پایگاه بصیرت/تردیدی نیست که آمریکا و متحدین آن در سال های اخیر برنامه های هدفمندی در جهت تغییر محاسبات ایران در زمینه هستهای داشته اند. چنانچه رهبر معظم انقلاب در این سال ها هشدارهای مکرر نیز داده بودند. اکنون که توافق ژنو منعقد شد این موضوع، مؤیدات و وضوح بیشتری پیدا کرده است از جمله وندی شرمن معاون وزیر خارجه امریکا پس از ژنو3 تصریح کرده است:« من درک می کنم که چرا کنگره معتقد است تحریم های بیشتر فقط بهتر است. من تا حدی با این نظر موافقم، چون تحریم ها ایران را به پای میز مذاکره آورد. ولی منظور از تحریم ها تغییر نحوۀ محاسبات راهبردی ایران برای آمدن به پای میز مذاکره بود.» با این وجود، شواهد متعددی وجود دارد که سیاست تغییر محاسبات ایران همچنان در دستور کار کاخ سفید قرار دارد. از جمله دالهایی که مدلول موصوف را تأیید میکنند، عبارتند از:
1- تأکید مقامات آمریکایی و رژیم صهیونیستی بر وجود همه گزینه ها روی میز از جمله شواهد این موضوع است.[1]
2- تلاش کنگره برای تصویب تحریم های جدید علی رغم مخالفت ظاهری اوباما
3- تحریم مجدد 17 شرکت ایرانی پس از توافق ژنو توسط اتحادیه اروپایی با دلایل جدید
4- تداوم بخشی تحریم های سازمان ملل با بهانه حقوق بشری. چنانکه وندی شرمن تصرح کرد تحریم های امریکا در باره ناقضان حقوق بشر!! در ایران را ادامه می دهد.
5- بزرگنمایی پیامدهای شکست توافق ژنو برای افکار عمومی ایران و بالابردن هزینه عدم موفقیت در گام نهایی.
با این حال، هدف امریکا و اروپایی ها در این مرحله از تغییر محاسبات این است که مقامات، نخبگان و مردم به این نتیجه برسند که اولاً هزینه و پیامدهای تداوم برنامه غنی سازی و پافشاری بر آن در گام نهایی بسیار سنگین و خطرناک است. ثانیاً برنامه غنی سازی، یک نیاز عملی، فوری و حیاتی آنها نیست، ثالثاً نزدیکی با غرب حلال تمام مشکلات آنها در حوزه های اقتصادی و غیره است.