دکتر لطفالله فروزنده دهکردی، استاد دانشگاه
الناس علی دین ملوکهم
نقش کارگزاران و مدیران در رشد و توسعه یا اضمحلال جامعه بحثی روشن و مشخص است، بیشک جامعهای با مدیریت متعهدانه و آگاهانه با شیوههای هنرمندانه امکانات مادی و معنوی را به سوی هدف هدایت میکند. ولی اگر شیوهها در حوزه مدیریت سلامت خود را از دست بدهد، ضوابط و اصول منطقی تحت تأثیر یک سلسله هوای نفسانی و سوءتدبیر، خود آفت و بیماری کشندهای است که به جان سازمان و جامعه افتاده و آن را نابود میکند.
بیشک مبانی فلسفی حکومت دینی دقیقاً مشخص است و در نجاتبخش بودن آنها کوچکترین تردیدی وجود ندارد، اما اجرای اهداف حکومت اسلامی مبحثی است که دقیقاً به سیره کارگزاران برمیگردد.
در فرهنگ دینی، کار و تلاش و خدمت به مردم، عبادت محسوب میشود و از کارگزاران دولت و حکومت به ویژه در شرایطی که امام عادل سرپرستی امور را بر عهده دارد، انتظار میرود که با شوق و رغبت بیشتر و به قصد قرب به ساحت قدس الهی وظایف سازمانی خویش را انجام دهند. اما اگر در این میان مدیران و صاحبمنصبان که «خواص» جامعه محسوب میشوند و الگوی سایرین نیز به شمار میروند دچار سوء تدبیر و حرص و ولع شوند آن وقت بروز تخلف و نابودی و اضمحلال یک سیستم اجتنابناپذیر است.
حضرت علی(ع) فرمود: سوُءُ التدبیر، سبَبُ التَّدمیرِ.
بداندیشی در انجام کارها موجب سقوط و نابودی است.(1) همچنین حضرت فرمود: فساد توده مردم، ناشی از فساد خواص است.(2)
با این اوصاف در این مقاله بحث آسیبشناسی حکومت دینی ناظر به سیره و رفتار کارگزاران را مورد بررسی قرار میدهیم. این آسیبها یا آفتها در دو بعد قابل بررسی است؛ یکی در بُعد رفتار فردی و دوم در بُعد عملکرد سازمانی و مدیریتی است که در حد حوصله این مقاله و با توجه به شرایط روز به آن میپردازیم.
آسیبهای رفتار فردی کارگزاران در حکومت دینی
1ـ خودپسندی: ریشۀ بسیاری از صفات زشت نفسانی «خودپسندی» است و آنانکه به بیماری خودپسندی مبتلا هستند، با یک چاپلوسی و با یک پیشنهاد، از مسیر حق و عدل خارج میشوند.
منشأ عجب و خودپسندی معمولاً جهل و نادانی است و چون انسان خودپسند به فقر ذاتی و نیازمندیهای فراوان خود واقف نیست کردار و گفتار خود را بزرگ میشمارد و به وادی، وحشتناک خودپسندی کشیده میشود.
امام علی(ع) فرمود: خودپسندی انسان، نشانهای است بر کم خردی او.(3)
ایشان همچنین فرمودهاند: خودپسندی ضد درستاندیشی و آفت اندیشههاست.(4)
امام علی(ع) در نامهای به مالک اشتر فرمود:
«و بپرهیز از خودپسندی و از تکیه کردن به آنچه که تو را به خودپسندی سوق میدهد، و نیز بپرهیز از اینکه دوست بداری ستایش مردم را، زیرا بهترین فرصتها برای شیطان این حالت است تا نیکی نیکوکاران را به وسیلۀ خودپسندی از بین ببرد.»(5)
خصلت ویرانگر خودپسندی پیامدهای بسیار خطرناکی دارد که ایجاد فضای تملق و چاپلوسی، نفی هر گونه انتقاد سازنده، عدم مشورت با دیگران، کبر و خودخواهی، عدم پذیرش عدالت و حق و ترس از پذیرش حق از مصادیق آن میباشد.
