تجربه اوکراین در دهههای اخیر نشان داده است، حمایت آمریکا از متحدانش همیشه مشروط به منافع ملی و داخلی این کشور بوده است. این رفتار درس مهمی برای کشورهای اروپایی و آسیایی دارد: تکیه صرف بر وعدههای واشنگتن، بدون برنامه مستقل و ابزار بازدارنده، خطرناک و پرهزینه است. از خلع سلاح هستهای اوکراین در دهه ۹۰ تا بحرانهای اخیر و تغییر رفتار واشنگتن، این کشور بارها نشان داده که در روابط بینالملل، منافع ملی همیشه در اولویت است و وفاداری متحدان اغلب تابع آن است.
بازتاب سیاست یکجانبه آمریکا
آمریکا بارها نشان داده است که تصمیماتش حتی در مواجهه با متحدان تاریخی، تابع منافع داخلی و استراتژیک خود است. نمونههایی از اروپا و آسیا وجود دارد که در بحرانها، واشنگتن آنها را با چالش مواجه کرده و حمایت وعده شده را محدود یا مشروط کرده است. این سیاست یکجانبه، موجب شده متحدان به این نتیجه برسند که اعتماد کامل به حمایت آمریکا، بدون برنامه جایگزین، میتواند اعتماد و امنیت آنها را تهدید کند.
در جریان بحران اوکراین، آمریکا وعده حمایت گسترده داده بود، اما این حمایت همواره مشروط به شرایطی بود که با محاسبات داخلی واشنگتن همخوانی داشت. حتی متحدان اروپایی که پیش از این آمریکا را شریک استراتژیک خود میدانستند، در لحظات بحرانی، با محدودیت و تأخیر در کمکها مواجه شدند. این واقعیت، نمونهای روشن از اولویتبندی منافع ملی آمریکا نسبت به وفاداری به متحدان است.
با این حال، برخی تحلیلگران معتقدند سیاست یکجانبه واشنگتن، به نوعی بازدارنده نیز عمل کرده و متحدان را مجبور به تفکر مستقل و تقویت ظرفیتهای دفاعی خود کرده است. این روند نشان میدهد، وفاداری متقابل در سیاست بینالملل همیشه تضمینشده نیست و وابستگی کامل به حمایت آمریکا، ریسک قابل توجهی دارد.
درس اوکراین برای متحدان
بحران اوکراین به وضوح نشان داد حمایت آمریکا محدود و مشروط است. وعدهها و کمکها تنها تا جایی ادامه پیدا کردند که با منافع داخلی واشنگتن همخوانی داشت. این رویکرد موجب شد بسیاری از متحدان غربی با وجود وعده حمایت، در شرایط خاص احساس کنار گذاشته شدن کنند و به دنبال ابزار و راهکارهای جایگزین برای امنیت خود باشند.
در عین حال، این تجربه نشان میدهد حتی کشورهای همپیمان تاریخی آمریکا، نمیتوانند بر حمایت بیقید و شرط واشنگتن حساب کنند. درس اصلی این است که متحدان باید توانایی دفاع مستقل و سناریوهای متنوعی برای بحرانها داشته باشند. بدون برنامه مستقل، وابستگی به حمایت آمریکا میتواند به تهدید امنیت ملی و تصمیمگیریهای استراتژیک آسیب برساند.
تحلیلگران بر این باورند که اوکراین نمونهای از محدودیتهای اعتماد کورکورانه به قدرتهای بزرگ است. حمایت آمریکا میتواند ناپایدار و مشروط باشد و بنابراین، متحدان باید خود را برای شرایطی آماده کنند که واشنگتن به هر دلیلی قادر یا مایل به ادامه حمایت نباشد.
پیامدها و درسها
تجربه اوکراین نشان میدهد، متحدان باید برای بحرانها برنامههای مستقل، ابزار بازدارنده و منابع کافی داشته باشند. اعتماد مطلق به حمایت آمریکا خطرناک و پرهزینه است و تجربه اخیر، این نکته را به وضوح اثبات کرده است. سیاستهای آمریکا همیشه پیشبینیپذیر نیست و حتی در روابط با متحدان نزدیک نیز، منافع ملی خود را در اولویت قرار میدهد.
درس دیگر این است که متحدان باید در تصمیمگیریهای استراتژیک، سناریوهای جایگزین و مسیرهای مستقل را در نظر بگیرند. به عبارت دیگر، تجربه اوکراین نشان میدهد حتی در روابط نزدیک، وابستگی کامل به حمایت آمریکا میتواند امنیت و ثبات کشورها را به خطر بیندازد.
در نهایت، رفتار آمریکا با اوکراین و دیگر متحدان، هشداری روشن برای همه کشورهایی است که در مواقع بحران به دنبال حمایت واشنگتن هستند. تنها برنامهریزی مستقل، آمادگی برای شرایط بحرانی و ابزار بازدارنده واقعی میتواند تضمین کند که امنیت ملی و منافع استراتژیک کشورها حفظ شود.
رفتار آمریکا با متحدانش در بحران اوکراین نشان داد که منافع ملی همیشه اولویت دارد و وفاداری به متحدان مشروط است. تجربه اوکراین هشداری روشن برای متحدان آینده است: تکیه صرف بر حمایت آمریکا بدون برنامه مستقل و ابزار بازدارنده، میتواند پیامدهای جبرانناپذیری به همراه داشته باشد.
درس اصلی واضح است: متحدان باید خود را برای شرایط بحرانی آماده کنند، سناریوهای مستقل داشته باشند و بدانند که سیاستهای آمریکا همیشه پیشبینیپذیر نیست. اوکراین نشان داد که در سیاست بینالملل، اعتماد کورکورانه جایگاهی ندارد و آمادگی و استقلال استراتژیک ضروری است.