پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم، «بحران» به کلید رمز جریان اصلاحات و اعتدالیون در کشور تبدیل شد. به این معنا که جریان چپ پس از ناکامی در انتخابات مجلس در سال ۹۸ و ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰، دریافت به نوعی پایگاه اجتماعی خود را از دست داده و در همین راستا برای احیای دوباره خویش به بذری نیاز داشت که بتواند دوباره با اتکا به پایگاه مردمی روی پای خود بایستد.
یک موضعگیری نا به جا از سوی نماینده تبریز
در ایام فتنه ۱۴۰۱ که برخی سادهلوحانه در انتظار براندازی نظام بودند، اظهار نظر عدهای از افراد با تجربه در جناح چپ از تریبونهای رسمی، موجب شگفتی بود. در ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ در شرایطی که هنوز جواب قطعی از سوی پزشکی قانونی درباره دلیل فوت مهسا امینی اعلام نشده بود؛ مسعود پزشکیان نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی، در شبکه خبر گفت: «{در مورد مهسا امینی} همه باید بیایند پاسخ بدهند! از نظر علمی نمیشود که کسی همین جوری بیفتد! اینطور نباشد که هرکسی خواست حرف بزند بگویید اینها ضد نظام هستند! میگویید برخورد نامناسب با این خانم نکردهایم؛ خب شفافسازی کنید!»
شاید حالا پس از یک سال و دو ماه این نماینده مجلس فراموش کرده باشد، اما به خاطر داریم در شرایط ملتهب جامعه از یک اتفاق، که بعدها تمام ابعاد آن بهروشنی بر مردم مشخص شد؛ چنین سخنانی چگونه بهمثابه بنزینی روی آتش عمل کرد. اینجا بود که جریان اصلاحات سعی کرد در «بحران» ایجاد شده؛ برای خود بذر احیا بکارد. کمکم این موج را در جامعه فراگیر کردند که این اعتراضات اثر خود را در انتخابات خواهد گذاشت.
القای ناامیدی برای کاهش مشارکت مردم در انتخابات
بحران بعدی که میتوانست جریان اصلاحات را به سرپا ماندن امیدوارم کند، تأثیر افزایش تورم و مشکلات اقتصادی بر مشارکت مردم در انتخابات مجلس دوازدهم بود. یکم خرداد سال جاری حسن رسولی از اعضای پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و از افراد نزدیک به محمدرضا عارف در گفتگویی تأکید کرده بود که «اگر بخواهیم شرایط امروز را بسنجیم، نیازی نیست تحلیل سیاسی و جامعهشناختی انجام دهید، کافی است لیست خرید دیماه پارسال را با لیست خرید امروز مقایسه کنیم. با تورمی که در حوزه مواد غذایی به وجود آمده است، اگر رضایت مردم را شرط لازم مشارکت بدانیم، مشارکت نسبت به ۱۴۰۰ و بهطریقاولی نسبت به سال ۹۸، در حال حاضر پایینتر خواهد بود.» بااینهمه باید گفت در شرایط حساس اجتماعی، غر زدنهای سیاسی نهتنها گرهای از مشکلات باز نمیکند بلکه موجب ناامیدی و دلسردی آحاد مردم میشود ازاینرو بود که سخنانی مشابه آنچه که حسن رسولی به آن اذعان کرده بود از راس جریان اصلاحات به کف خیابان رسید.
استفاده دوباره از تاکتیک «جنگ هراسی»
اما بحران بعدی سیاست خارجی بود. با توجه وضعیت کنونی غزه، بار دیگر موج «جنگ هراسی» توسط چهرههای شاخص جریان چپ بهخصوص اعتدالیون به راه افتاده است. حسن روحانی که پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم، یک سکوت نسبی را پیشه کرده بود؛ در دیدار اعضای شورای مرکزی حزب ندای گفت: «بین جنگ و صلح فاصله خیلی زیادی نیست. الآن ما در شرایط جنگ نیستیم، اما با جنگ هم فاصله زیادی نداریم. ممکن است یک اشتباه، تصمیم نادرست یا یک عمل غیردقیق، شعله جنگ را به سمت ما بکشاند. وقتی آتش جنگ شعلهور شد خاموش کردنش بسیار سخت و گاهی ناممکن است.»
این سخنان رئیسجمهور سابق در حالی بیان شد که ظریف، دیگر دولتمرد حسن روحانی نیز طی روزهای اخیر در اظهارنظری در نشست فلسطین از منظر روابط بینالملل گفته بود: «من هم معتقدم مردم از پرداخت هزینه خسته شدهاند. نیازی هم نیست ما هزینه بپردازیم. ما میتوانیم از حق دفاع کنیم... قرار نیست ما جای مستضعفین بجنگیم».
صلاحیت چه کسانی تائید نشد؟
بیستم آبان بود که نتیجه بررسی صلاحیت داوطلبین انتخابات مجلسی شورای اسلامی اعلام شد و از ۲۴ هزار و ۹۸۲ نفری که نامشان برای شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی به هیاتهای اجرایی داده شده بود، ۱۴ درصد تأیید صلاحیت نشدند، ۱۴ درصد صلاحیتشان احراز نشد و ۳۰ درصد از این تعداد (تأیید صلاحیت نشده و عدم احراز صلاحیت) مدارک کافی ارائه ندادند.
احمد علیرضابیگی نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی، ضمن ابلاغ ردصلاحیت خود گفت: آقای فرماندار با بنده تماس گرفت و از رد صلاحیت من در هیات اجرایی خبر داد. این ردصلاحیت به دلیل حکم محکومیت در پرونده واگذاری شاسی بلندها انجام شده است.
مسعود پزشکیان نماینده چندین دور از مجلس نیز رد صلاحیت شده است که با انتشار نامه وزارت کشور گفت: رد صلاحیتم به استناد بند ۲ ماده ۳۱ که التزام عملی به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است شناخته شد.
جلال محمودزاده، رئیس فراکسیون اهل سنت مجلس یازدهم و نماینده مهاباد هم که رد صلاحیت شده است، طی پیامی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس از ردصلاحیت خود خبر داد و نوشت: هیأت اجرایی شهرستان مهاباد، صلاحیت اینجانب برای انتخابات دوازدهمین دوره مجلس را با استناد به بند ۴ ماده ۳۳ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی” رد نموده است! رئیس فراکسیون اهل سنت مجلس در پیام دیگری نوشت: «ضمن تشکر از ابراز محبت تمامی مردم و موکلان عزیز به استحضارتان میرسانم در موعد مقرر اعتراض به این تصمیم را به مراجع قانونی اعلام مینمایم.»
نوری قزلجه، رئیس فراکسیون مستقلین ولایی مجلس یازدهم با انتشار پیامی از ردصلاحیت خود توسط هیات اجرایی خبر داد. غلامرضا نوری قزلجه، نماینده بستانآباد و رئیس فراکسیون مستقلین ولایی مجلس یازدهم با انتشار پیامی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس از ردصلاحیت خود توسط هیات اجرایی انتخابات خبر داد و نوشت: دلایل و مستندات این رد صلاحیت بهمحض دریافت منتشر میشود.
جلیل رحیمی جهانآبادی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی و نایب رئیس فراکسیون مستقلین توسط هیات اجرایی تربت جام رد صلاحیت شد. در همین راستا، در اولین واکنش به رد صلاحیت خود نوشت: بنده هم مثل شما خبر رد صلاحیتم را در هیات اجرایی تربت جام شنیدم. هر نظام سیاسی حق دارد کارگزاران خود را انتخاب کند. اگر نظام جمهوری اسلامی بنده را لایق خدمت به مردمم نداند فرصت خدمت از من گرفته میشود، اما ناراحت نیستم ۸ سال جوانی و انرژی و استراحت و همه زندگیم را گذاشتم تا خدمت کنم و اگر این همه خدمات را بندگان خدا نبینند، خدا دیده است و همان کافی است.
علی مطهری، نماینده ادوار مجلس از رد صلاحیت خود از سوی هیاتهای اجرایی انتخابات خبر داد.
علی باقری؛ فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو جبهه اصلاحات از دریافت نامه ردصلاحیت خود توسط هیاتهای اجرایی خبر داد و علت ردصلاحیت خود را استناد بند ۳ ماده ۳۳ در مورد عضویت در گروههای غیر قانونی عنوان کرد.
غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی هم از رد صلاحیت خود توسط هیات اجرایی با استناد به بند ۲ ماده ۳۱ خبر داد.
حمید رسایی نیز جزو کسانی است که صلاحیتشان تائید نشده است.
جان کلام
نمونههای دیگری از تلاش جریان اصلاحات برای ناامید کردن مردم از صندوق رای وجود دارد، اما در اینجا به بهرهجویی سیاسی از «بحران» در ۳ محور سیاست داخلی، مشکلات اقتصادی و سیاست خارجی بسنده کردیم. حال سؤال اینجاست چرا در آستانه انتخابات، جریان اصلاحات تکلیف خود با مردم را روشن نمیکند؟ اگر این نظام به گفته آنها، به سمت خالصسازی حرکت کرده چرا برای ادامه حیات خود در سپهر سیاسی کشور اینگونه دستوپا میزنند یا اگر این نظام مستحق براندازی است و به سمت خالصسازی حرکت کرده، چرا از ردصلاحیتها این چنین برآشفته شدهاند؟ آنگونه که پیداست این افراد میتوانند از فرصتی که برای اعتراض در اختیار دارند استفاده و مراحل قانونی را برای احقاق حق طی کنند، اما شواهد گویای این است که اصلاحطلبان و یاران اعتدالیشان در پشت پرده «بحران»، این بار با کلید واژه نظارت استصوابی و رد صلاحیت، به دنبال ایجاد فشار به حاکمیت برای احیای سیاسی خود در قدرت هستند تا شاید بتوانند از این آب گلآلود برای خود و یارانشان ماهیگیری کنند.