پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ کتاب دايرة‌المعارف فتنه 88، تنها گوشه‌اي از ابعاد رخداد تلخ 88 و چگونگي، چيستي و چرايي آن را روايت کرد و البته 8 ماه نبرد سخت و دشوار ملت انقلابي ايران و ازجمله، حماسه‌ ماندگار ملت در 9 دي و 22 بهمن را مستندسازي و تبيين نمود. شما که خود را از همين ملت و متعهد به اسلام، انقلاب و نظام مي‌دانيد، چرا نديده و بدون مطالعه آنرا رد مي‌کنيد؟ خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، روز سه‌شنبه ۱۷ دي ۱۳۹۲، متن گفت‌وگوي تفصيلي اين خبرگزاري با آقاي علي مطهري، عضو محترم کميسيون فرهنگي مجلس را منتشر ساخت. مطهري درباره انتشار کتاب 9 جلدي «دايرة‌المعارف فتنه 88، گفت: «من اين مجموعه را نديده‌ام ولي به طور کلي اين طور کتاب‌ها اعتباري ندارند زيرا در يک نزاع سياسي تا زماني که حرف طرف مقابل و دفاعياتش را نشنويم نمي‌توانيم قضاوت منصفانه‌اي داشته باشيم. هر وقت حرف دو طرف وجود داشت آن زمان مي‌توان گفت که مسائل مطابق واقعيت است. انتشار اين کتاب صرفا بر اساس ادعاهاي ثابت نشده است. ظاهراً عکس موسوي، کروبي و خاتمي هم روي جلد اين کتاب‌ها چاپ شده. حتي اگر خود اينها شکايتي نکنند قوه قضاييه و مدعي‌العموم مي‌تواند وارد شود. البته آن‌ها شکايت نخواهند کرد زيرا مي‌دانند شکايت‌شان بررسي نمي‌شود اما قاعدتا مدعي‌العموم وظيفه دارد بررسي کند که اين کتاب با وجود تهمت‌هاي زياد در آن، با چه مجوزي منتشر شده است؟» جناب آقاي علي مطهري نيازي به معرفي ندارد. مواضع و ديدگاههاي وي، خصوصا در سالهاي اخير باعث شد که برخي از او به عنوان چهره‌اي منتقد و جنجالي ياد کنند. اينکه، اين نقدها تا چه ميزان منصفانه بوده است؟ نقد و جنجالهاي ايشان در مورد چه موضوعاتي بوده‌اند و چه اهداف و پيامدهايي داشته است؟ چه اشخاص و جريانهايي را خشنود ساختند و چه کساني را ناراحت کرده‌اند؟ اين يادداشت، در مقام بازخواني نوع ديدگاهها و بررسي چيستي و چرايي مواضع ايشان در گذشته و يا حتي در موضوع فتنه 88، نيست. بلکه صرفا معطوف به اظهارات ايشان در گفت‌وگو با خبرگزاري ايسنا مي‌باشد. کتاب دائره‌المعارف فتنه 88 نيز نيازي به معرفي و دفاع ندارد. چون بر پايه يک ضرورت عقلي، يک تجربه تاريخي و يک مطالبه عمومي، تدوين و منتشر گرديد. اين يک اصل بديهي است که ملت‌هايي که اهداف و آرمانهاي ارزشي و والايي را دنبال مي‌کنند و در جهت تحقق آن در سطح ملي و فراملي تلاش مي‌کنند، همواره با دشمنان و تهديدات و فتنه‌هايي از سوي آنها مواجهه‌اند. تاريخ بشر، حکايتهاي بسياري از اين رويارويي دارد. تاريخ انقلاب اسلامي ايران در طول بيش از سه دهه نيز از اين قاعده مستثني نبوده است. يکي از مؤلفه هاي مهم در پيروزي و توفيقات يک ملت در اين رويارويي، توجه به گذشته تاريخي خود است. هر رخداد تاريخي، درسها و عبرتهايي دارد. آگاهي از ابعاد و زواياي مختلف آنها، ضريب هوشياري و آسيب‌پذيري يک ملت را افزاش مي دهد و در صورت وقوع يک رخداد مشابه، ميزان آمادگي ملت در مواجهه با آن و ضريب پيروزي و موفقيت را افزوده و در عين حال، هزينه‌ها را کاهش مي دهد. اما تجربه به ما مي آموزد که بسياري از اخبار، اطلاعات و اسناد مربوط به يک رخداد مهم، با گذشت زمان، به فراموشي سپرده مي‌شوند و يا با قرائتهاي جديدي روبرو شده و از سوي برخي افراد و جريانها، دچار تحريف مي‌شوند. از اين رو، ثبت و مستندسازي وقايع تاريخي با همه ابعاد و زواياي آن، ضرورتي انکار ناپذير است. مي‌توان ادعا نمود که تدوين و انتشار دائره‌المعارف فتنه 88 نيز از همين ضرورت پيروي مي‌کند. لازم است در همين رابطه، توجه جناب دکتر مطهري، که مسئوليت موسسه نشر افکار و انديشه‌هاي والاي استاد بزرگوار شهيد مطهري را بر عهده دارند و همچنين همه خوانندگان محترم اين ياددداشت را به بازخواني فرازي از سخنان آن حکيم، فيلسوف و ستاره پرفروغ اسلام ناب محمدي(ع)، جلب کنم. شهيد مطهري در بيان اينکه؛ «امام حسين را کي‏ها و چي‏ها شهيد کردند؟» معتقد بودند: «اينکه کي‏ها شهيد کردند يا کي‏ها ياري کردند معلوم است ولي اينکه‏ چي‏ها شهيد کردند يا ياري، بايد گفت؛ امام حسين را طمع ملک ري و طمع پول‏(که "خولي" گفت: جئتک بغنا الدهر) و رشوه رؤسا (اما رؤساؤهم‏ فقد اعظمت رشوتهم و ملئت غرائرهم) و جبن و مرعوبيت عامه و ميل به‏ جبران محبت يزيد که ابن زياد مي‏خواست کدورت يزيد را از پدرش که در ولايت عهد يزيد تعلل کرد جبران کند و خبث ذاتي امثال شمر و مستي و غرور و بدبختي و سبکسري شخص يزيد و از همه بالاتر فراموشي کاري عامه مردم که‏ مسلمانان بودند و معتقد و سيري به تاريخ شصت ساله خود نمي‏کردند و سابقه‏ها را فراموش کردند و گول ظاهر را مي‏خوردند،[شهيد کرد].»[1] اما تاملي در اظهارات جناب آقاي مطهري: 1-آقاي مطهري گفتند:«من اين مجموعه را نديده‌ام ولي به طور کلي اين طور کتاب‌ها اعتباري ندارند.» دکتر علي مطهري استاد دانشگاه، نماينده محترم مجلس شوراي اسلامي و عضو کميسيون فرهنگي مجلس است. به نظر مي‌رسد، فردي با چنين موقعيت اجتماعي و جايگاه شغلي و مسئوليت، سزاوار است در بيان اظهارنظرهاي خود مراقبت بيشتري داشته باشد. کساني که اين مصاحبه را خوانده‌اند، حتما از خود پرسيده‌اند؛ آقاي مطهري، چه چيزي را «بي‌اعتبار» مي‌داند. ايشان که خود اقرار مي‌کند، «کتاب را نديده‌ام» و واضح است که از محتواي آن بي‌خبرند. چگونه هنوز کتاب را نديده و محتواي آن را مطالعه نکرده است، در مورد آن قضاوت مي‌کنيد و آن را «بي اعتبار» مي‌داند؟ در نگاه هر انسان منصفي، همين دليل براي قضاوت افکار عمومي در مورد اظهارات آقاي مطهري کافي است. بنظر مي‌رسد وي با اين اظهارات، اعتبار کتاب را مورد تاييد بيشتر قرار داده و بر بي‌اعتباري قضاوت خود تصريح کرده‌اند و همگان را براي مطالعه اين اثر، ترغيب نموده‌اند. شايسته بود که ايشان قبل از چنين اظهارنظري، ابتدا يک نسخه از اين مجموعه را از تهيه کننده اين اثر، درخواست مي‌کردند و پس از مطالعه، نظر داده و يا در مورد آن قضاوت مي‌کردند. آنچه که ايشان بيان نمودند به طور قطع و يقين در قالب نقد تعريف نمي‌شود. چرا که نقد يک اثر قبل از مشاهده و مطالعه آن، با هيچ منطقي سازگاري ندارد و اصولا نقد نيست، بلکه يک پيش‌داوري ذهني است که شبهه تخريب از آن تلقي مي شود. 2-آقاي مطهري گفتند:«تا زماني که حرف طرف مقابل و دفاعياتش را نشنويم نمي‌توانيم قضاوت منصفانه‌اي داشته باشيم. هر وقت حرف دو طرف وجود داشت آن زمان مي‌توان گفت که مسائل مطابق واقعيت است. انتشار اين کتاب صرفا بر اساس ادعاهاي ثابت نشده است.»افکار عمومي، از يک استاد دانشگاه و عضوي از کميسيون فرهنگي مجلس، انتظار سخنان سنجيده و مطابق با شان را دارند.اولا) آقاي مطهري «قضاوت منصفانه» در مورد موضوعي چون فتنه 88 را مشروط به شنيدن حرف دو طرف نموده است. از اين سخن چنين برمي‌آيد که گويا ايشان در طول دوران پرالتهاب آشوب و فتنه، اظهارنظرهاي مقا مات آمريکا و سناريوهاي مداخله‌جويانه دشمنان خارجي را، مواضع و اقدامات عناصر و گروهکهاي ضدانقلاب و منافقين را، بيانيه هاي فراخوان اردوکشي خياباني و اغتشاشات را، مواضع و رفتار عوامل اصلي و بستر ساز فتنه 88 را، اعترافات صريح برخي عوامل فتنه در دادگاه را و...، نشنيده و نديده‌اند. گويا ايشان، فريادهاي بلند ملت ايران و مقاومت شجاعانه و انقلابي آنان را، رهنمودها و تدابير رهبر فرزانه انقلاب اسلامي را، مواضع و تلاشهاي نهادهاي مرتبط در برگزاري انتخابات را، مواضع و اقدامات نهادهاي امنيتي را، مواضع و رفتار مراجع عظام تقليد، بسياري از علما، نخبگان و خواص با بصيرت را و...، نشنيده و نديده‌اند. البته اگر خودشان نخواهند، اين دائره المعارف 9 جلدي نيز تاثيري نخواهد داشت. ايشان مي‌توانند مستندات همين حرفها، مواضع و رفتار دو طرف را در مجموعه 9 جلدي کتاب دائره‌المعارف فتنه 88، ببينند و بخوانند. اميد است که قضاوت بعدي ايشان به دور از پيش داوري‌هاي ذهني و مبتني بر مطالعه دقيق، «منصفانه» و «مطابق واقعيت» باشد. ثانيا) آقاي مطهري که کتاب را نديده است، چگونه مدعي مي شود؛ «انتشار اين کتاب صرفا بر اساس ادعاهاي ثابت نشده است.» جناب آقاي مطهري، ملت ايران را چه فرض کرده است؟ چرا تصور شده است که قضاوت ذهني و بدون مطالعه يک نفر -اگرچه استاد دانشگاه يا عضو کميسيون فرهنگي مجلس باشد- موثق است و مردم بايد به آن اعتنا و اعتماد کنند، اما آن همه اسناد موثق و غيرقابل‌انکار حوادث قبل و پس از انتخابات، که تنها بخشهايي از آنها در اين کتاب، گردآوري و ثبت شده است، صرفا ادعاهاي ثابت نشده، القاء گرديده و بايستي نديده، رد شوند. نسل حاضر و نسلهاي آينده، به چه منبع و مرجع قابل اعتمادي براي شناخت حوادث گذشته، بايد رجوع نمايند. چرا فرصت مطالعه و قضاوت