صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱۳۹۲ - ۰۶:۰۲  ، 
شناسه خبر : ۲۶۲۴۸۲
رهبر معظم انقلاب یک دغدغه دیرین خود را در قالب یک کلید واژه جدید طرح نمودند

فارغ از اینکه اصطلاح «سبک زندگی» در فرهنگ واژگان آیت الله خامنه ای تازگی دارد یا نه، آنچه در کشور ما از آن به عنوان سبک زندگی یاد می کنند، از همان آغاز رهبری ایشان یا حتی قبل تر از آن دغدغه ایشان بوده است: «بنده زمان ریاست جمهوری در شورای عالی انقلاب فرهنگی قضیه طرح لباس ملی را مطرح کردم و گفتم بیایید یک لباس ملی درست کنیم [. . . ] عرب ها لباس ملی خودشان را دارند، هندی ها لباس ملی خودشان را دارند، اندونز یایی ها لباس ملی خودشان را دارند [. . . ] من و شما که ایرانی هستیم، لباسمان چیست؟» (بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان همدان، ۱۷/۴/۱۳۸۳)

این گونه دغدغه ها نسبت به «روش زندگی» در اوایل رهبری آیت الله خامنه ای بیشتر از پیش نمایان گشت. نگاهی گذرا به نامگذاری سال ها در دهه ۷۰ شمسی نشان می دهد که ارتقای فرهنگ عمومی در کشور برای ایشان اهمیتی فوق العاده داشته است. انتخاب نام هایی همچون «وجدان کاری، انضباط اجتماعی»، «انضباط اقتصادی و مالی» و «صرفه جویی» ناظر بر آسیب شناسی جامعه آن روز ایران بود؛ آسیب هایی همچون زیاده روی و نابودکردن اموال عمومی و اموال شخصی و نیز ریخت و پاش و اسراف. در این میان نام هایی مانند «حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف» و «همت مضاعف و کار مضاعف» برای نسل های جوان تر جامعه ایرانی آشناتر است، البته انتخاب نام سال، تنها زمینه طرح این بحث برای رهبری نبود، بلکه ایشان در سخنرانی های مختلفی در این سال ها به مسائلی مثل آپارتمان نشینی، معماری، اصلاح موی سر، شیوه راه رفتن، کتابخوانی، الگوی مصرف وسایل زندگی، مُد و... نیز پرداخته اند.

چرا سبک زندگی؟

در شرایط حساس کنونی منطقه و جهان و به رغم همه تهدیدها و تحریم های تحمیلی علیه ملت ایران و شرایط اقتصادی و. . . چرا رهبر انقلاب این موضوع مهم را متن تمدن سازی نوین اسلامی می دانند؟ چرا ایشان دغدغه سبک زندگی را با این کیفیت بیان می کنند؟ برای یافتن پاسخ لازم است که دو وجه این سخنان را بررسی کنیم:

۱- وجه ایجابی:

سال گذشته و در جمع دانشجویان کرمانشاهی بود که رهبر انقلاب هدف اصلی و میانه انقلاب اسلامی ایران را «تشکیل جامعه اسلامی با همه خصوصیات و شاخص هایش» عنوان کردند؛ جامعه ای که قرار است الگویش را سرِ دست بگیرد و در این آشفته بازار بین المللی و منطقه ای به همگان نشان دهد.

به نظر می رسد که در عمر بیش از ۳۰ سال انقلاب اسلامی ایران و با وجود همه سختی ها و فشارها، ایران اسلامی توانسته است ساختار و چارچوب خوبی را برای پیشرفت خود بسازد. در زمینه سیاسی ما اکنون به ثبات و اقتدار سیاسی در داخل و اعتبار اثرگذار در عرصه بین الملل رسیده ایم. پروژه «مهار ایران» که با وقوع بیداری اسلامی رنگ و بوی جدیدی یافته، حاکی از این امر است.

در عرصه علم به استناد پایگاه استنادی اسکوپوس در سال ۲۰۱۲ میلادی، حائز رتبه نخست در منطقه و شانزدهم در دنیا هستیم. همچنین با توجه به ظرفیت های طبیعی، زیربنایی و انسانی کشورمان، ابزار مناسبی را با توجه به ساخت و اسکلت محکم نظام در اختیار داریم. حال نوبت به طراحی و ساخت بنای مورد نظر است، اما چه بنایی و با چه معماری باید برای این اسکلت طراحی نمود؟ «آن چیزهایی است که متن زندگی ما را تشکیل می دهد که همان سبک زندگی است.»

اگر ما سبک زندگی را تنها بحثی ذیل فرهنگ ندانیم و نقش آن را در تمدن سازی فهم کنیم، با توجه به ظرفیت های فوق به موقعیتی رسیده ایم که باید برای طراحی بنای تمدن خود برنامه ریزی کنیم. حال که باید راه نوینی را برای خود و همگان باز کنیم، آیا می توانیم از چگونه زندگی کردن مردم بگذریم و تنها به انتقال گفتمان ها و آرمان های خود بسنده کنیم؟ مردم برای معیشت و معاش خود نیز نیاز به الگو دارند.

۲- وجه سلبی:

۲- ۱- ساموئل هانتینگتون در کتاب «چالش های هویت در امریکا» موفقیت نظام سیاسی امریکا را در هویت سازی به رغم حضور افراد متعدد خارجی با رسوم، اعتقادات و فرهنگ های متفاوت و بعضاً متضاد با تمامی جهان خاکی و در یک کلمه «امریکایی کردن» (Americanization) آنها می داند. به این معنا که ما با دین شما، مذهب شما، رنگ پوست و موی شما کاری نداریم، فقط امریکایی زندگی کنید، حتی اگر مسلمان هستید. هانتینگتون معتقد است که تداوم جامعه امریکا در پرتو فرآیند امریکایی کردن ممکن می شود، با این استراتژی که در مدل مرکز- پیرامون یا شمال- جنوب و برای افزایش حداکثری عمق استراتژیک امریکا باید وارد زندگی پیرامونی ها و جنوبی ها نیز بشود.

تفکیک سبک زندگی از اعتقادات و دین - به عبارتی سکولاریزه کردن سبک زندگی- مهم ترین دستاورد نظام سلطه بوده که مرزهای آن به جامعه امریکایی محدود نمی شود. با این منطق بوده که «فرهنگ مهاجم» غرب خود را تبدیل به «فرهنگ غالب» کرده است. وقتی انسان های بسیاری در خارج از مرزهای امریکا، امریکایی زندگی می کنند، ایالات متحده می تواند به عنوان عمق استراتژیک خود روی آنها حساب کند؛ موفقیتی که امریکایی ها نتوانستند با قدرت نظامی و سیاسی خود به آن دست یابند، با امریکایی کردن زندگی بسیاری از مردمان جهان برایشان فراهم آمده است. جوزف نای، نظریه پرداز «قدرت نرم» معتقد است امریکا در دیپلماسی عمومی خود با دو بازوی رسانه ای و آموزشی، رؤیاها و انتخاب های جهانیان را می سازد، بنابراین چه ما به دنبال تمدن سازی باشیم و چه نباشیم، حداقل برای حفظ هویت خود باید روش زندگی متناسب با اعتقاداتمان را ارائه دهیم، وگرنه امریکایی شدن دیر یا زود سرنوشت ما هم خواهد بود.

۲- ۲ نگاه آسیب شناسانه به وضعیت فرهنگی و به خصوص سبک زندگی کنونی ایرانیان، ما را وامی دارد تا مشکلات فرهنگی خود را تنها ناشی از تهاجم فرهنگی نظام سلطه نبینیم. مشکلات جامعه را باید به درستی شناسایی کرد و مجرای اصلاح آن را نیز روشن نمود. بسیاری از ما این نکته را در نقد وضع موجود لحاظ نمی کنیم و کاستی ها و آسیب های خود را در حوزه رفتارها و هنجارهای فرهنگی، به مسائل سیاسی یا اقتصادی و بین المللی «فرافکنی» می کنیم.

شاید جنس سبک زندگی آن قدر به روبنا و ظواهر زندگی انسان ها می پردازد که اغلب ما معتقد نیستیم یا حتی فراموش می کنیم که دارای لایه های عمیق تر تئوریک نیز هست. غفلت از مبانی، خود را در استفاده از روش هایی نشان می دهد که یا سکولاریسم پنهان است یا تقلید. علت هر دوی اینها هم سطحی نگری است. گروه اول بر این خیال می زیند که اسلام را در عصر جدید، نونوار می کنند و گروه دوم ناخواسته دین را قربانی سبک زندگی غربی می کنند.

رهبر انقلاب اسلامی در سخنان اخیر خود اولاً بستر و ضرورت و جایگاه بحث سبک زندگی را در جمهوری اسلامی مشخص کردند، ثانیاً برای نشان دادن نقشه راه این مسئله، به چند ملاحظه مهم اشاره نمودند. ایشان تفسیری توحیدی از زندگی و سبک زندگی بر مبنای خدامحوری را متفاوت از سبک زندگی انسان مدارانه غربی دانستند.

ملاحظه دوم اما به عرصه عمل برمی گردد، آنجا که اغلب گمان می کنند همه چیز باید بالا به پایین و دستوری باشد. در حالی که جنس فرهنگ و فرهنگ سازی به خصوص در جامعه ایرانی که از ظرفیت های شبکه سازی اجتماعی نظیر مساجد و حسینیه ها و... برخوردار است، باید از پایین به بالا باشد. جای تأسف دارد که در بعضی مواقع که رهبری انقلاب مطالبه ای نرم افزاری را بیان می کنند، ابتدا آیین نامه ها و بخشنامه ها و نهادها برای آن تعیین می شود و نهایتاً هم اصل موضوع به حاشیه می رود. اگر سپردن اقتصاد به دست مردم هنوز با موانعی مواجه است، اما می توان سبک زندگی را با کمک مردم و به دست ایشان ایجاد کرد و رواج داد و ثمرات آن را دید.

برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: