پایگاه بصیرت؛ گروه سیاست خارجی: از زمانی که منطقه خاورمیانه دستخوش تغییرات انقلابی شده و نهضت بیداری اسلامی دیکتاتورهای وابسته ای را همچون حسنی مبارک، بن علی، قذافی و عبدالله صالح به زیر کشیده است، ترکیه تمام تلاش خود را به کار گرفته تا سیاست نئوعثمانی خود را که از مدت ها پیش آغاز کرده بود، به ثمر برساند. حکام ترکیه می پنداشتند که خاورمیانه در حالت خلاء به سر برده و انقلابیون مسلمان دنبال ایدئولوژی اداره کشور بوده و در این راستا ترکیه می تواند بهترین آلترناتیو کشورهای مسلمان باشد . حزب عدالت و توسعه در ترکیه برای رسیدن به اهداف خود نیاز به یک زمین سوخته داشت تا با استقرار در آن بتواند اهداف بلند پروازانه خود را گسترش داده و جامه عمل بپوشاند از این رو سوریه انتخاب شد. ترکیه با ایفای نقش معارض در سوریه اکنون به بن بستی غیر منظره رسیده است. این روزها سردمداران ترک از شورش های داخلی در کشورشان شوکه شده اند و در عین حال برنامه های خود در منطقه را نیز شکست خورده می بینند، اما سعی می کنند تا به روی خود نیاورند. پلی به گذشته سیاست نئوعثمانی دولت ترکیه از همان سال 2002 که حزب عدالت و توسعه قدرت را در این کشور به دست گرفته آغاز شد، رجب طیب اردوغان در همان بدو کار گفت: تاریخ ترکیه را فراموش نخواهد کرد و مهمترین بخش تاریخ ترکیه شاید همان بخشی باشد که عثمانی ها در منطقه یکه تازی می کردند. به هر حال زمانی که رژیم صهیونیستی به غزه حمله کرد، اردوغان تمام تلاش خود را مصروف این ساخت که تقابل خود با اسرائیل و حمایتش را از مردم فلسطین علنی سازد به این امید که مستضعفان منطقه مأوا و پناهگاه جدیدی برای خود در این آشفته بازار تحولات منطقه بیابند. شاید در آن روزها کمتر کسی گمان می کرد که سیاست های دولت ترکیه برای حمایت از مردم فلسطین ظاهر سازی بیش نیست. تحلیلگران گمان می کردند محور مقاومت از این پس جز ایران ، سوریه و حزب الله یاور دیگری پیدا کرده است و شاید به همین دلیل بود که عده ای در آن روزها بر این گمان بودند که ترکیه سعی می‌کند تنش‌ها را در منطقه کاهش دهد. در این راستا "بشیر نفیی" تاریخ شناس فلسطینی و متخصص سیاست‌های ترکیه در این زمینه گفته بود: « ترکیه متوجه شده است که آینده او تنها به اتحادیه اروپا گره نخورده است، بلکه بیشتر و مهم‌تر از همه به اعراب، مسلمانان و همسایه‌های خود در منطقه قفقاز وابسته است. ترکیه همچنین متوجه شده است که سیاست‌های غربی‌ها که پس از جنگ جهانی اول در منطقه اعمال شده است، دلیل اصلی بسیاری از مشکلاتی است که کشورهای منطقه از آن رنج می‌برند و ترکیه امیدوار است که بتواند این مشکلات را حل کند.» به هرحال این خوش خیالی همچنان ادامه داشت تا این که تحولات منطقه در سایه بیداری اسلامی ملل مسلمان شتاب بیشتری گرفت و دولت ترکیه به دنبال صید شاه ماهی خود از این آب گل آلوده بر آمد. توسعه نفوذ در مصر و حذف سوریه سرنگونی حسنی مبارک در مصر که خود را قدرتی برتر در منطقه می دانست و در این جهت روابط خود را با غرب گسترش داده بود، فرصت مناسبی را به اردوغان داد تا با گسترش مناسبات خود با دولت جدید محمد مرسی و نیز یاری و مساعدت به شورشیان سوریه سیاست های پیشین خود را گسترش داده و به سرانجام برساند. بی شک یکی از ویژگی های انقلاب های رخ داده در کشورهای مسلمان، اسلامی بودن آنها یا حداقل، حضور چشمگیر اسلامگرایان در عرصه تحولات بود. این اتفاق، طبیعتا به قدرت گرفتن نیروها و احزاب با نفوذ اسلامی در صحنه سیاسی این کشور ها منجر شد. یکی از این گروه ها اخوان المسلمین است که از گروه های قدرتمند و ریشه دار سیاسی و اجتماعی منطقه به شمار می رود. حزب حاکم عدالت و توسعه در ترکیه را می توان فعال ترین و نزدیک ترین گروه به شاخه اخوان المسلمین در خاورمیانه دانست که حدود ده سال است در ترکیه حکومت می کند. با پیروزی انقلاب تونس و مصر نیروهای مرتبط با اخوان المسلمین در این دو کشور سرکار آمدند و این گونه بود که موقعیتی استثنایی برای اردوغان فراهم آمد. اکنون ترکیه به عنوان نماد اسلام گرایی سنی که در ظاهر توانسته از طریق تعامل سازنده با غرب به پیشرفت های درخور توجهی دست یابد و همزمان به مبانی اسلامی مورد نظر خود تا حدودی پایبند باشد، می رفت تا رهبری جهان اسلام با محوریت برخی کشورهای سنتی حاشیه خلیج فارس را از آن خود کند؛ رهبری که با فروپاشی خلافت عثمانی برای ترکیه رؤیایی دست نیافتنی می نمود، حال رگه هایی از موفقیت در آن نمایان می شد. با همین هدف بود که تیم سیاست خارجی ترکیه نزدیکی هرچه بیشتر به این گروه ها و احزاب را در دستور کار خود قرار داد و از ترکیه به عنوان کشور دوست و الگو برای این کشورهای تشنه دموکراسی یاد کرد. با همه این اوصاف دولت توسعه گرای اردوغان برای برنامه های بلند پروازانه خود رقیب قدری را در منطقه می دید که باید به زانو در آید و تحولات منطقه در ظاهر برای زمین زدن این رقیب بهترین فرصت را عاید ترکیه کرده بود. ترکیه برای زمین زدن سوریه از درگیری های به وجود آمده در سوریه حمایت کرده و بر آتش این جنگ دمید، سیاست های منطقه ای اردوغان بی کم و کاست تداوم داشت تا جایی که تحولات مصر وارد فاز تازه ای شد. محمد مرسی در مصر از روز پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری روابط بسیار نزدیکی را با دولت ترکیه برقرار کرده بود، این روابط تا آنجا ادامه داشت که وی در جمع اعضای حزب عدالت و توسعه از اردوغان و سیاست های ترکی�� به شدت تمجید کرد و برای نزدیکی هر چه بیشتر به محور ایجاد شده از سوی ترکیه، روابط خود را با سوریه به صورت یک جانبه قطع کرد. سقوط مرسی در مصر این نتیجه را برای ترکیه و سیاست های منطقه ای اردوغان به همراه داشته و دارد که دیگر مدل حکومتی که ترکیه آن را تصویر گر می شد نمی تواند الگوی مناسبی برای تروریست های بین المللی در سوریه باشد. در واقع با برکناری مرسی از قدرت، اردوغان مهمترین شریک خود در مهمترین کشور آفریقا بلکه جهان عرب را از دست داد. این اتفاق، باعث بر هم زدن رؤیای بلند پروازانه ترکیه در خاورمیانه شد، اگر چه ترکیه با کودتا خواندن این تغییرات آن را شدیدا محکوم و مرسی را رئیس جمهور قانونی دانسته است، امااردوغان بهتر از هرکسی می داند که این موارد، به ندرت با بازگشت دولت قبلی همراه بوده است. در حقیقت، رهبری جهان اسلام برای ترکیه در حال تبدیل شدن به کابوسی بزرگ برای این کشور است . شکست در مصر ، امید به کردهای سوریه در پی تحولات یاد شده، تروریست ها در سوریه نیز تضمینی برای موفقیت سیاست های اتخاذ شده از سوی اردوغان نمی بینند. ناامیدی بخشی از این تروریست ها که با اخوان المسلمین و نیز دولت ترکیه در ارتباط هستند در روزهای گذشته کار را به جایی رسانده که اردوغان دست به دامن کردهای سوریه شده است، کردهای سوریه در مقایسه با ترکیه از آزادی فراوانی برخوردار هستند و از این رو است که اردوغان بی اندازه نگران تسری شورش های سوریه به ترکیه است. مناطق کرد نشین ترکیه آبستن تحولات زیادی است و شاید به همین دلیل باشد که معاون نخست وزیر ترکیه ناامیدانه کُردهای سوریه را به مخالفت با دولت بشار اسد و همراهی و حمایت از گروه‌های شورشی تشویق می کند . در همین راستا مقامات ترکیه هفته گذشته با "صالح مسلم"، رهبر حزب اتحاد دموکراتیک دیدار کرده و نگرانی عمیق خود را از تشکیل منطقه خودمختار کُردها در شمال سوریه ابراز کرده بودند . [1] در ماه های گذشته دولت ترکیه به این امید که بتواند از نیروی پ ک ک برای ضربه زدن به سوریه استفاده کند با این گروه صلح کرد. ترس از نفوذ گروه پ.ك.ك و يا احزاب وابسته به آن در مناطق كردنشين سوري هم مرز با تركيه، سبب شد تا از ابتداي شروع درگیری ها در سوریه، تركيه براي تبديل شدن به عنصري قدرتمند در این تحولات وارد عرصه شود. بدين منظور استانبول در همان سال ميزبان كنفرانسي متشكل از مخالفان اسد شد كه منجر به تشكيل «شوراي ملي سوريه» شد. كردهاي سوري عضويت در شوراي مذكور را نپذيرفتند. بي توجهي اين شورا به مطالبات كردها در نشست هاي مختلف سبب بدبيني بيشتر آن ها به ساختارهاي غير كردي سوريه شد. همين امر منجر به آن شد كه ارتش آزاد و شوراي ملي سوريه نه تنها در جذب كردها به عنوان گروهي از مخالفان حكومت اسد ناكام بمانند كه گاهي مقابل هم نيز، قرار بگيرند. تقابل كردها در قالب «شوراي ملي كرد» با ارتش آزاد و شوراي ملي سوريه كه مورد حمايت تركيه بود، به ضرر سياست‌هاي تركيه در اين بحران بود. در این میان بشار اسد كه به نگراني تركيه مبني بر استقرار پ.ك.ك و يا عناصر وابسته به آن در مرزهاي كردنشين دو كشور آگاه بود، به منظور مقابله با اقدامات ضدحكومتي تركيه، نيروهاي دولتي را از اين مناطق خارج كرد و اداره آن سرزمين ها را به حزب کردی اتحاد دموکراتیک سپرد. حضور نظامي و سياسي این حزب در مناطق كردنشين سوري به دليل اختلاف نظر با شوراي ملي سوريه و ارتش آزاد به عنوان متغييري بازدارنده براي نفوذ و حضور مؤثر تركيه در تحولات آن كشور عمل مي كرد. این تحولات دولت ترکیه را بر آن داشت که با پ ک ک سازش کند. مذاكره با اوجالان و در نهايت آتش بسي كه ميان دولت تركيه و نيروهاي پ.ك.ك در 23 مارس 2013 رخ داد، اگرچه با مخالفت هاي پارلماني تركيه همراه بود، اما دولت اردوغان را به نتايج مثبتي رهنمون ساخت. با این وجود احزاب كرد سوريه به ويژه حزب اتحاد دموکراتیک به دليل سابقه رفتارهاي نادرست حكومت تركيه از زمان شكل گيري اين كشور با كردهاي خود، مانند ناديده گرفتن حقوق اجتماعي و سياسي آنها، به حساب نياوردن قوم كرد در قانون اساسي و مبارزات خونيني كه از سال 1984 همزمان با بوجود آمدن پ.ك.ك در اين سرزمين شكل گرفت، به سياست هاي تركيه اعتماد چنداني ندارند. آنها گمان مي‌كنند استفاده تركيه از وزنه كرد در معادلات سوريه صرفا نوعي بازي سياسي خواهد بود كه نتيجه مثبتي براي حقوق پايمال شده شان در بر نخواهد داشت. به خصوص آنكه در نشست "دوستان سوريه" استانبول، به خواسته هاي كردها توجه چنداني نشد. [2] با وجود این سیاست ورزی دولت اردوغان برای استفاده از ظرفیت کردهای سوریه که در آتش بس با پ ک ک تجلی یافته است، دورنمای تحولات چیزی جز خواسته های اردوغان را نشان می دهد. به عنوان نمونه رئیس حزب دموکرات کردهای سوریه با تاکید بر اینکه ترکیه با حمایت از جبهه النصره ثبات و امنیت سوریه را در معرض خطر قرار داده است، می گوید: کُردها قصد جدایی از حکومت سوریه را ندارند. «جمال ملا محمود» ادامه می دهد: ترکیه در جریان بحران سوریه ثابت کرد که موضع خصمانه‌ای را علیه دمشق اتخاذ کرده است زیرا به تروریست‌های مسلح اجازه داد با عبور از خاک خود وارد سوریه شده و با ملت و ارتش سوری مبارزه کنند. وی همچنین با انتقاد از دولت ترکیه می گوید: ترکیه از جبهه النصره حمایت کرده و ثبات و امنیت سوریه و نیز تمامیت ارضی آن را در معرض خطر قرار داد.[3] از سوی دیگر در چند روز گذشته خبرهایی در رسانه ها منتشر شد مبنی بر این که « کمین کُردهای سوریه در شهر حلب کشته شدن شماری از عناصر مسلح وابسته به سازمان القاعده و امیر این سازمان تروریستی در حلب را به دنبال داشت.» [4] این خبر ها و آن سخنان موید این نکته است که سیاست ورزی اردوغان برای استفاده از برگه اکراد سوریه در مبارزه با نظام سوریه نه تنها با شکست مواجه شده، بلکه اردوغان در اثر این ماجراجویی ها گسل کردی کشور خود را نیز فعال نموده و خود را در این معادله پیچیده گرفتار کرده است. هرچند اردوغان چند ماه پیش با پ.ک.ک توافقنامه آتش بس امضا کرد و در ظاهر این گونه به نظر می رسید که ترک ها سیاست زیرکانه ای را در پیش گرفته اند، اما تاکنون هاین توافقنامه هیچ پیشرفتی نداشته و به همین خاطر هفته قبل سران پ.ک.ک به دولت ترکیه برای اجرای توافقنامه اولتیماتوم دادند. این موضوع در کنار زنده بودن تب شورش ها و اعتراضات شهری در ترکیه اوضاع را بر دولتمردان ترک سخت کرده است. تظاهرات هفته های قبل در استانبول و دیگر شهرهای ترکیه در اعتراض به سیاست های داخلی و خارجی اردوغان و درخواست استعفای وی، هنوز از التهاب نیفتاده و چند روز قبل بار دیگر مردم شهرهای مختلف ترکیه به خیابان ها بازگشتند. اما اردوغان به شکل ناشیانه ای برای خلاص از این گودها، گودال دیگری را حفر می کند تا خاک دیگری را روی قبلی بریزد. آنچه بیش از همه ذهن ماجراجوی نخست وزیر ترکیه را اشغال کرده به زمین زدن بشار اسد است. اردوغان با همه شکست هایش در داخل و منطقه همچنان خود را امیدوار نشان می دهد و در تازه ترین اقدام برای زمین زدن اسد دست به دامن کردهای عراق شده است . سفر اخیر "نیچروان بارزانی" نخست‌وزیر منطقه کردستان عراق به ترکیه با دعوت اردوغان را در این جهت باید ارزیابی کرد . در این دیدار که پشت درهای بسته برگزار شد، دو طرف درباره تحولات سوریه، خودگردانی کردهای سوریه، کنگره ملی کردها در اربیل و تحولات عراق، صحبت کردند. این دیدارهای چند ساعته اردوغان با بازیگران مختلف منطقه نشان می دهد که از سیاست نوعثمانی گرایی اردوغان یک کاریکاتور بیشتر برجای نمانده است. اردوغان اولین جلسه معارضان سوریه را جلو دوربین های مختلف دنیا برگزار کرد، اما هفته قبل جلسه چندساعته ای را با مسئولان امنیتی خود ترتیب داد تا راه های جلوگیری از سرایت بحران سوریه به ترکیه را مرور کنند. ا��نون هم دی��ار محرمانه وی با نیچروان بارزا��ی، چیزی جز بررسی راه های فرار دولت ترکیه از زیر بار مشکلات خودساخته نیست. [1] معاون اردوغان: کُردهای سوریه از بشار اسد حمایت نکنند ، خبرگزاری فارس ، 8 مرداد 1392 [2] سادات حسینی ، زهر ، تاثير مذاكرات صلح دولت تركيه با "پ.ك.ك" بر بحران سوريه ، خبرگزاري موج ، 11 اردیبهشت 92 [3] قصد جدایی از سوریه را نداریم/ ترکیه از جبهه النصره حمایت می‌کند ، خبرگزاری فارس ، 1 مرداد 1392 [4] امیر «القاعده» در حلب بدست کُردهای سوریه کشته شد ، خبرگزاری فارس ، 8 مرداد 1392