رزمایش اقتدار نیروی زمینی سپاه، مرحله اصلی این رزمایش از صبح روز دوشنبه 25 مهر با حضور سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران، سردار عباس نیلفروشان معاونت کل عملیات سپاه پاسداران، سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران و جمعی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه ارس آغاز شده است. این رزمایش که پیام اقتدار و حساسیت جمهوری اسلامی ایران را نسبت به منافع ملی خود را نشان می دهد، در عین حال نیز پیام صلح را نیز به همسایگان خود ارسال می کند. به گفته فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران، پیام این رزمایش برای کشورهای همسایه پیام صلح و دوستی و همچنین تحکیم امنیت پایدار بوده و برای دشمنان آن است که نیروی زمینی سپاه در کنار سایر نیروهای مسلح آماده دفاع از مرزهای کشور بوده و هرگونه تهدید را قاطعانه پاسخ میدهد.
رزمایش اقتدار نیروی زمینی سپاه با محوریت قرارگاه عاشورا نیروی زمینی سپاه و در استانهای اردبیل و آذربایجانشرقی و به مدت سه روز در حال برگزاری است. در این رزمایش برای نخستین بار عملیات نصب پل شناور بر روی رودخانه ارس جهت تردد ادوات و تجهیزات نظامی صورت گرفت.
عملیاتهایی از قبیل هِلیبُرن، چتربازی، تاخت شبانه، رزمی بالگردها، پهپادهای رزمی و انتحاری، کنترل جادههای مواصلاتی، تصرف ارتفاعات و تخریب هجومی جزو سایر برنامههای رستههای تخصصی نیروی زمینی سپاه در رزمایش اقتدار نیروی زمینی سپاه می باشد.
ابعاد پشت پرده تحولات اخیر قفقاز جنوبی
تغییر مرزهای کشورمان و به تبع آن تغییر جغرافیای منطقه که باعث فقر ژئوپلیتیک برای کشورمان می شود، چشماندازی است که با استناد به آن میتوان تا حدود زیادی آنچه که در اطراف مرزهای شمالی جمهوری اسلامی ایران در حال وقوع است را تحلیل کرد.
در منتهیالیه غربی ایران (گوش چپ گربه در نقشه ایران) باریکهای هست که قرهسو نام دارد. قرهسو (نقشه شماره 1) که یک ناحیه راهبردی میباشد، در ترکیه به «انگشت آتاتورک» معروف است و سه و نیم کیلومتر پهنا دارد.
منطقه قرهسو، از شمال به ارمنستان، از جنوب به ایران، از شرق به نخجوان آذربایجان و از غرب به ترکیه مشرف است که تا قبل از سال ۱۳۱۰ بخشی از خاک ایران بود. در این سال طی مذاکراتی که «محمدعلی فروغی» وزیر خارجه ایران به دستور رضاخان با «توفیق رشدی» وزیر خارجه ترکیه داشت، این باریکه که آتورک به آن چشم دوخته بود، به جمهوری تازه تأسیس ترکیه واگذار شد. در واقع آتاتورک که بنا به اهداف و مقاصد بزرگی که در ذهن داشت، دنبال یک مسیر کوتاه برای دسترسی به قفقاز و از آنجا به دریای خزر و سپس آسیای مرکزی بود، این منطقه کلیدی را با زیرکی تمام از ایران گرفت. درست است که مالکیت ترکیه بر قرهسو با روی کار آمدن رضاخان به شدت تسهیل شد، اما عهدنامه ترکمنچای مرجع اصلی در خصوص تعیین وضعیت این منطقه است که آن را متعلق به ایران میداند.
این باریکه کوچک 3 و نیم کیلومتری که امروز بیش از ۷۰۰ کیلومتر مسیر ترانزیتی ایران در حوزه قفقاز جنوبی را با خطر مواجه کرده، نقش بسیار مهمی در تحقق رؤیای «دالان تورانی» رجب طیب اردوغان (خط زرد در نقشه شماره 2) دارد که در سالهای اخیر بهشدت به دنبال اجرای آن است. در واقع قرهسو نقطه آغاز و مبدأ اصلی ترسیم و اجرای دالان مجعول تورانی است که دولت کنونی ترکیه در چهارچوب نگاه نوعثمانیگرایی آن را پیگیری میکند.
پیشبرد پروژه دالان تورانی اردوغان که هیچ نامی از آن در تحولات اخیر قفقاز جنوبی و در مواضع آشکار و نیمه آشکار و پنهان مقامات عالی ترکیه و آذربایجان و دیگران برده نمیشود، فعلاً در سیونیک ارمنستان به مشکل برخورده است. اصرار دولت آذربایجان و دولت ترکیه مبنی بر اجرای دالان موسوم به زنگزور (خط قرمز نقشه شماره 2) در این ناحیه با هدف رفع «مهمترین مانع» پیش روی دالان تورانی است.
اجرای به اصطلاح دالان زنگزور که باعث قطع خطوط ارتباطی و مرزی ایران با ارمنستان میشود، به اندازهای برای ترکیه و آذربایجان دارای «اهمیت راهبردی» میباشد که باکو حاضر است در ازای به دست آوردن این ناحیه که در استان سیونیک ارمنستان قرار دارد، حتی از بخشی از ادعاهایش در نقاط شمالی قرهباغ دست بکشد! به عبارت دیگر امروز اجرای این دالان توسط باکو – آنکارا، بر بازپسگیری قرهباغ از ارمنستان، اولویت پیدا کرده است!
تحقق دالان مجعول تورانی که فعلاً با مانعی به نام زنگزور مواجه است و تمام تلاش ترکیه و آذربایجان هم معطوف به گشودن زنگزور شده است، دارای پیامدهای راهبردی متعددی برای ایران و همچنین روسیه و چین است. پیامدهایی که اجرای دالان زنگزور که باعث تکمیل خطوط ارتباطی ترکیه به آذربایجان و از آنجا به دریای خزر و آسیای مرکزی میشود (آنچه که در ایدههای بلند پروازانه اردوغان دالان تورانی است) برای ایران را به شکل زیر میتوان برشمرد:
1- ایجاد فقر ژئوپلتیک برای جمهوری اسلامی ایران و در نتیجه تضعیف جایگاه کشورمان در قفقاز جنوبی
2- محدود ساختن مسیر دستیابی کشورمان به اتحادیه اروپا و در نتیجه ایجاد وابستگی به کشور آذربایجان و ترکیه
3- اخلال در مناسبات تجاری ایران با ارمنستان؛
4- تضعیف موقعیت ایران در کریدور شمال – جنوب و شرق – غرب؛
5- تضعیف جایگاه ایران و اخلال در همکاری ایران در اتحادیه گمرکی اوراسیا؛
6- تضعیف جایگاه ایران و اخلال در همکاریهای ایران در شانگهای؛
7- تضعیف جایگاه ایران در خط «یک پهنه – یک راه» چین؛
سپاه اجازه حذف جمهوری اسلامی ایران از معادلات انرژی و ترانزیتی منطقه قفقاز و آسیای میانه از طریق اجرای دالان مجعول تورانی را نمی دهد.