خداوند در قرآن و سنت پیامبر (ص) و معصومان (ع) نشان داده است که مقابله با ظلم صرفاً با شمشیر و زور نیست؛ گاه حقیقت، ایمان، استقامت و بهکارگیری ابزارهای مشروع انسانی میتواند دشمن را از درون متزلزل کرده و او را به خودش مشغول کند. قرآن میگوید که گاهی در دلهای کافران و ظالمان رعب میافکنیم. «سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ...»؛ این وعده نشان میدهد پیام حق و رفتار حقطلبانه میتواند اثر روانی بر دشمن بگذارد، بیآنکه لازم باشد طرف مقابل را صرفاً با جنگ فیزیکی شکست داده یا خسته و ناتوان کنیم. ما باید دشمن را با ایجاد ترس، جنگ روانی و مشغول کردنش به احیای آبرو و حفظ حیاتش مشغول کنیم. باید تأکید کنم که منظور از «حمله روانی» در متن دینی و اخلاقی ما، اقدامات مخرب یا غیرقانونی نیست، بلکه شگردهای مشروعی است که دشمن را درگیر تناقضات خود، دفاع از وجهه و مدیریت بحران میکند؛ مانند انتشار اسناد معتبر و تصاویر مستند، روایت مستمر از واقعیتهای میدانی، بهکارگیری روایت واحد و مستدل در رسانهها و شبکههای اجتماعی، استفاده از هنر و ادبیات برای نمادسازیِ مقاومت و بسیج افکار عمومی بینالمللی با استفاده از نهادهای حقوق بشری و رسانههای معتبر. این روشها اغلب از طریق ایجاد «هزینه حیثیتی» برای ظالم اثر میکنند. وقتی وجدان جهانی بفهمند که پشتیبانی از یک حاکم ستمگر برای انسانیت و وجدان هزینه ساز شده و باید حمایتها از او کاهش یابد، ظالم را به خود مشغول میکند تا مسیرهای دیگر باز شود. «کاروان صُمود» همینگونه عمل کرد. هزینهای که این کاروان برای رژیم کودککش ایجاد کرد، کمتر از طوفانالاقصی نبود. مردم جهان باید حکومتهای خود را مجبور به دوری از رژیم فاسد کنند. از طرفی باید با رجوع به قلبمان از مظلوم حمایت کنیم. روایت امیرالمؤمنین (ع) که میفرمایند: «از دعاى ستمدیده بترسید؛ زیرا او از خداوند حقش را مىطلبد و خداوند سبحان بزرگوارتر از آن است که حقى از او خواسته شود و اجابت نکند.» (غررالحکم، ح ۲۵۱۰) به ما یادآوری میکند که دعای حقطلبان نزد خدا بیواسطه شنیده میشود و کار ظلم را تباه میکند؛ بنابراین اولین ابزار مواجهه با ستم، توکل و درخواست نصرت از خداست، نه تسلیم و ناامیدی. اما این وعده الهی به معنای انتظار محض و تماشاچی بودن نیست. آموزههای اسلامی ترکیبی از امید به نصرت الهی و الزام به عمل مشروع را توصیه میکند. خداوند به مؤمنان امر میکند که برای مقابله آماده باشند، «وَأَعِدُّوا لَهُم مَا اسْتَطَعْتُم»؛ به این معنا که قدرت مشروع، پایداری و آمادگی در میدانهای مختلف اخلاقی، اطلاعاتی، مدنی، رسانهای و در صورت لزوم نظامی دفاعی، باید فراهم باشد تا دل دشمن از هم بپاشد نه برای ستمگری بیشتر؛ بلکه برای بازدارندگی و دفاع از حق. روایتها و ادعیه شیعی نیز بهصورت عملی این نگاه را تقویت کردهاند؛ مؤمنان در دعای خود میگویند: «اللَّهُمَّ اشْغَلِ الظَّالِمِینَ بِالظَّالِمِینَ وَ اجْعَلْنَا بَیْنَهُمْ سَالِمِینَ غَانِمِینَ»؛ که درخواست قرار گرفتن عدالت در کار ظالمان و فراهمشدن فرصت امنیت برای مظلومان را از خداوند میخواهد؛ یعنی ما وظیفه داریم که در کنار توسل، عمل مشروع را نیز پیگیری کنیم تا نصرت الهی همراه با حرکت انسانی ما محقق شود.