برای سالها، تصویر غالب از آینده ایران، تصویری بود که در آن همهچیز (از رشد اقتصادی گرفته تا روابط خارجی و حتی وضعیت معیشت مردم) به یک توافق خارجی گره میخورد. توافق به چشم «دروازه نجات» دیده میشد و نبود آن بهعنوان نشانهای از سقوط یا فروپاشی معرفی میشد؛ اما واقعیتهای ساختار اقتصادی و ژئوپلیتیک ایران نشان میدهد سرنوشت کشور، تنها با امضای یک سند بینالمللی تعیین نمیشود.
ایران حتی بدون توافق، در مرکز تحولات منطقهای قرار دارد و از ظرفیتهایی برخوردار است که بسیاری از کشورهای در حال توسعه از آن بیبهرهاند. این ظرفیتها اگر درست راهبری شوند، میتوانند مسیرهای جایگزین و مؤثری برای تثبیت اقتصاد و افزایش قدرت سیاسی ایجاد کنند.
در این گزارش میخواهیم سناریوهای ایران بدون توافق را بررسی میکنیم؛ از تأثیرات اقتصادی تا ظرفیتهایی که میتوانند موتور محرک کشور در شرایط تحریم باشند. هدف این تحلیل، ارائه روایتی واقعبینانه، اما امیدوارکننده از آینده ایران است؛ آیندهای که در آن توافق شرط کافی یا لازم برای بقا و رشد نیست.
سناریوی حفظ وضعیت موجود. ایران در مسیر ایستایی کنترلشده
در نبود توافق، محتملترین سناریو برای ایران، ادامه وضعیتی است که طی سالهای اخیر تجربه کردهایم؛ یعنی ترکیبی از فشار خارجی، محدودیتهای مالی و در عین حال رشدهای مقطعی در بخشهایی که تحریمپذیری کمتری دارند. این دوره نشان داده است، ایران توانایی مقابله با فشار خارجی بدون فروپاشی ساختارهای حیاتی را داشته است. اقتصاد کشور در برخی بخشها، مانند صنایع انرژی، فولاد، سیمان و محصولات کشاورزی حتی رشد مثبت هم تجربه کرده است. این یعنی ایستایی کامل اتفاق نیفتاده، اما جهش بزرگ هم رخ نداده است. این سناریو البته با چالشهایی همراه است. فشارهای تورمی، پایین ماندن ارزش پول ملی و محدودیتهای بانکی همچنان ادامه خواهند داشت. واقعیت این است که این مشکلات در سالهای گذشته نیز وجود داشتهاند و با وجود تمام سختیها، کشور توانسته است سیستمهای جایگزین برای تجارت، فروش نفت و تأمین برخی کالاهای اساسی ایجاد کند. به بیان دیگر، ایران وارد دورهای شده که بخش مهمی از آن مبتنی بر سازوکارهای موازی و غیرغربی است.
نکته مهم این است که سناریوی حفظ وضع موجود، اگرچه به معنای رشد جهشی نیست، به معنای سقوط نیز نیست. بسیاری از بازیگران قدرت در جهان در چنین شرایط «ایستایی کنترلشده» توانستهاند با حفظ ثبات اجتماعی و مدیریت منابع، سالها مقاومت کنند. ایران نیز در این مسیر میتواند با اصلاحات محدود، اما هدفمند، فشار بر طبقه متوسط را کاهش داده و بخشی از اختلالهای اقتصادی را ترمیم کند.
سناریوی رشد منطقهای؛ایران به منزله بازیگر فعال جنوب غرب آسیا
یکی از فرصتهای بزرگ ایران در شرایط بدون توافق، افزایش نقش منطقهای است. ایران در غرب آسیا، قفقاز، آسیای میانه و حتی حوزه خلیج فارس بازیگری تثبیت شده است و اگر تمرکز راهبردی خود را افزایش دهد، میتواند بدون نیاز به توافق با غرب، قدرت چانهزنی و نفوذ منطقهای خود را تقویت کند. واقعیت آن است که بسیاری از کشورهای منطقه، تحت تأثیر تحولات انرژی، جنگ اوکراین، بحران غزه و نظم چندقطبی، اکنون آماده همکاری مستقیم با تهران هستند.
این موقعیت فرصتهای اقتصادی ملموسی ایجاد میکند. ایران میتواند از طریق صادرات برق، گاز، فرآوردههای نفتی و خدمات فنی مهندسی به کشورهای همسایه، اقتصاد خود را تقویت کند. بسیاری از این بازارها تحریمپذیر نیستند و عملاً از کانالهای غربی عبور نمیکنند. این یعنی ایران در یک اکوسیستم اقتصادی منطقهای میتواند هم درآمدهای ارزی خود را پایدار کند و هم نقش ژئواکونومیک خود را افزایش دهد.
در کنار اقتصاد، قدرت نرم ایران نیز در منطقه میتواند بر جایگاه کشور بیفزاید. حوزههایی مانند گردشگری، تبادلات علمی، همکاریهای فرهنگی و حتی رسانهای، ظرفیتهایی هستند که ایران طی سالهای اخیر کمتر از آنها استفاده کرده است. افزایش تعاملات منطقهای میتواند جای خالی توافق را در بسیاری از حوزهها جبران کرده و حتی مزیتهای تازهای برای ایران ایجاد کند.
