ مردمان به سوی‌ آن کشیده می‌شد، و مردم برای‌ تماشای‌ بزرگی‌‌شان بار سفر می‌بستند، اعتبار و ارزش‌شان در میان مردم ‌اندک بود، و متکبّران در برابرشان سر فرود می‌آوردند، و تظاهر به ایمان مى‌کردند، از روى ترس یا علاقه‌‏اى که به مادّیات داشتند.

در آن صورت، نیّت‏‌هاى خالص یافت نمی‌شد، و افراد با انگیزه‏‌هاى گوناگون به سوى نیکى‌‏ها مى‏شتافتند. امّا خداى سبحان اراده فرمود که پیروى از پیامبران، و تصدیق کتب آسمانى، و اطاعت محض، با نیّت خالص، تنها براى خدا صورت پذیرد؛ که آزمایش و مشکلات، هر قدر بزرگ‌تر باشد، ثواب و پاداش آن نیز بزرگ‌تر خواهد بود».

7- دنیا عرصه تزاحمات و کامیابی‌ها و ناکامی‌هاست. جزو سنت‌های الهی این است که ایام موفقیت را میان دوستان و دشمنان بگرداند. چنان که فرمود «إِن يَمسَسكُم قَرحٌ فَقَد مَسَّ القَومَ قَرحٌ مِثلُهُ وَتِلكَ الأَيّامُ نُداوِلُها بَينَ النّاسِ... اگر به شما آسیب و جراحتی رسید، به آن جمعیّت دشمن نیز آسیب و جراحتی همانند آن وارد شد. و ما این ایام (پیروزی و ناکامی) را در میان مردم می‌گردانیم؛ تا خداوند، افرادی را که ایمان آورده‌‌اند، معلوم کند و از میان شما، گواهانی بگیرد...

آيا پنداشتيد كه داخل بهشت می‌شويد، در حالی که خداوند هنوز جهادگران و شكيبايان شما را معلوم نکرده است؟». و نیز فرمود «وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ. إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللهِ مَا لَا يَرْجُونَ. و در تعقیب دشمن سستی نورزید؛ اگر شما رنج و دردی می‌بینید، آنان نیز مانند شما در رنج و درد می‌افتند، و شما امیدی را به خداوند دارید که آنان ندارند».

8- یک معیار سنجش درستی عملکرد مدیریت‌ها، میزان خشم و ناراحتی دشمن است. امکان ندارد جبهه خودی، طراحی راهبردی موثری انجام دهد، و غیظ و کارشکنی و تهدید و تحریم و ترور دشمن را برنینگیزد.

خطای محاسبه بزرگی بود که کسانی تصور کردند دشمنی دشمن، پایان‌پذیر است و با کوتاه آمدن، می‌شود دل او را نرم کرد. سنت الهی بر این منطق استوار است که موفقیت و پیشرفت‌ها، در مجاهدت مقابل دشمن اتفاق بیفتد؛ چنان که در سوره توبه فرمود: «... هیچ تشنگی و خستگی، و گرسنگی در راه خدا به آنها (مومنان) نمی‌‌رسد و هیچ قدمی در جایی که کفار را خشمگین کند نمی‌گذارند، و ضربه ‌ای از دشمن نمی‌خورند، مگر اینکه به خاطر آن، عمل صالحی برای آنها نوشته می‌شود. خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌کند».

9- فرق می‌کند که وقتی از یک مدیر بپرسید بهترین ایام عمرش، کجا سپری‌شده، آدرس سفر‌های اشرافی و اقامت در بهترین هتل‌ها و بهره‌مندی از امتیازات ویژه را به یاد بیاورد، یا سخت‌ترین ساعات خدمتگزاری در برابر تهاجم بی‌وقفه دشمن را.

آتش جنگ با مزدوران نیابتی آمریکا در منطقه بوکمال در مرز سوریه و عراق، همچنان شعله‌ور بود که رزمندگان خط مقدم، سردار سلیمانی را در میان خود یافتند. حاج قاسم، آن روز درباره بهترین روزهای عمر خود گفت: «یک وقت ما در کربلای پنج مشترک بودیم با این مرد بزرگ (اشاره به یکی از همراهان) و بعض از برادران دیگر که همراه ایشان بودند.

آن روز در کانال ماهیگیری، توی یک کانالی بودیم؛ تنگِ تنگ، ولی پر از جنازه. سر را نمی‌شد بالا بیاوری. شاید سخت‌ترین روزهای عمر من، آن روز‌ها و اتفاقات بعدی بود. تمام شد. درسته؟

هیچ آثاری از آن سختی وجود ندارد. اگر از من بپرسند بهترین روز عمر تو کِی بوده (بُغض حاج قاسم)، می‌گویم آن روزی که در کانال ماهیگیری بودم. اگر از یک آزاده و اسیر بپرسند، بگویند بهترین روز عمر تو کی بوده؟ می‌گوید آن روزی که من را به عشق امام شلاق می‌زدند؛ نه روز ازدواجم. این روزها مثل همان روزهاست. از آن استفاده کنید».

***************

روزنامه وطن امروز**

زخم‌های قدیمی و تحول‌های امیدآفرین در برنامه هفتم توسعه/ علیرضا نصراصفهانی
 
 تدوین برنامه هفتم توسعه در ایستگاه‌ پایانی‌ خود قرار گرفته است و تا هفته‌های آینده ابلاغ خواهد شد. در این فرصت باقیمانده نویسنده این یادداشت به چند الزام راهبردی در تدوین و تحقق برنامه‌های توسعه اشاره می‌کند. بخش اول این یادداشت (موارد اول تا سوم) به الزامات طراحی برنامه‌های توسعه توجه کرده است و بخش دوم نوشتار بر مکانیزم‌های اجرایی‌سازی، کنترل و نظارت بر برنامه‌های توسعه متمرکز خواهد بود. 
 
1- بهره‌گیری از «سرطراحان» توسعه: ایران در جهت گام برداشتن در مسیر توسعه و پیشرفت نیاز به حضور «سرطراحان» توسعه در جهت طراحی مسیر توسعه در کنار «نخبگان متخصص» در حوزه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی و... دارد. مدل پیشرفت در هر کشور به مثابه یک ابرسیستم‌ پیچیده (مانند یک ماهواره فضایی) است.
درست است یک ماهواره فضایی از چندین هزار قطعه تشکیل شده است که ساخت هر کدام از قطعات نیاز به مهندسان فنی دارد اما در کنار این متخصصان فنی، برای ساخت یک ماهواره فضایی نیاز به یک یا چند سرطراح است؛ توسعه هم نیاز به سرطراحانی برای طراحی الگوی توسعه دارد. 
حل معمای توسعه کشور شامل رفع مسائلی مانند «وابستگی بودجه به نفت»، «عدم شفافیت بودجه»، «محیط کسب‌وکار»، «تورم»، «فاصله‌ طبقاتی»، «کسری بودجه»، «فساد» و ده‌ها مساله دیگر است اما اینکه کدام مساله در ابتدا باید حل شود، مسائل پیشران کدام است و حل این مسائل در نهایت چگونه به توسعه و پیشرفت کشور منجر خواهد شد، بر عهده سرطراحان توسعه است.
سرطراحان، مدل توسعه کشور را به مثابه یک ابرتصویر می‌بینند که از کنار هم قرار دادن صدها و حتی هزاران تصویر کوچک‌تر در کنار همدیگر با یک نظم منطقی، به یک تصویر بزرگ تبدیل می‌شود و بر این باورند توسعه در کشور با حل مجموعه‌ای از مسائل در یک چارچوب نظام‌مند در یک گستره‌‌ زمانی محقق می‌شود و با حل یک یا چند مساله، کشور به پیشرفت نمی‌رسد. 
 
2- حل دوگانه‌های سیاستی راهبردی ایران: سیاست‌های کلان کشور در فرآیند برنامه‌های توسعه باید شفاف و مشخص شوند. نظام حکمرانی کشور در برابر مجموعه سوالاتی مانند اینکه «تولید و عرضه نفت و گاز حداکثری باشد یا با ملاحظات بین نسلی؟»، «به مردم باید یارانه نقدی داد یا نه؟»، «رشد انرژی‌های تجدیدپذیر در کشور با همین رشد کنونی باشد یا رشد آن شتاب بگیرد؟»
و «بر مبنای سیاست عدالت اجتماعی آیا باید تبدیل وضعیت نیروهای شرکتی انجام گیرد یا نه؟» جواب‌های شفاف و دقیقی باید داشته باشد. در این مسیر بازنگری سیاست‌های کلان کشور به سوی سیاست‌های شفاف به دور از کلی‌گویی و بداهه‌گویی ضروری به سوی نظر می‌رسد. 
 
3- تعیین هدف کمی برای رشد نقدینگی و کنترل تورم در برنامه هفتم توسعه: از نظر بسیاری از اقتصاددانان، تورم مهم‌ترین مشکل کشور است و مردم، بویژه قشر ضعیف جامعه تحمل تورم در سال‌های آینده را ندارند و بیم آن می‌رود اگر مساله تورم حل نشود، تنش‌های اجتماعی در جامعه به مقدار بسیار بیشتری از وضعیت کنونی برسد.
در این راستا پیشنهاد می‌شود برای رشد نقدینگی در هر سال اهداف کمی تعیین شود، مثلا گفته شود در طول برنامه به مقداری تورم کم شود که رشد نقدینگی در سال پایانی برنامه به صورت پایدار و ساختاری در نهایت ۳ تا ۵ درصد بیشتر از رشد اقتصادی سالانه نباشد. علاوه بر آن بهتر است در طول دوره، برنامه به صورت سالانه هم هدف‌گذاری شود. 
 
4- تعریف بازی‌های برد- برد برای اجرای برنامه هفتم توسعه: هر چند برنامه‌های توسعه از نظر شیوه تدوین، رئوس تمرکز و راهبردهای کلان آن واجد اشکالاتی است ولی همین برنامه‌های توسعه، از نظر پیاده‌سازی در وضعیت وخیم‌تری قرار دارند. بر این اساس اجرای برنامه هفتم توسعه از سوی دولت نیاز به تعریف بازی‌های برد- برد مطابق با ظرفیت‌ها و اقتضائات ایران دارد.
در این مسیر استفاده از ظرفیت قانونی صندوق توسعه ملی، یکی از این مکانیزم‌های نرم برای پیاده‌سازی برنامه‌های توسعه در ایران است، زیرا بر اساس قانون، بخش قابل ‌توجهی از درآمدهای حاصل از فروش نفت در صندوق توسعه ملی جمع می‌شود و از طرف دیگر هر ساله دولت برای تامین بخشی از مصارف خود به منابع این صندوق نیاز پیدا می‌کند، مشروط کردن برداشت دولت از صندوق، به اجرای مجموعه‌ای از اصلاحات (بویژه در نظام بودجه‌ریزی، مالیات، یارانه و...) می‌تواند نقش مؤثری در تثبیت و تسریع فرآیند اصلاح داشته باشد.
از آنجا که برداشت از صندوق توسعه ملی به موجب قانون، نیازمند کسب اجازه از مقام معظم رهبری است و همچنین جایگاه رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران فارغ از رفت و آمدهای کوتاه‌مدت سیاسی و منافع فردی طراحی شده، ایشان می‌توانند مدیریت اصلاحات اساسی مورد نیاز را در قالب ساختاری جداگانه (مجموعه‌ای برای نظارت بر اصلاحات اقتصادی) یا به صورت فردی راهبری کنند. 
 
5- طراحی مکانیزم‌های هزینه‌زایی برای ناسیاست‌گذاری در برنامه‌های توسعه: عدم تصمیم‌گیری (ترک فعل) و تصمیمات ناصحیح در طی برنامه‌های توسعه، خسارت‌های زیادی برای کشور ایجاد کرده.
به طور مثال عدم اصلاح نظام مالیاتی، عدم اصلاح ساختار صندوق‌های بازنشستگی، حذف کارت سوخت و تغییر ناگهانی قیمت بنزین در طول سالیان گذشته هزینه‌های زیادی برای کشور به وجود آورده. در نتیجه، طراحی مکانیزم‌های هزینه‌زایی برای مقابله با تصمیمات غلط و ترک وظایف قانونی از سوی مدیران ضروری به نظر می‌رسد.
طراحی فرآیندهای حقوقی هزینه‌زایی مانند قانون‌گذاری، راه‌اندازی مکانیزم‌های سوت‌زنی، درگیر کردن گروه‌های مرجع اجتماعی و ایجاد مطالبه عمومی و آگاهی‌بخشی‌های نخبگانی از جمله پیشنهادات برای مقابله با ناسیاست‌گذاری در کشور است. 
همچنین پیشنهاد می‌شود دستگاه‌های اجرایی هر ۶ ماه یک بار گزارش‌های خوداظهاری از اقدامات‌شان در راستای برنامه هفتم توسعه را در پلتفرم‌هایی مشخص منتشر کرده و نهادهای نظارتی مانند دیوان عدالت اداری، مجلس شورای اسلامی و دیوان محاسبات بر مبنای شاخص‌هایی وضعیت نهادهای مختلف دولتی در اجرای برنامه توسعه را ارزیابی کنند.
 

**************

روزنامه خراسان**

ائتلاف نظامی عبری- عربی و چالش های پیش رو/  نبی شریفی
 
کمتر از 10روز تا شروع سفر خاورمیانه ای جوبایدن، رئیس جمهور آمریکا، باقی مانده است. بنا بر اعلام کاخ سفید، بایدن روزهای ۱۳ تا ۱۶ ژوییه (۲۲ تا ۲۵ تیر)، به اسرائیل، کرانه باختری رود اردن و عربستان سعودی سفر می‌کند. سفری که در آستانه آن بنی گانتس، وزیر جنگ اسرائیل  به طور رسمی خواستار تشکیل یک ائتلاف نظامی – دفاعی - امنیتی منطقه‌ای علیه  ایران با همراهی  کشورهای عربی  و واشنگتن  شده است و طی روزهای اخیر دولت اردن نیز از تمایلش برای تشکیل یک «ناتوی خاورمیانه»ای سخن گفته است.
اتحادی نظامی که بر خلاف طرح شکست خورده «ناتوی عربی» به دنبال معرفی کردن رژیم اسرائیل به عنوان عضوی از آن یا حتی پیمانی با محوریت این رژیم است.
برخی آن را نسخه بازنویسی شده یا به روز رسانی شده «ائتلاف استراتژیک خاورمیانه» یا «مسا» می دانند که در نیمه دوم دوران ریاست جمهوری ترامپ در نقطه آغاز با شکست مواجه شد. حال سوال این است که «ناتوی خاورمیانه» شکل خواهد گرفت و به نتیجه مطلوب خود خواهد رسید؟  این ائتلاف که می خواهد نقشی شبیه ناتو را برای کشورهای عربی بازی کند، به دنبال چیست؟
با نگاه به گذشته، می توان دید که ایده ائتلاف و پیمان منطقه‌ای در میان کشورهای عربی ایده جدیدی نیست؛  از ۱۹۵۰ و امضای پیمان همکاری‌های نظامی میان کشورهای عضو اتحادیه عرب تا ۱۹۸۵ که اعضای شورای همکاری خلیج فارس تلاش کردند یک واحد نظامی تشکیل دهند  یا سال ۲۰۱۵ که اعضای اتحادیه عرب تصمیم گرفتند «نیروی مشترک عربی» ایجاد کنند.
ایده ای که تاکنون جنبه عملیاتی نگرفته است. حتی در دوران اوباما ایده ناتوی عربی  تا مرحله برگزاری چند نشست دیپلماتیک نیز پیش رفت اما سرنوشتی جز ناکامی نداشت .
 طی سال های اخیر  عربستان سعودی و امارات متحده عربی که خود را  زخم‌خورده از موشک‌ها و پهپادهای انصارا... یمن  می بینند و تل آویو که شاهد خیل موشک های مقاومت  فلسطینی در سال 2021 بوده  که ظرف یک هفته رویای نفوذناپذیری سامانه گنبد آهنین را در هم شکستند، تلاشی مجدد را برای ایجاد ائتلافی نظامی آغاز کرده اند، ایده ای که  اگر چه نباید از آن غافل شد اما  چالش های بسیاری را درمقابل خود می بیند، ایده ای که همواره رقابت‌های درون گروهی و گاه تضاد منافع  این کشورها موفقیت آن را غیرممکن کرده است.
اختلافات داخلی کشورهای عربی و دو دستگی در محور قطر (اخوان المسلمین) و عربستان اگرچه پس از نشست العلای عربستان کمتر شده است ولی همچنان مانعی بزرگ بر سر راه شکل‌گیری یک ائتلاف فراگیر است.
از طرفی، ریاض و تل آویو با وجود آن که مراودات پشت‌پرده و محرمانه فی مابین را گسترش داده‌اند و روابطشان را با یکدیگر (غیر رسمی) عادی کرده‌اند، عربستان هنوز به طور رسمی از سازش با اسرائیل سخن نگفته است. قرارگیری در یک ائتلاف مشترک نظامی با کارکردهای وسیع، پیش از برداشته شدن این مانع بعید به نظر می‌رسد.
علاوه بر این، اگرچه مصر، اردن، امارات و بحرین در قالب کمپ دیوید و پیمان ابراهیم، معاهده صلح با اسرائیل را امضا و روابط دیپلماتیک برقرار کرده‌اند اما هنوز هیچ ائتلاف نظامی رسمی تشکیل نداده و در برنامه‌های همکاری نظامی شرکت نکرده‌اند.
با وجود این اختلاف ها، یکی از انگیزه های جدی ایجاد این  ائتلاف  متاثر از سیاست کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه است که در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما (سیاست نگاه به شرق) و دونالد ترامپ دنبال می شد. به عبارتی  اسرائیل و کشورهای عرب   خاورمیانه  به دنبال  تشکیل هرچه سریع تر یک ائتلاف فراگیر عبری-عربی  هستند تا به اصطلاح خلاء حضور آمریکا  را در مقابل آن چه تهدید ایران می خوانند، پر کنند.
ائتلافی که برای تشکیل شدن ابتدا نیاز به اتحاد کشورهای عربی و کنار گذاشتن دشمنی داخلی میان خود آن ها دارد. مصر که زمانی با قرارداد کمپ دیوید به به میانجی دولت های عربی و اسرائیل  تبدیل شده بود، جایگاه خود را از دست داده و قدرت و نفوذ اعراب خلیج فارس، امارات متحده عربی و عربستان سعودی را برنمی تابد و همچنان سودای آقایی جهان عرب را در سر دارد.
قطر برای سال ها در تحریم اقتصادی و تجاری ائتلافی به رهبری عربستان بوده است. عمان هرچند در سال های گذشته با تهران و اسرائیل رابطه داشته اما با پیگیری سیاست بی طرفی، هیچ گاه درگیر این تقابل نشده است. عراق پس از سقوط صدام ارتباطی تنگاتنگ  با  ایران دارد و لبنان با حضور بازیگر موثری به نام حزب ا... که از حمایت گسترده مردمی نیز برخوردار است، راهی  برای حضور در ائتلاف گسترده ناتوی خاورمیانه ای ندارند.
بماند که سوریه  در یک دهه گذشته و پس از بهار عربی، حضور شاخه های متعدد گروه های نیابتی تروریستی را در کشورش تجربه کرده  و از هم اکنون مشخص است که در این ائتلاف احتمالی حضور نخواهد داشت .
بخشی مهمی  از روند تشکیل این ائتلاف  مبتنی بر فعال تر کردن همان پروژه قدیمی«ایران هراسی » برای جلب نظر برخی کشورهای منطقه به منظور حضور دراین ائتلاف است و بدیهی است اگرچه تشکیل این ائتلاف با توجه به تجربه های قبلی  این کشورها و همچنین  چالش های پرشمار موجود بر سر راه آن  با اما و اگرهای زیادی روبه رو خواهد بود اما نباید  به طور کل از تحولات مربوط به آن غافل شد بلکه در کنار چالش های داخلی  اعضای احتمالی  این ائتلاف که در بالا برشمرده شد، دستگاه دیپلماسی  نیز باید با رصد دقیق  تحولات مربوط، در مسیر خنثی کردن آن گام بردارد.
 

**************

روزنامه ایران**

درباره زلزله هرمزگان از فین تا سرخوش/ مهدی دوستی

زلزله‌ ۶.۱ ریشتری  روز شنبه  در منطقه  میانی بندر خمیر و بندر لنگه  زلزله بزرگی بود که حتی در بندرعباس، میناب، قشم، سیریک و کشورهای همسایه حس شد.
کانون اصلی زلزله در روستای سرخوش بود که متحمل بیشترین خسارات شده است. به محض وقوع  زلزله جلسه مدیریت بحران استان با حضور اعضای آن در ساختمان استانداری برگزار شد و تمامی دستگاه‌های امدادی و خدماتی به حالت آماده‌باش درآمده و تیم‌های ارزیاب از سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر و فرمانداری‌ها نیز به مناطق متأثر از زلزله اعزام شده‌اند.
شخصاً برای بررسی میدانی و نظارت بر کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان و نحوه اسکان مردم در منطقه حاضر شدم و باید اذعان کنم در این ساعات شاهد جلوه‌های زیبایی از همدردی، نوع‌دوستی و همراهی آحاد مختلف مردم بودم  که نشان می‌‌دهد همواره ایرانیان در زمان‌ وقوع حوادث کنار هم بوده و برای کمک به هم‌نوع خود از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند.
همچنین همکاری زنجیره‌وار بدنه مدیریتی دولت برای تأمین نیازها و حل مشکلات منطقه زلزله‌زده نشان از عزم جدی مدیران در دولت سیزدهم به مقوله حضور در صحنه‌های وقوع بحران دارد.
هر چند اولویت نخست ما در مدیریت بحران این حادثه، شناسایی کانون‌های آسیب دیده اصلی از زلزله و اجرای عملیات امداد و نجات بود اما همزمان اقدامات لازم درخصوص اجرای آواربرداری صورت پذیرفت.
در همین حال همزمان با عملیات نجات و آواربرداری، توزیع بیش از 1600 چادر در بین ساکنین مناطق زلزله‌زده شروع شد. البته به دلیل هوای گرم و طاقت‌فرسای منطقه، امکان اسکان مردم در چادر بدون وجود سیستم سرمایشی مناسب وجود نداشت، به همین دلیل با رایزنی‌های صورت گرفته شرایطی فراهم شد تا این چادرها به سیستم‌های سرمایشی تجهیز شوند تا زلزله‌زدگان با مشکل کمتری در این خصوص مواجه باشند.
از سوی دیگر با حسن توجه رئیس جمهور به فراهم کردن امکانات اولیه زندگی برای زلزله‌زدگان و همراهی معاون اول و وزیر کشور مقرر شد تا کانکس‌های مورد نیاز برای اسکان زلزله‌زدگان تهیه شود.
البته نباید تلاش‌های نیروهای نظامی و انتظامی  استان، نیروی دریایی سپاه و ارتش را برای فراهم شدن این امکان نادیده گرفت.در حال حاضر کانکس‌ها به مرور در حال ارسال به استان بوده و تعدادی نیز در 48 ساعت گذشته به منطقه زلزله‌زده رسیده که  امیدوارم با ارسال این کانکس‌ها آرامش نسبی در بین زلزله‌زدگان ایجاد شود تا نیروهای خدمات‌رسان بتوانند با فراغ بال به اتمام  آواربرداری و کارهای اجرایی برای بازسازی واحد‌های مسکونی آسیب دیده از زلزله بپردازند.
در کنار اقدامات انجام گرفته برای اسکان موقت زلزله‌زدگان، اقلام مورد نیاز خوراکی برای زلزله‌زدگان تأمین و توزیع شد، ضمن اینکه حضور بموقع کادر پزشکی و رسیدگی به وضعیت مصدومین موجب برقراری آرامش اولیه میان خانواده‌ها شده است. از سوی دیگر با وجود اینکه در ساعات اولیه وقوع زلزله مشکلاتی در شبکه برق این منطقه به وجود آمده بود اما  با تلاش‌های  صورت گرفته این مشکل برطرف و برق روستای سایه خوش نیز وصل شد.
هرمزگان در طول دو هفته  گذشته روی نوار زلزله قرار داشت و بررسی ثبت زمین لرزه‌ها نشان می‌‌دهد بندر چارک و جزیره کیش در یک بازه زمانی 10 روزه نزدیک به 100 پس لرزه را تجربه کرده‌اند.
در همین زلزله اخیر بندر لنگه نیز در طول 30 ساعت ما شاهد وقوع 58 پس لرزه  بودیم که این امر به وضوح نشان می‌‌دهد با یک پدیده جدید در رفتار شناسی گسل‌های زلزله خیز در هرمزگان روبه‌رو هستیم.
هرمزگان در نیمه دوم سال گذشته نیز تجربه زلزله فین را داشت که اگر به بررسی گستره وقوع زلزله‌ها در بازه زمانی سال گذشته تا به امروز یعنی از زلزله فین تا زلزله سرخوش بپردازیم، می‌توان از یک موج گسترده تحرکات زمین شناختی در هرمزگان سخن گفت. به همین دلیل و با توجه به غیر قابل پیش‌بینی  بودن زلزله، هرمزگان باید خود را برای زلزله‌های احتمالی آماده نگه دارد و ضروری است اقلام و ماشین‌آلات مورد نیاز در جهت مواجهه با رخدادهای بعدی تأمین شود.
با توجه به وقوع زلزله‌های پی در پی در جنوب کشور، دانشگاه هرمزگان به عنوان قطب اصلی علمی استان می‌‌تواند با همراهی وزارت علوم و وزارت راه و شهرسازی و ستاد بحران کشور تبدیل به قطب اصلی لرزه‌نگاری در جنوب و جنوب شرقی ایران باشد.
همچنین ضروری است ستادهای مدیریت بحران در استان‌ها با همراهی ستاد مدیریت بحران کل کشور چابک‌سازی شوند و در برابر وقایع و حوادث پیش‌رو از سرعت عمل بیشتری بهره ببرند؛ دقیقاً همان چیزی که ما در مورد زلزله اخیر در بندرلنگه شاهد بودیم.
هرچند هنوز به جمع‌بندی میزان خسارت‌های زلزله اخیر نرسیده‌ایم اما بدون شک واحد‌های مسکونی در 14 روستای زلزله‌زده خسارت زیادی دیده‌اند، البته استانداری از چندی قبل اقدام به بیمه 100 هزار واحد مسکونی روستایی کرده بود و حالا این واحدهای خسارت دیده مشمول خسارت تا سقف 100 میلیون تومان می‌‌شوند. 
 

