مهدی سعیدی
ناامنیهای ایجاد شده به دست دشمنان ملت ایران در ماههای اولیه شکلگیری انقلاب اسلامی موجب شد بسیج همگانی برای دفاع از انقلاب اسلامی به اولویت اول کشور در آن ایام بدل گردد. در این میان ماجرای تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان پیرو خط امام و آشکار شدن تبدیل این سفارتخانه به پایگاهی برای جاسوسی و توطئهافکنی علیه ملت ایران، انقلاب اسلامی را در شرایط ویژه «رویارویی مستقیم با امریکا» قرار داد. تهدید امریکاییها برای حمله نظامی به ایران به قصد آزادی جاسوسان، دغدغهای بود که ضرورت وجود نیروی منسجم، آموزش دیده، نظامی، انقلابی و مردمی برای دفاع همهجانبه از انقلاب اسلامی را بیش از گذشته فراهم آورد. در چنین شرایطی بسیج مستضعفین به فرمان حضرت امام خمینی (ره) در ۵ آذر ۱۳۵۸ تشکیل شد. حضرت امام در همان ایام در دیدار با جمعی از پاسداران درباره ضرورت دفاع از کشور فرمودند: «مملکت اسلامى باید همهاش نظامى باشد. تعلیمات نظامى داشته باشد... یک مملکت بعد از یک چند سالى بشود یک کشورى با ۲۰ میلیون جوان که دارد ۲۰ میلیون تفنگدار داشته باشد. ۲۰ میلیون ارتش داشته باشد؛ و این یک همچه مملکتى آسیب بردار نیست.»
از آن روز تاکنون بسیج در عرصههای مختلفی حضور موفقیت آمیز داشته است که بیشک هیچ مجموعه دیگری نمیتواند جایگزین آن گردد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با فرماندهان گردانهای عاشورای بسیج سراسر کشور این دوران باشکوه حضور بسیج در صحنه دفاع از انقلاب را چنین توصیف میکنند:
«این بسیج اگر نبود، این نیروی عظیم حزب الله اگر نبود، در مقابل دشمنان گوناگون هم در این چندسال شکست میخوردیم و آسیبپذیر بودیم. کارخانه ما را میخواستند به تعطیلی بکشانند؛ نیروی حزباللهی از داخل کارخانه میزد به سینهشان. مزرعه ما را در اوایل انقلاب میخواستند آتش بزنند؛ نیروی حزباللهی از همان وسط بیابانها و روستاها و مزارع، میزد توی دهانشان. خیابانها را میخواستند به اغتشاش بکشند؛ نیروی حزباللهی میآمد سینه سپر میکرد و در مقابلشان میایستاد.»
پایان هشت سال دفاع مقدس، پایان کار بسیج نبود. بسیج آماده میشد خود را برای فصلی نو در مسیر تحقق تمدن بزرگ اسلامی مهیا سازد. در این میان برخی زمزمههایی به گوش میرسید که با پایان یافتن شرایط جنگی کشور، و فرا رسیدن دوران صلح و آرامش، زمان آن فرا رسیده است که برخی نهادهای انقلابی از جمله مجموعه بسیج، پایان کار خود را اعلام نمایند. در این بین ایدئولوگ و مفسر بزرگ انقلاب اسلامی چنین ابراز میدارند که «من در جواب آن سؤال آغازین که جایگاه بسیج در کشور ما بعد از دوران جنگ کجاست؟ میگویم که بسیج باید با همان روحیه و شور و قدرت دوران جنگ باقی بماند و جوانان آموزش ببینند و سازماندهی شوند و آمادگی و حضور پیدا کنند.» اولین حضور بسیج پس از پایان دفاع میتوان در عرصه سازندگی مشاهده کرد، آنجا که خرابیهای تجاوز بیگانه باید مرتفع میشد و کشور در مسیر توسعه و آبادانی قرار میگرفت.
فصل دیگر بسیج تلاش در عرصه جهاد علمی بود، بالاخص پس از آنکه حکیم انقلاب جوانان مؤمن انقلابی را دعوت به جهاد علمی و تلاش برای راه اندازی جنبش نرم افزاری را در صدر اولویتها قرار داد. جوانان بسیجی حوزه و دانشگاه پیشگام شدند و در عرصه تولید علم بومی و استقلال علمی به دستاوردهای ارزشمندی رسیدند که مؤسسه رویان و دستاوردهای هستهای تنها گوشهای از این مجاهدتها بود. عرصه فرهنگ، عرصهای نبود که بشود بسیج را در آن میدان وارد نکرد. بالاخص آنگاه که تهاجم فرهنگی دشمن، سبک زندگی جامعه اسلامی را نشانه رفته بود و خالی گذاشتن این عرصه، خالی کردن مهمترین سنگر هویتی انقلاب اسلامی بود. در این میدان نیز بسیار هنرمندان و صاحب نظران انقلابی که با فرهنگ بسیجی عجین شده بودند به میدان آمدند و قلم بر دست گرفتند و ابزار هنر، پیشه کردند تا شبیخون فرهنگی دشمن بیخاکریز نباشد!
فصل دیگری از کار بسیج را باید در تأمین سلامت جامعه جستوجو نمود. از اجرایی نمودن طرح واکسیناسیون عمومی گرفته تا ورود به جنگ تمام عیار با بیماری فراگیر کرونا که جان بسیجیان فراوانی را نیز گرفت و نام آنان را مزین به شهدای مدافع سلامت کرد. بسیج همواره در کنار مردم بوده و برای حدمت به آنان زیسته است، بالاخص آنگاه که نیاز بیشتری به حضور بسیج است. آنجا که کشور دچار بلایای طبیعی همچون سیل و زلزله شده و خانه و زندگی مردم به ویرانی کشیده شده است. در این معرکههای سخت نیز اولین کس که به کمک مردم رسیده بسیج و بسیحیان بودهاند.
فصل دیگری از حضور تفکر بسیجی را میتوان در عرصه جهاد و مقاومت دید. آنجا که بسیجیان سیدعلی برای دفاع از حرم قدم به آنسوی مرزها نهادند تا اجازه ندهند دست دشمنان این سرزمین حتی به مرزهای ایران اسلامی برسد. آخرین میدان نبرد را میتوان در عرصه جنگ شناختی و جهاد تبیین تعریف نمود، آنجا که دشمن به ابزار تحریف متمسک شده تا نسل جوان امروز را نسبت به ارزشهای انقلاب اسلامی و دستاوردهای جمهوری اسلامی بیاعتنا سازد. در این میدان که به طور خاص در بستر فضای مجازی دنبال میشود، باز هم این بسیج و بسیجیان هستند که میداندار شده و قدم در مسیر تبیین و روشنگری نهادهاند تا اجازه ندهند قلبها و عقلهای نسل جوان به دست دشمن تسخیر شود.
بسیجیان مردانی برای تمام فصولاند و پایان ناپذیر و تا بسیج زنده است، انقلاب اسلامی حیات خواهد داشت، به تعبیر حضرت روح الله مادامی که نوای دلنشین تفکر بسیجی در این سرزمین طنین انداز شود، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید والا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند.
تکرار اتهامات واهی علیه ایران
دکتر احمد مومنیراد
موضوع هستهای جمهوری اسلامی ایران از یک موضوع فنی و حقوقی توسط قدرتهای بزرگ به موضوعی سیاسی بدل شده است. اگر نگاه دقیقی به حقوق بینالملل هستهای بیندازیم در اسناد مرتبط به همه کشورهای عضو، اجازه دستیابی به انرژی هستهای صلحآمیز داده شده است.
درواقع اساسنامه آژانس بینالمللی انرژی هستهای و پروتکل الحاقی نیز بر این مسأله تاکید دارند. افزون بر این انپیتی نیز به این موضوع اذعان دارد که همه کشورهای عضو اساسنامه سازمان بینالمللی انرژی هستهای حق برخورداری ازانرژی هستهای را دارند. به اینترتیب، این حق متضمن این است که کشورها میتوانند در این حوزه بررسی، مطالعه و تحقیقات انجام دهند و برای دستیابی به این انرژی تلاش کنند وپس ازاینکه به انرژی هستهای صلحآمیز دست پیدا کردند، از آن بهره ببرند، زیرا این انرژی کاربردهای بسیار مشخصی داردکه درجای خود قابل تبیین و تدوین است. البته نکته حقوقی دیگری نیز در این میان وجود دارد و آن این که براساس همه اسنادی که در جملات پیشین به آن اشاره شد، کشورهای دارای انرژی هستهای موظف هستند که این انرژی را در اختیار کشورهای دیگر قراردهند. به عبارت دیگر، نه تنها ازمنظر اسناد بینالمللی برای کشورها ممنوعیتی برای دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای وجود ندارد بلکه کشورهای دارای این انرژی باید با اهدافی مانند رفاه بشر و بهبود وضعیت انسانها این انرژی را در اختیار کشورهای دیگر نیز بگذارند. این درحالی است که متأسفانه ما شاهد هستیم که کشورهای برخوردار از انرژی هستهای، باشگاهی برای خود تشکیل دادهاند و اجازه ورود دیگر کشورها را به این باشگاه نمیدهند. علاوه بر این، آنها نه فقط به وظیفه خود برای قراردادن انرژی در اختیار کشورهای دیگر عمل نمیکنند، بلکه با طرح اتهامات واهی تلاش دارند تا کشورهای دیگر از این مزیت برخوردار نشوند. ایران بهعنوان عضو آژانس براساس مقررات، قوانین و موازین حقوق بینالملل عمل کرده و از ابتدای فعالیتش در این حوزه تاکنون بههیچوجه از آنچه که در حقوق بینالملل هستهای آمده تخطی نکرده است. این واقعیت فقط از سوی ما مطرح نمیشود، زیرا مسئولان سازمان بینالمللی انرژی هستهای نیز بارها و بارها از طریق بازرسیهایشان بر این مهم تاکید کردهاند. به عبارت دیگر، بازرسی و راستیآزماییهای انرژی هستهای این مسأله را اثبات کرده است. اما متأسفانه کشورهایی در این آژانس از جمله آمریکا و کسانی که دنبالهرو این کشور هستند، با طرح بهانههای واهی و اتهامات غیر حقوقی، غیر فنی و غیر کارشناسی میخواهند ایران را متهم کنند که درصدد دستیابی به سلاح هستهای است. این درحالی است که ما قبلا در نامهای به آژانس اعلام کرده بودیم اگر آژانس بخواهد از مسیر حقوقی، فنی و کارشناسی خارج شود و سلطه سیاست را بر اقداماتش بپذیرد ما نیز از انپیتی خارج خواهیم شد. بهبیان دیگر، ایران بهعنوان عضو سازمان بینالمللی انرژی هستهای دارای حق دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای است، این حق عام، ذاتی و قطعی است و هیچ قدرتی امکان اینکه آن را از ایران سلب کند، ندارد. سازمان بینالمللی انرژی هستهای بارها و بارها صلحآمیزبودن فعالیتهای هستهای ایران را مطابق سند عدم اشاعه دانسته و بر آن تاکید کرده است. حق غنیسازی و سایر فعالیتها برای ایران محفوظ است؛ در صورتی که آژانس کماکان به فرآیند غیرحقوقی و سیاسی خود ادامه دهد، ممکن است که ایران در راهبرد هستهای خود تغییر ایجاد کند. در این بین نباید فراموش کرد که آقای گروسی در سفر اخیرش به کشورمان قول داده بود که کشورهای عضو شورای حکام را متقاعد کند که از ارائه پیشنویس قطعنامه صرفنظر کنند، اما متأسفانه این قول عملی نشد و شورای حکام قطعنامهای علیه ما صادر کرد. طبیعتا ما نیز همانطور که گفته شده بود، اقداماتی را در راستای مقابله با این قطعنامه انجام خواهیم داد. درواقع تلاش خواهیم کرد تا بتوانیم بهرهوری خود را از انرژی داشته باشیم و حقوق خود را استیفا کنیم. به اینترتیب، ما اجازه نخواهیم داد که حق برخورداری از انرژی هستهای که در اسناد بینالمللی بهصورت شفاف و روشن اعلام شده از ما دریغ شود. جمهوری اسلامی ایران در اینخصوص قاطع است و در نهایت این آژانس است که باید رویکرد خود را تغییر دهد و باطرح ابهامات غیرمشخص مانع ازبرخورداری ما ازاین حق مسلم نشود. البته ماچنین اجازهای را به آنها نخواهیم داد، زیرا جمهوری اسلامی ایران به لحاظ قدرت دفاعی به یک بازدارندگی رسیده و اجازه نمیدهد هیچ کشور و نهادی مانع دستیابی ما به حقوق مسلممان در عرصه دفاعی و برخورداری از انرژی صلحآمیز هستهای شود.
امین جمشید زاده
اگر آن طور که سر آیزاک نیوتن روزگاری گفته بود که نبوغ به معنای صبر است. روزی در ژانویه که به طرز غیر منتظرهای باران شدیدی میبارید، کارگردان وعوامل تهیه کننده فیلم اوپنهایمر، تازه ترین کار کارگردان صاحب سبک و برجسته سینمای جهان- کریستوفر نولان- در سالن صداگذاری استودیوی برادران وارنر در برنبک کالیفرنیا، حجم عظیمی از نبوغ را به چشم خودشان دیدند. در آن جا ترکیب صدای اوپنهایمر، جدیدترین فیلم کریستوفر نولان در حال انجام بود؛ فیلمی که داستان نابغهای رنج کشیده را روایت میکند که تاثیر دوران سازی بر تاریخ گذاشت. اوپنهایمر، داستان جی. رابرت اوپنهایمر، فیزیکدان آمریکایی را روایت میکند که او را -پدر بمب اتم- قلمداد میکنند و به قول کریستوفر نولان کارگردان برجسته و شهیر سینمای هالیوود« مهمترین انسانی است که تا به حال زیسته است.» دانشمندی نابغه که نظارت بر ساخت ویرانگرترین سلاح مرگبار جهان را بر عهده داشت ولی در ادامه سعی کرد علیه اشاعه سلاح هستهای، لابی کند و طولی نکشید که مجبور شد در جلسه استماع حضور یابد و ارتباطات او با حزب کمونیست به شدت زیر ذره بین رفت. اوپنهایمر، داستان مردی را روایت میکند که روند تاریخ را تغییر داد، حتی اگر زندگی بر تجربههای او بیشتر در قالب سلاحی که باعث ساخت آن شد، به چشم بیاید تا جزئیاتی که در زندگی و دوران او وجود داشت. کریستوفر نولان گفته است« من همیشه به پروتاگونیستهای جالب توجه، علاقه مند بودم، از میان تمامی شخصیتهایی که تا به حال به آنها پرداختهام، اوپنهایمر، با فاصله؛ مبهمترین و متناقضترین است، با توجه به اینکه سه فیلم بتمن ساختهام، این ادعای بزرگی است.» در واقع ماهیت داستان اوپنهایمر، که ریشه در زندگی واقعی دارد، به نولان اجازه داد تا دغدغههای ذهنیاش درباره این شخصیت را به سمت بینهایت سوق بدهد.
کریستوفر نولان در ادامه میگوید « هیچ پاسخ سادهای درباره هیچ یک از جنبههای داستان وجود ندارد؛ به نوعی او در نقطه نهایی آن نوع پروتاگونیستی قرار دارد و طی سالها به آنها علاقه مند بودهام.» اوپنهایمر، با وجود اینکه تناقض بینهایتی در مرکز کار او قرار داشت، از نظر شخصیتی مردی چند لایه بود؛ نابغه ای دانشمند که توانایی او جهان را تغییر داد ولی در عین حال مردی اهل زیبایی شناسی و عاشق شعر بود. شاید از نظر اجتماعی گوشهگیر به حساب بیاید؛ اما در عین حال زنان را جذب خود میکرد. باهوش بود اما در انجام بعضی از کارها، تازه کار به نظر میرسید. با وجود اینکه استعدادهای علمی فراوانی داشت، عمیقاً به معنویات توجه نشان میداد، زبان سانسکریت تمرین میکرد و از کتاب مقدس هندوها،« بهگود گیتا» الهام می گرفت. وقتی که سلاح در طی آزمایش ترینیتی منفجر شد، میگویند او جملهای از متن این کتاب را به زبان آورده است « اکنون من به خود مرگ بدل شدهام؛ به ویرانگر دنیاها.» برای نخستین بار از زمان آغاز جنگ فرسایشی اوکراین و روسیه؛ کاخ سفید به کی یف رسماً اجازه داد تا از سامانه موشکی تاکتیکی ارتش آمریکا موسوم به -اتک امز-(ATACMS) برای حمله به عمق خاک روسیه استفاده کند؛ این تصمیم بایدن رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا یک تغییر موازنه در جنگ فرسایشی روسیه و اوکراین به نظر کارشناسان و کنشگران سپهر سیاست دنیا قلمداد میشود. این تصمیم در شرایطی اتخاذ شده است که تنها دو ماه تا زمان پایان ریاست جمهوری بایدن باقی مانده است. به گفته مقامهای آمریکایی، این تغییر پس از آن رخ داد که روسیه تصمیم گرفت از نیروهای نظامی کره شمالی در جنگ با اوکراین استفاده کند.
ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین مستقیماً صدور مجوز استفاده از موشکهای آمریکایی برای حمله به عمق خاک روسیه را تأیید نکرده،اما در اولین واکنش به انتشار گزارشهای رسانهای پیرامون این موضوع گفته است که به باور او تعداد موشکهایی که برای حمله به روسیه به کار گرفته میشوند از برداشته شدن محدودیتها امنیت بیشتری دارند.« چنین چیزهایی به طور رسمی اعلام نمیشوند؛ رسانههای زیادی درباره این موضوع که ما اجازه انجام اقدامات لازم را پیدا کردهایم صحبت میکنند، اما واقعیت این است که انفجارها به خودی خود یا با حرف اتفاق نمیافتند و این موشکها هستند که در میدان جنگ سخن میگویند و واقعیت را تعیین میکنند.» کاهش محدودیتهای اوکراین برای استفاده از تسلیحات آمریکایی در خاک روسیه از ماه مه سال جاری میلادی شروع شد. در آن زمان روسیه حمله بزرگی را برای تصرف شهر خارکیف آغاز کرد و در واکنش به این مسئله؛ بایدن به کی یف، اجازه داد تا از سامانههای توپخانهای هیمارس (HlMARS) که از سال ۲۰۲۲ میلادی تحویل اوکراین شده، استفاده کند و برخی مواضع روسها در داخل خاک روسیه و در نزدیکی مناطق مرزی را هدف قرار دهد.
در پنجاهوچهارمین همایش اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران (اسکودا) که دو روز گذشته در اراک برگزار شد، چند تصمیم اتخاذ شده است که واجد جنبههای مهم و تأثیرگذاری در نهاد دفاع و استقلال کانونهای وکلای دادگستری هستند. در مهمترین مصوبه این همایش درباره پیشنهاد اصلاح آییننامه اجرائی لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری «اصل بررسی صلاحیت کاندیداهای هیئترئیسه اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران از طرف دادگاه عالی انتظامی قضات مورد تصویب واقع شد» و «ارائه پیشنهاد اصلاح آییننامه اجرائی لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری با لحاظ گزارش هیئت مذاکرهکننده با قوه قضائیه به رئیس قوه قضائیه تصویب شد». برای آگاهی از اهمیت این مصوبه به تاریخچه تشکیل این نهاد اشارهای گذرا میکنم. پس از تصویب لایحه استقلال کانون وکلای دادگستری در سال ۱۳۳۱ در استانهایی که حداقل ۶۰ نفر وکیل دادگستری به حرفه وکالت اشتغال داشتهاند، امکان تأسیس کانون وکلا مهیا شد. تاکنون ۲۹ کانون وکلا در سراسر کشور ایجاد شده است و تنها استان سیستانوبلوچستان است که کانون وکلای مستقل نداشته و همچنان زیرمجموعه کانون مرکز باقی مانده است. در ۸ آذر ماه ۱۳۸۲ اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران (اسکودا) از طرف ۱۱ کانون استانی ازجمله کانون مرکز و با اهتمام وکلایی مانند مرحوم بهمن کشاورز تأسیس شد. اسکودا نهادی غیرانتفاعی، با شخصیت حقوقی مستقل است که برای مدت نامحدود تأسیس شده و درحالحاضر ۲۹ کانون وکلای دادگستری به نمایندگی از ۳۱ استان ایران در آن عضویت دارند. در ماده ۳ اساسنامه این نهاد اهداف، اختیارات و وظایف اسکودا تعیین شده است.
این اهداف عبارتاند از:
الف – تلاش برای حفظ و حراست از استقلال نهاد وکالت.
ب –ایجاد هماهنگی و رویه واحد در اجرای وظایف کانونهای وکلای دادگستری.
پ- تدوین، تنقیح و پیشنهاد اصلاح و تغییر قوانین وکالت و دیگر قوانین با توجه به شرایط و مقتضیات زمان و ارائه آن به مراجع ذیصلاح.
ت – ایجاد هماهنگی بین کانونهای عضو در ارتباط با قوای سهگانه.
ث – ارتقای سطح دانش حقوقی وکلای دادگستری و کارآموزان وکالت و کوشش در همگامساختن جامعه وکالت با دستاوردهای علمی و حقوقی روز.
ج – کوشش در راستای ایجاد و بهبود ساختار اداری و اجرائی و آموزشی و مدیریتی یکسان در کانونها با بهکارگیری استانداردهای لازم.
چ – انتشار نشریه و ایجاد پایگاه اطلاعرسانی.
ح – حمایت از حقوق صنفی و فردی وکلای دادگستری و کارآموزان وکالت.
خ – برقراری ارتباط با سازمانهای بینالمللی وکلا و کانونهای وکلای دادگستری دیگر کشورها و مجامع حقوقی بینالمللی.
د – کوشش برای تحقق و تأمین حقوق دفاعی شناختهشده اشخاص.
ذ – برگزاری آزمون ورودی کارآموزی وکالت با تفویض نمایندگی از سوی کانونها.
اولین و مهمترین هدف این نهاد «تلاش برای حفظ و حراست از استقلال نهاد وکالت» است. این امر با مصوبه اصلاح ماده ۱۵۸ آییننامه در تضاد آشکار است. این در حالی است که برای تنظیم روابط بین کانونهای وکلای دادگستری و حاکمیت، مقررات متعددی وضع شده است؛ قانون وکالت، قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت، لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری و آییننامه لایحه استقلال کانون وکلای دادگستری از این جمله هستند. در هیچیک از مقررات فوق از اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری نامی به میان نیامده است. تأیید صلاحیت اعضای هیئتمدیره کانونهای وکلا در تبصره یک ماده ۴ قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت مصوب ۱۳۷۶ پیشبینی شده است.
اما در ماده ۱۵۸ آییننامه لایحه استقلال کانون وکلای دادگستری مصوب ١۴٠٠، حکم جدیدی پیشبینی شده است؛ «در همه مواردی که مطابق قوانین یا مقررات این آییننامه، برای تصدی هریک از سمتهای مربوط به ارکان کانون و نهادهای وابسته به آن یا سمتهای مربوط به مجامع، کمیسیونها، کمیتهها و هیئتهای مربوط یا وابسته به کانون، داشتن شرایط قانونی عضویت در هیئتمدیره کانون مقرر شده باشد، افرادی که به موجب تصمیم دادگاه عالی برای عضویت در هیئتمدیره کانون رد صلاحیت شده باشند، تا پایان آن دوره از تصدی سمتهای یادشده ممنوع هستند. تصدی هریک از سمتهای مذکور در این ماده توسط افراد رد صلاحیت شده بعد از دوره مزبور، منوط به تأیید صلاحیت آنان در دادگاه عالی است». در مصوبه مجمع عمومی با پذیرش اصل نظارت دادگاه عالی انتظامی قضات بر صلاحیت هیئترئیسه اسکودا، بنا بر اصلاح این ماده و گنجاندن اعضای هیئترئیسه اسکودا در سمتهای موضوع ماده فوق است. این نظارت با توجه به موارد ذیل خلاف اصول و مبانی حقوق و نافی حق دفاع است؛
۱- اسکودا نهادی خصوصی و غیرانتفاعی است: اسکودا مؤسسهای است کاملا خصوصی و غیرانتفاعی، که نظارت استصوابی بر صلاحیت مدیران آن شبیه دخالت دولت در تعیین مدیران شرکتهای خصوصی غیرضروری و بلکه مغایر با قانون است. قوه قضائیه نیز اسکودا را مؤسسهای خصوصی میداند:
الف-معاونت قوه قضائیه در نامه مورخه ۱۴۰۳/۵/۲۵ خطاب به سازمان سنجش اعلام کرد اسکودا مؤسسهای است که با قرارداد خصوصی و مستقل بین کانونها ایجاد شده و در قانون پیشبینی نشده است. ب- شعبه پنجم دادگاه عالی انتظامی قضات در رسیدگی به درخواست مورخ ۱۴۰۲/۱۱/۲ معاونت حقوقی قوه قضائیه با موضوع «احراز یا عدم احراز صلاحیت افراد داوطلبی که برای شرکت در یازدهمین انتخابات هیئترئیسه و بازرسان اسکودا ثبتنام کردند، طی دادنامه شماره ۱۴۰۲۰۶۳۹۰۰۰۰۹۳۳۹۱۰ مورخ ۱۴۰۲/۱۱/۱۶ اعلام کرد اسکودا ازجمله ارکان کانون وکلای دادگستری یا نهاد وابسته به آن به شمار نمیرود. مسئله صلاحیت در حقوق عمومی موکول به تصریح قانونگذار است و اساسنامه یک مؤسسه خصوصی نمیتواند برای دادگاه انتظامی قضات در جهت دخالت یا نظارت ایجاد صلاحیت یا تکلیف کند. بهاینترتیب اصلاح ماده ۱۵۸ آییننامه لایحه قانونی استقلال کانون وکلا درباره اسکودا ضرورتی نخواهد داشت. اتحادیه مولود تصمیم کانونهای وکلا با هدف هماهنگی در امور داخلی ازجمله برگزاری آزمون ورودی و اختبار به صورت هماهنگ و متحد است.
۲- شرایط اخذ پروانه وکالت همانند نمایندگی مجلس است: هر وکیل و همه مدیران نهاد وکالت باید دارای پروانه وکالت باشند. در ماده ۲ قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت قید شده که متقاضی وکالت علاوه بر دارابودن دانشنامه لیسانس یا بالاتر حقوق یا فقه و مبانی حقوق اسلامی یا معادل آن از دروس حوزوی و دانشگاهی باید شرایط زیر را داشته باشد: الف - اعتقاد و التزام عملی به احکام و مبانی دین مقدس اسلام. ب - اعتقاد و تعهد به نظام جمهوری اسلامی ایران، ولایت فقیه، قانون اساسی. ج - نداشتن پیشینه محکومیت مؤثر کیفری. د - نداشتن سابقه عضویت و فعالیت در گروههای الحادی و فرق ضاله و معاند با اسلام و گروههایی که مرامنامه آنها مبتنی بر نفی ادیان الهیاست. ه- وابستگینداشتن به رژیم منحوس پهلوی و تحکیم پایههای رژیم طاغوت. و - نداشتن عضویت و هواداری از گروهکهای غیرقانونی و معاند با جمهوری اسلامی ایران. ز - نداشتن اعتیاد به مواد مخدر و استعمال مشروبات الکلی. برای احراز شرایط فوق از پزشکی قانونی، وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه، قوه قضائیه، گاهی حفاظت اطلاعات قوه قضائیه و ارزشیابی قضات استعلام انجام میشود. با این اوصاف یک شخص برای اخذ پروانه وکالت باید شرایطی مثل یک نماینده مجلس را داشته باشد. پس به طریق اولی مدیریت بر یک نهاد غیرانتفاعی خصوصی مانع قانونی ندارد.
۳- سلب حقوق مدنی: یکی از حقوق مدنی پیشبینیشده در قوانین و معاهدات بینالمللی حق آزادی انتخابشدن است. در ماده ۲۵ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی ( International Covenant on Civil and Political Rights) چنین آمده است که همه انسانها حق دارند در اداره امور جامعه بالمباشره یا بهواسطه شرکت کنند و ازاینرو حق ایشان بهعنوان انتخابکننده و انتخابشونده محفوظ و مؤکد شده است. این معاهده به تصویب مجلس ایران رسیده و بهعنوان یک قانون لازمالاتباع است. همچنین مستنبط از اصل ۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، انجمنهای سیاسی و صنفی در فعالیتهای خود مشروط بر رعایت منطوق این اصل آزاد هستند. پس حقوقدانان عضو مجمع عمومی اسکودا با وصف اطلاع از این قانون آن را نقض کردهاند.
۴- مصوبهای علیه اسقلال نهاد وکالت: پرواضح است که مصوبه مجمع عمومی خلاف اصل استقلال نهاد وکالت و خارج از حدود صلاحیت مدیران کانونها و هیئت عمومی اسکوداست. به موجب بند الف ماده ۳ اساسنامه اسکودا «اولین وظیفه اسکودا تلاش برای حفظ و حراست از استقلال نهاد وکالت است». تصمیمی که علیه استقلال کانون وکلا باشد، خلاف مقتضای ذات این وظیفه است که در اساسنامه اسکودا به آن تصریح شده است.
فرا کانونی را ایفا کند اما این خروج موضوعی نمیتواند موجب تغییر ماهیت آن بهعنوان یک نهاد قراردادی باشد.
کوتاه سخن آنکه مدیران نهاد وکالت از سوی مجمع عمومی یعنی همه وکلای دارای پروانه به نمایندگی آن هم برای مدتزمان مشخص و محدود انتخاب شدهاند تا منافع این نهاد ملی دارای استقلال، آحاد وکلای مستقل و همچنین مردم این سرزمین را حفظ و به آیندگان بسپارند و چنانچه غبطه موکلان خود یعنی وکلای عضو مجمع عمومی را رعایت نکنند، تصمیمات ایشان مطابق با اصول کلی حاکم بر اقتضائات امر وکالت، قابل ابطال در محاکم عمومی دادگستری است.
سید عباسعلی وهاب زاده موسوی