با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و برهم خوردن نظام دوقطبی در سال ۱۹۹۱، دولت آمریکا به موازات تلاش در شکل دادن نظم جدید بینالمللی، برقراری نظمی تازه در خاورمیانه (غرب آسیا) را در اولویت سیاستهای خود قرار داد. به اعتراف غربیها، این وضعیت موجب شد رهبران آمریکا برای طراحی نظام تکقطبی در عرصه بینالمللی در قالب پارادایمهایی، مانند نظم نوین جهانی تلاش کند که بالطبع تحت این سیاست، آمریکا در خلیج فارس به عنوان تنها قدرت فرامنطقهای دخیل در مسائل منطقه جلوهگر میشد. از این رو، پس از جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دیدگاه نوینی در مورد محدوده مرزهای خاورمیانه پیدا شد. در این دیدگاه از دو تعبیر «خاورمیانه جدید» و «خاورمیانه بزرگ» نام برده شده است که یکی را سیاستمداران صهیونیستی ـ آمریکایی و دومی را منحصراً دولتمردان آمریکا مطرح کردهاند و همین امر موجب شده بحثهای تازهای درباره مرزها و محدودههای خاورمیانه راه بیفتد. «شیمون پرز» وزیر خارجه رژیم صهیونی، در سالهای آغازین دهه ۱۹۹۰، کتاب خود را به نام «خاورمیانه جدید» نوشت و منتشر کرد. این اصطلاح هم دارای بار کمی بود و هم کیفی. از لحاظ کمی، خاورمیانه جدید به گسترش مرزهای خاورمیانه، به سمت کشورهای تازه تأسیس آسیای میانه و قفقاز اشاره داشت.
اما آنچه در واقعیت رخ داد و فراتر از نوشتهها بر استکبار دیکته کرد، خاورمیانه اسلامی با محوریت ایران اسلامی بود، این معادله جدید افزون بر اینکه دولتهای مستبد و مرتجع منطقه را به چالش کشید، با زمینهسازی قدرت دولتهای مستقل و اسلامگرا، نسخه دموکراسی کنترل شده غربی را زیر سؤال برده و همچنین با افزایش انزجار از ایالات متحده آمریکا در میان ملتهای مسلمان منطقه، چهره واقعی این کشور را در سلطه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بر کشورهای اسلامی و حمایت از رژیم صهیونیستی نشان داد. با شکست نظم سیاسی و طرحهای آمریکایی و صهیونیستی در خاورمیانه، نظام سلطه به دنبال مقابله و مهار خاورمیانه اسلامی است، بنابراین، دولتهای اسلامی به دلیل برخورداری از ذخایر انرژی جهان، موقعیت ژئواستراتژیک، فراگیر بودن دین مقدس اسلام و ایدئولوژیک بودن منطقه، جمعیت قابل توجه و... باید در برابر دشمنان مشترک و تأمین منافع اسلامی متحد شوند و نگذارند آمریکا و رژیم صهیونیستی با پیادهسازی طرحهای خود بر منطقه سیطره داشته باشند. در حقیقت امروز تمام طرحهای آنها در منطقه با شکست مواجه شده است و هم خود آنها و هم متحدان منطقهای و فرامنطقهای میدانند که در باتلاق جنگ منطقهای گیر کردهاند و در هر دو صورت، ادامه جنگ فرسایشی و اعلام آتشبس، بازنده این جنگ یک ساله هستند و در نهایت خاورمیانه بزرگ آمریکایی آنها امروز خاورمیانه اسلامی شده است. نگرانی اصلی و عمده آنها پس از پایان جنگ، الگو شدن انقلاب اسلامی ایران به دست مردم در کشورهای عربی است.