هر ساله که در مقایسه با سالهای قبل جمعیت بیشتری راهی اربعین میشود، رسانههای بیگانه بیشتر عصبانی میشوند؛ از این رو سعی میکنند با شبههافکنی در زمینههای گوناگون مانع حضور مردم در اربعین شوند یا از حضور آنها در سالهای بعد جلوگیری کنند. امسال هم با شبهههای گوناگون میخواستند از چهره انسانی اربعین، که در حمایت از مظلومان غزه شکل گرفته بود، خرده بگیرند؛ مسئلهای که برای تمام مردم دنیا از آفتاب روشنتر است و هر کسی که ذرهای وجدان داشته باشد، به آن پی میبرد؛ از این رو و با توجه به اهمیت رسانه و پاسخگویی به برخی از شبهات با «حجتالاسلام و المسلمین احمد مبلغی» عضو مجلس خبرگان رهبری و استاد حوزه علمیه گفتگو کردیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
جایگاه رسانهای اربعین را چطور ارزیابی میکنید؟
امروزه، بسیاری از مسائل در درون رسانه معنا مییابد. مسئله رسانه به قدری مهم شده است که تحول و تطور تاریخ به نوعی به مسئله آن گره خورده است؛ روز به روز هم شاهد گستردگی ظرفیت رسانه در بسیاری از عرصهها هستیم؛ به گونهای که هضم و جذب واقعیتهای بیرونی منوط به رسانه شده است. اهمیت موضوع رسانه در هیمنه روایات ما هم لحاظ شده است؛ به گونهای که اگر چند صد سال قبل به رسانه و تأثیرگذاری آن بر عالم به عنوان یک معجزه نگاه میکردند، اما امروز ما میدانیم که امام زمان (عج) زمانی ظهور پیدا میکنند که رسانه در اوج تأثیرگذاری و حضوریابی به صورت مویرگی جامعه است. اربعین بعد رسانهای قوی دارد؛ چرا که همه مؤلفههایی را که رسانه میتواند در اوج تأثیرگذاری خود قرار بگیرد، دارد. اولاً فرا ملیتی است؛ آن چیزی که از یک ملت فراتر رفت و چندین ملیت را فرا گرفت، این ظرفیت را برای رسانهای شدن دارد. جالب است که اربعین فقط کشورهای همسایه را درگیر نکرده و ندا و صدا و نفوذ آن بسیاری از کشورها را در برگرفته است. مؤلفه دوم اربعین این است که فرانسلی و تاریخساز است. بنابراین، اربعین تنها مسئلهای تاریخی نیست که ما بخواهیم سالگرد آن را بگیریم؛ بلکه پیامهای آن در مقاومت و ایستادگی و مبارزه با ظلم برای نسل امروز و آیندگان است. امروزه، پیامهای اربعین به صورت مستقیم و بدون نیاز به مبدلهایی که فقط عالمان به آن دسترسی دارند، برای همه مردم آشکار است و مردم به راحتی میتوانند آن را به مصادیق خود تطبیق بدهند. یکی از این مصادیق مسئله غزه است که اربعین شفافتر از هر حرکت دیگری حاوی نگاه به این جنایتهاست و دعوت کننده به محکوم کردن این جنایتکاران است. بنابراین، این عنصر تطبیقپذیری در دل این حرکت فرانسلی اربعین نهفته است. مؤلفه سوم اخلاقی بودن اربعین است؛ اساساً خاستگاه و زادگاه اربعین یک امر اخلاقی است؛ از همین رو اربعین توانسته است بسیاری از مؤلفههای اخلاقی را از خود بروز و ظهور بدهد؛ مجموعههایی که در کنار یکدیگر قرار میگیرند و در یک هدف مشخص با همدیگر صحبت میکنند، خدمت میکنند، احترام یکدیگر را حفظ میکنند. همه کسانی که در پیادهروی اربعین شرکت میکنند، این مسائل را میبینند و حس میکنند و بازگو میکنند. در این ایام مرزها دیگر برداشته شده است، ملیتها عامل جدایی و مرزبندی نیستند، میزبان ومیهمان در یک صف ایستادهاند و کرامت و ایثار به اوج خود رسیده است. هر پدیده اجتماعی که حول محور یک مسئله باشد، آن مجموعه و حرکت یقینا به سرانجام و موفقیت میرسد. اهمیت رهبری هم در این نگاه خلاصه میشود. در ماجرای اربعین هم این موضوع وجود دارد همه مردم حول محور امام حسین (ع) گرد آمدهاند و همین مسئله رمز پویایی و ماندگاری و گسترش و قدرتنمایی اربعین است.
آیا مسئله غزه و مسئله شیعه و سنی در اربعین جایگاهی دارد؟
در اربعین یک شعار است که داده میشود و آن امام حسین (ع) و خط و ربط پیدا کردن به امام حسین (ع) است. همین موضوع سبب میشود هر مسئلهای غیر از آن شکل بگیرد، اربعین به صورت دینامیکی آن را حذف میکند و تنها مشترکات باقی میماند؛ مباحث غیرمرتبط و غیرمشترک با آن به صورت خودکار حذف میشود. یکی از مشترکات اربعین مسئله غزه است؛ چون مسئله جهان اسلام است؛ از همین رو هر آنچه مربوط به جهان اسلام است، در اربعین راه دارد و بالعکس مسائل خصوصی کشورها راهی در اربعین ندارد. از همین رو میتوان گفت اربعین موجب اتحاد ملتهای مسلمان است؛ چرا که فارغ از مرزها و مشکلات کشورهاست و در یک نگاهی کلی فقط دغدغه جهان اسلام را دارد. همانطور که امام حسین (ع) بنابر دغدغهای که برای اسلام داشت، به میدان مبارزه پا گذاشت و در برابر ظلم ایستاد. بنابراین، میتوان گفت، اربعین حسینی (ع) تنها به تشیع اختصاص ندارد و همه امت مسلمان چه سنی و چه شیعه را در برمیگیرد.
تکلیف ما در اربعین چیست؟
عمدتاً ماهیت و طبیعت اربعین یک فعل ایجابی و اثباتی است تا سلبی و دفعی؛ چرا که اساساً خود اربعین تمام مسائل سلبی و دفعی را کنار میزند و به نقش آفرینی ما در این مورد نیازی نیست؛ سازکارهای اربعین مسائلی را که مخالف با خودش باشد، پس میزند؛ مسائل مخالف با اربعین همچون کفی هستند که ماندگار نیستند و زودگذرند. بنابراین، کسانی که درصدد مبارزه با تفکرات امام حسینی (ع) هستند، ماندگاری ندارند. تعاملاتی که ایران در این سالها با کشور عراق داشته، بر همین مبنا بوده و از ایجاد تفرقه و بحث و جدل با دیگران کنارهگیری کرده است؛ همین موضوع سبب شده است تا ایران اندیشههای درست و اسلامی خود را در بین زائران دیکته کند. ما نمیخواهیم بگوییم که در این سالها حاشیههایی نداشتهایم؛ چرا حاشیههایی هم بوده؛ اما به دلیل اینکه به توصیههای رهبر معظم انقلاب گوش کردهایم و فقط به مسائل ایجابی و اثباتی توجه کردهایم، توانستهایم در اربعین به خوبی با کشور عراق و مردم کشورهای دیگر ارتباط برقرار کنیم.
چرا زائران امسال با چفیه در پیادهروی اربعین شرکت کردند؟
چفیه نماد مقاومت شده است و اصلاً متعلق به مذهب و دین خاصی نیست. برخیها میخواهند با اختصاص دادن این نماد مقاومت به اهل تسنن تفرقه ایجاد کنند. در ضمن اگر برخی میخواهند با نگاه سنی و شیعه به قضیه کربلا نگاه کنند، باید به یاد بیاورند که برخی از افرادی که به یاران امام حسین (ع) پیوستند از اهل تسنن بودند، مانند زهیربن قین؛ هر چند که بعد از پیوستن به امام حسین (ع) شیعه شدند، اما مسئله ما این نیست. مسئله این است که آنچه در آن دوران سبب شد تا مردم به لشکریان یزید بپیوندند، لزوماً به سبب سنی بودن نبود؛ بلکه بیشتر به سبب فریب و ترس و تطمیع بود. همین موضوع هم سبب شد تا برخی از محبان امام حسین (ع) در لشکر یزید حضور پیدا کنند. گفتمان امام حسین (ع) در روز عاشورا هم به این موضوع اشاره دارد؛ به گونهای که در خطبههای آن روز امام حسین (ع) بحث شیعه و سنی بودن مطرح نیست؛ بلکه مبارزه با ظلم و استکبار است. اساساً جبههبندی امام حسین (ع) از همان ابتدا مقابله با ظلم است؛ چرا که میتوانست به کشور یمن که غالب آن را شیعیان تشکیل داده بود، بروند؛ اما گفتند من برای اصلاح امت میروم؛ امت هم که فقط شیعه نبود، بلکه شیعه و سنی را در برمیگرفت؛ بنابراین مایی که در اربعین حضور پیدا میکنیم، باید این نوع نگاه را داشته باشیم و به مسئله اربعین به صورت فرامذهبی نگاه کنیم.
نگاه جمهوری اسلامی به مسئله اربعین به چه صورت است؟ برخی رسانههای معاند و غربی در پی این هستند که بگویند ایران از مسئله اربعین برداشت سیاسی میکند.
در این مورد دو نوع نگاه میتوان داشت؛ یکی اینکه جمهوری اسلامی به سبب حضور قدرتمندانه در اربعین ذهنها را معطوف به خودش کرده است و نگاه دوم این است که بگوییم جمهوری اسلامی میخواهد آن را برای منافع خودش مصادره کند. جوابی که باید به این نگاه داد، این است که اساساً جمهوری اسلامی اربعین را فراتر از سیاستهای مقطعی یا وضعیت ملتهای خاص میبیند. نگاهی که جمهوری اسلامی به اربعین دارد، یک نگاه جهانی، فراملی و فرانسلی است که این نوع نگاه از دل سیاستهای اسلامی بر میخیزد؛ از این رو نگاه جمهوری اسلامی به مسئله اربعین یک نگاه ثانوی نیست و حقیقتاً خود اربعین را به عنوان یک مکتب فکری منسجم میبیند که از متن آن مبارزه با ظلم و ستم و ظالم بیرون میآید.