صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۱۳ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۴  ، 
شناسه خبر : ۲۶۰۲۹۸

حسام‌الدين برومند

رصد رفتار و گفتار دشمن در صحنه انتخابات ايران به وضوح نشان مي‌دهد آنها در اين مواجهه به سکانس پاياني رسيده‌اند. اين در حالي است که از مدتها قبل خط تأثيرگذاري بر انتخابات 24 خرداد 92 از سوي دشمن پيگيري شده و پس از پيش کشيدن همه سناريوها و تاکتيک‌ها، اکنون آخرين تحرکات و تکاپوهاي خودشان را به کار بسته‌اند تا از دالان انتخابات، تغيير رفتار ايران- بخوانيد گفتمان سازش- را تحميل نمايند.

از همين روي است که چند روز پيش وندي شرمن معاون وزير خارجه آمريکا و نماينده اين کشور در مذاکرات 1+5 در جلسه استماع کميته روابط خارجي سنا صراحتاً مي‌گويد؛ «ما به دقت انتخابات ايران را زير نظر داريم» و بلافاصله اضافه مي‌کند؛ «به دنبال تغيير رفتار ايران هستيم.»!

در همين راستا سخنان ديروز وزير خارجه انگليس نيز قابل اعتناست. او در مصاحبه با الشرق‌الاوسط اذعان مي‌کند؛ «چشم جهانيان به ايران پس از انتخابات دوخته شده است» و البته در ادامه به زبان مي‌آورد که؛ «ميزان جديت ايران در روند مذاکرات [هسته‌اي] مورد توجه ماست.»

اما از گفتار حريف که درباره انتخابات کشورمان بگذريم رفتار و اقدامات خصمانه و کينه‌توزانه آنها در آستانه انتخابات قابل تأمل است.

در فاصله سه هفته به انتخابات 24 خرداد، دشمن بار ديگر راهبرد فشار و تهديد را بر ضد جمهوري اسلامي به صحنه آورده است. نگاهي به اقدامات اخير که طي روزهاي گذشته از سوي غرب عليه ايران بکار گرفته شده فضاي پيش روي را به روشني تصوير مي‌کند.

اگر بخواهيم تکاپوي دشمن را بصورت خلاصه فهرست کنيم بدين قرار است؛

1- مجلس نمايندگان آمريکا چهارشنبه گذشته (22 مه) طرح اعمال تحريم‌هاي جديد عليه ايران را به تصويب مي‌رساند.

ادعاي کميته سياست خارجي مجلس نمايندگان که رهبري آن هم اکنون در اختيار جمهوري‌خواهان است بر اين محور متمرکز است که هدف طرح ياد شده، کاهش صادرات نفت ايران و محدودسازي درآمدهاي ارزي است.

2- همزمان مجلس سناي آمريکا خواستار حمايت اوباما از رژيم صهيونيستي در صورت حمله احتمالي به ايران شده است.

خاطرنشان مي‌شود بلوف حمله رژيم اسرائيل به ايران در سال‌هاي اخير بارها و به کرات تکرار شده است.

3- وزارت خزانه‌داري آمريکا در ادامه اقدامات خصمانه عليه ايران، 12 شخص و 8 شرکت ايراني را به فهرست تحريم‌ها اضافه مي‌کند.

4- به موازات اين فشارهاي اقتصادي، موج هجمه‌هاي حقوق بشري عليه ايران اسلامي کليد مي‌خورد.

سازماني موسوم به سازمان عفو بين‌الملل در گزارشي که از قضا در چهارشنبه گذشته منتشر شده- مصادف با تصويب 2 طرح ضد ايراني در کنگره- ايران را به نقض حقوق بشر متهم مي‌نمايد.

سازمان ديگري به نام سازمان ديده‌بان حقوق بشر در هم‌افزايي با عفو بين‌الملل بيانيه‌اي صادر کرده و به بهانه موضوع پرطمطراق «انتخابات آزاد»! ايران را ناقض حقوق بشر بر مي‌شمارد.

5- وزارت خارجه آمريکا با ژست به اصطلاح حقوقي، ايران را به نقض آزادي مذاهب متهم مي‌کند و...

اکنون سؤالي که به ميان مي‌آيد اينکه آيا اين نمونه‌ها که در بالا آمد و نشان‌دهنده تلاش‌ها و تحرکات گسترده حريف بر ضد جمهوري اسلامي آنهم در آستانه انتخابات رياست‌جمهوري است تصادفي و اتفاقي محسوب مي‌شود؟

اين اقدامات و تکاپوهاي پيدا و پنهان در راستاي همان خط نفوذ به انتخابات ايران نيست که وندي شرمن در کنگره به بيرون درز داد؟

چرا ويليام هيگ مي‌گويد منتظريم ببينيم پس از انتخابات در ايران چه مي‌شود؟

عجيب نيست که هر بار بحث تحريم‌ها و فشارهاي اقتصادي عليه ايران در دستور کار قرار مي‌گيرد، حجم انبوهي از گزارش‌ها و بيانيه‌هاي به اصطلاح حقوق‌بشري بر ضد جمهوري اسلامي به فضاي رسانه‌اي پمپاژ مي‌شود؟

حريف در آستانه انتخابات رياست جمهوري در کشورمان از راهبرد سه‌گانه «تحريم»ها،‌«حقوق‌بشر»، «هسته‌اي» چه اهداف و اغراضي را دنبال مي‌کند؟

درباره اين فضا که آخرين سکانس حريف براي تأثيرگذاري بر انتخابات 24 خرداد است چند نکته را بايد مينياتوري مورد دقت و سنجش قرار داد؛

يکم- دشمن تلاش مي‌کند با افزايش فشارها و تهديدها در آستانه انتخابات، نشاط انتخاباتي را در جامعه ايران کمرنگ کند.

برآورد دستگاه‌ها و مراکز تصميم‌ساز غرب بر اين مطلب استوار است که به سقف رساندن تحريم‌ها و مشکلات فزاينده اقتصادي، مردم ايران را براي حضور در انتخابات نااميد مي‌کند. البته اين تاکتيک يعني کمرنگ کردن نشاط انتخاباتي و نااميد کردن مردم مورد سنجش قرار گرفته و به اذعان خودشان ناموفق بوده است.

يادآور مي‌شود در سال 91، سالي که منتهي به انتخابات رياست جمهوري بود، شديدترين تحريم‌ها اعمال و اجرا شد آنهم با مختصات ادعايي «فلج‌کنندگي ملت ايران»، ولي نتيجه چه بود؟

ارزيابي نتيجه از زبان واشنگتن پست خواندني است که دقيقاً در آخر اسفند 91 مي‌نويسد؛ «تحريم‌ها نتوانست ناآرامي‌هاي اجتماعي ايجاد کند و نهايتاً قادر نبوده رفتار ايران را تغيير بدهد.»

دوم- سناريوهاي دشمن براي انتخابات سال 92 يکي پس از ديگري به شکست انجاميد و نقشه‌هاي به اصطلاح هوشمندانه نقش برآب شده است.

با سناريوي «انتخابات آزاد»! مي‌خواستند القاء نمايند که انتخابات در ايران آزاد نيست و همه سلايق سياسي در آن حضور ندارند تا مشروعيت انتخابات را زير سؤال ببرند. اما اتفاقي که در صحنه عمل افتاد حضور پرشمار نامزدها از سلايق مختلف سياسي بود و اکنون نيز 8 نامزدي که صلاحيت آنها توسط شوراي نگهبان احراز شده است داراي سلايق مختلف سياسي بوده و در ميان آنها کساني هستند که به جريان‌هايي از اصولگرايي يا اصلاح‌طلبي گرايش دارند.

با سناريوي «چالش درکانديداها» براي بهره‌برداري‌هاي بعدي مي‌خواستند با غلبه «مصلحت القايي» بر «صلاحيت قانوني» راه نفوذ به مديريت بالاي نظام را هموار سازند ولي طرفي نبستند و شوراي نگهبان به هيچ کس و هيچ جريان يا حلقه‌اي باج نداد و بر سر اصول قانوني ايستاد و پافشاري کرد.

سوم- راهبرد سه‌گانه تحريم‌ها، حقوق بشر و هسته‌اي براي تغيير رفتار ايران به وضعيتي دچار شده که بايد گفت تاريخ مصرف اين راهبرد گذشته است.

به تعبير گزارش انديشکده بروکينگز، «غرب آنجا که بايد کم آورده است و آن ايجاد تغييرات اساسي در رفتار ايران است.»

بازي غربي‌ها براي ايران و عموم مردم اين کشور کاملا شناخته شده است. به بهانه برنامه صلح‌آميز هسته‌اي، عليه ايران تحريم‌ها را پيش مي‌کشند و بعد به بهانه نقض تحريم‌ها از سوي کشورمان، جمهوري اسلامي را به نقض حقوق بشر متهم مي‌کنند. و اين درحالي است که دست غربي‌ها در اين ماجراي مضحک رو شده است.

به قول فارين ‌پاليسي، مشکل برنامه هسته‌اي ايران، اين است که در برابر زياده‌خواهي طرف مقابل، باج نمي‌دهد و در برابر آمريکا کرنش نمي‌کند.

داستان تحريم‌ها هم که روشن است چرا که تحريم‌ها عليه ملت ايران، نقض حقوق بشر است و نه اين که به بهانه تحريم‌ها، ايران به نقض حقوق بشر متهم شود!

درباره «حقوق بشر» نيز اين نکته برملا شده که به عنوان پيوست رسانه‌اي و سياسي دو موضوع «هسته‌اي» و «تحريم‌هاي ضد ايراني» به کار گرفته مي‌شود.

چهارم- و بالاخره اين نکته قابل اعتناست که تحرکات و تکاپوهاي اخير حريف بر ضد ايران با ابزار تشديد تحريم‌ها و فشارها و استفاده از حربه به اصطلاح حقوق بشري، عمليات انتحاري براي القاي خط سازش به افکار عمومي است. انتحاري است چون همه گزينه‌هاي قبلي را بکار بستند تا رفتار ايران را تغيير بدهند ولي نشده است و اکنون از دالان انتخابات پيش روي مي‌خواهند مسير سازش را رقم بزنند.

اشکال کار و خطاي تحليل حريف اينجاست که نتوانسته‌ به اين دريافت برسد که مردم ايران ميان مشکلات اقتصادي و عزت و اعتلاي کشور تفکيک قائل مي‌شوند.

اين نسخه که مشکلات اقتصادي کنوني با سازش با دشمن حل مي‌شود نسخه فريبکارانه‌اي است که مردم به ياد دارند و فراموش نکرده‌اند که هرگاه لبخندي زده شده است، دشمن گستاخانه‌تر به جلو آمده است و حافظه تاريخي مردم گواه اين ادعاست.

در کدام دوره، ايران تحت عنوان محور شرارت مورد هجمه قرار گرفت؟ در کدام دوره، برنامه هسته‌اي تا تعليق همه فعاليت‌ها پيش رفت؟ از سوي ديگر؛ دستاوردها و پيشرفت‌ها در کدام دوره حاصل شده است؟

جواب اين سؤالات مثل روز روشن است و از الان مي‌توان گفت که در صحنه رويارويي سياسي ملت با جبهه ضد ملت ايران چه کسي پيروز است. از سناريوي القاي سازش به افکار عمومي، آبي گرم نمي‌شود و 24 خرداد پايان بي‌سرانجام اين سکانس است. 

نام:
ایمیل:
نظر: