خدمات حاج حسین همدانی به جبهه مقاومت / مقدمات حضور در سوریه

اوایل دی ماه سال ۱۳۹۰ بود که سردار جعفری برای سردار همدانی پیغامی فرستاد و از او خواست تا در همان روز دیداری را با وی داشته باشد. نتیجه این دیدار این بود که خود را سریعاً آماده اعزام به سوریه برای مقابله با پاتک راهبردی استکبار جهانی برای انتقال بیداری اسلامی به جبهه مقاومت نماید. سردار همدانی که از ابتدای جنگ تحمیلی در کسوت فرماندهی لشکر انصارالحسین (ع) همدان و بعد از آن فرماندهی لشکر قدس گیلان، معاون هماهنگ کننده نیروی زمینی، جانشینی نیروی مقاومت،جانشینی قرارگاه ثارالله تهران ، مشاور عالی فرماندهی کل سپاه و همچنین فرماندهی سپاه محمد رسول الله(ص) خدمت کرده بود دارای تجربه های موفق فرماندهی ، با کوله باری از آگاهی و شناخت بود. این سوابق باعث شد تا فرماندهی کل سپاه حساس ترین و مهمترین موضوع درگیری منطقه‌ای یعنی حمایت از یک ضلع از اضلاع جبهه مقاومت یعنی سوریه را به او بسپارد.

اقدامات راهبردی آمریکا برای ساخت بحران در سوریه

امریکایی ها برای ایجاد فتنه در سوریه در دوره حاکمیت دموکرات‌ها به وزیر خارجه یعنی هیلاری کلینتون مأموریت داده بودند تا به ۱۱۲ کشور سفر نموده و زمینه ایجاد شکست راهبردی این ضلع مقاومت را فراهم نماید. هیلاری کلینتون در کتاب خاطرات خود در این باره می نویسد:" ما داعش را برای تقسیم خاورمیانه ایجاد کردیم."  همچنین در جای دیگر این کتاب می گوید:" قرار بود ما در ۵ ژانویه سال ۲۰۱۳ برابر با چهارم تیر ۱۳۹۲ در نشستی با دوستان اروپایی خود دولت اسلامی را به رسمیت بشناسیم. من به ۱۱۲ کشور سفر کردم تا نقش آمریکا و توافق با بعضی از دوستان را درباره به رسمیت شناختن دولت اسلامی یعنی داعش بلافاصله پس از تشکیل آن توضیح دهم. اما به یکباره همه چیز در برابر چشمانمان فرو ریخت."  راند پاول سناتور جمهوری‌خواه نیز سیاست های نادرست آمریکا در مداخله بیش از حد در بحران سوریه را عامل به وجود آمدن پناهگاهی مناسب برای تروریست های خاورمیانه و کشیده شدن هرج و مرج به شمال عراق می دانست. وی که با شبکه خبری سی ان ان مصاحبه می کرد یکی از دلایل تقویت داعش را ارسال سلاح های آمریکایی برای متحدان این گروه در سوریه عنوان کرد و گفت:" داعش در سوریه متحد ما بود. ما برای عقب راندن نیروهای دولت دمشق به شبه‌نظامیان سلاح میدادیم و مکان امن برای این افراد در سوریه درست کردیم. به نظر من دخالت ما در سوریه منجر به اوضاع جاری عراق شد." همچنین افشاگرمعروف ادوارد اسنودن پیمانکار سابق آژانس امنیت ملی آمریکا علیه دستگاه‌های اطلاعاتی این کشور در این باره می‌گوید:" سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا،انگلیس و رژیم صهیونیستی در شکل‌گیری گروه موسوم به دولت اسلامی عراق و شام نقش داشتند و در عملیات به نام لانه زنبور گروه داعش را تشکیل دادند."  وی معتقد است که گروه داعش برای حمایت از اسرائیل تشکیل شده است و هدف عملیات لانه زنبور تشکیل گروهی با آثار های اسلامی است که تندروها را از سراسر جهان جذب کند و بر اساس ارزیابی‌ها، تکفیری‌ها سلاح خود را به سوی کشورهای مخالف موجودیت اسرائیل نشانه بگیرند. دلیل دیگر حمایت آمریکا از داعش، قرار ندادن این گروهک در لیست گروه های تروریستی است در حالی که برخی دیگر گروه ها مثل جبهه النصره و احرار و شام را در این فهرست قرار داده بود. اسناد غیر قابل انکاری از ارتباط برخی شخصیت‌های داعش با موساد و سیا در فضای مجازی وجود دارد که نشان می‌دهد این گروهک زاییده دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل برای تضعیف جبهه مقاومت است. (مقاله آمریکا و داعش ،سایت پرسمان ۱۸/ ۱/ ۱۳۹۵ )

در جمع بندی از اهم اهداف غرب و آمریکا و اسرائیل از شکل گیری داعش می‌توان به تضعیف جبهه مقاومت به رهبری ایران و جلوگیری از رشد روز افزون این جبهه وانتقال خط مبارزه با مسلمانان از مبارزه با اسرائیل به حوزه درون تمدنی اسلام و ایجاد درگیری بین مسلمانان برای تضعیف آنان وانحراف بیداری از کشورهایی که حاکمان آن طرفدار آمریکا هستند به کشورهایی که حاکمان آن ضدآمریکایی هستنداشاره نمود .

سردار فرجی جانشین وقت سپاه انصارالحسین همدان می گوید:" مهمترین و اولین قدمی که سردار حاج حسین همدانی با موفقیت برداشت وادار کردن مسئولین سوری برای ماندن و دفاع کردن بود حاج حسین توانست آنها را مجاب کند که با روش های کلاسیک نمی‌توانند از عهده داعش تکفیری برآیند و باید مردم و جوانان را برای دفاع از کشور در مقابل داعش و تکفیری ها بسیج کنند. حاج حسین خودش در این زمینه می‌گوید: اول که موضوع را با بشار اسد در میان گذاشتم قبول نکرد. اما وقتی تجربه هایم را با او در میان گذاشتم به من گفت: تضمین می کنی؟ و من گفتم: بله تضمین می کنم. شهید همدانی زمان اجرای این پیشنهاد بشار اسد را این گونه تعریف می‌کند: اسفند سال ۱۳۹۱ تروریست‌ها به طور کامل به نقطه پیروزی نزدیک شده بودند. آنها با حمایت همه جانبه عربستان، قطر، امارات و کشورهای غربی توانسته بودند حلقه محاصره را تنگ تر و به کاخ ریاست جمهوری سوریه در دمشق نزدیک‌تر شوند. طوری که عنقریب کاخ را به اشغال خود درآورند و بشاراسد کار را تمام شده می‌دانست و به دنبال رفتن به کشور دیگری بود. آخرین پیشنهاد آن شب به بشاراسد  داده شد.گفتم:حالا که همه چیز تمام شده و کاخ ریاست جمهوری در آستانه سقوط می باشد شما باید این آخرین پیشنهاد ما را عمل کنید. گفتن چه کنیم؟ گفتم درب اسلحه خانه ها را باز کنید و مردم را با اسلحه های موجود در آن مسلح کنید تا خود مردم جلوی این تروریست‌ها را بگیرند. شکر خدا با این پیشنهاد موافقت کردند و همان شب با این اقدام، سوریه از سقوط حتمی نجات پیدا کرد. سردار مظاهری فرمانده اسبق سپاه انصارالحسین (ع) استان همدان می گوید: حاج حسین همدانی توانست در مدت چند سال که در سوریه بود حدوداً ۱۰۰ هزار نفر را در قالب گردان و تیپ سازماندهی کند.           ( سایت خبرگزاری صدا و سیما21/۱۰/ ۹۸ مقاله نقش مکمل شهیدان سلیمانی و همدانی در پیروزی جبهه مقاومت. گزارش مکتوب)

سند راهبردی یا نقشه راه حضور ایران در سوریه

حاج حسین پس از ورود به سوریه و بررسی شرایط، اولین اقدام را تدوین استراتژی نظامی سیاسی فرهنگی و اقتصادی و امنیتی برای ورود به این کشور دانست .وی در این باره می گوید :

"بنده یک سند راهبردی جامع یا همان چیزی که با آن نقشه راه می گویند در پنج حوزه ماموریتی برای خروج سوریه از این بحران نوشتم. این نقشه راه به ما نشان می داد که اگر سالها در سوریه مانده ایم باید چه کار کنیم. می دانستیم در مقابل توطئه دشمنان امت اسلامی سوریه چه نقشه هایی داریم و چه اقداماتی را باید انجام دهیم. در این سند راهبردی بیش از صد و چند اقدام را برای سوریه پیش‌بینی کرده بودیم وقت گرفتیم و آمدیم ایران و این نقشه را به سردار سلیمانی دادیم و در جلسه ای که چند ساعت طول کشید با ایشان در این باره صحبت کردیم. جلسه ما از صبح تا ۱۲ ظهر به طول انجامید. ایشان بسیار دقیق این نقشه را ملاحظه کردند و بخشهایی از آن را اصلاح نمودند و به من گفتند: من کاملاً با این سند راهبردی موافقم. از آنجا که حضرت آقا فرموده بودند تا سیاست‌های فلان محور مقاومت و سوریه تحت نظر سید حسن نصرالله باشد؛ پس ایشان طبق فرمایش حضرت آقا کلیه امور مربوط به سوریه را مدیریت می کرد. بر همین اساس حاج قاسم گفتند که این نقشه راه را ببرید و به سیدحسن نشان بدهید؛ اگر موافق بودند کار را شروع کنید. ما هم رفتیم و این سند راهبردی را به ایشان نشان دادیم و قرار شد ایشان مطالعه کنند و بعد جواب را بدهند. بعد از یک هفته به ما پیغام دادند که بیاید. ما هم از دمشق به بیروت رفتیم.آنجا به اتفاق برادرمان ابا مهدی که همان آقای زاهد و فرمانده سپاه لبنان بود به حضور سید حسن نصرالله رفتیم. این جلسه که بعد از نماز مغرب و عشاء شروع شده بود تا نماز صبح به طول انجامید و به جز نیم ساعت که برای غذا خوردن متوقف شده بود؛ یکسره ادامه پیدا کرد و برای نماز صبح پایان یافت و در آن موقع بیش از ۷۵ درصد کشور سوریه در اشغال تروریست‌ها مسلح بود و ۲۵ درصد از آن، دست حکومت مرکزی مانده بود و در حقیقت بسیار خطرناک بود و کار سوریه تقریباً تمام شده بود. یک هفته طول کشید تا این سند اصلاح شود. دوباره طی جلسه ای سند راهبردی اصلاح شده را خدمت ایشان بردیم. سید حسن بعد از چندین ساعت بحث و بررسی موافقت خود را اعلام کردند و گفتند : دولتمردان سوریه درک درستی از ماهیت این نقشه راه را ندارند. الان هم که به شدت درگیر این بحران شدند. اگر شما هم این سند با اقدامات موجود در آن را یک جا به آنها بدهید؛ آن‌ها هم آن را بایگانی می کنند. بهتر است در چند مرحله و در هر مرحله بخشی از این اقدام را در اختیارشان بگذارید. (پایگاه خبری تحلیلی انصاف با عنوان آخرین گفتگوی منتشر شده سردار همدانی پایگاه اطلاع  رسانی جوان همدان)

خبرگزاری تسنیم در  ۳۰ آبان ۱۴۰۰  از زبان اسداللهی کارشناس مسائل غرب آسیا ؛خدمات حاج حسین را اینگونه توضیح می دهد  : "بعد از اینکه بحران سوریه شروع شد چند ماه بعد از آن که این مسئله وجه نظامی پیدا کرد و جنگ شروع شد اولین فرمانده نیروهای مستشاری ما سردار شهید همدانی بود که در سوریه به ابووهب معروف بود. ایشان در دی ماه ۱۳۹۰ به عنوان فرمانده گروه مستشاری منصوب شد و دو سال فرمانده بود؛ آنهم در وضعیت سختی که پایتخت در خطر جدی سقوط قرار داشت. حضور ایشان بسیار موثر بود و با همراهی و پیروی از شهید سلیمانی موفق به ایجاد و تشکیل نیروهای دفاع وطنی شدند پایتخت را نجات دادند طریقه المطار یا همان جاده فرودگاه را امن کردند و در نهایت جاده خناسر هم فتح و راه حلب بازشد و بعد از دو سال ماموریت ایشان تمام شد."

سعدالله زارعی یادداشت نویس روزنامه کیهان در تاریخ 22/05/1400 می‌نویسد:" در نوروز سال ۱۳۹۲ مهمان سردار شهید حاج حسین همدانی در دمشق بودم. در این زمان حلقه محاصره دمشق تنگ شده بود و تنها حدود ۱۵ درصد از سوریه در اختیار دولت بود. شهید همدانی که در آن زمان فرمانده نیروهای ایرانی در سوریه بود با بزرگواری وضعیت سوریه را جز به جز شرح دادند و جلسه ما نزدیک به سه ساعت به درازا کشید. در آن زمان معلوم شد که دشمنان اسلام بربخش‌های مهم سوریه مسلط شده اند. از شهید همدانی پرسیدم با این وصف تکلیف چیست و چقدر می توانید مقاومت کنید ؟ با صراحت گفت : طی دو هفته آینده یکی از این دو اتفاق می‌افتد، یا ما- نیروهای که در آن زمان از ایران به سوریه رفته بودند و البته تعدادشان هم زیاد نبود- همه به شهادت میرسیم یا اینکه خداوند متعال فرجی می رساند. در این شرایط بحرانی شهید بزرگوار همسر محترمه و دختر مومنه اش را هم با خود آورده و در دمشق مستقر کرده بود . بدون اینکه بپرسم چرا، خود متوجه شدم که شهید بزرگوار برای اینکه به نیروهای مقاومت سوریه و دولت آن اطمینان دهد که درباره حمایت ایران تا آخرین نیرو و نفس تردید نکنند در اقدامی حسینی همسر و دختر خود را -در حالی که شجاعت آنان نیز ستود نی است - وسط معرکه آورده است؛ در حالی که صدای تیراندازی در آن روز و شب ها قطع نمی شد. شهید با این ابتکار توانست رشته‌های گسیخته در سوریه را به هم پیوند دهد و امید را به مردم این کشور بازگرداند ... در حالی که ملک عبدالله پادشاه سابق عربستان برای پیروزی تکفیری های تروریست بر مردم و دولت سوریه به صراحت گفته بود ۲۰۰ میلیارد دلار در نظر گرفته و یک آمار می گوید قطری ها دستکم ۳۶ میلیارد و اماراتی ها هم حداقل ۳۰ میلیارد دلار برای پیروزی این جنایتکاران هزینه کرده بودند، ترکیه تقریباً به طور کامل شهرها و مرزهای جنوبی و جاده های منتهی به سوریه خود را در اختیار تروریست‌ها قرار داده بود که هنوز هم بخش های عمده مرز آن در اختیار گروههای تروریستی نظیر جبهه النصره قرار دارد. آمریکا در این صحنه ابتدا ۱۲۰ سپس ۸۰ کشور را پای کار این تروریست‌ها آورد تا جبهه مقاومت را کمرشکن کند. مقامات آمریکایی امروز با حسرت از آن روزها سخن گفته و متکبرانه میگویند: نمی‌گذاریم اوضاع سوریه عادی شود و حضور ایران در آنجا استمرار داشته باشد. از میان برداشتن یک چنین فتنه پیچیده و لایه به لایه چقدر ارزش دارد؟ مرتبه خدمت آن به مسلمین اعم از شیعه و سنی چقدر است؟ تاثیر این دلاوری و هزینه کردن از خود و خانواده برای امنیت و منافع ملی ای ایران چقدر است؟ آیا میتوان با محاسبات مادی عمق آن را نشان داد؟"

 باید به یاد داشته باشیم که استقامت و پایمردی حاج حسین همدانی در سوریه و شهید سلیمانی در کل حوزه مقاومت، زمینه را برای زدن پهباد فوق پیشرفته دشمن در خلیج فارس و یا توقیف کشتی انگلیسی در دهانه تنگه هرمز و یا توقیف کشتی های ایتالیایی و کره ای و غیره را ممکن ساخت.  باید همه به یاد داشته باشیم این پیروزی ها نتیجه آن جانفشانی هاست.

علت حضور در سوریه از زبان حاج حسین همدانی

در یک فایل صوتی سردار همدانی علت حضور مستشاران ایرانی به سوریه را توضیح می‌دهد او می گوید:" به دلایل مختلفی ماحاضربه حضور در سوریه شدیم. سوریه به رهبری حافظ اسد اولین کشوری بود که بعد از انقلاب فورا" انقلاب اسلامی را به رسمیت شناخت. یک کشوری که از اول از همه شما را به رسمیت می شناسد این جایگاه مخصوص دارد. در روابط خارجی باید قدرش را شناخت. دوم در جنگی که بر علیه ما آغاز شد علی‌رغم اینکه حزب بعث بود، نظام سوریه هم آمد در کنار اردوگاه انقلاب اسلامی و در کنار ایران قرار گرفت.  آمد محکوم کرد. برخورد کرد. چطوری؟ نفت عراق که با لوله می آمد به سمت سوریه و در دریای مدیترانه فروخته می‌شد، لوله های نفت را قطع کرد. شد خبر روز در دنیا. شاهرگ اقتصادی عراق را زد. یکی از منافع خودش را کم کرد. کلی پول می‌گرفت میبرد از این انتقال نفت.  اما کار بزرگ انجام داد. هیچ کشوری برای ما این کار را نکرد.  سوم سوریه در آن شرایطی که بعضی مواقع برای عملیات چندین ماه معطل می شدیم تا مهمات به ما برسد درب زاغه های مهمات خودش  را برای ما باز کرد. سوریه به ما موشک داد آن هم زمانی که زیر سلطه بلوک شرق بودو با شوروی سابق همکاری می‌کرد. خروج کرده از آن توافقاتی که با شوروی داشت. یک کشوری که این کارها را کرده امروز نباید رفت کمکش.  انتظار این است که همسایه شما اگر یک مدتی به شما خدمت کرده باشد یک روزی منزلش آتش گرفته باشد شما بروید به کمکش.  نیاز ندارد که بگوید. همین که آتیش بگیره شما میری به کمکش . تشخیص میدی وظیفه شماست.  چهارم اگر امروز دستاورد بزرگ جمهوری اسلامی حزب الله است در منطقه اگر سوریه نبود حزب اللهی دیگر وجود نداشت.  ما از طریق سوریه رفته و کمک کردیم حزب‌الله را تشکیل دادیم و راه اندازی کردیم . مهمتر از اینها امام ما و مقام معظم رهبری تو فرمایشات و تدابیر ایشان دارند امروز در مقابل جهان استکباری و شیطان بزرگ یک جبهه ای  تشکیل شده به نام جبهه مقاومت.  تنها کشوری که در جبهه مقاومت در جهان عرب باقی‌مانده سوریه است. همه رفته اند معامله کردند. مذاکره کردند. اسرائیل را به رسمیت شناختند و می‌فرمایند هر کشوری هر شخصیتی هر جمعیتی که امروز در جبهه ضد استعماری باشد ما با آن هستیم. جبهه ، جبهه مقاومت است بحث سوریه نیست.  ما چرا رفتیم سوریه؟ ما بنابر تکلیف رفتیم. همان تکلیفی که در دفاع مقدس بود برای ما رفتیم. مگر ما برای سرزمین رفتیم برای جنگ.

علل حضور ایران در سوریه

پایگاه بصیرت در 20/08/1397 در مقاله ای علل حضور ایران در سوریه را تشریح می نماید . این مقاله اولین دلیل را امنیت مرزهای ایران می داند . در توضیح آن می نویسد: "در چارچوب سیاست خارجی واقع گرایی بر حسب میزان تهدید قدرت‌های خارجی دو حلقه امنیتی فوری و غیر فوری برای هر کشوری تعریف می‌شود. در این خصوص حلقه امنیتی فوری ایران شامل کشورهای همجوار یعنی عراق، ترکیه، پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان، ارمنستان و دولت‌های حاشیه جنوبی خلیج فارس می شود. حلقه امنیتی غیر فوری دربرگیرنده کشورهای سوریه، لبنان، فلسطین و غیره می‌شود که امکان بروز تهدید از جانب آنها دورتر است.  اما با توجه به ریشه های بحرانی که سوریه را در بر می گرفت باید آن را در جمله حلقه امنیتی فوری نسبت به ایران قرار داد. طرح آمریکا و رژیم صهیونیستی برای تجزبه کشور سوریه و عراق می توانست برای ایران نیز اثر منفی بگذارد. بنابراین باید ایران وارد معادلات سوریه می شد." دومین دلیل راحفظ محور مقاومت می دانست . حذف سوریه از محور مقاومت دسترسی ایران به حماس و جهاد اسلامی در فلسطین و حزب الله را در لبنان سخت یا غیر ممکن می کرد به همین  لحاظ باید ایران وارد معادلات سوریه برای حفظ حکومت این کشور می شد. این مقاله سومین دلیل را حفظ موازنه قوا در منطقه می داند . از شروع بحران سوریه این کشور محل زورآزمایی قدرت‌های منطقه‌ای مثل عربستان و ترکیه شده بود. آنها تلاش داشتند با حمایت های مالی و تسلیحاتی زمینه سقوط حکومت اسد را فراهم نمایند تا از این طریق یک تازی خود را در خاورمیانه فراهم نمایند.  بنابراین ایران باید وارد عرصه معادلات سوریه می شد تا زمینه برای یک تازی ترکیه و عربستان فراهم نگردد. چهارمین دلیل را جایگاه سوق الجیشی سوریه می داند . این مقاله سوریه را دروازه ورود ایران به غرب می داند . ایران میتواند با دسترسی به دریای مدیترانه زمینه لازم برای رسیدن به اروپا را به دست آورد و این فرصت بی نظیر برای آینده جمهوری اسلامی ایران از نظر اقتصادی و نظامی و سیاسی خواهد بود.

آن مقاله از دیگر دلایل حضور ایران در سوریه را ایجاد منافع مشترک بین رژیم صهیونیستی و گروههای تروریستی می داند . باید به این موضوع اشاره کرد که جنگ در سوریه باعث ایجاد منافع مشترک گروه های فرقه گرا وتروریست و معارض دولت سوریه و عراق با اسرائیل شده بود. پیامدهای شکل گیری منافع مشترک می توانست باعث کاهش ضریب امنیتی پایگاه های ایرانی مستقر در سوریه و عراق و یا حتی انتقال بحران به خاک جمهوری اسلامی ایران شود. بنابراین باید ایران وارد این عرصه نظامی میشد تا جلوی  اتحاد بین تروریست‌ها و رژیم صهیونیستی  را بگیرد.

اقدامات مستشاری نظامی ایران در سوریه

اقداماتی مستشاران نظامی ایران در سوریه اعم ازایجاد روحیه مبارزه با تروریست‌ها در بین فرماندهان نظامی سوریه ، آموزش شیوه جنگ شهری و مقابله با پیشروی تروریست‌ها با کمترین تلفات ممکن و استفاده از توان نیروهای مردمی برای مقابله با تروریست‌ها ، سازماندهی نیروهای بسیج مردمی در سوریه ، کمک اطلاعاتی به ارتش و دولت سوریه در جنگ با تروریست ها ، برقراری تعامل با عشایر و قبایل برای کمک به مقابله با تروریست‌ها و میانجیگری بین دولت و قبایل . در همه موارد فوق هدایت های مستقیم حاج حسین همدانی را میتوان مشاهده کرد. 

سازماندهی ارتش ایدئولوژیک علیه تروریست ها

اگرچه به اعتقاد تاجیک پرس مهمترین دلیل پیروزی شهید حاج قاسم سلیمانی علیه داعش استفاده از ظرفیت های اعتقادی ایدئولوژیک و سیاسی نیروهای شیعه، سنی، علوی،مسیحی، عرب، افغانستانی، ایرانی، پاکستانی، سوری و عراقی در مقابل داعش که نمایندگی جریان عبری ، عربی، غربی و ترکی را نمایندگی می‌کرد بود،( خبرگزاری آنا پرس به نقل از تاجیک پرس 27/10/1399) .    اما واقعیت امر این است که اگر حضور میدانی سردار شهید حاج حسین همدانی در صحنه سوریه نبود امکان تحقق و پیاده‌سازی آن بسیار با مشکل مواجه می‌شد. این تجربیات سردار همدانی بود که توانست تدابیر حاج قاسم را در صحنه سوریه عملیاتی نماید و به ثمر بنشاند.

نتیجه گیری

از مجموع مطالب ذکربالا شده می توان داده ای ذیل را با عنوان خدمات شهیدحاج حسین همدانی به جبهه مقاومت استخراج کرد . حاج حسین همدانی در اولین قدم حضور، اقدام به تدوین استراتژی همه جانبه حضور ایران در سوریه نمود .او با این اقدام حضور ایران در سوریه را متوقف به خود ننمود. راهی را که اوشروع کرده بود با هدایت سامان یافته او باقدرت تا حصول پیروزی ادامه یافت و البته هنوز هم ادامه دارد . شهید بزرگوار همدانی با حضور خود در صحنه نبردسوریه و ارائه راه حلهای گره گشا به ارتش این کشور از جمله آموزش شیوه جنگ شهری و مقابله با پیشروی های تروریست ها و پیوست و اتحاد سایر اجزاء مقاومت وتجمیع داده های اطلاعاتی این اجزاء ، توانست روحیه از دست رفته آنان را باز یابی نماید .

 شهید حاج حسین همدانی به عنوان یک مدیر صحنه نبرد توانست با بسیج مردم در سوریه و تشکیل ارتش یکصد هزار نفری از آنان ، صحنه نبرد در سوریه را از 85درصد به نفع تروریست ها ، به نفع کامل جبهه مقاومت تغییر دهد . در حالیکه فقط کمتراز چند روز تا سقوط کامل دولت سوریه باقی مانده بود  حاج حسین همدانی توانست با وارد کردن این ارتش مردمی نه تنها مانع از سقوط آن شود بلکه صحنه نبرد را به طرز شگفت انگیزی دگرکون سازد  .

 این شهید والا مقام همدانی بود که با حضور خود در سوریه و ارتباط گیری با بزرگان و جوانان عشایر سنی و علوی و مسیحی اقدام به میانجگری بین آنان و دولت سوریه نمود و راه را برای وحدت ملت سوریه هموار ساخت تا جایی که همین ملت حاضر شدند با رای بالا به بشار اسد، او دوباره رئیس جمهور این کشور شود . 

او برای اطمینان بخشی به فرماندهان ارتش و مسئولان عالی رتبه سوری در حمایت ایران از آنان، و  تقویت مقاومت سوریها در برابر فتنه شیطان ، حاضر شد تا همانند سرور و سالار شهیدان همسر و دختر خود را با خود به میدان سوریه ببرد تا جایی که منطقه اسکان همسر و فرزند شهید همدانی مدتی را در اشغال تروریست ها بودو او از آنان بی خبر بود . حاج حسین توانست با اقدامات خود در سوریه زمینه ساز پیروزی های بعدی جبهه مقاومت درسرنگونی پهباد فوق پیشرفته امریکایی و توقف کشتی انگلیسی ویونانی و ایتالیایی و کره ای درمقابل دزدی دریایی آنان باشد و برای اولین بار شکل تقابل را به صورت چشم در مقابل چشم و گوش در مقابل گوش قرار دهد .

  شهید همدانی توانست منازعه قدرتهای منطقه ای یعنی عربستان و ترکیه و اذنابشان را در به نفع جبهه مقاومت رقم زند تا آنان نتوانند از رهگذر این منازعه به اهداف شوم و پلید خود در منطقه دست یابند . او با درایت و بصیرت خود ، مانع از انتقال بحران قومی و مذهبی به درون مرزهای ایران عزیز شد وتوانست امنیت را بر دلهای مردم سرزمینش  هدیه نماید . دشمنان اسلام با آن همه هزینه ای مالی و تبلیغاتی و تسلیحاتی که  کردند تا جبهه مقاومت را تبدیل به هسته های جدا از هم نمایند با سد محکم شهید همدانی و همکارانش مواجه شده و پس از فرسودگی روحی و مالی و پذیرش شکست نظامی صحنه سوریه را ترک کردند . نگارنده نمی داند تدبیر استفاده از ظرفیت مجاهدین شیعه ازآن کیست اما به وضوح روشن است که به کار گیری این عزیزان با فرهنگها و زبانهای مختلف در قالب جبهه مقاومت از توان مندیهای آن شهید والا مقام است. او بود که توانست همه این مجاهدین فی سبیل الله را از عراق و ایران و افغانستان و پاکستان و ...  در زیر یک سقف  به نام مدافعین حرم حضرت زینب (س) جمع نماید و از این ظرفیت الهی برای جبهه خدایی مقاومت بهره ببرد .

این حاج حسین همدانی بود که توانست باجسارت وشجاعت خود، عمق استراتژیک جبهه مقاومت را از خلیج همیشه فارس و دریای خزر تا دریای مدیترانه، در مقابل یکی از بزرگترین دسیسه ای دهه های اخیر استکبار جهانی کماکان حفظ نماید و مانع از بن بست ژئواستراتژیکی، ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی  برای این جبهه شود . وبا پیروزی رقم زده خود خط ژئوکالچرال این جبهه را حفظ نماید. شروع نابودی راه تکفیر در سطح جهان اسلام که منجر به  کشتار بی دلیل مسلمانان به دست خودشان می شد، از افتخارات این شهید والامقام است.    

بدون شک آنچه که در مورد خدمات  حاج حسین همدانی در این مقال گفته شد قطره ای از اقیانوس بی انتهای خدمات آن مجاهد راه خداست و ناگفته های بسیاری هنوز باقی است که پس از این در گفته ها و نوشته های همکاران و یاران آن شهید پر افتخار برای زنده ماندن راه مجاهدان خدا خواهد آمد .