**************

روزنامه شرق**

برجام در گیر و دار تعارض/ ‌معصومه معظمی

بعد از چند ماه که مذاکرات برجامی به دنبال کشمکش‌های تهران-واشنگتن متوقف شده بود و برخی آن را بن‌بست برجامی می‌دانستند، سفر انریکه مورا، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران با هدف شکست بن‌بست مذاکرات ایران و ۱+۴ شرایط جدیدی را برای مذاکرات رقم زد.

به دنبال سفر اخیر جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران، قرار شد به منظور خروج مذاکرات از بن‌بست، ایران و آمریکا به صورت غیرمستقیم در دوحه مذاکره کنند.

تغییر مکان مذاکرات از وین به دوحه (قطر) مورد موافقت و استقبال ایران قرار گرفت و مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا از طریق اتحادیه اروپا روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه هفته گذشته برگزار شد. دور جدیدی از مذاکرات که به اعتقاد رسانه‌های داخلی و خارجی با وجود اظهار امیدواری‌های فراوان قبل از مذاکرات، دستاورد قابل اعتنایی نداشت، چراکه باز هم به جای اینکه طرفین مستقیم پشت میز مذاکره بنشینند و بدون واسطه حرف بزنند، به صورت غیرمستقیم برگزار شد.

اگرچه تاکنون به دلیل زیاده‌خواهی آمریکا این مذاکرات غیرمستقیم بوده است، اما حسین نوش‌آبادی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تأکید دارد در صورتی که آمریکا دست از زیاده‌خواهی‌های خود بردارد، می‌توانیم در مواردی مستقیم با آمریکا مذاکره کنیم تا زودتر به نتیجه برسیم.

بعد از اتمام مذاکرات دوحه 1 علاوه بر رسانه‌های داخلی که خبر بی‌نتیجه‌بودن این دور مذاکرات را کم و بیش اعلام کردند، منابع غربی و برخی مقامات ارشد آمریکایی هم از عدم حصول نتیجه در این دور مذاکرات گفتند. البته ممکن است عدم اطلاع‌رسانی از جزئیات مذاکره استراتژی طرفین باشد و هنوز زمان آن نرسیده که در این باره اطلاع‌رسانی شود و بعد از بررسی روند مذاکره در پایتخت کشورها، جزئیات بیشتری از آن رسانه‌ای شود.

اما از آنجایی که مذاکرات دوحه، اولین دور مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا از زمان به قدرت رسیدن جو بایدن است که روسیه در آن حضور ندارد، علی باقری‌کنی مذاکراه‌کننده ارشد کشورمان بعد از اتمام این دور مذاکرات، برای آنچه در دوحه رخ داد به روسیه سفر کرد. اتفاقی که ابهامات و شائبه‌های فراوانی به همراه داشت و انتقادات زیادی را از سوی افکار عمومی متوجه باقری‌کنی کرد.

البته گفته می‌شود باقری‌کنی در زمان برگزاری مذاکرات در وین هم ملاقات‌هایی با میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در وین داشته است. از آنجایی که برخی روسیه را مانع به‌نتیجه‌رسیدن مذاکرات برجامی می‌دانند که به دلیل منافعش در این مسیر سنگ‌اندازی کرده، حالا که باقری‌کنی بعد از مذاکرات دور جدید به مسکو رفته، به جو منفی افکار عمومی درباره مذاکرات دامن زده است؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود دولت و تیم مذاکره‌کننده پاسخی منطقی برای روشن‌شدن ابهامات فکری افکار عمومی در‌این‌باره ارائه دهند.

‌مذاکره  مستقیم  یا  غیرمستقیم؛  مسئله  این است!

فرقی ندارد مذاکرات برجامی در وین برگزار شود یا دوحه؛ مهم این است که نتیجه‌بخش باشد و بتواند خواست و نظر طرفین را تأمین کند. اما ظاهرا آنچه تاکنون باعث شده این مذاکرات به نتیجه نرسد، منافع برخی کشورهای واسطه است که ایجاب می‌کند این مذاکرات و توافق تا حد امکان به نتیجه نرسد؛ بنابراین منطق حکم می‌کند به جای برگزاری جلسات و مذاکرات غیرمستقیم، به صورت مستقیم و بدون واسطه با آمریکا وارد گفت‌وگو شویم.
موضوعی که بارها بنیان‌گذار انقلاب هم مطرح کردند که با ملت آمریکا مشکلی نداریم و اگر دولت آمریکا درصدد جبران خسارات وارده به ایران باشد و جمهوری اسلامی را به‌عنوان واقعیتی انکارناپذیر بپذیرند، حاضریم با آمریکا به طور مستقیم مذاکره کنیم.
پس برای روشن‌شدن موضع نمایندگان و مجلسی‌ها درباره دور جدید مذاکرات برجامی در دوحه و مذاکره مستقیم با آمریکا با حسین نوش‌آبادی و محمود عباس‌زاده‌مشکینی، از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم، گفت‌وگو کردیم و نظرشان را جویا شدیم.

مذاکره مستقیم؛ خیلی دور خیلی نزدیک

حسین نوش‌آبادی، نماینده مردم تهران در مجلس در این باره به «روزنامه شرق» گفت‌: «ما یک‌سری شروط داشتیم که اگر آمریکایی‌ها این شروط را می‌پذیرفتند، ما هم با مذاکره مستقیم موردی مشکلی نداشتیم».

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم تأکید کرد:‌ «به شرطی که آمریکایی‌ها صادقانه عمل کنند و حق جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت بشناسند و خروج یک‌طرفه از برجام را جبران کنند، ما هم با مذاکره مستقیم مشکلی نداریم».

نوش‌آبادی ادامه داد: ‌«اگر آنها ابتکار عمل مثبتی از خودشان نشان دهند و صادقانه وسط بیایند، مذاکره مستقیم می‌تواند مورد توجه قرار گیرد».

این نماینده مجلس درباره دور جدید مذاکرات برجامی در دوحه بیان کرد‌: «جمهوری اسلامی ایران از ادامه روند مذاکرات برجامی و از بین رفتن فضای سرد حاکم بر مذاکرات استقبال می‌کند. اینکه به تدریج زمینه مثبتی برای ادامه مذاکرات فراهم شود خوب است. جمهوری اسلامی همواره از مذاکرات استقبال کرده و مادامی که این مذاکرات و گفت‌وگو‌ها می‌تواند در رفع سوءظن‌ها مؤثر باشد، از آن استقبال می‌کنیم».

نوش‌آبادی افزود: «ما به وظیفه خود در‌این‌باره عمل کرده‌ایم و این کشورهای غربی و اروپایی هستند که تاکنون تعلل کرده و ابتکار عملی به خرج نداده‌اند.

امیدواریم با تحرکات جدیدی که اروپایی‌ها در دور جدید مذاکرات شروع کرده‌اند و با توجه به ضرورتی که در توافق‌نامه برجام در حال تحقق است، به تدریج فضای ناامیدی و یأسی که حاکم شده بود از بین برود و کشورهای طرف معاهده برجامی با درک واقعیت‌های امروز جهان و با توجه به اهمیت صلح منطقه و جهان کار را پیش ببرند».

او ادامه داد: «برجام توافقی است که همه طرف‌های آن از منافع اقتصادی و سیاسی آن بهره‌مند می‌شوند؛ به شرطی که آنها منافع و حقوق ملت ایران را هم به رسمیت بشناسند. هرچند به نظر می‌رسد زمینه‌های آن در حال تحقق است و اتفاق خوبی در حال رقم‌خوردن است».

این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در پاسخ به اینکه آیا تغییر مکان مذاکره از وین به دوحه به منزله بازگشت به قبل و نقطه سرخط نیست؟ گفت:‌ «بحث مکان مذاکرات اولویت نیست و مذاکرات تاکنون در چندین کشور مختلف برگزار شده است؛ بنابراین نباید چنین استنباطی داشت».

نوش‌آبادی در پاسخ به اینکه چقدر به اهداف مدنظر برجامی نزدیک هستیم؟ بیان کرد:‌ «مذاکرات 95 درصد پیشرفت داشته است، اما عامل اصلی کندی و سردی مذاکرات خود آمریکایی‌ها بودند. با وجود اینکه پیام‌ها و مکاتبات غیرمستقیم زیادی بین ایران و آمریکا مبادله می‌شد، اما زیاده‌خواهی آمریکا باعث این کندی روند شده بود».

 مردم  تحمل  کنند،  راه‌های  میان‌بر  را  بلدیم

علاوه بر نوش‌آبادی، محمود عباس‌زاده‌مشکینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم در گفت‌وگو با «شرق» درباره تغییر مکان مذاکره گفت: «زمان و مکان مذاکرات جزء متن نیست و حاشیه کار است، اما تغییر مکان مذاکره از یک کشور اروپایی به یک کشور شرقی با گفتمان جمهوری اسلامی ایران همخوانی بیشتری دارد. قرار نیست همه مناسبات سیاسی دنیا در اروپا انجام شود.

این پیشنهاد از هر طرف که مطرح شده باشد و پذیرشش از طرف جمهوری اسلامی اتفاق خوبی است و قابل انتظار بود». عضو هیئت‌رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم ادامه داد: «در این مذاکرات دستور کار ما مشخص است. ما برای لغو تحریم‌ها و گرفتن تضمین‌ها مذاکره کردیم. آن هم گرفتن امتیاز و لغو تحریم‌ها با قدرت. چراکه اگر در موضع ضعف باشیم نمی‌توانیم کار را به نتیجه برسانیم».

عباس‌زاده‌مشکینی در ادامه تأکید کرد: «یک‌سری دستاوردهای ما در طول اجرای یک‌طرفه برجام از بین رفته بود که خوشبختانه بعد از مصوبه مجلس در سال 99 سازمان انرژی اتمی موظف شد دستاوردهای ازدست‌رفته را دوباره بازتولید کند.

اکنون ما برگ‌های برنده‌ای را مثل میزان ذخیره‌سازی، درصد اورانیوم غنی‌شده هم در تولید هم نصب سانتریفیوژها با قدرت بیشتر و سایر دستاوردهایی که در طول اجرای یک‌طرفه برجام از دست رفته بود، در اختیار داریم».

او ادامه داد: «خوشبختانه این بازتولید از دولت قبل آغاز شد و در دولت فعلی در جریان است و ما می‌دانستیم که غربی‌ها دوباره به مذاکره روی می‌آورند».

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در ادامه بیان کرد: «قطع‌نامه‌ای که اخیرا غربی‌ها علیه ما صادر کردند، ضد گفت‌وگو و ضد مذاکره بود اما انتظار نداشتند ایران چنین واکنش جدی‌ای نشان دهد.

ما نیز پیش‌بینی می‌کردیم آنها باز هم به مذاکره تن بدهند». عباس‌زاده‌مشکینی در ادامه با تأکید بر اینکه غربی‌ها دنبال فرسایشی‌کردن مذاکرات و شرطی‌کردن اقتصاد ما هستند، گفت:‌«آمریکایی‌ها می‌خواهند به معیشت مردم آسیب بزنند و ما نباید اجازه بدهیم. ما دنبال گرفتن امتیاز و نتیجه از مذاکرات هستیم و اگر به نتیجه نرسیم، مذاکره و توافق بی‌معنی خواهد بود».

او با تأکید بر اینکه «اجازه نمی‌دهیم مذاکرات بیش از این طول بکشد» تصریح کرد:‌ «ما دنبال گرفتن نتیجه هستیم چه با توافق چه بی توافق. جمهوری اسلامی ایران مذاکره را روش کم‌هزینه‌تری می‌داند و اگر غربی‌ها دنبال امتیازگیری یک‌طرفه باشند و تن به توافق ندهند، ما هم گزینه‌های دیگری داریم».

نماینده مشکین‌شهر در مجلس یازدهم در پاسخ به اینکه در این جنگ اقتصادی باید مراقب مردم بود، چراکه تحت فشار اقتصادی قرار گرفته‌اند، یادآور شد: «بالاخره این درگیری برای هر دو طرف فشار دارد، اما برای انعکاس فشار بر مردم، روش‌هایی قانونی وجود دارد و برخلاف یک‌سری پروپاگاندای رسانه‌ای ما هم نماینده مردم هستیم و در بطن جامعه قرار داریم و از این فشارها مطلعیم».

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در پایان تأکید کرد: «غربی‌ها دنبال فشار بیشتر بر معیشت مردم هستند اما در دنیا همه کشورهای هسته‌ای این فشار و مسیر را تحمل و طی کرده‌اند تا به نتیجه رسیده‌اند؛ اما ما از تجربه دنیا استفاده می‌کنیم و راه‌های میان‌بری را بلدیم و زمینه راه‌های میان‌بر را داریم تا هم فشارها کمتر شوند هم به نتیجه برسیم».

اگرچه این دور مذاکرات برجامی که در دوحه برگزار شد، از نظر برخی بدون دستاورد خاصی بوده و انتقاداتی را به دلیل سفر باقری‌کنی به روسیه متوجه او کرده است؛ اما برخی را به این فکر انداخته که مذاکرات برجامی را با حذف واسطه‌ها به طور مستقیم با آمریکا پیگیری کنیم.

البته آن‌طورکه در برخی خبرها آمده است مذاکرات دوحه بدون دستاورد هم نبوده و در این مذاکرات افزایش فروش نفت ایران مورد توافق قرار گرفته است که از آن به عنوان نقطه قوه مذاکرات دوحه می‌توان یاد کرد؛ بنابراین باید منتظر بود و دید که به گفته نوش‌آبادی مذاکره مستقیم با آمریکا را در ادامه مسیر انتخاب خواهیم کرد یا به گفته عباس‌زاده‌مشکینی مردم را به تحمل سختی بیشتر برای هسته‌ای‌شدن مجاب خواهیم کرد!

 

**************************************************************

 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات