صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۳ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۷:۲۴  ، 
کد خبر : ۳۵۰۶۲۵

یادداشت روزنامه‌های دوشنبه ۱۳ شهریورماه ۱۴۰۲

عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز دوشنبه ۱۳ شهريور

اقتصاد دولتی

مجتبی رحیمی

رونالد ریگان، رئیس جمهور راست گرای آمریکایی زمانی گفته بود ترسناک ترین کلمات در زبان انگلیسی این ها هستند: من از طرف دولت اینجا هستم تا به شما کمک کنم! این طنز کوتاه می تواند شفاف ترین بیان از یک اقتصاد سراسر دولتی باشد. مساله‌ای که اقتصاد ایران از سال های دور گرفتار آن است و حتی مخالفان نیز معتقدند مشکلات دولت را باید با دولت حل کرد.

البته باید به این نکته اشاره کنیم که مفهوم از دولتی بودن در اقتصاد ایران، پیچیدگی‌هایی دارد. واژه دولت در معنای خاص کلمه به قوه مجریه و دستگاه‌های اجرایی گفته می‌شود اما آنچه در ایران به عنوان بخش دولتی از آن یاد می‌کنیم به معنای عام دولت یا به تعبیری بخش «حکومت» را در برمی‌گیرد.

هرچند مانند بسیاری از موضوعات دیگر، آمار دقیقی از میزان سهم بخش دولتی در اقتصاد ایران وجود ندارد! اما برآوردها و اظهاراتی در این‌باره وجود دارد. برای مثال، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در ابتدای سال گفته بود: اگر اقتصاد ما امروز به این وضعیت افتاده و در این وضع قرار گرفته است برای این است که ۹۰ درصد اقتصاد ما به جای اینکه مردمی باشد دولتی بوده است.

همچنین گزارشی که با همکاری مرکز آمار و اطلاعات اقتصادی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و پژوهشکده آمار انجام شده نشان می دهد سهم ارزش‌افزوده بخش خصوصی از کل ارزش‌افزوده ایجاد شده در اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۲، معادل ۴۴/۷ درصد بوده و مابقی یعنی ۵۵/۳ درصد سهم بخش عمومی اعلام شده است.

از سوی دیگر، تجربه تفسیر متفاوت از قوانین دولتی شدن اقتصاد نشان می دهد حتی خصوصی سازی نیز نمی تواند بدون تغییر نگرش و آزادسازی اقتصاد شرایط را تغییر دهد. سهام عدالت، شرکت‌های خودروسازی، خصوصی‌سازی شرکت‌های فولادی و صدها مورد دیگر نشان می دهد همچنان نگرش دولتی در اقتصاد ایران حرف اول را می زند.

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز دوشنبه ۱۳ شهريور

 
اربعین اکسیر اعظم فتح القلوب و شاهراه ظهور
سیدعبدالله متولیان

۱- سخنان امام حسین علیه‌السلام (در نهج‌الشهاده)، نشان می‌دهد که فلسفه و هدف قیام آن حضرت نه فتح نظامی بود و نه فتح سیاسی. هدف امام احیای اسلام ناب محمدی از طریق فتح القلوب بود، از همین رو است که حضرت ختمی مرتبت رسول اکرم (ص) فرمودند: «حسین منی و انا من حسین»، حسین (ع) از پیامبر (ص) است و هم او علت العلل بقای دین حنیف اسلام و احیای اسلام ناب محمدی است.
۲- فتح القلوب و نبرد برای احیای اسلام ناب محمدی از همان لحظه حضور حضرت سیدالشهدا در کربلا آغاز شد و دل‌های سپاه عمرسعد کم کم با سخنان امام شهید نرم می‌شد. بلافاصله پس از شهادت اباعبدالله الحسین و یاران باوفایش در صحنه نبرد، پرچم فتح القلوب به دست حضرت زینب سلام الله علی‌ها و حضرت امام زین العابدین علیه‌السلام به اهتزاز درآمد و در همان صحنه نبرد یاران با سخنان حضرت زینب با بدن بی‌سر برادرش، سپاه اشک به میدان فتح‌القلوب آمد و یاران عمر سعد را شدیداً تحت تأثیر قرار داد.
۳- جمله معروف «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» برگردان زیبایی از فرمایش نورانی و جاوید امام حسین (ع) است که فرمود: «من کان باذلاً فینا محجته و موطنأ علی لقاءالله نفسه فلیرحل معنا». حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام با این سخن همه انسان‌ها را در طول تاریخ مخاطب قرار داده و خود شخصاً پرچم قیام فرزندش حضرت صاحب‌الامر ارواحنا فداه را به اهتزاز درآورده است.
۴- رزمایش اربعین درخواست همگانی و همگانی شدن درخواست بازگشت به کربلا و مشارکت در حماسه حسینی و همراهی با سپاه نور است. اربعین زیباترین ماکت آمادگی عمومی و مقبولیت اجتماعی مردم و پشت پا زدن به همه تعلقات مادی و غیرمادی و عبور از همه مکاتب، «ایسم»‌ها و نحله‌های بشری و مطالبه منجی آسمانی است.
۵- اربعین پرچم برافراشته استمرار عاشورا و فتح‌القلوب انسان‌ها در طول تاریخ و حلقه وصل دو قیام (قیام حسینی و قیام مهدوی) است. فتح القلوب انسان‌ها و اجتماع عظیم انسانی و برافراشتن پرچم مطالبه «قلبی لقلبکم سلم و امری لامرکم متبع و نصرتی لکم معدّه، حتی یاذن‌الله لکم» شرط آغازین ظهور و قیام مهدوی است. اربعین جلوه تمام نما و تمرین عملی «یا لیتنا کنا معک» است، چه اینکه ظهور با نشستن رخ نمی‌دهد.
۶- به فرمایش حضرت آیت‌الله بهجت (ره)، حضرت صاحب الامر ارواحنا فداه هنگام ظهور، خود را به واسطه امام حسین (ع) به همه عالم معرفی می‌کنند: «الا یا اهل العالم انا الإمام القائم... انا الصمصام المنتقم... إن جدّی الحسین قتلوه عطشانا...»
طبعا وقتی فردی خودش را به امری منتسب و بدان وسیله معرفی می‌نماید، در حقیقت آن موضوع برای مخاطبین نه تنها غریب نیست بلکه کاملاً شناخته شده است. بدون شک این نحوه معرفی آخرین حجت خدا به وقت ظهور، مقدمه مهمی تحت عنوان شناخته شدن امام حسین (ع) لازم دارد و این شناخته شدن امام حسین دفعی نبوده و نیاز به مقدمه دیگری به نام «جهانی شدن» دارد؛ و راه‌پیمایی اربعین شاهراه معرفی امام حسین (ع) به جهانیان است. هنگام ظهور مردم جهان باید حضرت امام حسین علیه‌السلام را شناخته و با فلسفه قیام و اهداف والای انسانی آن حضرت انس گرفته و با حضرت سیدالشهدا (ع) ارتباط قلبی برقرار کرده باشند.
۷- بسیاری از آزادی خواهان دنیا (نظیر گاندی) امام حسین (ع) را الگوی حرکت خود قرار داده‌اند. هرچند این موضوع بسیار مهم و درخور توجه است، اما «جهانی سازی» با این مقدار حاصل نخواهد شد. پیاده روی بزرگ اربعین که قدمتی تاریخی دارد (و طبق فرمایش حضرت امام حسن عسکری (ع) زیارت اربعین را علامت ایمان و شعار شیعه می‌داند) و پس از سقوط صدام روز به روز بر عظمت، وسعت و کیفیت آن افزوده شده و مبدأ آن از مرز‌های جغرافیایی عراق، ایران و جهان اسلام فراتر رفته و مغناطیس امام حسین (ع) همه دلسوختگان و عاشقان را از سراسر گیتی به خود جذب می‌کند که «إِنَّ لِقَتْلِ‏ الْحُسَینِ حَرَاره فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً»؛ شهادت امام حسین (ع) داغی بر دل‌های مؤمنان گذاشته که هیچ‌گاه خنک نخواهد شد.
۸- رشد کمی، کیفی، محتوایی و... راه‌پیمایی اربعین، از نشانه‌های آشکار و مهم‌ترین زمینه فراگیری و «جهانی شدن امام حسین (ع)» و پیوند قلبی مردم جهان با پرچمدار نهضت عاشورا و احیاگر اسلام ناب محمدی است، به طوری‌که حتی همت همه جانبه امپراتوری رسانه‌ای دنیا برای سانسور این پدیده بی‌نظیر در حال شکسته شدن است و هرساله جمع بیشتری از مردم جهان به این راه‌پیمایی پیوسته و با شعار «حب الحسین یجمعنا» دل به اقیانوس عشاق الحسین می‌سپارند و از باب «قطره دریاست اگر با دریاست» قطرات پراکنده انسانی از سراسر دنیا در اقیانوس اربعین به دریا تبدیل می‌شوند.
۹- تقریباً همه عناصر تمدن اسلامی و مهدوی و غالب ویژگی‌های سبک زندگی تراز مهدوی در راه‌پیمایی اربعین در حد اعلا به نمایش گذاشته می‌شود و مهم‌ترین شرط تحقق ظهور به مصداق آیه ۲۸ سوره فتح «لیظهره علی الدین کله» اجتماع همگانی مردم و مطالبه ظهور است. به این ترتیب می‌توان ادعا کرد که اربعین آخرین مرحله اتمام حجت قبل از ظهور حضرت مهدی ارواحنا فداه است.
۱۰- بر این اساس اربعین، نخ تسبیح وحدت و اجتماع بشر برای ظهور، پیوند دهنده دل‌های عشاق اباعبدالله الحسین علیه‌السلام، هموار کننده مسیر ظهور و شاهراه تمدن بزرگ و نوین اسلامی است و راه‌پیمایی اربعین بزرگ‌ترین، باشکوه ترین، حماسی‌ترین و اثرگذارترین رزمایش منحصر به فرد مهدویت و سرچشمه تمدن نوین اسلامی است.

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز دوشنبه ۱۳ شهريور

شام، تشنه ابتکار منطقه ای
 دکتر حامدرحیم پور

روابط ایران و سوریه فراتر از آن است که افزایش شمار تبادل سفرها و رایزنی‌های تهران و دمشق در ماه های اخیر جلب توجه کند. در سفر اخیر وزیر خارجه کشورمان به سوریه نیز طیف گسترده‌ای از موضوعات مورد بحث قرار گرفت. البته اطلاعات خاصی از محتوای رایزنی‌ها منتشر نشده، اما برخی نکات مهم در صحبت‌های دو طرف به چشم می‌خورد. در خصوص تحرکات اخیر آمریکایی‌ها، وزیر خارجه ایران با صراحت به آمریکایی‌ها توصیه کرد «به خانه‌هایشان برگردند.» همچنین وی بر پاسخ قطعی به حملات اخیر رژیم صهیونیستی تاکید کرد و از ابتکار ایرانی گفت‌وگو میان کشورهای منطقه خبر داد. همچنین طرف سوری ضمن این‌که تحرکات اخیر داعش را متوجه آمریکا دانست، هدف تحرکات آمریکایی را قطع مرزها و اختلاف‌افکنی میان کشورهای منطقه دانست. بشار اسد همچنین خروج اشغالگران ترکیه‌ را پیش‌شرط گفت‌وگوهای سوری - ترکی دانست؛ اما ایران و سوریه علاوه بر پیشبرد روابط سیاسی و اقتصادی، مسائل چالش برانگیز دیگری دارند که شامل روابط این کشورها با سایر بازیگران منطقه نیز می شود. جنگ سوریه، موجب شکل‌گیری چند جبهه در غرب آسیا شده بود که یک سوی آن ایران، سوریه و روسیه قرار داشتند و در طرف مقابل جبهه های مختلفی از بازیگران منطقه‌ای به رهبری عربستان، امارات متحده، قطر و ترکیه و بازیگران فرامنطقه ای به رهبری ایالات متحده بودند. هر چند با بازسازی روابط منطقه ای تحت تاثیر اراده پایتخت ها، دیگر نشانه های کمتری از جناح بندی های قبلی منطقه ای در سوریه مشاهده می‌شود اما کاهش نفوذ سیاسی ایالات متحده در منطقه و افزایش مسائل واشنگتن با روسیه و چین، در حال تبدیل شدن به معضل جدید برای سوریه و منطقه است. در واقع به نظر می رسد مجموع زمینه های موجود در سوریه و ژئوپلتیک خاص این کشور در دریای مدیترانه، همسایگی با سرزمین‌های اشغالی، سرمایه گذاری سیاسی و نظامی که ایران و روسیه در این کشور داشتند، علاقه‌مندی چین به سوریه، ضعف های عمده سیاسی و اقتصادی و امنیتی سوریه، مذاکرات دشوار با عربستان و... زمینی را در سوریه برای آمریکا فراهم کرده است که بازی را به این کشور منتقل کند. از سوی دیگر، حقیقت این است که در دوران گذار و نظم جدید بین‌المللی، انحصار و یک‌جانبه‌گرایی نه ممکن است و نه مطلوب. از این رو شاید تعویق طرح‌های سرمایه‌گذاری اعراب در سوریه برای ما یک پنجره طلایی فرصت برای جبران عقب‌ماندگی‌ها ایجاد کند، اما در بلند مدت در صورت بروز شرایطی، به نفع ما نیست؛ زیرا اولا در صورت درگیر نشدن عملی اعراب در روند بازسازی سوریه ممکن است آن‌ها مجدد دست به اقدامات ضدامنیتی ضدسوری بزنند. ثانیا ایران و حتی روسیه به تنهایی توانایی بازسازی کل سوریه را ندارند و از این نظر، عقب ماندگی قلب پل محور مقاومت، به نفع کل جریان مقاومت نیست. لذا ما باید از این فرصت استفاده کنیم و علاوه بر تلاش برای جبران سریع عقب‌ماندگی‌های اقتصادی‌مان در سوریه، سایر کشورهایی که مانند اعراب محدودیت تحریم‌ها را ندارند، وارد عرصه سوریه کنیم و از سوی دیگر تلاش کنیم در چارچوب ۸ کشور خلیج فارس که قرار است اولین جلسه آن در نیویورک و در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد برگزار شود، روند همگرایی منطقه‌ای را با ابتکارات خودمان پیش ببریم. خلاصه آن‌که برای بازسازی سوریه به یک ابتکار منطقه ای نیاز است. این ابتکار منطقه ای می تواند فصل مشترک دیگری در روابط تهران و دمشق ایجاد کند. درواقع، ورود سیاسی و اقتصادی کشورهای منطقه، از جمله عربستان به سوریه، می تواند نقش بازدارنده در برابر افزایش تحرکات نظامی آمریکا در این کشور داشته باشد. اقناع‌ منطقه برای این مشارکت نیازمند ابتکار و حمایت سیاسی است. با این کار هم جایگاه کشورمان را ارتقا داده‌ایم، هم مشکلات سوریه را به عنوان عضو محور مقاومت حل کرده‌ایم. همچنین طرح آمریکا را خنثی کرده و تمرکز را نیز از توافق سه جانبه آمریکا، عربستان، اسرائیل به سمت توافق گسترده منطقه‌ای تغییر جهت داده‌ایم.

عناوین اخبار روزنامه شرق در روز دوشنبه ۱۳ شهريور

سخنی با شهرداری تهران

آیین حفظ حرمت پرچم ملی

احسان هوشمند
در جهان امروز پرچم مهم‌ترین نماد و نشانه هر کشوری است. ایرانیان از معدود ملت‌هایی هستند که از دیرباز یعنی از هزار سال پیش نمادهای میهنی خود را در قالب‌های گوناگون مادی و غیرمادی به نمایش می‌گذارند. رسوم و سنت‌ها یا جشن‌ها و همچنین ادبیات ایرانی و مضامین ادبی سرشار از معنویت و روح تمدن و مردمان ایران ازجمله این نمادها است. یکی از نمادهای دیرپای ایرانی پرچم و درفش ایرانی است که جایگاه مهمی در اسطوره‌ها و ادبیات ایرانی دارد و البته در متون تاریخی هم بارها مورد توجه قرار گرفته است. به‌ویژه آنکه هنگامی ایرانیان از پرچم به‌عنوان نماد ایرانیت استفاده می‌کردند که بخش بزرگی از ملت‌های امروزی جهان در جغرافیای سیاسی جهان ظاهر نشده بودند و البته دیگر جوامعی که بودند، نیز پرچم و نماد ملی و کشوری نداشتند؛ اما در میان ایرانیان این نماد یعنی درفش کاویانی که ریشه در اسطوره‌های ایرانی داشت، نمادی با اهمیت شناخته شده و مورد توجه بود. طبری در جلد دوم تاریخ طبری یا تاریخ الرّسل و الملوک گزارش‌هایی درباره نقش درفش کاویانی یا به قول طبری درفش کابیان در اسطوره‌های ایرانی ازجمله داستان اسفندیار، بهرام و پرویز روایت کرده است. در دیگر منابع تاریخی مانند تاریخ‌نامه طبری یا تاریخ بلعمی نیز اشاراتی به اهمیت پرچم یا نماد یا درفش کاویانی از‌جمله در داستان رستم و در دیگر آثار تاریخی حتی در دوره‌های بعدی در آثاری مانند تاریخ جهانگشای جوینی، تاریخ حبیب‌السیر در ذکر داستان فریدون، تجارب‌الامم، المعجم فی آثار ملوک العجم، شاهنامه ثعالبی، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران یا تاریخ ابن اثیر و دیگر منابع تاریخی ذکر شده است. پرچم بخشی مهم از آگاهی نویسندگان و شعرای ایرانی و به دنبال آن عوام ایرانیان به تاریخ و کیستی ایرانیان را برجسته می‌کند؛ موضوعی که به بازنشر این روایت منتهی شده و به این وسیله به گسترش آگاهی تاریخی و سیاسی و اجتماعی ایران درباره ایرانیت و روح جمعی ایرانیان یاری می‌رساند.  

شعرای صاحب‌نام و بزرگ و مردمی و محبوب ایرانی مانند رودکی، مولانا، حکیم طوس فردوسی بزرگ، وحشی بافقی، قطران تبریزی، نظامی گنجوی، خاقانی، سنایی، امیر معزی، مسعود سعد سلمان، صائب تبریزی و دیگر بزرگان فرهنگ و ادب ایرانی نیز در اشعار خود درفش کاویان را دستمایه آثار فاخر ادبی و فرهنگی خود کرده‌اند. پرچم ازجمله نمادهای ماندگار اسطوره‌ای در تاریخ و تمدن ایران‌زمین است که دیرینگی بسیار طولانی دارد و حفظ حرمت این نماد اسطوره‌ای نزد ایرانیان بسیار اهمیت دارد. هرچند در سال نخست پس از انقلاب مباحثی بر سر پرچم و رنگ و نمادهای آن درگرفت که فقدان تاریخ‌اندیشی در میان نیروهای سیاسی موجب شد تا درکی نادرست درباره پرچم ملی ایرانیان طرح شود و اگر نبود تلاش گروهی کم‌شمار از نخبگان ایران‌دوست ازجمله ایرج افشار، جعفر شهیدی، مصطفوی، ممیز، یحیی ذکاء، جوادی‌پور و معصومی که در نخست‌وزیری بر سر اهمیت پرچم سه‌رنگ ایران پای فشردند یا یکی از نمایندگان زرتشتی مجلس خبرگان قانون اساسی که با تفسیری اسلامی از سه رنگ پرچم ایران حمایت کرد، مشخص نبود بر سر رنگ پرچم ایران چه می‌آمد! در جهان کنونی نیز پرچم کشورها نمادی ارزنده است و رعایت حرمت و قواعد و رسوم مربوط به آن اهمیت هنجاری روشنی دارد. در نتیجه چگونگی برافراشتن، نیمه‌افراشتگی یا پایین‌کشیدن پرچم نیز دارای آیین‌های ویژه‌ای است که بخشی از نظام هنجاری حکمرانی به صورت معمول در کشورها است؛ یعنی آیین‌های مرتبط با پرچم ضمن اهمیت ویژه از اصول اولیه حکمرانی در سطح جهانی است. در نظام هنجاری پرچم در کشور ما، مانند بسیاری از دیگر کشورها می‌توان به لزوم برافراشته‌بودن همیشگی پرچم کشور، آیین مشخص نیمه‌افراشتگی پرچم نه پایین‌کشیدن پرچم در روزهای محدود عزاداری رسمی اشاره کرد؛ یعنی در یکی، دو یا حداکثر سه روز عزای عمومی با قواعد هنجاری مشخص می‌توان پرچم کشور را نیمه‌برافراشته کرد که آن‌هم خود قواعدی دارد؛ یعنی پرچم کشور از یک‌چهارم میله پرچم پایین کشیده شده و با آیین خاص دوباره به حالت عادی به اهتزاز درمی‌آید. این آیین‌ها در نظام هنجاری پرچم نشانگر جایگاه چنین نظام هنجاری‌ای در اداره کشورهاست؛ یعنی اتفاقی نمادین که به روح همبستگی ملی یاری می‌رساند و بر آن تأکید می‌کند. یکی از اقدامات دیرهنگام اما مثبت برخی نهادهای دولتی و عمومی مانند شهرداری در دهه‌های اخیر و پس از دوره‌ای بی‌مبالاتی، برافراشتن پرچم کشور در برخی مراکز عمومی است. در کنار این اتفاق مثبت رویداد غیرقابل قبولی که با نظام هنجاری پرچم در تعارض است نیز در سال‌های اخیر رواج یافته است. در ایام عزاداری رسمی یا عمومی برخلاف سنت و نظام هنجاری حفظ حرمت نماد جهانی کشور، پرچم کشور پایین کشیده می‌شود؛ درحالی‌که نهادهای دولتی و حاکمیتی و شهرداری‌ها باید بیش از دیگران در حفظ قواعد هنجاری مربوط به پرچم کوشا باشند. به سخن دیگر نه برای دوره‌ای طولانی و چند هفته‌ای بلکه تنها برای چند روز محدود پرچم کشور، آن‌هم طبق آیینی خاص نیمه‌افراشته شده و به‌هیچ‌وجه نباید پایین کشیده شود. به وزارت کشور و شهرداری‌ها و دیگر نهاد‌های دولتی توصیه می‌شود به وظایف خود در برابر حفظ نظام هنجاری مرتبط با پرچم وفادار باشند.

روزنامه کیهان

اربعین، حرکتی شتابان به‌سوی ظهور

 سعدالله زارعی
راهپیمایی اربعین یکی از برجسته‌ترین پدیده‌های مذهبی، معنوی، تربیتی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است. این راهپیمایی از یک‌طرف یک مفهوم بلند تاریخی ـ عاشورا ـ را به «مسئله روز» تبدیل می‌‌کند و از سوی دیگر یک مفهوم متعالی آرمانی ـ ظهورـ را به جهان یادآور می‌شود. خط بین عاشورا و ظهور، «حرکت» است و اربعین این حرکت را به کامل‌ترین و زیباترین شکل بروز می‌دهد. از همین‌رو برای عاشورا و فقط عاشورا «اربعین» قرار داده شده است و این یک ابداع سیاسی مربوط به این دوران نیست. اولین اربعین تاریخ یعنی بیستم صفر سال 61 هجری، با راهپیمایی دو صحابی گرانقدر پیامبر‌اعظم صلوات الله علیه و آله و با دستورالعملی که اهل‌بیت پیامبر صلوات الله علیه تنظیم کرده بودند، انجام شده و پس از آن در همواره تاریخ با فراز و نشیب‌هایی انجام شده و دائماً بر دایره معنایی که اربعین تولید کرده و بر دایره زائرینی که به راه افتاده‌اند، افزوده گردیده است. 
اربعین رودخانه گرم اتصال عاشورا به ظهور است و در متن خود دو مفهوم بعثت و غدیر را هم دارد. حقیقت این است که تقدیر شده تا هستی و حقیقت با «حسین» شناخته شود و می‌بینیم که هیچ اسمی به‌اندازه این اسم دل و دیده انسان را پر نمی‌کند. 
هر کجا می‌نگرم نور رخش جلوه‌گر است
من ندانم که چه سری است که در خانه اوست!
حسین سِرّ خلقت است و اربعین کشف‌الاسرار عاشوراست. اربعین می‌خواهد بگوید مابین عاشورا و ظهور اسراری فاش می‌شوند تا انسان به کمالی برسد که شایسته «حضور» شود. کدام فرد و جامعه انسانی شایستگی حضور دارد؟ آنان‌که آماده بذل جان باشند، برای چه؟ برای خود؟ نه برای آنکه بندگان خدا را از جهالت و سرگردانی برهانند. در چه شرایطی؟ در شرایطی که «همه» علیه آنها همداستان شده‌اند. این همه، چه کسانی هستند؟ آنان که دنیا آنان را فریب داد به‌گونه‌ای که بهره خویش که گران‌سنگ بود را به فرومایه‌ترین کالا و ارزان‌ترین بها فروختند و آخرت خویش را تباه کردند؛ آنان‌که به جای پیروی از امام حق، از «اهل شقاق» و «نفاق» و از آنان‌که از ارتکاب هیچ کبیره‌ای رویگردان نیستند، پیروی کردند. (ترجمه فقره دوم زیارت اربعین)
این خط فارق، اربعین است. اربعین فریاد بلندی است که می‌گوید «حادثه» تمام نشده است. ‌ای آنان که در روز عاشورا نبودید و این نبودنتان از نخواستن‌تان برنیامده است، نبوده‌اید که نبودید، هم‌اینک ماجرا همان است آنان که حسینی‌اند به راه افتند و خود را به میعادگاه برسانند و نشان دهند که از جان مایه می‌گذارند و راه افتند تا بندگان خدا در جهل‌گاه یزیدیان سرگردان نشوند. آیا نمی‌بینید نیزه‌داران و تیغ‌بازان و افسون‌گران و کتمان‌کنندگان و تهمت‌پراکنان و طعنه‌زنندگان در میدان تاخت و تاز می‌کنند و بر اهل حق می‌شورند و هر روز فتنه‌ای برمی‌افروزند؟ آیا نمی‌بینید در این دنیا، مکر‌آفرینان چگونه به سوی «اصغرها» تیغ می‌کشند و «رقیه‌ها» را سیلی می‌زنند و با هزاران نیرنگ توجیه می‌کنند؟ اربعین 61 و اربعین 1445 از حیث مواجهه دو صحنه توفیری با یکدیگر ندارند، الا اینکه دنیاداران به وسایل بیشتری مجهز شده‌اند و دین‌داران با جبهه متراکم‌تری از منافق و مشرک و کافر مواجه هستند. 
پس آنکه ‌آن روز در قتلگاه خویش ندا برداشت که «هَلْ مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللّهِ؟» نگاه به دین‌فروشان شامی و کوفی جنگ عاشورا نداشت که آنان غارتگران حرم رسول خدا بودند چه جای اینکه مدافعان حرم او باشند؟ پس این ندایی فرازمان و فرامکان بود و از این‌رو آنان که نبودند و آرزو می‌کنند کاش بودند، مخاطب این کلام سرخ‌اند و چه خوب در طول تاریخ، از عاشورا تا اکنون به این ندا پاسخ داده‌اند. تاریخ چه سیراب شده از خون کسانی که خود را مخاطب آن ندا دیده و با خون و زخم‌های جگرسوز، این ندا را دست به دست و نسل به نسل منتقل کرده‌اند و هنوز با یک علامت هزار در هزار به راه می‌افتند و اگر لازم باشد خود را به دل خطر می‌زنند. مگر نزدند؟ «مدافعان حرم» به افتادن خشتی از حرم امامین ‌هادی و عسکری علیهما‌السلام، سراسیمه دویدند و مزدوران اجیر را نابود کردند و همان‌ها به صدای نفیر گلوله‌ای در اطراف زینبیه دمشق، سربند «کُلُّنا عَباسُکِ یا زینب» بستند و جان خود را فدیه خشتی از آستان او کردند. این‌ها اگر لبیک‌گوی آن ندای سرخ نبودند، به کدامین ندا از کوه‌های افغانستان و دشت‌های پاکستان و آبادی‌های ایران و بادیه‌های عراق و واحه‌های لبنان و شهرهای سوریه به سمت حرم‌های آل‌الله شتافتند و آنها را دربرگرفتند و گماشتگان خونریز دربارهای غربی، عربی و ترکی را تار و مار کردند؟ 
اربعین از این حیث فقط یک یادکرد نیست؛ فقط یک راهپیمایی سوگوارانه نیست؛ یک موج تمدنی است که در آن، هر چند دین‌داران و دنیاداران در دو سوی معرکه ایستاده‌اند، دین و دنیا بهم رسیده‌اند در اربعین دینداران به شتاب می‌روند تا دنیایی دیگر بسازند؛ دنیایی که لیاقت حضور داشته باشد. دنیا باید از دست دنیاداران خلاص شود و معنایی سراسر دینی پیدا کند. از این‌روست که در راهپیمایی اربعین هر نیاز دنیایی، نشان دینی دارد. خوردن و خوراندن در این دنیا، رنگ تجارت معمول ندارد؛ تجارتی معنوی است که در سوره صف «وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا» خوانده شده است. در این بازار، استراحت و سایه‌نشینی برای تن‌آسایی نیست، لختی درنگ برای حرکتی پرشتاب‌تر و بانشاط‌تر است. در این راه پیمودن، زخم و تاول هم هست؛ اما در هر قدم خدمت‌گزارانی به انتظار نشسته‌اند تا به مژگان التیام بخشند. 
اربعین آمده، رنگ‌ها را به هم زده، زبان‌ها را یکی کرده، لهجه‌ها را درهم آمیخته‌ است. همه به یک رنگ و زبان و لهجه درآمده‌اند و آن «حسین» است. در این‌جا همه با «حسین» شناخته می‌شوند. بنابراین اربعین بزرگ‌ترین آوردگاه بشری است. درست است در آن صدای چکاچک شمشیرها به گوش نمی‌ر‌سد. دو صف نیست یک صف است و آن یک صف، صف حسین برای «نجات بشر» است؛ «لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ». این خط ظهور است در وقت ظهور جبهه، جبهه حق است آن‌سان که باطل به چشم نیاید و در صحنه نماند. 
راهپیمایی اربعین مگر غیر از این است؟ حرکت و سفر؛ برای بعضی عراقی‌ها زیارت اربعین دو ماه طول می‌کشد و کمتر زائری است که لااقل یک هفته در راه نباشد. طی طریق میلیون‌ها انسان بدون حادثه! آیا این جامعه اربعین، همان جامعه ظهور نیست؛ فعلاً در قطعه‌ای و فردا در همه قطعه‌ها؟! در زمانی که عراق جولانگاه گرگ‌های داعش بود، باز هم اربعین آرام بود. این یعنی صف اربعین یک صف است، بلکه همه‌ صف است و همه صحنه پر از اربعین است. 
اربعین پس از عاشورا و ادامه آن است، اما ادامه جبهه حق. در عاشورا جبهه باطل هم بود، اما در اربعین دیگر حرف و سخن یکی و آن حرف و سخن جبهه حق است. دیگر از عربده‌کشی‌های شمر و صحنه‌آرایی‌های ابن‌سعد خبری نیست. همه میدان پر از حسین، زینب، سجاد، حبیب، زهیر، قاسم، عباس و علی‌اکبر است. این اربعین می‌خواهد تمدن عاشورا را که حسین به پایش جان داد، به وجود بیاورد؛ محور این تمدن «امام» است، امامی که منتظر است و اربعین می‌خواهد جهان را پر از حضور امام منتظر بگرداند. این رمز شوق اربعین است. آنکه در اولین اربعین غسل کرد و فریاد «حبیبی حسین» سر داد و خود را بر آن قبر مطهر افکند و با آب دیدگان، آن را شست، مخزن‌الاسرار رسول خدا بود و آنچه کرد به عنایت کرد نه به ابتکار. کما اینکه در ‌اشعاری که به ابی‌عبدالله الحسین علیه‌السلام منسوب است گفته شده،‌گریه‌ها را من به چشم شما و سوزها را من به سینه شما می‌آورم و فرمود «من کشته ‌اشک‌هایم».
اربعین اتصال عزم حسینی با هدف حسینی است. هدف که در کربلا محقق نشد، اربعین آن هدف را محقق می‌کند و جالب این است که عزم از امام است و تأمین هدف از امت است. اربعین از این رو اربعین است. هیچ‌گاه در تاریخ ننوشته‌اند که امامی جلودار جمعیت راهپیمایی اربعین شده است. اربعین امت را به امام می‌رساند، مبدأ حرکت اربعین، امام شهید و مقصد آن، امامی که ظهور خواهد کرد. اربعین میدان امت است. در این راه حرکت عمومی لازم است. آنان‌که آماده نیستند هم باید حرکت کنند تا در حین حرکت آماده شوند. هیچ پیامبری قبل از ابلاغ رسالت، مأمور تربیت گروهی نشده، تربیت بعد از بعثت است نه پیش از آن و البته آنان که تربیت شده‌اند، بعثت‌پذیرترند. وضع ظهور هم همین است باید حرکت کرد، در فضایی اربعینی که دنیا را به دین رسانده و فاصله‌ را برداشته است.
 
روزنامه رسالت
 
یک اعتراف وقیحانه در کی یف

حنیف غفاری

این روزها مقامات اوکراینی به صورت خواسته یا ناخواسته با اظهاراتی که در خصوص ابعاد میدانی و راهبردی جنگ کنونی به میان می آورند، پرده از بسیاری از حقایق پشت پرده و فرامتنی این عرصه بر می دارند. اولکسی رزنیکوف، وزیر دفاع اوکراین مدعی شده است کشورش موفق شده تولید تسلیحات داخلی را به میزان قابل توجهی افزایش دهد و «بازیگران قدرتمند» جدیدی نیز به زودی وارد بازار تسلیحات این کشور می‌شوند.هر چند وزیر دفاع اوکراین به پارامترهای عینی و مستند در خصوص ارتقای توان تسلیحاتی داخلی کشورش استناد نکرده، اما قطعا تبدیل شدن اوکراین به میدان جنگی که ناتو مولد آن بوده، شرکت های تسلیحاتی را در ورود به این صحنه و اصرار آنها بر استمرار نبرد حریص تر ساخته است! 

وزیر دفاع اوکراین صراحتا از  ورود بازیگران قدرتمند به بازار تسلیحات اوکراین تا پایان ماه جاری یا ابتدای سپتامبر خبر داده و به فعالیت ۵۰ شرکت در این عرصه اشاره کرده است. وی از  راه اندازی کارخانه هواپیماهای بدون سرنشین «بیرقدار» ساخت ترکیه و رایزنی ها برای استقرار کارخانه این شرکت تسلیحاتی در یکی از مناطق اوکراین خبر داده است. بر اساس این ادعا، اوکراین پیش از تهاجم روسیه مکان مناسبی را برای تاسیس کارخانه پیشنهاد داده بود و سازنده ترکیه‌ای نیز مایل است در آنجا کارخانه خود را بسازد؛ حتی اگر در مناطق نسبتا امن غربی اوکراین واقع نشده باشد.کی‌یف و آنکارا قرارداد افتتاح یک کارخانه بیرقدار در اوکراین را در فوریه سال گذشته قبل از جنگ اخیر  امضا کردند. پارلمان اوکراین نیز این توافق را در ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۲ تصویب کرد.ورود  گسترده شرکت های تسلیحاتی آلمانی و فرانسوی نیز در همین راستا صورت خواهد گرفت. 

معنای روند کنونی این است که ناتو قصد دارد فرامتن بحران را در محیط پیرامونی روسیه حفظ کند، حتی اگر جنگ اوکراین با انعقاد پیمان صلح میان کی یف و مسکو پایان یابد. به عبارت بهتر، دولت اوکراین به شرکت های تسلیحاتی تضمین داده است که حتی انعقاد پیمان صلح احتمالی در آینده، تاثیری در فعالیت آنها در خاک این کشور نخواهد داشت.

این مسئله، ترجمانی از همان راهبرد خلق گره های کور از سوی آمریکادر نظام بین الملل است. یکی از حوزه های ژئو استراتژیک آمریکا در این عرصه، حیاط خلوت روسیه می باشد. اگرچه مقامات ناتو در محاسبات خود در قبال جنگ اوکراین ( چه درعرصه عملیاتی و چه اقتصادی) به منافع مدنظر خود دست پیدا نکرده اند، اما این به معنای تمرکززدایی آنها از بحران سازی در این منطقه نیست.قطعا شرکت های تسلیحاتی در اروپا وآمریکا نیز به تبع دولت های خود از حفظ تنش میان روسیه و اوکراین استقبال می کنند زیرا در یک بستر آرام  وبه دور از تنش، این سوداگری خطرناک شکل نخواهد گرفت. 

اظهارات اخیر وزیر دفاع اوکراین نشان می دهد که کی یف هنوز نسبت به عمق فاجعه بازی خود در زمین غرب آگاه نشده و به جای اتخاذ سیاستی مبنی بر فاصله گیری از ناتو و روی آوردن  به چینش میز مذاکرات صلح بر اساس الگوهای دوجانبه ( به دور از دخالت بازیگران مداخله گر غربی)، اوکراین را به زمین تمرین و عملیات آتلانتیکی ها در جهان سیاست تبدیل کرده است…..

روزنامه وطن امروز
 
ضرورت ایجاد نهاد تنظیم‌گر بخشی در حوزه صنعت پتروشیمی
زینب قیصری
در کشور ما به عنوان دومین دارنده ذخایر و سومین تولیدکننده گاز طبیعی جهان،  نصف گاز استخراجی در بخش خانگی، تجاری و صنایع غیرعمده و 20 درصد در صنایع فولاد، سیمان و پتروشیمی مصرف می‌شود و  مطابق ترازنامه هیدروکربوری سال 1399، 8/9 درصد آن به بخش توسعه صنعت پتروشیمی اختصاص یافته است؛ در حالی که  در کشورهای پیشرفته، بیشترین مصرف گاز به صنایع عمده و نیروگاه‌ها تعلق دارد. در چنین شرایطی و در مقطعی که کشور نیازمند درآمدهای ارزی است، صنعت پتروشیمی ایران، به عنوان یکی از  اصلی‌ترین بازیگران اکوسیستم اقتصادی کشور بیش از ۳ ماه متاثر از تغییر سیاست‌های قیمت‌گذاری خوراک شده و نهایتا روز شنبه اعلام شد هیات‌وزیران مصوبه قبلی خود را اصلاح کرده و مقرر شده تا پایان برنامه هفتم نرخ خوراک پتروشیمی‌ها بر اساس فرمول محاسبه شود.
 هم‌اکنون صنعت پتروشیمی ایران، سالانه  از طریق صادرات محصولات خود 26 میلیارد دلار ارز وارد کشور می‌کند. آیا تامین منابع تبصره ۱۴ از طریق افزایش نرخ خوراک و سوخت پتروشیمی‌ها تصمیم درستی بود؟ یکی از وظایف دولت در مقام حکمران استفاده درست از ابزارهای حکمرانانه در همراستا کردن منافع ملی و بنگاهی است و خوراک پتروشیمی‌ها یکی از این ابزارهاست که باید به درستی و در جهت اعتلای صنعت از آن استفاده شود.
امروز صنعت پتروشیمی تحت تاثیر تحریم‌ها با ریسک سرمایه‌گذاری، هزینه بالای تهیه و نگهداری کالا و قطعات مورد نیاز دست و پنجه نرم می‌کند. تعیین نرخ مناسب برای خوراک گاز پتروشیمی‌ها و اطمینان از تامین خوراک پایدار، فاکتور مهمی در حمایت از این صنعت مادر و جذب سرمایه‌گذاران است.
در حال حاضر هزینه خوراک و یوتیلیتی 80‌درصد بهای تمام‌شده محصولات پتروشیمی را به خود اختصاص می‌دهد. تغییر و تحولات زیاد در نرخ‌ خوراک باعث شده هلدینگ‌های صنعت پتروشیمی دید کوتاه‌مدت پیدا کنند و برنامه‌پذیر کردن ۵ ساله 2 فاکتورخوراک و سوخت، راهبردی مناسب برای ترسیم آینده‌ای روشن برای این صنعت خواهد بود. دولت در حالی مصوبه نرخ خوراک و سوخت پتروشیمی‌ها را اصلاح کرد و به مصوبه سال 1394 با سقف قیمت گاز صادراتی بازگرداند که این موضوع چند ماه حاشیه‌های زیادی برای دولت و پتروشیمی‌ها ایجاد کرد. 
بهمن 94 وزیر وقت نفت، فرمول پایه محاسبه قیمت گاز سبک و شیرین تحویلی از شبکه سراسری گاز به عنوان خوراک واحدهای پتروشیمیایی برای بازه زمانی ۱۴۰۵- ۱۳۹۵ را ابلاغ کرد. در این فرمول، سهم معدل وزنی قیمت مصارف داخلی گاز طبیعی، صادراتی و وارداتی ۵۰ درصد، سهم هاب‌های اروپایی ۲۵ درصد و سهم هاب‌های آمریکای شمالی نیز ۲۵ درصد در نظر گرفته شده است. با شدت‌ گرفتن تنش‌های سیاسی بین روسیه و اوکراین از نیمه دوم 1400 و کاهش دسترسی کشورهای اروپایی به گاز روسیه، قیمت گاز در هاب‌های اروپایی به شدت افزایش یافت؛ به‌طوری که قیمت گاز در این هاب‌ها تا ۵ برابر قیمت نفت یعنی 600 دلار به ازای گاز معادل یک بشکه نفت بالا رفت. 
اعمال این افزایش ناگهانی قیمت در فرمول قیمت خوراک پتروشیمی‌ها که یک‌چهارم وزن قیمتی آن را قیمت هاب اروپا تشکیل می‌دهد، باعث گران شدن قیمت خوراک پتروشیمی‌ها در کشور شد. قطعا در آن مقطع اعمال سقف قیمتی ۵۰۰۰ تومان به ازای هر مترمکعب گاز خوراک تصمیم درستی در پاسخ به هیجانات بازار بود و رویکرد اعلام سقف قیمتی برای خوراک در سال 1401 نیز ادامه یافت. در لایحه پیشنهادی دولت برای بودجه سال ۱4۰۲ نرخ ۷۰۰۰ تومان برای هر مترمکعب گاز طبیعی خوراکی و 4000 تومان برای هر مترمکعب سوخت تعیین شد که با احتساب ۱۵ درصد مالیات بر ارزش افزوده برای خوراک و سوخت و ۱۰ درصد عوارض گازرسانی روستایی فقط برای سوخت، حداقل بهای تمام‌شده هر متر مکعب گاز خوراک و سوخت برای واحدهای پتروشیمی به ترتیب به ۸۰۵۰ و ۵۰۰۰ تومان رسید. این قیمت‌ها با احتساب نرخ دلار در بازار مبادله ۳۷۵۰۰ تومان، به ترتیب معادل 21.5 و 13.3 سنت در هر متر مکعب بود که در تمام کشورهای منطقه و رقیب بی‌سابقه است. با واگذاری تعیین قیمت خوراک به دولت در برنامه بودجه، در جلسه هیات وزیران در اردیبهشت ۱۴۰۲، نرخ خوراک گاز پتروشیمی‌ها برای سال ۱۴۰۲ مبلغ ۷۰۰۰ تومان به تصویب رسید. 
 همان‌طور که گفته شد قیمت خوراک و یوتیلیتی 80 درصد هزینه‌های تمام‌شده محصولات پتروشیمی را تشکیل می‌دهد و اساسا ثابت کردن این عدد به عنوان مهم‌ترین متغیر اقتصادی در صنعت پتروشیمی، بدون توجه به قیمت اوره و متانول در بازارهای جهانی، اقتصاد و سودآوری پتروشیمی‌ها را به مخاطره می‌اندازد و عملا امکان تطبیق اقتصاد شرکت‌های پتروشیمی با متغیرها و مؤلفه‌های غیرقابل پیش‌بینی اقتصادی در طول یک دوره یک‌ ساله وجود نخواهد داشت. از آن جا که هرچند به اشتباه، قیمت گاز سوخت همه صنایع کشور به قیمت گاز خوراک پتروشیمی وابسته شده، دامنه این عدم انطباق، اقتصاد همه صنایع کشور را در بر خواهد گرفت. با تثبیت این رویه و غیرقابل پیش‌بینی شدن قیمت خوراک در سال‌های آینده، جذابیت سرمایه‌گذاری در صنعت پتروشیمی بشدت کاهش می‌یابد. 
با پارادیم قیمت ثابت، قیمت گاز طبیعی سوخت ۱۰۰ درصد و قیمت گاز طبیعی خوراک 40 درصد نسبت به سال گذشته افزایش می‌یابد. بیش از ۶۶ مجتمع پتروشیمی از افزایش قیمت سوخت و ۱۵ شرکت پتروشیمی از افزایش قیمت گاز طبیعی خوراک متاثر می‌شوند و قیمت تمام‌شده تمام محصولات پتروشیمی افزایش خواهد یافت. بالا رفتن قیمت محصولات پتروشیمی ایران همزمان با روند کاهشی قیمت گاز طبیعی در بازارهای هنری‌هاب ایالات متحده، آلبرتا کانادا، تی‌تی‌اف هلند و ان‌بی‌پی انگلستان شاهدی بر نادرستی رویکرد قیمت ثابت خوراک است.
استفاده از یک فرمول کارآمد برای تعیین قیمت خوراک گاز طبیعی واحدهای پتروشیمی به جای فرمول فعلی بهترین راهکار است. باید توجه داشت می‌توان با کم کردن درصد وزنی گاز هاب‌های اروپا که تولیدکننده گاز نیست و تجارت گاز در کشورهای این قاره متأثر از هزینه‌های انتقال گاز و مؤلفه‌های سیاسی است، در فرمول مذکور به رویکرد منطقی‌تری دست یافت. 
همچنین پیشنهاد می‌شود قیمت گاز سوخت شرکت‌های پتروشیمی معادل 3۰ درصد قیمت گاز طبیعی خوراک در نظر گرفته شود. از آنجا که نرخ ارز مبنای محاسبه قیمت محصولات پتروشیمی 28500 تومان تعیین شده است، تقاضای کاذب برای فروش داخلی محصولات پتروشیمی و سوداگری این محصولات ایجاد شده و از ظرفیت ارزآوری شرکت‌های پتروشیمی کاسته است. با تغییر این نرخ به میانگین نرخ مرکز مبادله ارز، قیمت محصولات و خوراک‌های پتروشیمی واقعی‌تر خواهد شد و همچنین باعث افزایش منابع تبصره ۱۴ حداقل به میزان ۱۷۰ همت در سال ۱۴۰۲ می‌شود. 
سالانه حدود ۱۵ میلیارد دلار انواع خوراک‌های مایع و گاز اتان با نرخ پایه دلاری به شرکت‌های پتروشیمی تحویل می‌شود و با احتساب نرخ میانگین ارز ۴۰ هزار تومان در سال ۱۴۰۲، حداقل منابع قابل حصول از محل اصلاح نرخ ارز مبنای محاسبه قیمت خوراک‌های پتروشیمی در سال ۱۴۰۲ بالغ بر ۱۷۰ همت خواهد بود. علاوه بر منابعی که با اصلاح نرخ ارز مبنای محاسبه قیمت محصولات و خوراک واحدهای پتروشیمی برای وزارت نفت می‌شود، منابع قابل توجهی نیز از محل اصلاح قیمت ارز در فرآورده‌های ویژه پالایشگاهی و خوراک نفت معادل آن ایجاد خواهد شد. تعیین نرخ ارز ۲۸۵۰۰ تومان برای محاسبه قیمت خوراک شرکت‌های پتروشیمی در پی تعیین همین نرخ برای محاسبه قیمت پایه محصولات پتروشیمی در بورس کالا بوده است که با هدف جلوگیری از افزایش قیمت محصولات پتروشیمی در زنجیره ارزش و صنایع تکمیلی انجام شده اما بررسی‌ها نشان می‌دهد به‌رغم اجرای نرخ تسعیر ارز ۲۸۵۰۰ تومانی در محاسبه قیمت محصولات پتروشیمی در بورس کالا، میانگین موزون قیمت واقعی ارز در معاملات پلیمری در ۱۲ هفته منتهی به ۲ تیر ۱۴۰۲ بین ۳۴ هزار تا ۳۸ هزار تومان بوده و این به آن معناست که اجرای سیاست تعیین قیمت پایه محصولات پتروشیمی با نرخ ارز ۲۸۵۰۰ تومان نه تنها منجر به کاهش قیمت واقعی ارز در بازار محصولات پلیمری نشد بلکه دولت نیز به دلیل اجرای این سیاست، منابع مالی قابل توجهی را از دست داد.
لازم به ذکر است می‌توان اهدای هر گونه تخفیف در نرخ خوراک گاز پتروشیمی‌ها را به توسعه زنجیره پایین‌دستی توسط پتروشیمی‌ها منوط کرد؛ هدف از این تخفیف ممانعت از خام‌فروشی گاز و صادرات محصولات مورد نیاز صنایع پایین‌دستی است. در این مدل، به عنوان مثال می‌توان سقف قیمتی را همان 7 هزار تومان در نظر گرفت اما به شرط تعریف و پیشرفت پروژه‌های توسعه صنایع تکمیلی، خوراک گاز را با سقف 5 هزار تومان دریافت کرد و در صورت عدم ایجاد پروژه‌های توسعه‌ای در یک بازه زمانی حدودا ۲ ساله، مابه‌التفاوت اعمال شود. با این روش تمرکز پتروشیمی‌ها به سمت طرح‌های توسعه‌ای و زیربنایی و فناوری‌های نوین و نوظهور در این صنعت خواهد رفت و از سوی دیگر نیز پتروشیمی‌ها را ملزم به تخصیص سود انباشته در طرح‌های توسعه‌ای خواهد کرد.
کلام آخر اینکه مقررات باید به گونه‌ای در این صنعت تنظیم شود که با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر این حوزه و شرایط بازارهای بین‌المللی نفت، گاز و پتروشیمی، حداکثر امکان پیش‌بینی  مولفه‌های تنظیمی برای فعالان اقتصادی و سرمایه‌گذاران فراهم شود. آنچه این چند ماه در صنعت پتروشیمی تجربه شد، ضرورت ایجاد تنظیم‌گر بخشی بین نهاد حاکمیتی و شرکت‌های خصوصی را آشکارتر کرد. بازار خوراک و سوخت صنایع یکی از مزیت‌های اقتصادی کشور است که توسعه سرمایه‌گذاری در پتروشیمی را نیازمند ایجاد نهاد رگولاتوری با اختیارات لازم و استقلال به منظور جلوگیری از تحمیل انحصارات و تسهیل رقابت در بازار می‌کند. جذب سرمایه‌های داخلی و خارجی از طریق ساز و کار جذاب، تعیین تعرفه‌ها، قیمت‌ها، کیفیت و کمیت، تبیین وظایف تمام ذی‌نفعان، دستورالعمل‌ها و شیوه‌های دسترسی به محصولات و خدمات انحصاری و بدون تبعیض در زنجیره صنعت پتروشیمی بخشی از وظایف تنظیم‌گر است. 
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات