گلزار شهدای کرمان شامگاه چهارشنبه و در لحظه شهادت سردار دلها شاهد شکوه دلدادگی زائران و عاشقانی بود که برای تجدید عهد و پیمان با شهید سلیمانی از دور و نزدیک خود را به وعدگاه عاشقی در 1:20 سیزدهم دیماه رسانده بودند.
1:20 به ظاهر زمان است، ولی تاریخ ثابت خواهد کرد که این لحظه، لحظهای متفاوت از جنس عاشورایی است، ساعتی ملکوتی که خون مجاهدان عراقی و ایرانی در هم آمیخت تا اتحاد این دو بلاد شیعی و اسلامی دودمان آمریکاییها را به باد دهد و لحظه نابودی رژیم صهیونیستی را سالها به جلو بیندازد.
1:20 لحظه عروج ملکوتی فرماندهی در لباس سرباز است، مجاهدی که چهل سال انتظار این لحظه را میکشید. 1:20 ساعتی از جنس آسمان است از جنس پرواز و عروج.
1:20 ساعتی است که نشان داد در راه عاشقی خون عزت میآفریند و جاودانگی میبخشد و حقیقت این است که 1:20 چیزی نیست جز "ما رأیت الا جمیلاً ".
این روزها همه از عشق به سرداری میگویند که حالا دیگر در جمع ما نیست، اما راه، هدف و مکتبش ادامه دارد، این روزها همه از فرماندهی میگویند که سردار رشید اسلام بود، اما خود را سرباز ولایت میدانست. این روزها گلزار شهدای کرمان لبریز از جمعیتی است که خود را از دور و نزدیک به این مکان مقدس رساندهاند تا در سومین سالگرد شهادت سید الشهدای جبهه مقاومت تجدید پیمان و عهدی با سردار دلها داشته باشند.