صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۳۹۲ - ۰۷:۴۴  ، 
شناسه خبر : ۲۶۰۸۶۱
احمد الاسیر چگونه پدید آمد؟

نویسنده: فریده شریفی

به دنبال تلاش مستمر برخی گروه ها در متشنج کردن عرصه داخلی لبنان بار دیگر مسئله تامین امنیت این کشور را در اولویت قرار داده است.

بررسی تحولات امنیتی لبنان یا دیگر کشورهای منطقه یک اصل را آشکار می سازد و آن مداخله بازیگرانی خاص در امور داخلی کشورهای منطقه است؛ بازیگرانی که برای رسیدن به اهداف خود دو حوزه را در دستور کار خود قرار داده اند: نخست آنکه درون کشورها را به هم می ریزند به گونه ای که دولت ها از درون متزلزل شوند دوم آنکه می کوشند اوضاع را آن چنان رقم زنند که کشورهای منطقه با یکدیگر درگیر شوند و یا به یکدیگر بی اعتماد شوند.

حوادث جنوب لبنان و درگیری های سلفی های طرفدار احمد الاسیر مفتی وهابی مورد حمایت قطر و عربستان با نیروهای ارتش در طرابلس، صیدا و دیگر شهرهای جنوبی این کشور نشان دهنده توطئه طراحی شده از سوی دیگر کشورهای خارجی برای برهم زدن اوضاع امنیتی لبنان همزمان با ادامه جنگ علیه سوریه است.

مسلم است آمریکا و رژیم صهیونیستی از این درگیری ها و آشوب ها در منطقه و به ویژه در لبنان و سوریه از همه بیشتر سود می برند چرا که واشنگتن و تل آویو در چند دهه اخیر از هر فرصتی برای نابودی جهان اسلام و سلطه برکل منطقه استفاده کرده اند و اکنون نیز بر آنند تا با مدیریت ناآرامی های منطقه به مقاصد پلید خود دست یابند.

توطئه صهیونیست ها و آمریکایی ها برای برهم زدن ثبات لبنان با همکاری برخی گروه های لبنانی از جمله جریان المستقبل وابسته به سعدالدین حریری نخست وزیر اسبق لبنان صورت می گیرد و این جریان احمدالاسیر رهبر گروه سلفی جنوب لبنان را به عنوان عامل اجرایی برهم زدن آرامش و امنیت این کشور برگزیده است.

شیخ احمد الاسیر دو سال پیش به بهانه مقابله با جریان های شیعی با کمک قطر به لبنان رفت و چندی بعد به امامت جماعت مسجد بلال گماشته شد.

وی با حمایت مالی قطر و عربستان سعودی حدود 500 سلفی را گرد خود جمع کرد و اظهار داشت که از این پس اجازه نمی دهد که شیعیان مراسم مذهبی خود را در شهر صیدا برگزار کنند.

الاسیر که فردی قدرت طلب بود مامور شد تا در قبال حمایت های تبلیغاتی و مادی، اقدامی نمادین علیه سلاح مقاومت راه اندازی کند.

وی توانست با حمایت های غرب و جریان هوادار غرب در لبنان توطئه خود را به اجرا درآورد و ضمن اهانت گسترده به حزب الله لبنان و هم پیمانان این جنبش در داخل و خارج از این کشور، تحرکات خود را آغاز و اعلام کرد تا خلع سلاح کامل حزب الله دست از فعالیت های خود برنمی دارد.

شیخ الاسیر در آخرین اقدام خود مسیر صیدا به صور را مسدود کرد و به ایست بازرسی ارتش لبنان حمله و 16 نظامی ارتش را کشت و بیش از 1000 نفر از غیرنظامیان را مجروح کرد.

اقدامات پیشین شیخ و طرفداران وهابی اش که منحصر به بستن جاده ها و اقدامات آشوبگرانه بود با صلاحدید قطر و عربستان به درگیری های خشونت آمیز و خونین تغییر یافت که این امر حاکی از تغییر سناریوی غرب و حامیان عربی این جریان سلفی درباره لبنان است.

به نظر می رسد که تحرکات جدید وهابی ها در لبنان واکنشی به تحولات منطقه به خصوص پیروزی های به دست آمده ارتش در سوریه باشد. چرا که همراهی و هماهنگی غربی ها با جبهه سعودی و قطری و دیگر کشورهای عربی کاملابی اثر بود و نتوانست موجبات سقوط نظام سوریه را فراهم آورد.

دشمنان سوریه تصور می کردند در پرتو درگیری های داخلی لبنان و دخالت حزب الله در این درگیری ها زمینه برای تضعیف مقاومت اسلامی فراهم خواهد شد و نهایتا اوضاع به نفع صهیونیست ها و غربی ها پیش خواهد رفت.

در حالی که حزب الله لبنان با دخالت نکردن در این غائله هوشیاری خود را نشان داد و ضمن اینکه از ارزش های خود حتی یک قدم عقب نشینی نکرد لیکن با پشتیبانی از ارتش ثابت کرد مثلث ارتش، مردم و مقاومت برای مقابله با هر توطئه ای آمادگی دارند.

از سوی دیگر، جریان وهابی به رهبری احمد الاسیر تلاش داشت تا حکومتی خود مختار در جنوب لبنان در مناطقی که حزب الله تسلط دارد به وجود آورد که این توطئه نیز باشکست مواجه شد.

یکی دیگر از دلایلی که طرفداران الاسیر جنوب لبنان را برای فعالیت های تروریستی خود انتخاب کرده اند وجود یک اردوگاه فلسطینی در شهر صیدا است که نیروهای القاعده وابسته به دو گروه «جندالشام» و «فتح الاسلام» در آن زندگی می کنند و جریان سلفی الاسیر با کمک آنها توانسته دست به اقدامات تروریستی بزند.

به هرحال پدیده الاسیر یک طرح امنیتی و مذهبی بود که از سوی دشمنان اسلام برای تهدید حزب الله به کارگرفته شد و اسرائیل و دیگر دشمنان حزب الله را قادر می ساخت که از طریق سازمان های اطلاعاتی برخی کشورهای عرب خلیج فارس یا به طور مستقیم از طریق مزدوران موساد به آن متوسل شوند تا برای حزب الله مشکلات سیاسی ایجاد کنند و جنگ کنونی در سوریه را نیز با انگیزه های طایفه ای به لبنان انتقال دهند اما حزب الله پافشاری کرد که به جنگ داخلی وارد نشود.

در واقع ارتش لبنان با دادن قربانیان زیاد در نهایت موفق به مهار فتنه ای شد که عناصر احمد الاسیر در صیدا، نابلس و عبرا درست کرده بودند. رهبر سلفی جریان الاسیر نیز پس از تسلط نیروهای ارتش بر مخفیگاه وی در شرایطی که مجروح شده بود به مکان نامعلومی متواری شد. فرماندهی ارتش لبنان پس از رفع این غائله اعلام کرد درمورد تجاوزهای سیاسی و نظامی سکوت نمی کند و با مشت آهنین با کسانی که خون ارتشی ها را می ریزند مقابله می کند و به کسانی که بر اقدامات این افراد سرپوش های سیاسی و تبلیغاتی می گذارند نیز پاسخ خواهد داد.

حزب الله لبنان ضمن حمایت از ارتش لبنان از همه جریان ها و گروه های سیاسی، همچنین دولت لبنان خواست تا با همدلی، هماهنگی و حمایت کامل از ارتش زمینه های شکست هرگونه توطئه ای را فراهم آورند.

شکست گروه های سلفی وهابی به سرکردگی احمد الاسیر یک ضربه سنگین و مهلک به طرح عربستان و قطر در لبنان بود و سازمان جاسوسی خارجی اسرائیل (موساد) را بر آن داشت تا نشست اضطراری تشکیل دهد و درباره علل متلاشی شدن سریع افراد الاسیر در محدوده امنیتی اش و کنترل ارتش لبنان در 48ساعت بر این منطقه به بحث و بررسی بپردازد.

اسرائیلی ها همانند برخی نیروهای سیاسی ضد حزب الله مانند سعدالدین حریری و سمیر جعجع به الاسیر امیدوار بودند، اما از اینکه این جریان به سرعت متلاشی شد و شکست خورد و نتوانست در مقابل ارتش لبنان برای مدت طولانی ایستادگی کند غافلگیر شدند.

اطلاعات موجود در محافل دیپلماتیک غربی نشان می داد که الاسیر بخشی از توطئه آمریکا، عربستان، قطر و اسرائیل برای مقابله با نفوذ حزب الله در لبنان و همچنین براندازی نظام سوریه بوده است، با پیروزی جریان سلفی الاسیر در جنوب لبنان هم به حوزه امنیتی حزب الله ضربه وارد می آمد و هم این منطقه پایگاهی برای تروریست های سوری می شد و مخالفان نظام بشار اسد می توانستند از این منطقه حمایت مالی، تسلیحاتی و تجهیزاتی شوند.

حتی قرار بود که یک ماهواره در این منطقه راه اندازی شود تا پوشش تبلیغاتی و مخابراتی مخالفان سوریه تامین شود.

ارتش آزاد سوریه و جبهه تروریستی النصره نیز به جریان الاسیر دل بسته بودند و انتظار داشتند که چتر حمایتی آنان با وجود این جریان سلفی بیشتر شود. اما متلاشی شدن پدیده الاسیر در لبنان رویای شورشیان سوری را آشفته کرد و آثار منفی زیادی برای رهبران جریان المستقبل به ویژه حریری و فواد سینیوره گذاشت.

حمایت های این افراد از جریان سلفی الاسیر باعث شد که بسیاری از رهبران سنی و شیعه گروه های سیاسی لبنان از رفتارهای این افراد اعلام انزجار کنند و از آنها بخواهند که دست از حمایت آنها بردارند.

مجموعه این تحولات باعث شد که نه تنها از نفوذ و اعتبار حزب الله، سوریه و کشورهای حامی مقاومت در منطقه کاسته نشود بلکه اوضاع به نفع آنها تغییر یابد. به همین دلیل انتظار می رود گروهک الاسیر از این پس به عنوان یک گروهک تروریستی به صورت مخفی اقدامات خود را در مناطق مختلف لبنان دنبال کند و کشورهای حامی این تروریست ها نیز همچون قبل به فکر طراحی نقشه های دیگری برای رسیدن به اهداف خود در منطقه باشند. بدون تردید هوشیاری حزب الله هم این طرح ها را ناکام خواهد گذاشت.     

برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: