روزنامههای امروز شنبه ۱۰ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که تناسبی شدن انتخابات، مرخصی اجباری نماینده ویژه امریکا، ادامه اعتراضات در فرانسه و محکومیت هتک حرمت به قرآن در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
سیانان اعلام کرده است، رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، بدون حقوق به مرخصی فرستاده شده و این امر پس از تعلیق مجوز امنیتی وی در اوایل سال جاری انجام شده است. با این حال، هیچ توضیحی پیرامون اینکه مالی چه تخطیای انجام داده ذکر نشده، اما احتمالا او گاف اطلاعاتی داده یا احتمالا سندی را ناخواسته درز داده است. آبرام پیلی، معاون مالی موقتا وظایف او را برعهده خواهد گرفت. مالی، در جایگاه دوم در موضوع ایران قرار گرفته است.
روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی با عنوان بد فرجامی معمار برجام نوشته است:
غیبت بیش از دو ماهه رابرت مالی، فرستاده ویژه ایالات متحده در امور ایران و نقش کمرنگ او در پروسه مربوط به مسائل هستهای ایران اخیرا این پرسش را مطرح کرده بود که «مالی کجاست؟» روز پنجشنبه مت میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا تاحدودی از این ابهام کاست و از طریق ایمیل به خبرگزاری رویترز اعلام کرد که رابرت مالی به «مرخصی» رفته و آبرام پیلی، معاون مالی موقتا وظایف او را برعهده خواهد گرفت. البته از پیلی اطلاعات زیادی در دسترس نیست. پیلی پیش از این در دفتر معاون رئیسجمهور آمریکا، کامالا هریس پست داشت. درواقع در دفتر معاون رئیسجمهور آمریکا پستی تعریف شده تحت عنوان دستیار امنیت ملی معاون رئیسجمهور که فیلیپ گوردن امروز این سمت را عهدهدار است.
در ادامه این گزارش آمده است:
این سمت یکسری زیرمجموعه دارد که یکی از این زیرمجموعهها دستیار ویژه معاون رئیسجمهور در حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا است که پیشتر این پست در اختیار آبرام پیلی بود. مشخص نیست که پیلی چه زمانی از دفتر معاون رئیسجمهور به وزارت خارجه آمریکا منتقل و معاون رابرت مالی شده است. اما آخرین اثری که از پیلی در اینترنت وجود دارد، یکی به سفر کامالا هریس به ابوظبی در ۱۶ مه ۲۰۲۲ بازمیگردد که در این سفر پیلی وی را همراهی کرده بود. همچنین پولیتیکو در ۱۵ ماه مه درباره اولین جلسه توجیهی دولت بایدن با مجلس سنا در حوزه ایران نوشت که به جای مالی، پیلی به عنوان معاون وی به همراه وندی شرمن به این جلسه میروند.
شرق نیز در گزارشی با عنوان همهمه اخبار مبهم مینویسد:
این روزها فضای رسانهای مملو از اخباری است که مستقیم یا غیرمستقیم به مذاکرات پشتپرده و چراغخاموش ایران و آمریکا ارتباط پیدا میکند. در کل مانند گذشته همهچیز در عدم قطعیت به سر میبرد. چشمانداز روشنی در دست نیست و نمیتوان بهطور کامل با استناد به یک خبر، آن را ملاک تحلیل قرار داد. اما اگر مجموعه اخبار و گزارشها را کنار هم بگذاریم، چراغقوهای خواهد بود روی آنچه گذشته است تا حداقل از تاریکی محض پشتپردهها خارج شویم. در این راستا خبرهای منتشرشده بیشتر حول دو محور مهم میچرخند؛ یکی ناظر به «موفقیت» یا «شکست» در مذاکرات تهران – واشنگتن است و دیگری هم به کنار گذاشتهشدن راب مالی از سمتش به عنوان نماینده ویژه آمریکا در امور ایران بازمیگردد.
روزنامه آرمان امروز هم مرخصی اجباری را نشانه توافق اجمالی خوانده و نوشته است:
به نظر می رسد رابرت مالی رویکرد کاخ سفید را که می خواسته است این مذاکرات به حد کافی سری بماند و کنگره خیلی از آن سر در نیاورد خوب محافظت نکرده است. سخنگوها بطور مداوم می گفتند خبری نیست ولی رسانه های معتبر امریکایی و اسراییلی چیز دیگری می گفتند. حتی مدتی بود که آن ها می گفتند خبری نیست ولی آقای امیر عبداللهیان می گفت در حال مذاکره هستیم که نهایتا ایشان هم مدتی است که چنین نظراتی را اعلام نمی کند که به درخواست آمریکا می تواند باشد. بعد از افشا شدن محتوای مذاکرات و انتشار در روزنامه ها غربی و اسراییلی که به ضرر مالی بود علی واعظ در چندین مصاحبه و یادداشت به کمک وی آمد که خبری نیست که انگار فایده ای نداشته و نهایتا کار به اینجا کشیده شده است.
به باور برخی کارشناسان سیاست خارجهسابقه نشان داده در دو سال اخیر تغییرات در تیم مذاکره کننده امریکایی منجر به بهبود وضعیت مذاکرات شده است. خارج شدن ریچارد نفیو معمار تحریمهای ضدایرانی و شاپیرو سفیر اسبق آمریکا در رژیم صهیونیستی و معروف به "نجواگر اسرائیل" از تیم مذاکره کننده که بر "توافق قویتر و طولانیتر" تاکید داشتند و رویای برجامهای ۲ و ۳ را میدیدند به کاهش نسبی تنشها انجامید. این تغییرات در کنار حل برخی مسائل ایران و آژانس و عدم انتشار قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام در ماههای اخیر معنادار است. اخبار یک ماه اخیر نشان میدهد، تعلیق رابرت مالی مذاکرات را از حالت معلق خارج کرده است.
اصلاحطلبان رادیکال حتی به چریک پیر هم رحم نکردند!
هفته گذشته جبهه اصلاحات در حرکتی عجیب بهزاد نبوی را از جبهه اصلاحات کنار زد، پیش از این محمدرضا عارف نیز توسط اصلاحطلبان تندرو حذف شده بود.
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم شکوریراد از اعضای کودتاگر علیه جریک اصلاحات در توجیه این حرکت عجیب سیاسی نوشته است:
در دو سال گذشته بهزاد رییس اجماعی جبهه اصلاحات و محور انسجام آن بوده است. او بهرغم داشتن نقش منحصر به فرد در این مقام و موقعیت، به دلیل کهولت سن و عوارض آن در میانه دوره قصد کنارهگیری داشت اما با اصرار پذیرفت یک دوره یکساله دیگر ادامه بدهد و بهرغم سختیها اینبار را بر دوش کشید اما به دلیل مجادلات جلسات مجمع که از شأن و حوصله او خارج بود، یک هفته به پایان دوره از سمت ریاست جبهه استعفا داد تا با جدیت اعلام کرده باشد که در دوره بعد این مسوولیت را نخواهد پذیرفت. متاسفانه برخی دوستان بدون ملاحظه عوارض سالخوردگی و مشقتی که بر او تحمیل میشود تلاش کردند تا او را وادار به پذیرش این سمت و مسوولیت کنند و فشار بر او را از حد گذراندند تا آنجا که او دچار تردید شد که مبادا شانه خالی کردن از زیر بار مسوولیت موجب عواقبی بشود که او نتواند پاسخگوی آن باشد!
انتخاب آذر منصوری به عنوان رییس جبهه اصلاحات عملا به معنای توفق و هژمون شدن اصلاح طلبان ساختاری با محوریت حزب اتحاد ملت ایران میباشد. اصلاح طلبان رادیکال با این انتخاب تلاش کردند که با انتخاب وی پیامی را به جامعه زنان جهت جلب نظر آنان و توجه ویژه به آزادی فرهنگی- اجتماعی و سبک زندگی مخابره کرده و آن را در راستای تولید سوخت برای کنش های سیاسی شان کارسازی نمایند. این انتخاب در جهت تاکید اصلاح طلبان ساختاری است که معتقدند فضا رادیکال تر شده و جبهه اصلاحات باید با فرمانی حرکت کند که روابط اجتماعی اش را تقویت و بازسازی کند. اصلاح طلبان ساختاری پیش از این تاکید کرده بودند در دوره سوم باید با انتخاب چهره جدید، پیام سیاسی دیگری را به جامعه منتقل کرد. خیمه اصلاح طلبان ساختاری بر جبهه اصلاحات ایران علاوه بر شدت دادن رادیکالیسم در جبهه اصلاحات و مشروط سازی حضور در انتخابات به طور قطع شکاف های درونی در جبهه اصلاحات را بیش از پیش فعال خواهد ساخت.