دکتر محمدحسین محترم
۱- به تعبیر رهبر معظم انقلاب «رژیم صهیونیستی از غزه بیرون بیاید شکست خورده، بیرون نیاید هم شکست خورده است» که اکنون تحت فشار افکار عمومی مجبور به خروج است! این یعنی «شکست تاریخی» سال ۲۰۲۴ بعد از پاسخ پشیمانکننده و زنده کردن خاطره شکست فضاحت بار ۲۰۰۵ آریل شارون در خروج از غزه! همچنین این پیشبینی رهبر معظم انقلاب واقعیت امروز میدان نبرد پس از حدود هفت ماه جنایت و وحشیگری و حمایت تمامقد آمریکا از رژیم صهیونیستی است که علیرغم پروپاگاندای رسانهای، برای همه روشن شده است این رژیم نه فقط برای حفاظت از خود دچار بحران است بلکه «در بیرون آمدن از بحران هم دچار بحران است» و آمریکا هم برای حمایت از اسرائیل دچار بحران میباشد! این فقط سخن ما نیست، بلکه خود تحلیلگران سیاسی- امنیتی آمریکا و اسرائیل و مقامات نظامی و رؤسای موساد و سیا به این تحلیل رسیدهاند و آشکارا میگویند «اسرائیل با خطرناکترین بحران تاریخ از زمان تأسیس خود مواجه است» و هشدار میدهند «فروپاشی ما نزدیک است و به ۸۰ سالگی نمیرسیم»! لذا این نشان میدهد که جبهه مقاومت به «هدف تاریخی» خود رسیده و پیروز میدان است و ۷۵ سال مبارزه فلسطینیها بیفایده نبوده و در حال ثمر دادن است. رژیم صهیونیستی در باتلاقی گیر کرده که از ادعای شوم «نیل تا فرات» رسیده است به بحرانِ بیرون آمدن از «بحرانِ یک وجب خاکِ غزه»! و این یعنی نزدیک شدن به ساعت صفر حیاتش! این همان نتیجه عملکرد خود آنهاست که رهبر معظم انقلاب فرمودند «ما گفتیم رژیم صهیونیستی۲۵سال دیگر را نمیبیند، حالا خودشان عجله کردند و زودتر میخواهند بروند»! همان زمان با این نوید رهبری، نظرسنجیهایی که توسط خود صهیونیستها نیز انجام شد و شبکه ۱۲ این رژیم نتایج آن را منتشرکرد، نشان میداد «اکثر شهرکنشینان صهیونیستی باور دارند که اسرائیل ۲۵ در سال آینده وجود نخواهد داشت»! لذا اکنون نابودی رژیم صهیونیستی برای جهان باورپذیرتر و ملموستر و برای آمریکا قابل فهمتر شده که حمایت از اسرائیل هزینه زاتر است!
۲- حالا یکی از دلایل این پیشبینی رهبر معظم انقلاب در خصوص این شکست تاریخی اسرائیل این است که رژیم صهیونیستی با نسلکشی در غزه و حماقت بیشترش در حمله به کنسولگری ایران در دمشق، دست تمام گروههای مقاومت و کشورهای در این جبهه از جمله دست محور مقاومت برای جلو انداختن نابودی این رژیم آپارتایدی را هم بازتر و هم آشکارتر کرد و در نتیجه زمینه تنگتر کردن حلقه محاصره اسرائیل را، چه از غزه خارج شود و چه نشود، و چه تنشها کم و چه تشدید شود، فراهم ساخت. اکنون اسرائیل از جنوب در دریای سرخ و بابالمندب با همت و شهامت یمنیها و از شمال با رشادت حزبالله و از شرق با همکاری کشورهای عراق و سوریه در عملیات وعده صادق در محاصره قرار گرفته و با توقیف کشتی اسرائیلی توسط ایران در خلیجفارس راه زمینی کمکرسانی به این رژیم از طریق امارات- عربستان – اردن هم ناامن شده و به خطر افتاده است ودر آینده شاهد بسته شدن این مسیر هم خواهیم بود. از جمله قرائن این امیدواری اینکه اولا که اردن با همه وابستگیاش به اسرائیل عملا نتوانست جلوی عبور پهپادها و موشکهای ایران از فضای کشورش را بگیرد و در مقابل تظاهرات گسترده مردم این کشور و همچنین انتقادها و فشار افکار عمومی جهان عرب به
غلط کردن افتاد و تلاش کرد اعتبار بر باد رفته خود را اعاده کند، تا جایی که وزیر خارجهاش در اولین اظهارنظر پس از پاسخ ایران، فعال شدن پدافند هوائی این کشور را اقدامی حاکمیتی و ملی اردن و نه در جهت همکاری و دفاع از اسرائیل عنوان و در مصاحبه با سیانان با اذعان به اینکه «تهران تنها زمانی پاسخ داد که کنسولگری آن کشور هدف قرار گرفت»، تاکید کرد «باید با عامل این همه تنش یعنی اسرائیل مقابله کنیم!» البته این مواضع «ایمن الصفدی» را باید ناشی از ترس پادشاه این کشور از موشکهای ایرانی دانست که در مصاحبه با فرید زکریا به آن اذعان کرد و وزیر خارجهاش را به دیدار وزیر خارجه کشورمان در نیویورک فرستاد. البته ظاهرا وزیر خارجه اردن در دیدار حضوری نتوانسته بود نگرانی پادشاه کشورش از موشکهای مقاومت را برطرف کند، لذا مجبور شد در یک تماس تلفنی فوری دیگر هم به وزیر خارجه کشورمان اطمینان دهد که «اردن مصمم است که در تحولات غزه، آسمان این کشور مورد سوءاستفاده اسرائيل قرار نگيرد»! و البته در این دیدار و گفتوگو از امیرعبداللهیان نیز شنید که «۲۰ کشور تلاش کردند تا موشکها و پهپادهای ما به هدف نرسد، اما به اهداف اصابت کردند و این پاسخ محدود و حداقلی بود و پاسخ بعدی قاطع، فوری و حداکثری خواهد بود»! اهمیت عبور پهپادهای ایرانی از فراز خاک اردن در این است که بر اساس موافقتنامه «سایکس پیکو»
اردن در حقیقت جزیره امن انگلیس در منطقه و تحت نظارت
امنیتی - نظامی این کشور است. ثانیا مسیر زمینی امارات - عربستان در تیررس موشکها و پهپادهای یمینها قرار دارد و هنوز جنگ چندساله این دو کشور با یمن هم رسما پایان نیافته است. بخصوص که یمنیها از موشک مافوق صوت خود نیز رونمایی کردند که به گفته رسانههای روسی«اسرائیل تا دماغه امید نیک در تیررس این موشکهای با برد ۲۰۰۰ کیلومتری و سرعت ۱۰هزار کیلومتر در ساعت است». لذا علاوه بر آمریکا، حکام عرب و غیرعربی هم که به افکار عمومی و ملت فلسطین خیانت میکنند از حالا به بعد باید بترسند! بخصوص که رهبر معظم انقلاب هشدار دادند «این دولتهای اسلامی سزای خیانت خود را خواهند دید»! ثالثا اما قبل از پاسخ ایران توئیتی خطاب به رژیم صهیونیستی منتشر شد که نوشته بود «دست و پا نزنید،۸۰ سالگی را نمیبینید، ضلع غربی را باز گذاشتهایم، شرطش آن است که شنا کردن بلد باشید!» حال دریای مدیترانه نیز منتظر فعال شدن پهپادهای مقاومت و تکمیل محاصره اسرائیل از غرب است! بخصوص که در طول جنگ غزه اقتصاد اسرائیل که دریا پایه است، بهگفته رویترز «بیش از بیست درصد کوچکتر و کشاورزی و توریسم و تجارت آن تقریبا تعطیل شده و بدهی ملیاش دو برابر شده است» و به گفته رئیس بانک مرکزی اسرائیل«تلآویو دیگر برای سرمایهگذاران جهان جذاب نیست»! اینجاست که مفهوم تهدیدآمیز پیشبینی
رهبر معظم انقلاب روشن میشود که فرمود «رژیم صهیونیستی از غزه چه خارج شود و چه نشود، شکست خورده است»!
۳- در خصوص لفاظیهای رژیم صهیونیستی که ادعا کرده است پاسخ ایران را میدهیم و تحلیلهای مختلف پیرامون آن که میتواند فیک و یا احتمالات میدان نبرد باشد، باید گفت که اولا از رژیم صهیونیستی با پیشینه آن همه جنایت و وحشیگری و مقید نبودن به هیچ قانون بینالمللی و خط قرمزی، هر اقدامی بر میآید و بعید نیست دست به هر جنایتی بزند! اما این تنها قدرت مقاومت و اقتدار جمهوری اسلامی با گستره موشکی – پهپادیاش است که تا حدودی این رژیم افسارگسیخته را مهار و محصور در سرزمینهای اشغالی کرده است. ثانیا بر اساس اینکه فرض محال، محال نیست، هر اقدام جنایتبار دیگر اسرائیل دو حالت دارد: یا در اوج حماقت و درماندگی مستقیما به خاک ایران تعرض کند که نشان میدهد این رژیم با حمایت مستقیم آمریکا به دنبال تنش بیشتر و جنگ در منطقه است و در چنین شرایطی تکلیف کشور مورد تعرض قرار گرفته نیز روشن است که در نتیجه تکلیف رژیم صهیونیستی برای همیشه روشن خواهد شد. اما اگر به طور غیرمستقیم و در خارج از مرزهای کشور بخواهد دست به جنایتی بزند، این نشان میدهد این رژیم بر سیاست قبلی خود همچنان اصرار دارد که مؤید آن است که اقدام تنبیهی جمهوری اسلامی برای اثربخشی کامل باید قدرتمندانهتر و گستردهتر از گذشته بر اساس هشدار فرمانده کل سپاه باشد و با تهدید موجودیت اسرائیل، و نه مقطعی و نه خود رژیم صهیونیستی بلکه آمریکا را برای همیشه پشیمان کند. ثالثا اسرائیل با گافی که روی ریزپرندهها در اصفهان انجام داد، نشان داد قدرت و جرأت هیچگونه اقدامی ندارد و این افتضاح را برای آن پروپاگاندا کرد تا بگوید پاسخ ایران را دادیم!
۴- تاریخیترین و مهمترین نتیجه و دستاوردِ «راهبرد پشیمانکنندهِ مقاومت» میتواند توقف جنگ و خروج کامل اسرائیل از غزه باشد. امری که قطعنامه ۲۷۲۸ شورای امنیت سازمان ملل و این همه کشور بیخاصیت با آن همه هیاهو و تلاشها نتوانستند آن را محقق کنند!
پس از پاسخ مقتدرانه جمهوری اسلامی اکنون بیش از هر زمان دیگری فشار بر اسرائیل برای پایان جنگ غزه و فشار بر آمریکا برای مهار این سگ هار خود افزایش یافته است. در حالی که هنوز پاسخ نظامی پشیمانکننده داده نشده بود، فقط ایجاد ترس از آن و تحت فشار افکار عمومی، اسرائیل را مجبور به خروج زمینی از
خان یونس و غزه و آمریکا را تحت تأثیر اعتبار کلام و قدرت تهدیدآمیز رهبری مجبور به درخواست صریح و رسمی مهلت از ایران، و قبل از آن به دادن رای ممتنع به قطعنامه آتشبس سازمان ملل پس از آن همه مخالفت با پایان جنگ و وتوی همه قطعنامههای پیشنهادی برای برقراری آتشبس مجبور کرد. اکنون نیز با تغییر قواعد بازی عملا و به طور غیررسمی آتشبس نانوشتهای را رژیم صهیونیستی متحمل شده و آمریکا را هم مجبور به پذیرش شکست و پایان جنگ کرده است.چون جنگ غزه در حقیقت یک جنگ جهانی است و هیئت حاکمه آمریکا رأسا هدایت این جنگ را برعهده دارد. لذا اینکه حماس و یمن با فهم دقیق اعلام کردند «نبرد اصلی ما با آمریکاست»، یعنی آنچه باعث پایان جنگ غزه میشود، هدف قرار گرفتن منافع آمریکا همزمان با هدف قرار دادن اسرائیل است.هدف قرار دادن کشتی تجاری«پروپل فورچون» آمریکا و دو ناوچه آمریکایی و یک کشتی انگلیسی در دریای سرخ به همراه دو کشتی اسرائیلی در دریای عمان و اقیانوس هند به وسیله موشکهای دریایی و پهپادهای هوائی بخشی از این سیاست موازنه وحشت است که آمریکا را مجبور به پایان جنگ غزه میکند! و این نیز یادآور شکست آمریکا در پذیرش خروج اسرائیل از غزه در سال۲۰۰۵ با تصویب هر دو مجلس کنگره است.
۵- نکته مهم اینکه پاسخ ایران پس از آن همه تهدید آمیخته به التماس آمریکا، در نهایت اقتدار اتفاق افتاد و نشان داد که آمریکا با همه تهدیدات و تلاشهای دیپلماتیک خود نه توانست جلوی پاسخ ایران را بگیرد و نه توانست جهان را متقاعد و به اصطلاح اجماعسازی و ادعای جامعه جهانی کند و این یعنی آمریکا علاوهبر شکست سیاست پشتیبانی نظامی از اسرائیل، همزمان سه شکست بزرگ را متحمل شد: شکست تهدیدات توخالی در صحنه نبرد، شکست در صحنه دیپلماتیک و شکست در نبرد رسانهای! پاسخ پشیمانکننده آنقدر سریع و اثرگذار بود که قدرت محاسباتی رسانههای آنها را هم به هم ریخت و اذعان کردند «آمریکا و اسرائیل جنگ غزه را باختند و راهبردی نه برای خروج از جنگ دارند و نه برای آینده»! رسانههای عبری هم عزادار این شدند که «اسرائیل تمام مشروعیت خود را از دست داد»! نکته طنز و جالب ماجرا اینجاست که نخستوزیر رژیم صهیونیستی هنوز ادعا میکند «یک قدم تا پیروزی فاصله داریم»!، ادعایی که یادآور رجزخوانیهای محمدسعید الصحاف وزیر اطلاعرسانی صدام است که با اعتماد به نفس کاذب تا لحظات آخر به طور مبالغهآمیزی از پایداری ارتش صدام در برابر حملات به عراق خبر میداد و تبدیل به ضربالمثل «زبان صدام» شد!
فرماندهی معظم کل قوا در دیدار روز گذشته فرماندهان نظامی با تحسین عملیات قدرتمند و شکوهمندانه وعده صادق فرمودند: «به لطف خداوند نیروهای مسلح چهره خوبی از تواناییها و اقتدار خود و همچنین یک چهره ستودنی از ملت ایران به نمایش گذاشتند و ظهور قدرت اراده ملت ایران در عرصه بینالمللی را به اثبات رساندند.»
بررسی ابعاد و ویژگیهای عملیات وعده صادق بیانگر آن است که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ذیل هدایتهای فرماندهی معظم کل قوا حضرت امام خامنهای توانستهاند در سالهای اخیر باقدرتسازی با اتکا به ظرفیتهای ملی، اراده خود را بر دشمنان نظام تحمیل کرده و جلوهای روشن از توانمندیهای خود را در قالب یک عملیات هوشمندانه و چندبعدی به اثبات برسانند. به اذعان کارشناسان نظامی جهان این عملیات بزرگترین عملیات مشترک و ترکیبی موشکی، پهپادی و جنگ الکترونیک در جهان است که تاکنون انجامشده است
نگاهی به اجمالی به ابعاد این عملیات نشاندهنده این ارزیابی است که دشمنان نظام و رسانههای وابسته به آنها در روزهای اخیر بارها بر آن تأکید کردهاند:
۱- عملیات وعده صادق یک عملیات ترکیبی هماهنگ با بهرهگیری از ظرفیتهای پهپادی، موشکی و جنگ الکترونیک از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. رسانههای عبری حمله ایران را متمرکزترین و هماهنگترین عملیات قلمداد کردهاند. ۲- طراحی گامبهگام عملیات باهدف مشغولسازی و تخلیه ظرفیتهای پدافندی دشمن و متحدانش و واردکردن ضربه نهایی به دو پادگان اصلی نظامی رژیم صهیونیستی، نشاندهنده دقت در طراحی و اجرای عملیات بود. ۳- تمرکز عملیات وعده صادق بر مراکز نظامی دشمن به جای حمله به کنسولگریها یا مراکز اقتصادی و سیاسی، بهرغم آمادگی و اطلاع دشمن از انجام عملیات نشاندهنده اراده و عزم نظام جمهوری اسلامی در اعمال اقتدار و توان خود بر جبهه متحد دشمن و رعایت ارزشهای اخلاقی و انسانی بود. ۴- اتکای ایران اسلامی به سلاحهای تولیدی خود از جلوههای بارز این عملیات بود. تمام تجهیزات بهکارگیری شده در این عملیات همه ساخت صنعتگران و تلاشگران ما در مجموعههای صنعتی و دانشبنیان داخلی بود که در جای خود محکی درزمینه سنجش قابلیتهای و توانمندیهای تجهیزات نظامی ایران است. ۵- برخلاف دشمن صهیونیستی که ادامه حیاتش وابسته و متکی به حمایت و پشتیبانی قدرتهای غربی و بهویژه امریکاست و همانگونه که یکی از کارشناسان آنها اذعان کرده است که اسرائیل بدون امریکا نمیتواند ۱۰ دقیقه دوام بیاورد ایران در این عملیات نشان داد که بهرغم تهدیدهای صریح و غیرصریح قدرتهای بیگانه برای جلوگیری از اجرای این عملیات، صرفاً به اراده و ظرفیت خود متکی است. ۶- عملیات وعده صادق در شرایطی صورت گرفت که علاوه بر رژیم صهیونیستی، ظرفیتهای نظامی چهار قدرت هستهای جهان و پایگاههای راداری و عملیاتی آنها با حمایتهای پنهان و آشکار بیش از ۲۳ کشور در طی ۱۲ روز قبل از عملیات، برای خنثیسازی آن پایکار آمده بود. ۷- رژیم صهیونیستی و متحدانش در شب عملیات با توجه به آگاهی از قبل بیش از ۱۵۰ هواپیما را به پرواز درآورده و در مدت هشت ساعت به مقابله با پهپادها و موشکهای کروز و بالستیک ایران پرداختند. عملیاتی که آلون بن دیوید تحلیلگر نظامی روزنامه معاریو در مورد آن میگوید: ایران، روز قیامت را به ما نشان داد. او نوشت: در حین حمله ایران لحظات سختی را تجربه کردیم. ترس تمام وجود سربازانی را که در پایگاههای هدف قرارگرفته شده بود فراگرفته بود. هزاران سرباز در مکانهای امن قرار گرفتند و دائماً سؤال میکردند که آیا طبقات امن از آسیب موشکهای ایران در امان خواهند بود یا نه؟ عکس آسمان و آن چیزی که روی مانیتورهای مراقبت هوایی در روز شنبه ظاهر شد شبیه به هیچچیزی که قبلاً آن را در فلسطین اشغالی یا جایی دیگری در دنیادیده بودیم نبود. صدها پهپاد ایرانی و موشکهای کروز و بالستیک به سمت ما میآمدند. در ارتفاع پایین این عکس روز قیامت است این چیزی است که یکی از افسران ارتش به من اطلاع داد. ۸- اذعان صهیونیستها به هزینه کرد بالغ بیش از ۲/۱ میلیارد دلار که با هزینه کرد سایر متحدان به بالای ۲ میلیارد دلار میرسد نشاندهنده این است که آنها با مقابله با این عملیات بیشترین هزینه را در یک بازه زمانی هشت ساعته متحمل شده و البته ناکام ماندند. ۹- دروغپردازی صهیونیستها در مورد تلفات وارده و کشتههای نظامیان از دیگر ابعاد این عملیات است، درحالیکه در روزهای آغازین ادعا کردند که بیش از ۹۹ درصد از موشکها و پهپادهای ایران را خنثی کرده و تنها یک دختربچه زخمی شده است، بهمرور عقبنشینی کرده و وادار به اعتراف به بخشی از واقعیات شده و در روزهای اخیر مدعی میشوند که فقط توانستهاند ۸۴ درصد از این موشکها و پهپادهای ایرانی را خنثی کرده و به کشته شدن ۵۳ نظامی و دهها زخمی از نظامیان صهیونیست در این دو مرکز اعتراف کردهاند. ۱۰- عملیات وعده صادق باعث تقویت روحیه و ثبات قدم نیروهای مقاومت و دوستان انقلاب اسلامی شد عملیاتی که بهطورقطع باعث تغییر نظام محاسباتی دشمن در مورد ایران خواهد شد. ۱۱- عملیات وعده صادق یک رزمایش واقعی و آثار قطعی آن تغییر ریل مسیر تاریخ و رخنمایی از قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است و نشاندهنده میزان آسیبپذیری دشمنان نظام اسلامی بهرغم تمهید همه مقدمات برای خنثیسازی عملیات بود. ۱۲- این عملیات فرصتی برای راستی آزمایی توانمندیهای نظامی ایران بهعنوان بزرگترین قدرت پهپادی و موشکی متعارف در جهان است، اما این به معنی پایان کار نیست، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دیروز فرماندهان نظامی با قدردانی از تلاشها و فعالیتهای سپاه، ارتش و نیروی انتظامی، نیروهای مسلح را به استمرار تلاش و حرکت برای مواجهه با دشمنیهای دشمنان با تکیهبر نوآوری و ابتکار توصیه و خاطرنشان کردند: یکلحظه هم نباید متوقف شد زیرا توقف به معنای عقبگرد است، بنابراین باید نوآوری در تسلیحات و شیوهها و همچنین شناخت روشهای دشمن همواره در دستور کار باشد.
محمد مهدی مظاهری
آرمان امروز : در هفتههای گذشته شاهد تغییر مرکز ثقل تحولات و بحرانها از جنگ غزه در شرق مدیترانه به سمت منطقه غرب آسیا بودیم، تحولاتی که دورنمایی از توسعه میدان جنگ و گسترده تر شدن سطح درگیریها را به تصویر کشید.
نقطه آغاز این شرایط بحرانی، حمله رژیم اسرائیل به ساختمان سفارت جمهوری اسلامی ایران در سوریه بود که نه تنها سبب شهادت سیزده تن از مستشاران نظامی ایران و شهروندان سوری شد، بلکه تخریب کامل ساختمان بخش کنسولی را نیز به دنبال داشت.
در پی این اقدام که نقض فاحش حقوق بین الملل بود، جمهوری اسلامی ایران در ابتدا منتظر واکنش جامعه جهانی و نهادهای بین المللی از جمله شورای امنیت سازمان ملل شد تا در صورت امکان، پاسخی حقوقی به این تجاوز آشکار بدهد؛ اما بعد از اینکه مشخص گردید دولت های غربی استاندادهای دوگانه خویش را به شورای امنیت نیز تسری داده اند و قصدی برای مواجهه با عمل خطای رژیم اسرائیل ندارند؛ ایران وارد فاز عکس العمل فردی به تعدی این رژیم شد و حمله موشکی و پهپادی ۱۴ آوریل را کلید زد. رژیم اسرائیل هر چند تلاش کرد برای پاسخ به این حمله ایران، ائتلافی جهانی شکل دهد و با یاوه سرایی در رابطه با تهدیدات هسته ای احتمالی از سوی کشورمان، نگرانی آمریکا و کشورهای غربی را تحریک کرده و آنها را با خود همراه کند، اما در این مسیر موفق نبود و به ناچار حمله ای تکروانه، بدون تلفات و ناچیز به داخل کشور و البته برخی مواضع جبهه مقاومت در منطقه انجام داد. هر چند مقامات کشورمان پیش از این حمله اعلام کرده بودند در صورت عملیات تلافی جویانه رژیم اسرائیل به خاک ایران، سریع و سخت به آن پاسخ خواهند داد؛ اما حمله اسرائیل به حدی کم اثر بود که به نظر نمی رسد جمهوری اسلامی ایران قصد پاسخگویی به آن را داشته باشد.
با این وجود رسیدن اوضاع منطقه به این شرایط و قرار گرفتن در لبه مرز جنگ منطقه ای حاوی برخی درس ها و نکاتی است که باید به آن توجه نمود. در درجه نخست به نظر میرسد در عصر حاضر، طرح آمریکا و کشورهای اروپایی تضعیف سازمان ملل و مکانیسمهای حقوقی و در عوض، تقویت جایگاه قدرت و نفوذ در عرصه بین المللی است؛ به این ترتیب که این کشورها همچون دوران جنگ سرد با زنده کردن رقابت های قطبی و بلوکی و اتخاذ رویکردهای غیر عقلانی و غیر حقوقی، مانع عملکرد دقیق و صحیح شورای امنیت در انجام رسالت اصلی خود یعنی حفظ صلح و امنیت جهانی میشوند و پس از آن میکوشند مشکلاتی که از اتخاذ چنین رویکردی حاصل میشود را از طریق رایزنیهای دو جانبه و چند جانبه و توافقات پشت درهای بسته حل و فصل کنند.
مسعود پیرهادی
2. از روزی که اسرائیل ددمنش خط و نشان برای وطن کشید، شاهد یک اتحاد و همدلی مثالزدنی بین مردم بودیم که مغتنم و ارزشمند قلمداد شده و گواه نجابت و اصالت ایرانی است. گوهری که در جهان ناهموار کنونی اندکی از ملتها از آن بهرهمندند و ما ایرانیان والاترین آن در جهان را داریم. این مودت نباید با اقدامات وحدتشکن متزلزل شود و از خزانه ملت حذف شود. حفظ آن برای همه ما و حکمرانان یک وظیفه ملی است. هرچند جنگ و دشمنیها تلخ و پرشرر است اما نمیتوان یاد نکرد از خاطرههای ملی چون زمان جنگ ایران و عراق که مردم از فقیر و غنی برای هم ایثار میکردند و در پشت جبهه و خط مقدم شاهد ایثار کوچک و بزرگ بودیم و این نوعدوستی و مهرورزی ایرانی در آن ایام مثنوی مطولی است که شرف و کرامت و آزادگی ایرانی را تداعی میکند و برای آن باید هزاران هزار داستان و فیلمنامه نوشت.
3. حال ما با جهانی مواجهیم که ستمگران را مؤاخذه نمیکند و مظلومان را به جای ظالمان مؤاخذه میکند! در این فضا تصویرها از زدن کاروان غذا و دارو تا بیمارستان و کودکان به خون کشیده همه اسناد روشن است و حرفی برای گفتن نمانده است. مردمان جهان دیدند اسرائیل با مردم غزه چه کرد و دولتهای غربی چگونه با این رژیم کودککش با 33 هزار شهید طی این چند ماه مواجه شدند و بهخاطر پول و لابیهای صهیونیستی، حقیقت مضحکه سیاست نابکاران شد و حقوق بشر و کرامت انسانی و حقوق سرزمینی و حق بر صلح قربان
ی منفعتسالاری غربیها و آمریکاییها شد. جهان دید چگونه حق عضویت فلسطین در سازمان ملل وتو شد و آمریکا کجای تاریخ کنار هیبت شیطانی اسرائیل تمامقد ایستاد. جهان این ظلمها را دید و باید توجه کرد که ایران در دهههای اخیر سمت درست تاریخ کنار مظلوم ایستاد و اصالت ایرانی خود را نشان داد.
4. ما در برابر دشمن خارجی و در مقابل ظالم یکدله هستیم و حس وطنپرستی و عشق به میهن در وجود هر ایرانی شرافتمند و اصیل، شعله و شراره میکشد. در کوران بحران دولت هم باید بیشتر به عناصر مقوم و مؤید وحدت ملی توجه کند. زندانیکردن شماری از فعالان مدنی خصوصا زندانیان سیاسی در روزهای اخیر وحدتشکن تلقی میشود. انتقال یک استاد محترم جامعهشناسی به زندان غیر اقامتگاه وی یا اجرای حکم شماری از فعالان علمی و فرهنگی و منتقدان صادق و دلسوز وطن سزاوار نبود و این اقدامات نمیتواند وحدتساز تصور شود. طرح نور که راجع به سختگیری درمورد حجاب اجباری است نیز در بدترین زمان ممکن انجام شد و باعث تقابل و همبستگیسوزی است. وقتی اجماع نسلهای قدیم و جدید راجع به سبک پوشش و هنجار مقبول جامعه متفاوت است، باید به جای روشهای انتظامی و تقابلی حرکتهای اقناعی و مودتساز در دستور کار باشد و این روشها قطعا نه حل مسئله که خود مسئلهپرداز است.
5. ما به مودت و همدلی همه مردمان ایران زمین نیاز داریم. بهقول هگل، ایرانیان نخستین ملت تاریخی و دارای اولین حکمرانی متمرکز امپراتوری تاریخی بوده و در نقطه تلاقی فرهنگها و سنن ریشهدار جهان قرار داشتهاند. ما با یک گنجینه بینظیر و پشتوانه تاریخی باید از تهدیدها فرصت خلق کنیم. حفظ سرمایههای اجتماعی، احترام به حق انتخاب و اثربخشی حق تعیین سرنوشت شهروندی و تمرکز بر صیانت از کرامت انسانی و حفظ حقوق بشر و احترام به دموکراسی و توجه به رفع فقر و حقوق رفاهی و توسعهگرایی و خلق ارزش اقتصادی و خدمات حکمرانی در ارتقای حقوق رفاهی اولویتهای محیطزیستی یک بایسته است. ایران باید سرآمد جهان و منطقه از نظر محیط زیست و رفاه و توسعه و عدالت باشد و به جای فرار مغزها در صدر جذب خردها و تخصصها باشد. توجه به قاعده اولویت در فقه و حقوق و سیاست مدن و حکمت عملی ایرانی و اسلامی یک فریضه دینی و ملی است. حاکمان باید قاعده اولویت را در حل مسائل ملی جدی بگیرند. توجه کنیم که مولانای بزرگ به ما ایرانیان آموخته است که: جان من و جان تو هر دو یکی است؛ گشته یکی جان پنهان در دو تن؛ جان من و تو چو یکی آفتاب؛ روشن از او گشته هزار انجمن؛ وقت حضور تو دو تا گشت جان؛ رسته شد از تفرقه خویشتن. قدر هموطنانمان را بیشتر بدانیم و رنجهایشان را کم کنیم که در مدرسه فردوسی بزرگ آموختهایم: بکوشید تا رنجها کم کنید/ دل غمگنان شاد و بیغم کنید/ که گیتی فراوان نماند به کس/ بیآزاری و داد جویید و بس/ نخوانند بر ما کسی آفرین/ چو ویران بود بود ایرانزمین/ همه سر به سر دست نیکی برید/ جهان و وطن را به بد مسپرید.
امید که مشق مودت و وحدت و همدلی کنیم