در مورد مشاهدات همين نسل حاضر را به خودشان ندهيم. ملت ايران که همه حوادث فتنه را درک کرده و هنوز به خاطر دارد، هم حق دارد و هم بهتر قضاوت خواهد کرد که اين مجموعه و محتواي 9 جلد آن، تا چه اندازه بر پايه اسناد موثق و قابل اعتماد است. بنظر مي‌رسد آقاي مطهري شناخت درستي از مردم و قدرت تشخيص و توانايي تحليل آنها را ندارد. يکي از شاخصه‌هاي برجسته ملت ايران، بصيرت بالاي سياسي آنها است. تاريخ تحولات سياسي ايران، تهديدات و فتنه‌هاي متنوعي را در خود ثبت نموده است که ملت فهيم و هوشيار و انقلابي ايران، عزتمندانه از آنها عبور کرده است. اين ملت با آن تجربه گرانسنگ خود، فتنه 88 را نيز با همه عمق و پيچيدگي‌اش، جلوتر از بسياري از خواص و گروههاي و احزاب سياسي شناسايي کرد و‌ هوشمندانه و عالمانه به مواجهه با آن پرداخت و آن را خنثي‌ نمود. کارنامه ملت ايران در مقابله با فتنه 88 باشکوه و درخشان است. بي‌دليل نيست که معمار بزرگ انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(رض) ملت انقلابي ايران را بهتر از هر ملتي در تاريخ اسلام توصيف مي‌کنند.[2] به نظر مي‌رسد برخي خواص و گروههاي سياسي بايد وضعيت خود را مشخص کنند که کجا بوده و يا هستند؟ و در سطرها و ورقهاي اين تاريخ افتخارآميز و عبرت‌آموز چه موضع و رفتاري از آنها ثبت شده است؟ البته نگراني برخي افراد و گروهها قابل درک است. 3-آقاي مطهري گفتند:«البته آن‌ها شکايت نخواهند کرد زيرا مي‌دانند شکايت‌شان بررسي نمي‌شود اما قاعدتا مدعي‌العموم وظيفه دارد بررسي کند که اين کتاب با وجود تهمت‌هاي زياد در آن، با چه مجوزي منتشر شده است؟» اولا) آقاي دکتر مطهري، چگونه واکنش قوه قضائيه را در مورد شکوائيه‌‌اي که وجود خارجي ندارد، مورد سنجش قرار دادند و دستگاه قضا را به «عدم رسيدگي» متهم و محکوم کرده‌اند؟ البته بنده هم با ايشان موافقم که «آن‌ها شکايت نخواهند کرد». چون اگر منظور ايشان، مدعي العموم است، مدعي‌العموم که از دوران اوج‌گيري جريان فتنه 88 تاکنون، مطالبات خود را در باره حوادث سال 88 و عوامل آن بيان نموده است. حماسه ماندگار نهم ديماه و 22 بهمن 88، نقطه عطفي در انعکاس اين مطالبه عمومي محسوب مي‌شود. تدوين و انتشار کتاب دائره‌المعارف فتنه 88 نيز در واقع، انجام وظيفه و احساس مسئوليت براي تحقق تنها بخش کوچکي از همان مطالبات مدعي‌العموم بوده است. در واقع، اين کتاب و محتواي آن، انعکاس مطالبات مدعي‌العموم است. بنابراين شکايت مدعي‌العموم يعني شکايت از خود، چنين شکايتي از نظر عقلي و منطقي، منتفي است. اگر منظور ايشان همان کساني است که از آنها نام برده‌اند، آنها که پرونده اتهامي‌شان هنوز در دستگاه قضايي مفتوح است. اگر چه در نزد ملت ايران محاکمه شده‌اند، اما هنوز دستگاه قضايي رسيدگي به اتهامات آنها را شروع نکرده است. بنابراين، از چه چيزي بايد شکايت کنند؟ اساسا، آقاي مطهري واکنش دستگاه قضا را نسبت به کدام شکايت، پيش‌بيني و قضاوت کردند؟ ثانيا) مشخص نيست ايشان به چه علمي مسلط‌اند! در حاليکه اذعان دارند کتاب را نديده و نخوانده‌اند، اما با چنين صراحتي، بر «وجود تهمت‌هاي زياد در آن» تاکيد دارند. مگر ايشان علم غيب دارند؟ ثالثا) ايشان با سازوکارهاي نشر و دريافت مجوز انتشار کتاب در ايران آشنا هستند. کتاب دائره‌المعارف فتنه 88 نيز پس از طي همه مراحل و فرآيند قانوني، موفق به دريافت مجوز لازم و انتشار گرديده است. شايسته بود قبل از عنوان‌کردن اين موضوع که؛«اين کتاب با وجود تهمت‌هاي زياد در آن، با چه مجوزي منتشر شده است؟»، از موسسه تهيه‌کننده اين اثر و يا مبادي ذيربط سئوال مي‌کردند، و پس از آن، در مورد مجوز کتاب سخن مي‌گفتند يا از سازوکار قانوني و متوليان صدور مجوز نشر گله مي‌نمودند؟ ثالثا) مگر ايشان فراموش کرده‌اند که طرفدار آزادي بيان هستند. چگونه ثبت وقايع و حوادث را که با استناد به منابع آشکار و قابل دسترس براي همگان، تدوين شده است، برنمي‌تابند؟ مگر ايشان آن تجربه تاريخي، آن ضرورت عقلي و بديهي و همچنين آن سخن حکيمانه استاد شهيد را که اشاره گرديد، انکار مي‌کنند؟ در خاتمه، به عنوان شهروندي از جمع ملت ايران و مدعي‌العموم، از جناب دکتر مطهري مي‌پرسم. شما واقعا نگران چي هستيد؟ اين دائره‌المعارف چه موضوعي را مستندسازي و تبيين کرده که شمار را اين‌چنين برآشفته است؟ اين کتاب، توانسته است گوشه اي از ابعاد آن رخداد تلخ و چگونگي، چيستي و چرايي آن را روايت کند و البته 8 ماه نبرد سخت و دشوار ملت انقلابي ايران و ازجمله، حماسه‌ ماندگار ملت در 9 دي و 22 بهمن را براي آگاهي بيشتر نسل حاضر و نسلهاي آينده، مستندسازي و تبيين نمايند. شما که خود را از همين ملت و متعهد به اسلام، انقلاب و نظام مي دانيد، پس نگراني و عصبانيت شما از چيست؟ -------------------------------------------------------------------- [1]- حماسه‏ حسيني، جلد سوم، متفکر شهيد استاد مرتضي مطهري، چاپ سيزدهم: اسفند 1371، انتشارات صدرا، ص49 [2] - در نگاه امام، ملت انقلابي ايران در تاريخ جهان و اسلام نظير ندارند:"من با جرات مدعي هستم که ملت ايران و توده ميليوني آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز درعهد رسول الله (صلي‌الله عليه و آله) و کوفه و عراق در عهد اميرالمومنين و حسين‌بن علي (صلوات الله و سلامه عليهما) مي‌باشند. آن حجاز که در عهد رسول الله (صلي الله عليه و آله) مسلمانان نيز اطاعت از ايشان نمي کردند...اما امروز مي بينيم که ملت ايران ...با کمال شوق و اشتياق چه فداکاري ها مي‌کنند و چه حماسه ها مي‌آفرينند....انگيزه آنان ايمان و اطمينان به غيب است. و اين رمز موفقيت و پيروزي در ابعاد مختلف است و اسلام بايد افتخار کند که چنين فرزنداني تربيت نموده و ما همه مفتخريم که در چنين عصري و در پيشگاه چنين ملتي مي‌باشيم(صحيفه نور، ج21، ص181)