کارگزار نظام اسلامی بایستی با توکل به خدا و اعتماد به خدا و درخواست همیشه از خداوند سعی کند روح تواضع در برابر حق تعالی و بندگان خدا را در خود تقویت کند، البته تواضع با قاطعیت منافات ندارد و برای تحقق حق و اهداف عالیه سازمان، مدیر در عین تواضع بایستی قاطعیت نیز داشته باشد.
2ـ افزونخواهی و مالپرستی: کارگزارانی که به بیماری افزونخواهی مبتلا هستند، خود را برتر و بالاتر از دیگران به حساب میآورند و در برخوردهای مختلف با ضوابط و افراد، حق بیشتری را از آنچه که قانون معین کرده است میطلبند. موقعیت فرضی و شخصیت خیالی باعث میشود برای خود مافوق دیگران حق قائل باشند و به خود اجازه دهند در جهت اهداف فردی و گروهی خود ریخت و پاش کنند و کسی حق اعتراض نداشته باشد.
امام علی(ع) به مالک اشتر میفرمایند: بپرهیز از به خود اختصاص دادن آنچه را که همۀ مردم نسبت به آن حق مساوی دارند.(6)
یا در جواب طلحه و زبیر میفرمایند: آیا به من خبر نمیدهید که کدام سود و نصیبی را از امکانات مسلمانان برای خود برداشته باشم؟(7)
متأسفانه موج گستردۀ دنیاپرستی، بلیه دورۀ چهارساله و اندی حکومت امام علی(ع) بود و با اینکه اهم نصایح مولا تحذیر از دنیاپرستی بود، اما معالاسف تأثیر شایسته خود را نداشت.
امروز یکی از آفات جدی نظام مقدس جمهوری اسلامی گرایش کارگزاران به زیادهخواهی و مالاندوزی است. مقام معظم رهبری در این رابطه میفرمایند:
«گفته میشود که سابقهدارهای اسلام... اینها باید یک امتیازاتی داشته باشند. به اینها امتیازات داده شد و امتیازات مالی ـ از بیتالمال ـ این خشت اول بود. حرکتهای انحرافی این طوری است، از نقطه کمی آغاز میشود و بعداً همین طور هر قدمی قدم بعدی را سرعت بیشتری میبخشد.»(8)
البته استفاده از امکانات دنیوی در حد مقعول قابل قبول است، بدین مفهوم که اگر در جایی پای تکلیف سخت الهی به میان آمد و توانستند از این دست بردارند این مثبت است اما اگر وابستگی به منابع دنیا باعث ترس و سازش با باطل و زیر پا گذاشتن حق شد خطرناک است.
این روحیه پیامدهای خطرناکی از جمله ترس از دفاع از حق، و مهمتر از آن ایجاد شبهه در مردم نسبت به اصل دین و حقانیت دین میکند. خسارتهایی که اسلام از مدیریت آلوده به بیماری افزونخواهی دیده، بسیار گسترده است.
مقام معظم رهبری در این رابطه میفرمایند:
سالهاست که بنده دربارۀ زندگی تشریفاتی مکرر تذکر میدهم. این دو جنبه دارد: یک جنبه از لحاظ اصل پایبندی به تحملات و تشریفات است که این دون شأن انسان والاست. به علاوه مسرفانه، تضییع سرمایهها، تضییع اموال و موجودیها در آن است. این یک بعد قضیه است که اصل اسراف بد است، اصل تجمل همراه با اسراف و همراه با زیادهروی، بد است، لیکن جنبه دومی دارد... و آن انعکاس تجمل شما در زندگی مردم است... فضا را فضای تجملاتی و تجملگرایی و عادت کردن به تجمل قرار ندهیم. چون امروز اگر این روحیه تجملگرایی در جامعه ما رواج پیدا بکند بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی کشور اصلاً حل نخواهد شد.(9)
3ـ افزونگویی و شعارگرایی به جای عملگرایی: از آفاتی که باعث بیاعتمادی مردم میشود و در بیاعتبار کردن مدیریت و تشکیلات وابسته به آن تأثیر دارد افزونگویی است. مدیرانی که که به هنگام دادن گزارش، برای جلب رضایت مقامات مافوق، آمار کارهای خود را در کمیت و کیفیت، بیش از آنچه که هست بالا میبرند نه تنها مسئولان بالا را در برنامهریزیها و قضاوتها به اشتباه میاندازند، بلکه ضربۀ جبرانناپذیری به حقوق مردم وارد میآورند و از نظر اخلاقی، فرهنگ دروغ و تزویر و چاپلوسی را گسترش داده، در نتیجه این شعارهای غیر واقعی، اعتمادها و اطمینانها را نسبت به دستگاهها و مدیریتها سلب میکنند.
4ـ عدم بصیرت و توانایی در انجام وظایف: در حکومت اسلامی یک کارگزار علاوه بر تعهد و ایمان باید از دانش و بینش کافی برای انجام کاری که به عهدۀ او نهاده شده است برخوردار باشد.
مدیری که در انجام کارها قدرت تشخیص موقعیتها و تخصص و مهارت لازم را نداشته باشد صرفنظر از اینکه موفقیتی در مدیریت به دست نخوهد آورد استعدادها و امکانات موجود را هم از بین خواهد برد.
پیامبر اکرم(ص) به ابن مسعود میفرمایند: «ای ابن مسعود! آنگاه که برای انجام کاری خود را آماده میکنی آن کار را با دانش و اندیشه انجام بده و بپرهیز از اینکه کاری را بدون وقت و آگاهی انجام بدهی.»(10)
حضرت علی بن ابیطالب(ع) میفرمایند: «ای مالک، در به کارگیری کارمندان و مدیرانی که باید زیر نظر تو کار کنند هیچگونه واسطه و شفاعتی را نپذیر، مگر شفاعت کفایت و امانت را.»(11)
5ـ جدایی از مردم: مدیریت در نظام اسلامی نقش اساسی دارد، کارگزار بایستی خود را خدمتگزار مردم بداند، بایستی برای خدمت به مردم لحظهشماری کند، عدم ارتباط با مردم، کشیدن حصاری بین خود و مردم، بیاعتنایی به خواستههای بحق مردم، از بین رفتن اعتماد و اطمینان مردم به کارگزاران را در پی دارد.
ائمه اطهار از طریق سادهزیستی، ارتباط مسقیم با مردم، شرکت در غمها و شادی مردم و تماس مستقیم و غیر مستقیم، ارتباط با مردم را قوی میکردند. امام علی(ع) در نامهشان به مالک اشتر میفرمایند: ای مالک! مبادا در تماس خود با مردم، مدیریت حجابی گردد... زیرا دوری و فاصلۀ مدیران جامعه از مردم، نوعی نامهربانی و بیاطلاعی نسبت به امور مدیریت است... آنها را از جریانات امور دور نگه میدارد، در نتیجه... بزرگ در نظر آنان کوچک و کوچک، بزرگ و کار نیک، زشت و کار زشت، نیک جلوه میکند و بالاخره حق و باطل به یکدیگر آمیخته میشود.(12)
مقام معظم رهبری میفرمایند:
«هر کس که بیشتر به مردم نزدیک باشد و بیشتر احساسات مردم را درک کند، بیشتر با مردم احساس همدردی و ابراز همدردی کند، مردم به او علاقۀ بیشتری نشان میدهند.»(13)
6ـ ریاستطلبی (قدرتطلبی): از آفات مهم کارگزاران حکومت دینی از بین رفتن اخلاص و کار برای خدا و انجام وظیفه است. حلول انگیزه ریاستطلبی، حاکمیت گروه و جناح من و نفسانیت، امالفساد است. «ریاستطلبان» در پی آن بودند که از حکومت مولا امتیاز گرفته و مسئولیتهای حساس را در دست گیرند که با مخالفت مولا روبرو شدند و در نهایت سر ستیز با حکومت عدالتگستر مولا برداشتند.
به هر حال آن کس که ریاستطلب است، میخواهد در هر شرایطی ریاستش حفظ شود و چنین ریاستی جز با دروغ یا معامله سیاسی با مردم حفظ نخواهد شد. چنین کسی ناچار است برای نگهداری حکومت چند روزۀ خود پشت پا به تمام ارزشهای الهی بزند. مقام معظم رهبری در این رابطه میفرمایند:
«اگر هوای نفس نباشد، اگر خودخواهی نباشد، اگر مصلحت قبیلهگرایی نباشد، مصلحت کشور و مصلحت نظام و آیندههای بلندمدت مورد نظر باشد این جنجالها و این مناقشهها چیزی نیست که دو گروه را، دو نفر را، دو انسان انقلابی را به جان هم بیندازند.»(14)
7ـ تقدم رابطه بر ضابطه (ملاحظات خویشاوندی و دوستی): هر گاه فضای مدیریت، آلوده به شکستن ضوابط و زیر پا گذاشتن قانون گردد و روابط جای ضوابط را بگیرد، چنین مدیریتی از مدار حق خارج گشته و به آفات بیانصافی، ستمگری، جنایت و... مبتلا خواهد شد.
امیر مؤمنان علی(ع) در اجرای قانون و تقدم ضابطه بر همۀ رابطهها چنین میفرماید:
قانون خدا در مورد دوست و بیگانه، دور و نزدیک و قضاوت نمودن به عقاب خدا در حال خشنودی و خشم و توزیع اموال عمومی را به عدالت بدون در نظر گرفتن هیچ رابطه بین سرخپوست و سیاهپوست اجرا کن.(15)
کارگزار بایستی نهایت مراقبت و کنترل را بر خویشاوند و دوستان خود داشته باشد، زیرا کوچکترین سوءاستفاده این قبیل افراد، ضمن خراب کردن وجهه مدیر، زمینۀ شایعات و عدم اعتماد را فراهم میکند.
آسیبهای عملکردی کارگزاران در حکومت دینی
1ـ فاصله گرفتن برخی از نظام اجتماعی از تعالیم دینی: نگاه اساسی و زیربنایی به معضلات حکومت دینی، بر پایۀ یک فرضیه شکل میگیرد. در این فرضیه، رمز سعادت و نیکبختی انسانها به تبعیت کامل آنها از تعالیم انبیاء وابسته است و فاصله گرفتن از این تعالیم، به ویژه در حوزۀ زیرساختها و نظامهای اجتماعی و اقتصادی، سرمنشأ تمامی چالشها و آسیبها شناخته میشود. از مصادیق این زیرساختها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
الف: سیستم بانکی کشور: مسایلی مانند تشابه نظام بانکی کشور با سیستم بانکی غرب، سیستم بهره، بحث ربا، توجه به صاحبان سرمایه و قدرت، فعالیتهای کاذب اقتصادی، معاملات اعتباری، فضای بانکسالاری و نوع قراردادها مباحثی هستند که در توسعه فساد و تبعیض و فقر به عنوان سه آسیب مهم حکومت دینی نقش اساسی داشتهاند.
ب: نظام تولیدی: حاکمیت الگوی متمرکز، عدم اعتماد به مردم، عدم توان فعالیت سرمایههای کوچک، رشد افراد نوکیسه در نظام دلالی، نابودی تولید و فعالیت مولد.
جایگزینی انوماسیون بدون توجیه به جای روشهای کاربر، از مصادیق مشکلساز نظام تولیدی است که حلقۀ دیگری از زنجیرۀ اقتصاد سرمایهداری است که همگام با نظام بانکی، فقر و بیکاری را به جامعه تحمیل کرده، زمینههای بروز انواع مفاسد اقتصادی را فراهم میآورد.
ج: نظام توزیع و مصرف: الگوی تمرکز تولید، 70 درصد سیستم اقتصاد درونی، سیستم توزیع انحصاری را به وجود آورده که مصرفکننده، بدون حق انتخاب مجبور به خرید است.
ارائه کالای با کیفیت پایین، عدم توجه به بهرهوری، حاتمبخشی برخی صاحبان صنایع جهت پوشش دادن به کاستیها، ایجاد نیازهای کاذب، افزایش تجملات و حجم مصرف بیرویه، احساس فقر روانی و عدم اشباع نیاز، نشاندهندۀ سیستم ناسالم توزیع و مصرف است.
د: نظام آموزشی: یکی از اهداف نظام آموزشی، آموزش و توسعه و تربیت نیروی انسانی است. آنچه میتوان در نظام آموزشی دید، گسست این نظام آموزشی، با نیاز فنی و مهارتی جامعه و مبانی اعتقاد دینی است.
از سویی علوم و تئوریهایی که در دانشگاهها و مدارس تدریس میشود، علیرغم وجود چالشها و مشکلات اساسی در کشور، قادر به ارائه راهکار عملی و کاربردی نیستند و از سوی دیگر بینش و نگرش جوانان را نسبت به مبانی دینی و اعتقادی سست میکنند، بحران مفاسد و ناهنجاریهای کشور، بحران فرار مغزها، غربگرایی، ناامیدی به آینده، بیکاری، تنبلی، روحیه مدرکگرایی، بحرانهای روحی و روانی از جمله مشکلات نظام آموزشی است.
2ـ برنامه توسعه بر محور اقتصاد: نگاهی به برنامهها و تخصیص اعتبارات نشان میدهد که توزیع امکانات با دید صرفاً اقتصادی انجام میشود. اصولاً توجه به محور صنعت و کشاورزی بدون محور فرهنگ ناشی از همین دیدگاه مادی است.
در برنامهریزی فعلی مسائل فرهنگی، اجتماعی همطراز مسایل اقتصادی نبوده، بلکه تابع آن میباشد، لذا توسعهای که از رهگذر اجرای این برنامهها پدید میآید توسهای همهجانبه نیست، بلکه توسعهای اقتصادمحور است که گسترش هر بخش را به تناسب نیازمندیهای اقتصادی تعریف کرده و محقق میسازد. در این دیدگاه توسعه انسانی با مفهوم ابزاری مورد توجه گرفته، یعنی انسانی توسعهیافته است که مجموعۀ «اخلاق و گرایشات روحی»، «اطلاعات و آگاهیهای ذهنی» و «مهارت و رفتارهای عملی» او با تکنولوژی تولید و بازار مصر، کاملاً هماهنگ باشد؛ به عبارت دیگر، از توان روحی، ذهنی و عملی لازم، برای کار در بخش تولیدی برخوردار باشد.
مقام معظم رهبری در این رابطه میفرمایند:
خیلی از کارهای فرهنگی اقتصادی نیست، اما اگر آن را انجام ندادید پایۀ همه کارهای اقتصادی به هم خواهد ریخت.
کاهش توان تولیدی، کاهش تولید مولد صنعت و کشاورزی، افراط در قانون کار، عدم ثبات سیاستهای اقتصادی، نظام تولید متمرکز، نارسایی در توزیع ثروت، گناه و نافرمانی، تأخیر پروژهها، فساد اداری، ارتشاء، بیانضباطی، عدم وجدان کاری، اختلاس، رانتخواری، اخذ پورسانت جرایم و ترویج فساد، تخصیص ناهمگون بودجه، اختلاف فاحش حقوق مدیران رده بالا و کارمندان عادی، نارسایی شیوه پرداخت دستمزد، گروه بازی و جناح بازی از جمله آثار این نوع نگاه است.
به هر حال تمام این نارساییها ناشی از عدم تحقق صحیح و کامل دین در عرصۀ اجتماع است و به پیروی از الگوهای توسعۀ غربی و غیر الهی بازمیگردد.
3ـ سستی بینش و ایمان انقلابی و اسلامی در کارگزاران:
سست شدن پایههای اخلاقی و فرهنگی کارگزاران از جمله آسیبهای حکومت دینی است. زمانی که ارزشهای دینی کمرنگ شود و تنها به جنبههای مادی و اقتصادی توجه شود، بینش و ایمان انقلابی مدیران و کارگزاران ـ که الگوی سایرین به شمار میآیند ـ ضعیف شود، دارای روحیه تسامح و تساهل شوند و نسبت به ارزشها بیتفاوت بشوند، بروز تخلف در ادارات و سازمانها و سیستم اجتنابناپذیر خواهد بود و عدم تعهد، رشوه، ارتشاء، عدم انضباط اجتماعی، کاهش وجدان کاری، توسعه فساد و تبعیض از نتایج این تفکر خواهد بود.
مقام مظعم رهبری در این رابطه میفرمایند:
«یک مسأله سستی بینش و ایمان انقلابی و اسلامی در بعضی از مسئولان است. اینها مجذوب نسخههای سیاسی غرب هستند. آن هم نسخهای غلط از آب درآمده...»
«فلان مسئول، که به برکت انقلاب اسلامی عزت و احترامی پیدا کرده و به خاطر اظهار طرفداری از اسلام و امام و انقلاب، ممکن است چهار نفر به او احترامی بگذارند، ناگهان طرفدار لیبرال دموکراسی غرب شود که نقطۀ مقابل مردمسالاری اسلامی است.»
4ـ فقدان نظارت و پیگیری امور: از مهمترین آسیبهای حکومت دینی ناشی از عملکرد مسئولین، فقدان نظارت کافی و نارسایی در سیستمهای ارزیابی و کنترل و بازرسی است.
این مسأله از یک سو محیط ادارات و سازمانها را برای افراد مختلف امن میکند و جسارت آنها را در گسترش دامنۀ تخلف و قانونشکنی شدت میبخشد و از سوی دیگر کارکنان متعهد، منضبط و دلسوز و پرتلاش را دلسرد میکند.
در این رابطه امام علی(ع) به مالک اشتر میفرماید:
«نباید تباهکاران و نیکوکاران در نزد تو منزلت مساوی داشته باشند، زیرا این امر از یک سو موجب خسارت بیشتر تباهکاران و از سوی دیگر باعث دلسردی نیکوکاران خواهد شد.»(16)
عدم نظارت از عواملی مانند نداشتن سیستم بازرسی کارآمد و پویا، ناکارآمدی روشهای نظارت، عدم برخورد جدی با متخلفین، عدم عدالت در برخورد، توجه به ارتباطات در بازرسی، عدم برخورد با متخلفین قدرتمند و عالیرتبه، عدم باور و اعتقاد به نظارت و برخورد و توجیه آن، کمبود قوانین و اختیار، روحیات و شخصیت مدیر و کارگزار و آلوده بودن مدیر ناشی میشود.
نتیجهگیری
همانطور که بحث شد آسیبشناسی حکومت دینی در رفتار و عملکرد کارگزاران حکومت دینی بسیار مهم است، زیرا به مصداق «الناس علی دین ملوکهم»، مدیران و کارگزاران الگوی عملی حکومت دینی و آرمانهای آن هستند که رفتار و عملکرد آنها در افزایش یا کاهش باورهای عموم مردم نقش اساسی دارند، در حوزه رفتاری خودپسندی، دنیاطلبی، افزونخواهی، افزونگویی، ریاستطلبی، عدم توانایی در انجام وظیفه و جدایی از مردم مهمترین آسیبهای کارگزاران حکومت دینی است و در حوزه عملکرد سازمانی فاصله گرفتن از تعالیم دینی در تدوین برنامه و زیرساخت اجتماعی، اقتصادی، تنظیم برنامهها بر محور انسان اقتصادی، سستی بینش و ایمان انقلابی کارگزاران و فقدان نظارت و پیگیری امور مهمترین آسیبهای کارگزاران در حکومت دینی بیان گردید.
توجه به مراتب تقوی و تعهد زمامداران، اصلاح مبانی روشها و برنامهها، توجه به کفایت و کاردانی و شایستهسالاری، توجه به مردم و حل مشکلات مردم، عدالت و نفی طبقات، سادهزیستی و زهد زمامداران، توسعه اخلاق، روحیه نقادی و آزادی مشروع میتواند در جهت کاهش یا رفع آسیبهای کارگزاران حکومت دینی مؤثر باشد.