رژیم صهیونیستی همواره سعی کرده است کشورهای منطقه را در مقابل جمهوری اسلامی ایران قرار دهد. این رفتار صهیونیست ها در بردارنده توجه به این نکته است که آنها درصدند که هزینه مقابله با نظامی اسلامی را از جیب دیگر کشورها پرداخته شود. از این رو نکته ایده آل برای رژیم صهیونیستی ایجاد تقابل بین کشورهای حاشیه خلیج فارس بعنوان همسایه با جمهوری اسلامی ایران می باشد. القای ایران بعنوان تهدید در منطقه، امضای پیمان نامه به اصطلاح صلح ابراهیم، ارائه اطلاعات نادرست امنیتی به کشورهای حاشیه خلیج فارس و ... از جمله رفتار های رژیم صهیونیستی برای جدا سازی و ایجاد اختلاف عمقی کشورهای منطقه با ایران است. با این حال هیچ گونه موفقیتی را بدست نیاورده است و کشورهای منطقه تقابل عملی با ایران به هیچ وجه ممکن نپذیرفته اند. در همین زمینه انور قرقاش، مشاور رئیس جمهور امارات در امور دیپلماتیک گفت، ایده رویکرد تقابلی با ایران چیزی نیست که امارات از آن استقبال کند.
نشریه «نشنال اینترست» در مقابله تحت عنوان "مخالفت اعراب با اقدامات ضد ایرانی صهیونیستها" اشاره کرده است. در ادامه محتوای نشریه مذکور آورده می شود:
در حالی رژیم صهیونیستی به دنبال همپیمانی با معدود کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس است که آنها با ادعای صهیونیستها مبنی بر اینکه مشکلات با ایران راهحل نظامی دارد، مخالف هستند.
راهبرد نظامی آمریکا در خاورمیانه از جنگ جهانی دوم به بعد مبتنی بر دو ساختار بوده است:
الف) موازنه گرایی فراساحلی: حفظ ثبات منطقه با تکیه بر قدرت های محلی.
ب) موازنه گرایی درون ساحلی : تکیه نکردن به قدرت های منطقه ای و تأکید بر مداخله نظامی مستقیم در منطقه.
پس از حمله نظامی آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، دولت های باراک اوباما، دونالد ترامپ و جو بایدن برای کاهش قربانیان از میان نیروهای نظامی آمریکا و تمرکز مجدد بر مقابله با چین، به دنبال اتخاذ راهبرد موازنه گرایی فراساحلی هستند. گرچه جنگ اوکراین به طور موقت باعث توجه آمریکا به خاورمیانه و منابع انرژی آن شده، اما دولت بایدن همچنان به دنبال کاهش ردپای نظامی آمریکا در منطقه است. در این راستا، با سفر رئیس جمهور آمریکا به خاورمیانه، ایده «ناتوی خاورمیانه» مورد توجه قرار گرفت؛ هرچند این مفهوم برای منطقه و آمریکا با اشکالات بسیاری همراه بوده است.
اسرائیل با تکیه بر توافق ابراهیم، با حمایت و پشتیبانی آمریکا به دنبال این است تا همکاری های امنیتی و اطلاعاتی خود را با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس گسترش دهد. یکی از اهداف اصلی سفر بایدن به عربستان زمینه چینی عادی سازی روابط ریاض و تل آویو بود. عادی سازی روابط عربستان با اسرائیل به این معنا است ریاض دیگر از طرح صلح عربی (۲۰۰۲) و ایجاد کشور مستقل فلسطینی (به عنوان پیش شرط عادی سازی روابط) حمایت نمی کند. بنابراین بعید است تا زمانی که سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان باقی بماند، این کشور به سمت عادی سازی روابط با اسرائیل گام بردارد. البته همچنان مشخص نیست ریاض از آمریکا یا اسرائیل چه امتیازهایی طلب خواهد کرد.
عربستان و اسرائیلی ها می توانند تا حدودی به وسیله ارتباطات متقابل با فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) همکاری کنند. اسرائیل پیش تر بخشی از فرماندهی اروپا بود و اکنون با عضویت در سنتکام می تواند بیشتر بر تهدیدات منطقه تمرکز کند. این به آن معنا نیست که اگر توافق هسته ای با ایران به نتیجه دست یابد، دستور مبتنی بر توافق ابراهیم ادامه نخواهد داشت.
نفتالی بنت، نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی مدت کوتاهی پس از سفر شیخ طحنون بن زاید، مشاور امنیت ملی امارات به تهران، به امارات سفر کرد. ابوظبی همزمان اعلام کرد روابطش با اسرائیل علیه ایران نیست. هرچند امارات سطح روابط خود را با ایران به سفیر رسانده است؛ اما مقام های ارشد اسرائیل امیدوارند این کشور همچنان یکی از دشمنان محور مقاومت در منطقه باقی بماند. علاوه بر این، امیدوارند امارات هرگز در زمره حامیان آرمان فلسطین نباشد.
در حالی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس روابط خود را با اسرائیل گسترش می دهند که با ادعای اسرائیل مبنی بر اینکه مشکلات با ایران باید به وسیله جنگ و نه دیپلماسی حل شود، مخالف هستند. در همین زمینه انور قرقاش، مشاور رئیس جمهور امارات در امور دیپلماتیک گفت، ایده رویکرد تقابلی با ایران چیزی نیست که امارات از آن استقبال کند.
آمریکا و اسرائیل همچنین از ایجاد سامانه دفاع هوایی مشترک شامل عربستان، مصر، اردن، امارات، بحرین و قطر برای مقابله با موشکهای بالستیک، کروز و پهپادهای ایران رایزنی کردند و این موضوع یکی از محورهای سفر اخیر بایدن به اسرائیل و منطقه خلیج فارس بود.
تکاپوی اسرائیل برای عادی سازی روابط با اعراب برای اقدام علیه ایران با این واقعیت که همسایگان ایران نگرش متفاوتی نسبت به تهران دارند، مطابقت ندارد. به عنوان نمونه کشورهایی مانند عمان، ایران را تهدید امنیتی نمی بینند. علاوه بر این اسرائیل، ایران را تهدید وجودی میداند و تصریح کرده است اقدامات مختلفی را برای مقابله با برنامههای هستهای، موشکی و پهپادی ایران انجام خواهد داد. اسرائیل سطح درگیری را در قالب «دکترین اختاپوس» که شامل ترور دانشمندان ایرانی و خرابکاری در تأسیسات هسته ای دنبال می کند.
کشورهایی مانند عربستان، مصر و اردن علاوه بر تلاش برای ایجاد توازن در برابر اسرائیل، برای کاهش تنش به سمت دیپلماسی گام برداشته اند. به همین دلیل آنها ممکن است نسبت به رسمی کردن همکاری نظامی با اسرائیل که می تواند آنها را در برابر اقدامات ایران آسیب پذیر کند، محتاط باشند.
نگرانی درباره افزایش تنش با ایران، مصر را بر آن داشت تا انجمن استراتژیک خاورمیانه دولت ترامپ را رد کند که تکرار ایده «ناتوی عربی» بود. مصر همچنین درباره اینکه آیا دونالد ترامپ دوباره به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب خواهد شد، یا اینکه جانشین وی این طرح را ادامه خواهد داد، تردید داشت. در واقع، تشکیل «ناتوی خاورمیانه» موازنه قدرت در منطقه را برهم خواهد زد و احتمالاً به افزایش درگیری منجر خواهد شد.
تکاپوی اسرائیل برای عادی سازی روابط با اعراب برای اقدام علیه ایران با این واقعیت که همسایگان عرب ایران نگرش متفاوتی نسبت به تهران دارند، مطابقت ندارد
اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در سخنرانی در کنفرانس ملی اسلامی در بیروت گفت، این طرح جنبش های مقاومت در فلسطین و لبنان را هدف قرار می دهد. در حالی که ایران تاکنون در داخل اسرائیل برای حملات تلافی جویانه اقدام نکرده است، تهران میتواند برای مقابله با هرگونه ائتلاف جدید اسرائیل با کشورهای عربی، حمایت و پشتیبانی خود را از شرکایش مانند حزب الله لبنان و حماس افزایش دهد.
یکی از عوامل اصلی فشارهای آمریکا برای همکاری نظامی اسرائیل و اعراب، مقابله با نفوذ چین و روسیه است. پنتاگون نسبت به گسترش حضور چین و روسیه در خاورمیانه ابراز نگرانی کرده و واشنگتن شرکای منطقه ای خود را برای محدود کردن تعاملات خود با پکن و مسکو زیر فشار قرار داده است.