سناریوی توسعه روابط با شرق؛ یک مسیر واقعی، نه شعاری
گرایش جهان به سمت شرق، یکی از مهمترین تغییرات سیستم بینالملل در دهه اخیر است. چین بهمنزله بزرگترین اقتصاد جهان، هند بهمثابه قدرت در حال ظهور و روسیه به منزله بازیگر امنیتی ـ سیاسی، سه ستون اصلی این تغییر هستند. ایران بهطور طبیعی میتواند بخش مهمی از این شبکه قدرت و تجارت باشد. نبود توافق با غرب، مانعی برای حضور در پیمانهای شرقی نیست؛ بلکه حتی میتواند انگیزه ایران را برای حرکت به سمت مدلهای همکاری جدید افزایش دهد. در چند سال گذشته، نمونههایی از این همکاریها شکل گرفته است: عضویت در شانگهای، توسعه کریدور شمال ـ جنوب، سرمایهگذاری چین در پروژههای انرژی و حملونقل و گسترش همکاریهای مالی دوجانبه. اگر این مسیر با برنامهریزی دقیق ادامه یابد، ایران میتواند بخشی از تحریمهای مالی غرب را با سیستمهای مالی شرقی، پیمانهای ارزی و مدلهای تهاتری جبران کند. این مسیر نه آرمانگرایانه است و نه غیرواقعی؛ بلکه در حال شکلگیری است.
البته حرکت به سمت شرق باید هوشمندانه باشد. چین و روسیه صرفاً به منافع خود فکر میکنند و ایران برای بهرهگیری از ظرفیت آنها باید قدرت چانهزنی داشته باشد. این یعنی نیاز به اصلاحات داخلی، تسهیل سرمایهگذاری، تثبیت قوانین اقتصادی و ارتقای استانداردهای تجارت. اگر این شرایط فراهم شود، شرق میتواند برای ایران به یک سپر تحریم و یک موتور رشد تبدیل شود.
سناریوی اقتصاد داخلیِ ترمیمشده؛ اصلاحاتی که حتی بدون توافق هم ممکناند
یکی از مهمترین سناریوهای ایران بدون توافق، فعالسازی ظرفیتهای داخلی از طریق اصلاحات اقتصادی است. سالهاست که اقتصاد ایران نه به دلیل تحریم، بلکه به دلیل مشکلات ساختاری داخلی مانند فساد، عدم ثبات تصمیمگیری، ناکارآمدی نظام مالیاتی و اتکای بیش از حد به دولت آسیب دیده است. نبود توافق ممکن است فشار خارجی را افزایش دهد، اما در عین حال میتواند انگیزهای برای اصلاح ساختارهای داخلی باشد.
اصلاح نظام بودجه، کاهش کسری، توسعه اقتصاد دانشبنیان، حمایت از تولید صادراتمحور و تقویت بخش خصوصی واقعی، از جمله اقداماتی هستند که حتی با وجود تحریم امکانپذیرند. این اقدامات میتوانند بخش مهمی از آسیبپذیری اقتصادی ایران را کاهش دهند. تجربه بسیاری از کشورها نشان میدهد، اصلاحات موفق، الزاماً نیازمند گشایش خارجی نیست؛ بلکه نیازمند اراده داخلی است. اگر این اصلاحات جدی گرفته شوند، اقتصاد ایران میتواند وارد دورهای از رشد باثبات و قابل اتکا شود. این رشد ممکن است جهشی نباشد، اما پایدار خواهد بود. ایران میتواند با تکیه بر سرمایه انسانی، انرژی ارزان، معادن فراوان و موقعیت جغرافیایی ممتاز، اقتصاد خود را دوباره تعریف کند. در چنین وضعیتی، نبود توافق نه تهدید، بلکه یک فرصت برای بازسازی اقتصاد از داخل خواهد بود.
با توجه به بررسی همه سناریوهای موجود نتیجه میگیریم که ایران در آستانه انتخابهای مهمی قرار دارد. توافق با غرب، اگر بر پایه احترام متقابل و منافع ملی باشد، میتواند فرصتهایی ایجاد کند؛ اما نبود توافق، برخلاف تصویر رایج، به معنای نابودی اقتصاد و فروپاشی جامعه نیست. ایران میتواند با فعال کردن ظرفیتهای منطقهای، همکاریهای شرقی، اصلاحات داخلی و مدیریت هوشمندانه منابع، آیندهای باثبات و قابل اتکا برای خود بسازد.
ایران کشوری است با منابع عظیم، موقعیت بیبدیل و جامعهای که بارها نشان داده توان عبور از بحران را دارد. مسیر پیش رو آسان نیست، اما ممکن است و مهمتر از همه سرنوشت ایران، بیش از آنکه به امضای غرب وابسته باشد، به اراده و توان داخلی ما وابسته است.