صبح صادق >>  جبهه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۳  ، 
کد خبر : ۳۶۳۵۲۱

فرمانده پیش‎قدم!

 «مرتضی محمدی» شوهر خواهر و از دوستان نزدیک «شهید محمدرضا پوراسماعیلی» بود که تعریف می‌کرد: 
«اوایل جنگ که بنی صدر رئیس جمهور بود، نیروها از همه نظر در مضیقه بودند. حتی امکاناتی که بتوانیم خاکریز بزنیم، نداشتیم. در عملیات بدر قرار شد کانالی حفر کنیم. محمدرضا فرمانده بود؛ امّا من از این جهت که با هم نسبت داشتیم و صمیمی بودیم، به او ‌گفتم: «محمدرضا بی کاری!» و بعد کلنگی دستش دادم که او هم مشغول زمین کندن شود. از اتفاق سردار کاظمی هم همان وقت از آنجا می‌گذشت. اسماعیلی همین که سردار رد شد، کلنگ را زمین انداخت. سردار حاج احمد کاظمی مدتی بعد  در جلسه فرماندهان این موضوع را مطرح کرده بود که از اسماعیلی یاد بگیرید، خودش در کار کردن پیش‎قدم می‌شود و نیروهایش هم به دنبالش. این موضوع تا مدت‌ها  بهانه شوخی ما بود.»
شهید محمدرضا اسماعیلی در هشتمین روز از ماه خرداد در نجف آباد به دنیا آمد. او فعالیت‌های انقلابی خود را پیش از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز کرده بود. وی با آغاز تحرک گروهک‌های ضد انقلاب به کردستان رفت و با شروع جنگ، در جمع نیروهای چهار صد نفری اعزامی از نجف‌آباد به فرماندهی سردار شهید حسینعلی (سروان) صفری عازم جبهۀ ذوالفقاریۀ آبادان شد. قبل از عملیات الی‌بیت‌المقدس(آزاد‌سازی خرمشهر) به جبهۀ جنوب اعزام شد و در این عملیات كه فرمانده دسته نیروی پیاده بود، از ناحیۀ پا مجروح شد. در عملیات محرّم جانشین توپخانه شد و تا قبل از عملیات والفجر1، با همین عنوان خدمت کرد و بعد مسئولیت توپخانه را بر عهده گرفت.
در عملیات‌های والفجر1، 2، 4، خیبر، بدر و قادر، فرمانده توپخانۀ لشكر8 زرهی نجف‌اشرف شد. شوخ‌طبعی، اخلاص، شجاعت، پایبند نبودن به دنیا و زرق و برق آن، مقیّد به حفظ بیت‌المال، سختکوشی و پیگیری امور مربوط به آماده‌سازی سلاح و تجهیزات و نیرو برای حضور به موقع و مؤثر در عملیات، از ویژگی‌های بارز اسماعیلی بود.
در عملیات والفجر4 تعدادی قبضه‌های 107 م‌م به لشکر نجف واگذار شد که مأمور راه‌اندازی آنها شد و در همان عملیات استفاده کرد. او پس از عملیات والفجر8 به لشكر25 كربلا رفت و به‌ دلیل استعدادش مسئول توپخانۀ آن لشكر شد. علاوه بر اینکه فردی منظم و مقیّد به رعایت اصول نظامی‌گری بود، زمانی که برای بررسی وضعیت خط و سرکشی به دیده‌بان‌ها و رفع نیاز آتش نیروهای پیاده به خط مقدم می‌رفت، اگر حس می‌کرد که نیاز است یک تیر یا یک آر‌پی‌جی به سمت مواضع دشمن شلیک شود، دریغ نمی‌کرد. او سرانجام در عملیات كربلای1 (فتح مهران) بر اثر اصابت ترکش به سرش جام شهادت را سر کشید و به دیدار معبود خود رفت.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات