صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۷  ، 
شناسه خبر : ۲۶۳۳۰۷

پایگاه بصیرت/یکی از اساسی­ترین موضوعات هر جامعه بویژه جوامع دینی مقوله فرهنگ است. فرهنگ نشات گرفته از اعتقادات، باورها، ارزش­ها و سلوک اخلاقی است که مولد تمدن و شکل دهنده سبک زندگی هر جامعه ای است. انقلاب اسلامی ایران قبل از اینکه یک انقلاب سیاسی- اجتماعی باشد، یک انقلاب فرهنگی است. لذا فرهنگ هم در حدوث و پیدایش این انقلاب و هم در بقای آن نقش اصلی و بنیادین را دارا است. با این وصف طبیعی است، یکی از انتظارات مردم مسلمان ایران از دولت های مختلف که تا کنون بر سر کارآمدند، مطالبه فرهنگی باشد و هر دولتی نیز به این امر واقف است که باید پاسخگوی مطالبات مردم در این حوزه باشد. براساس همین قاعده، در گزارش 100 روزه رئیس جمهور محترم بخشی از سوالات به موضوع فرهنگ اختصاص یافت. به نظر می­رسد در کنار نکات مثبت در گزارش صد روزه رئیس جمهور محترم، در موضوع فرهنگ برخی نکات منفی نیز وجود داشت که شایسته نقد دلسوزانه و منصفانه خواهد بود.

رئیس جمهور با بیان این که دولت تلاش می‌کند تا جهت‌گیری‌های فرهنگی را مشخص کند، گفت:« البته در برخی از موارد شورای عالی انقلاب فرهنگی جهت‌گیری‌ها را تعیین می‌کند اما نکته‌ای در این میان قابل توجه است. ما به صاحبان فرهنگ اعتماد کنیم، صاحبان فرهنگ در این کشور فرهیختگان و بزرگان ما هستند. بعضی‌ها در برخی موارد خیلی به آنها بی‌اعتمادی نشان داد‌ه‌اند. به نویسندگان و فیلم‌نویسان خود اعتماد کنیم ما در همین 100 روز خیلی از کتاب‌هایی که ممنوع شده بود و می‌شد آزاد شوند، آزادشان کردیم. خیلی‌ از نویسنده‌ها ممنوع‌‌القلم شده بودند و ما آنها را به صریح‌القلم تبدیل کردیم تا بروند هر چه می‌خواهند بنویسند؛ البته در چارچوب قانون و خود آنها اهل این کشور هستند و علاقه‌مند به این کشور هستند».

رئیس جمهور افزود: خیلی از کتاب‌ها، خیلی از فیلم‌ها و مقررات دست‌وپا گیر را در حال کم کردن و روان‌سازی آن هستیم. هم در بخش اقتصاد کم و روان‌سازی می‌کنیم و هم در بخش فرهنگ کم و روان‌سازی می‌کنیم. فضای امنیتی را از فرهنگ کنار می‌زنیم همانطور که گفتم این کار به صورت قدم به قدم صورت می‌‌گیرد». وی بیان داشت:« دولت نظرش این است که هیچ فیلتری بهتر از افکار عمومی مردم نیست. فیلم و هنر خوب را مردم می‌بینند». آقای رئیس جمهور در پاسخ به این سؤال که برخی از مردم انتظار ویژه از شما دارند، گفت: «وقتی یک فیلم ساختند و مردم نرفتند ببینند، بی‌اعتنا شدند به آن فیلم‌ساز، خودش می‌داند که باید چکار کند».

اگر بپذیریم که نقد منصفانه به معنی مشخص کردن عیار یک موضوع و یک چیز است، از این رو باید هم نکات مثبت و هم نکات منفی مرتبط با این بحث در بیانات ریاست محترم جمهوری را مورد توجه قرار دهیم.

الف: فرازهایی از نکات مثبت و قابل تقدیر ؛ توجه به این که دولت تنها تصمیم گیرنده در عرصه فرهنگی کشور نیست و این مسئله در تعامل با دیگر نهادهای فرهنگی قابل تحقق است، یکی از نکات مثبت در بیانات رئیس جمهور محترم است. به عنوان مثال، اگرچه مطابق با گفته وی مبنی بر این که؛« در برخی از موارد شورای عالی انقلاب فرهنگی جهت‌گیری‌ها را تعیین می‌کند»، ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز با شخص رئیس جمهور است اما همین میزان از دقت نظر در تقسیم کارهای صورت گرفته در عرصه فرهنگ در کشور قابل تقدیر است.

نکته مثبت دیگر سخنان ریاست محترم جمهوری در این فراز کوتاه تاکید وی بر قانون و محور و فصل الخطاب قرار گرفتن آن است. این نکته‌ای مثبت و قابل تقدیراست؛ چرا که بی­توجهی به قانون و رفتار سلیقه‌ای و خودمحورانه که متاسفانه در سال­های گذشته شاهد آن بودیم، از هر کس که باشد، آسیب‌ زا و چالش برانگیز است و اگر از طرف مسوولان اجرایی و مدیران فرهنگی کشور باشد، آسیب‌ ها و خطرات آن برای کشور به مراتب بیشر خواهد بود.

ب: نکات منفی قابل نقد؛ در کنار نکات مثبت، اشکالات و نکات منفی نیز در  سخنان ریاست محترم جمهوری مشاهده می­شود که طرح آن از دیدگاه نقادان دلسوز و منصف ضروری و لازم به نظر می­رسد. نقد اصلی اظهارات ریاست محترم جمهوری به آن بخش از سخنان ایشان باز می‌گردد که بیان داشتند:« دولت نظرش این است که هیچ فیلتری بهتر از افکار عمومی مردم نیست. فیلم و هنر خوب را مردم می‌بینند». رئیس جمهور در پاسخ به این سؤال که برخی از مردم انتظار ویژه از شما دارند، گفت:« وقتی یک فیلم ساختند و مردم نرفتند ببینند، بی‌اعتنا شدند به آن فیلم‌ساز، خودش می‌داند که باید چکار کند».

به نظر می‌رسد که این فراز از  سخن رئیس جمهور محترم اشکال اساسی و مبنایی داشته باشد که در صورت اجرایی شدن نیز با بن‌بست‌ها و مشکلات اساسی مواجه می‌شود؛ چرا که استدلالی که در بیان رئیس جمهور آمده حاکی ازآن است که حاکمیت نقش خویش را در حد توان کاهش دهد و با تاکید بر فیلتر بودن افکار عمومی کار را به انتخاب آزاد مردم و خواست و میل آنها واگذار کند. مبنای این تفکر این است که هر فردی خود به سعادت و رستگاری خویش آگاه‌تر است و از این رو، باید از دخالت دیگران در تعیین سعادت و زندگی مطلوب وی خودداری نمود. به نظر می­رسد این شعار  نه تنها با دیدگاه اسلام شیعی که هدایت و سعادت فرد و جامعه بسوی کمال و رستگاری را از وظایف امامان و رهبران الهی می­داند، تناسب ندارد، بلکه این شعار در هیچ جامعه‌ای حتی در جوامع لیبرالی هم قابل اجرا نیست؛ چرا که  باعث از هم گسیخته شدن تار و پود جامعه و بی­ثباتی نظام می­گردد  و از این رو از سوی فیلسوفان و متفکران و حتی از سوی سیاست‌گذاران در عمل نفی می‌گردد.

 به عنوان مثال با همین ملاک ساده مطرح شده باید مواد مخدر نیز در این جوامع آزاد باشد؛ چرا که در مورد آن نیز باید گفته شود که بهترین فیلتر افکار عمومی مردم است و وقتی مردم نخریدند و بی اعتنا شدند، فروشندگان مواد مخدر خواهند فهمید که چه کنند. آیا این مسئله در عمل قابلیت اجرایی دارد؟ به عنوان مثال، همین الان در ایالات متحده آمریکا به عنوان کشوری لیبرال و مدعی احترام به حقوق فردی و خصوصی، که گرفتار مصرف ماده مخدری به نام ماری‌جوانا است،آیا مبارزه با این مواد به فیلتر افکار عمومی واگذار شده و دولت دیگر با مصرف این ماده مبارزه نمی­کند؟ آیا منتظر می­ماند که مردم در مصرف و عدم مصرف آن خود تصمیم بگیرند؟ در حالی که در همین ایام مجالس 10 ایالت از ایالات متحده آمریکا تصویب کرده‌اند که مصرف ماری جوانا به هر نحوی از انحاء(مثلا کسب مجوز از پزشک و ...) آزاد شود ولی دیوان عالی آمریکا 6 به 3 رای به ممنوعیت مصرف حتی مشروط آن داده است. این در حالی است که با منطق لیبرالیسم فرهنگی غرب، دولت آمریکا باید بگذارد افکار عمومی خودش با کالا روبرو شود و اگر رغبت نشان نداد دیگر قاچاقچی نیز حساب کار خودش را خواهد کرد.

علاوه براین در عرصه کالاهای فرهنگی نیز در مورد مستهجن نگاری‌ها و تصاویر و فیلم‌های مستهجن نیز همین منطق غلط می‌تواند مطرح باشد. حتی در مورد مواد غذایی نیز همین استدلال به خوبی خطا و ضعف خویش را به نمایش می‌گذارد.  چرا که با این حساب باید به همه تولید کنندگان و فروشندگان کالاهای غیر بهداشتی در عرصه مواد غذایی نیز اجازه داد تا با این فیلتری که دولت تصور می‌کند بهترین فیلتر است روبرو شوند و دولت زحمت را کم کند و در کار آنها دخالت نکند. این در حالی است که همین مثال‌های ساده، نشان می‌دهد که افکار عمومی بر خلاف نظر مطرح شده نه تنها بهترین فیلتر نیست بلکه تحت تاثیر تبلیغات به یک فیلتر پر منفذ و ناکار‌آمد تبدیل می‌شود که توان مقابله با هیچ امر مضری را ندارد. از این جهت شایسته است که دولت محترم از چنین رویکردهای ناصواب در عرصه فرهنگی که می­تواند مورد سوء استفاده حاملان فرهنگ لیبرالیسم غربی قرار گیرد، خودداری نماید و زمینه‌های گرفتارشدن کشور به فضای بی­ثباتی فرهنگی را فراهم ننماید. 

نام:
ایمیل:
نظر: