«قلب رقه» از معدود آثار استراتژیک سینمای ایران است که فتنه تکفیریها، جنایات داعش و حضور مستشاران ایرانی در سوریه را به تصویر میکشد. این فیلم اولین بار در «چهلودومین جشنواره فیلم فجر» به نمایش درآمد و در ۹ بخش نامزد شد. قلب رقه توانست سیمرغ بهترین فیلم مقاومت و همچنین سیمرغ بهترین صدابرداری را دریافت کند. ساخته «خیرالله تقیانیپور» این روزها روی پرده سینماهای کشور رفته و با استقبال خوبی همراه شده است؛ به همین مناسبت با «سعید پروینی»، تهیه کننده آن گفتگو کردیم.
معمولاً تهیه کنندگان کمتر به تولید آثاری در حوزه استراتژیک و با موضوعات بینالمللی تمایل دارند، چه شد که شما سراغ ساخت چنین فیلمی رفتید؟
بله، قبول دارم که ساخت فیلم در این حوزه با سختیهای بسیاری همراه است؛ اما واقعیت این است که در همه کشورهای دارای صنعت سینما، آثار استراتژیک با هدف تصویر کشیدن قهرمانان ملی و نظامی ساخته میشود. با توجه به خلأیی که در این حوزه وجود داشت و همچنین قصهای که قابلیت بالایی برای تبدیل شدن به یک فیلم خوب استراتژیک را داشت، علاقهمند شدم که قلب رقه ساخته شود.
ساخت قلب رقه از کجا شروع شد و چه کسی سفارش تولید این اثر را داد؟
خلاف تصورات، «قلب رقه» فیلم سفارشی نیست. ماجرا از آنجا شروع شد که «خیرالله تقیانیپور» (کارگردان) طرحی را نوشته بود که به نظرم رسید ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به یک فیلم خوب اکشن و استراتژیک را دارد. در واقع، قلب رقه حاصل دغدغه و علاقه شخصی و مشترک من و تقیانیپور بود. قبل از من آقای «مهدی فرجی» برای تهیهکنندگی پای کار آمد؛ اما به دلیل مشغلههایی که داشت، از این پروژه کنار رفت و بنده با پروژه همراه شدم. کار پیشتولید آن از آبان ۱۴۰۱ شروع شد و ما اواخر آن سال مجوز حضور در سوریه را کسب کردیم. چون ابتدا حمایتی از ما نشد، کار به سختی پیش رفت؛ اما در ادامه «بنیاد فارابی» از فیلم حمایت کرد.
سفر به سوریه چطور بود؟ برخورد سوریها با یک گروه تولید فیلم از ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
برخورد و حمایت از ما در سوریه خیلی بهتر از ایران بود! یعنی هر گونه امکانات و تجهیزات لازم را برای ما فراهم میکردند. برای نمونه، وقتی نیازی داشتیم، ارتش سوریه در مقایسه با نهادهای داخل کشورمان خیلی سریعتر آن نیاز را تأمین میکردند.
چرا قلب رقه را به «شهید سیدرضی موسوی» تقدیم کردید؟ آیا شخصیت محوری فیلم، برداشتی از این شهید است؟
خیر، قهرمان فیلم قلب رقه که نقش آن را «شهرام حقیقتدوست» ایفا میکند، ارتباطی به این شهید عزیز ندارد. قصه این فیلم ترکیبی از ماجراهای واقعی بود؛ یعنی موضوع اصلی فیلم که نفوذ نیروهای ایرانی به داعش بود، اتفاق افتاده بود و ما سعی کردیم براساس این حوادث که گویای قدرت اطلاعات و نظامی ایران است، قصه فیلم را به تصویر بکشیم. البته ماجراهای عاطفی و عاشقانه فیلم، حاصل تخیل کارگردان است. اما دلیل اینکه چرا فیلم را به شهید رضی تقدیم کردم، این است که این شهید در تولید فیلم قلب رقه خیلی به ما کمک کرد و از روز اول تا پایان همراه ما بود.
ماجرای تهدید شدن گروه تولید فیلم قلب رقه از طرف داعش چه بود؟
روزهای اول حضور و فعالیت ما در سوریه خبردار شدیم که کانال رسانهای داعش، عکسی از گروه ما منتشر کرده و اعلام کرده بود در «حمیدیه حمص» گروهی از ایران در حال تولید فیلم ضد داعشی هستند. در واقع، با این کار قصد تهدید و ترساندن ما را داشتند. موضوع را به ارتش سوریه و مستشاران ایرانی حاضر در سوریه اطلاع دادیم و آنها تا پایان تصویربرداری و حضورمان در این کشور، امنیت ما را تأمین کردند.
استقبال مردم از فیلم چطور است؟
پرفروشترین فیلم غیر کمدی در این فصل است.
چرا با وجود نیاز جامعه و استقبال مخاطبان، ساخت آثاری، چون قلب رقه بسیار کمرنگ است؟
متأسفانه، سینمای فعلی ما به شدت سیاستزده شده است؛ البته به مدد تولید سریالهای امنیتی تلویزیون، وضعیت رو به بهبود است و توجه به موضوعات استراتژیک در سینما شکل جدیتری پیدا کرده و عوامل سینما نیز با اشتیاق بیشتری در این حوزه ورود میکنند.
در پایان اگر سخنی باقی است، بفرمایید!
این حوزه مانند کارهای رئال و فیلمهای مرسوم اجتماعی نیست که پروداکشن جمع و جور داشته باشند؛ هزینه تولید این آثار بسیار بالاست، اما مهم این است که دستگاهها و نهادهایی که قصد سرمایهگذاری در این حوزه را دارند، با منطق و درایت این کار را صورت دهند. همچنین در اکران عمومی باید توجه بیشتری به چنین فیلمهایی صورت بگیرد؛ چرا فیلمهای طنز باید در یک روز هشت سانس نمایش داشته باشند، اما فیلمهای جدی تنها با دو سانس روی پرده بروند؟