مهسا جزینی
«ما میتوانیم» اگرچه شعار انتخاباتی استاد دانشگاه علم و صنعت در سال 84 بود اما در عمل پاسخی شد به آنچه آیتالله مصباح یزدی در دیدار تعدادی از دانشجویان دانشگاه مازندران در اردیبهشت 84 یعنی یک ماه مانده به انتخابات هشتم خواسته بود. مصباح یزدی گفته بود: «تاکید امام به نسل جوان این بوده است که شما میتوانید.» هشت سال اما زمان زیادی نبود برای اینکه معلوم شود معنای توانستن از نگاه «احمدینژاد» اشتراک چندانی با معنایی که آیتالله در ذهن داشته، نداشته است. مصباح یزدی، رییس «موسسه امامخمینی» که در همان روزهای آغاز دولت دهم اطاعت از رییسجمهوری را «اطاعت از خدا» دانسته بود حالا حمایت از او را در صورتی که مستلزم ترویج «مشایی» شود، حرام میداند.
از نظر او، خطر مشایی، همراه مورد وثوق احمدینژاد، بسیار بیشتر از موسوی و کروبی است. او تابستان 88 گفته بود: «رییسجمهور وقتی از طرف ولیفقیه نصب شد، میشود عامل او و آن پرتو قداستی که او دارد، بر این هم میتابد. وقتی شد رییسجمهوری اسلامی، حکمش را از رهبر یعنی از جانشین امام دریافت کرد، آن قداست بر این هم میتابد، آنوقت اطاعت رییسجمهور، اطاعت مجلس و سایر نهادهای قانونی هم میشود اطاعت خدا.»
اگرچه مصباح یزدی به این گفته خود جمله دیگری هم اضافه کرده بود و آن هم اینکه «وقتی رییسجمهوری از جانب رهبری نصب و تایید میشود به عامل او تبدیل شده و از این پرتو نور بر او نیز تابیده میشود.»
انتخاب مشحون به کرامات بود
از همان ابتدای روی کار آمدن دولت نهم همه از پیوندهای او با آیتالله مصباح یزدی و جمع یاران او سخن میگفتند. آیتالله که با دولت پیشین زاویههای تندی داشت اما حالا به عنوان یاور در کنار دولت جدید ایستاده بود. ابتدا هواداران احمدینژاد و فعالان ستادیاش «پروین احمدینژاد» (خواهر رییسجمهوری) «عشرت شایق» و «فاطمه آلیا» بلافاصله بعد از اعلام آرا برای دیدار مصباح به قم رفتند. مصباح در این دیدار گفت احمدینژاد ذخیره خداوند برای امروز ماست. او تنها کاندیدی بود که طرح دولت اسلامی را مطرح کرد.
او خواستار تنها نگذاشتن احمدینژاد شد و گفت: «اینکه تنها بگوییم دولت انتخاب شده و وظایف را باید به آن بسپاریم صحیح نیست و باید کسانی که اهل نظر، طرح و ایده هستند در کنار دولت تلاش کنند.» بعد از گذشت یک هفته از انتخابات نهم هم خود محمود احمدینژاد به دیدار مصباح یزدی رفت تا سخنان او را رودررو بشنود. مصباح این رای آوردن را نتیجه توسل به حضرت ولیعصر دانست و حتی در برابر انتقادهای برخی کاندیداهای ریاستجمهوری از نحوه تامین هزینه تبلیغات انتخاباتی احمدینژاد گفت که «برخی پولهایی قرض کردند تا بتوانند خرج ستادهای احمدینژاد را بدهند.»
مصباح در اولین دیدار خود با احمدینژاد پس از انتخابات گفت: «خدای متعال را شاکریم که زمینه انتخاب چنین شخصیتی برای این دوره خاص از انقلاب را فراهم کرد و آیندگان به این نتیجه خواهند رسید که انتخاب، مشحون به کرامات و معجزات بود و از این رو توفیق شکر این نعمت را از خداوند خواستاریم. عنایات حضرت ولیعصر (عج) یار ملت ایران بود که به چنین موفقیتی دست یافت و تلقی ما این است که این نفخه الهی که در این زمان در جامعه ما دمیده شده و آثارش در علاقه بیشتر مردم به دین و اندیشههای ا سلامی ظهور یافته، مرتبهای از مراتب چیزی است که در زمان پیامبر اسلام (ص) تحقق پیدا کرد و انشاءالله مرتبه کاملش در زمان ظهور حضرت ولیعصر (عج) تحقق خواهد یافت.»
هفتهنامه «پرتو سخن» به صاحبامتیازی موسسه امامخمینی(ره) در شماره 284 مورخه 84/4/8 یعنی پنج روز پس از انتخاب احمدینژاد در مطلبی تحت عنوان «درسها و نکتههایی از انتخابات در سخنان آیتالله مصباح یزدی در جمع اعضای کانون طلوع مطرح شد» به نقل از مصباح یزدی نوشت: «من در این 26 سال انقلاب سراغ ندارم که طلبهای یکمیلیونتومان قرض کرده باشد - که ماهی 20،30هزارتومان برگرداند - برای اینکه خرج انتخابات بشود. همچنین مواردی که مردم نذرهای عجیب و غریبی کردهاند. خانمی را سراغ دارم که برای پیروزی آقای احمدینژاد، نذر کرده 40 زیارت عاشورا، 40 زیارت جامعه کبیره، 40 زیارت آلیاسین و 14 ختم قرآن کریم بخواند. چند نفر از خانمها 140هزار صلوات نذر کردند؛ و چقدر تضرعات، گریهها، زاریها و توسلات عجیب و غریب تا اینکه یک کسی پیروز شود.
در حالی که چندان شناخت و سابقهای از این شخص نداشتند. چطور شد که مردم به این شخص علاقه پیدا کردند؟ دیشب یکی از دوستان حاضر در جلسه نقل کرد: قبل از برگزاری مرحله اول انتخابات به محضر یکی از علمای اهواز رسیدم، ایشان گفت نگران نباشید، احمدینژاد رییسجمهور میشود. ایشان گفته بود که شخصی شب بیستوسوم ماه رمضان در حال احیا، پیش از نیمهشب به خواب میرود. در خواب به او ندا میشود که بلند شو برای احمدینژاد دعا کن، وجود مقدس ولیعصر(عج) دارند برای احمدینژاد دعا میکنند. میگوید من حتی اسم احمدینژاد را نشنیده بودم و اصلا او را نمیشناختم!»
او سحر شده است
کسی به درستی نمیداند آیا اگر مشایی و حامیانش و گروهی که از سوی اصولگرایان به «جریان انحرافی» موسوم شدهاند، در کار نبودند آیا این حمایت آیتالله از احمدینژاد ادامه مییافت یا نه؟ به هر حال آنچه از ظاهر گفتارها پیداست این است که رییس موسسه امامخمینی این روزها با معمای بزرگی روبهرو است، «اسفندیار رحیممشایی»، مصباح درباره رابطه او و احمدینژاد گفته است: «هنوز هم برای بنده این یک معمایی است که اینچنین آدمی با این فراست با این هوش با این کارآمدی، چطور شیفته یک نفری میشود که از خودش ضعیفتر است و صدها نقطهضعف در آن قابل رویت است.
برای بنده هنوز این معما باقی است. اما به هر حال یک واقعیتی است.» نخستین واکنش را آیتالله، زمانی از خود نشان داد که مشایی از دوستی مردم ایران و اسراییل سخن گفت. 29 فروردین 87 هم در پی دیدار احمدینژاد با همسر حسین فاطمی (وزیر خارجه کابینه ملی دکتر مصدق)، نشریه «پرتو سخن» وابسته به موسسه امامخمینی(ره) و آیتالله مصباح یزدی، به انتقاد صریح از احمدینژاد پرداخت و اقدام وی را زیر سوال برد! نشریه «پرتو سخن»، همزمان با سفر احمدینژاد به قم، در مطلب مفصلی تحت عنوان «در حاشیه دیدار رییسجمهور با همسر دکتر فاطمی» هشدار داد که «مبادا این دیدار و تجلیل احمدینژاد از دکتر فاطمی، باعث احیای اندیشههای ملیگرایی شود.»
در این مطلب، نسبت به اینکه «این افراد الگوی جوانان قرار گیرند»، ابراز نگرانی شده بود.وقتی هم که مشایی از «مکتب ایرانی» سخن گفت بیشترین واکنش را آیتالله مصباح از خود نشان داد و بعدها گفت: «شعار ایران، شعار بهاییهاست.» مصباح یزدی با اشاره به انتخابات آتی ریاستجمهوری گفته است: «باید مراقب باشیم چراکه باید کسانی سرکار بیایند که اولویتشان اسلام باشد نه ایرانی بودن، اینکه شعار ایران بدهند این شعار بهاییها هم هست.»رییس موسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی(ره) تاکید کرده که «هیچوقت ایرانی بودن جای اسلام را نخواهد گرفت.»
حامی پیشین که در نقدهای صریحش بهطور مستقیم رحیممشایی را هدف گرفته بود با پیام احمدینژاد به مناسبت مرگ «چاوز» و «شهید» خطاب کردن او اینبار به خود احمدینژاد انتقاد کرد و گفت: «برخی بهدنبال حکومت صالحان هستند اما هوگوچاوز را امثال آن میدانند.مراقب باشید حرفهای غلط نگویند، نیایند بگویند از حکومت صالحان حرف میزنیم و رییسجمهور ونزوئلا را مطرح کنند. ما در یک کلام قایل به اسلام، احکام اسلامی و در عمل به نایب امامزمان(عج) که همان ولیفقیه است، هستیم.»
برای یاران پیشین، باور آنچه میدیدند راحت نبود اما واقعیت این بود که احمدینژاد زیر قول و قرارها زده و بازی را بر هم زده بود.
24 اردیبهشت 90 مصباح یزدی گفت: «یک وقتی به برخی از دوستان نزدیکم گفتم که بیش از ۹۰درصد معتقدم که او سحر شده است! این وضعیت ابدا طبیعی نیست. هیچ آدم عاقلی چنین کارهایی نمیکند، مگر آنکه اختیار از او سلب شده باشد. این کارها هیچ توجیهی ندارند. یک وقت کسی اشتباهی میکند، آن وقت هرچه او اشتباه میکند، این فرد میآید و توجیه میکند! کسی که 10تا دوست دارد، ۹تا دوستش را میگذارد کنار و کارهای دهمی را توجیه میکند! آیا این یک کار عاقلانه است که انسان دایما به آن ۹ نفر اعتراض کند و حتی یکبار هم به آن دهمی اعتراض نکند؟
چطور همه اشتباه میکنند و کنار زده میشوند، اما این یکی میشود مطلق و هرچه میگوید درست است؟ این قضیه اصلا توجیه ندارد، اما گفتن این حرفها عوامانه است و کاری است که پیرزنها میکنند. زن و شوهرها سر هر قضیهای که دعوا میکنند، میگویند جادو شده [خنده حضار]. حرف عامیانهای بود که بگوییم لابد او را جادو کردهاند. حرفی نبود که بشود همه جا زد، مضافا بر اینکه ما خودمان هم اهل این کارها نبودیم. نه پدرمان جادوگر بود، نه خودمان این کاره بودیم.»
عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه گفته بود: «بعد روی کارها و حرفهای شخص جنجالآفرین حساس شدیم، دیدیم خیلی حرفهای بوداری است و اصلا حرفهای سادهای نیست. بنده روز به روز احساس کردم که خطر بسیار عظیمی در این جریان، نهفته است و تلاش زیادی در این راه شده.» وی گفت: «عقلم نمیرسید که آیا هیپنوتیزم است، سحر است، ارتباط با مرتاضین است؟ بنده اینجور چیزها را بلد نیستم ولی میدانستم که در این قضیه، چیزی غیرطبیعی وجود دارد. دیدیم که این شخص مسالهدار، این آقا را مسخر کرده و او توی مشتش هست.
البته قراین فراوانند و خود شما بیشتر از ما اطلاع دارید که حتی تاثیر نگاه و برخورد و آثار طلسمات و چیزهایی از این قبیل در کار است. البته اینها همه مسموعات هستند و بنده به چشم خودم ندیدهام» اما هرچه مصباح و حامیانش این روزها دولت و حامیانش را نقد میکنند اما رویه احمدینژاد درباره مراد پیشین سکوت است. با این حال بهمن شریفزاده، روحانی حامی مشایی در مصاحبه با روزنامه «بهار» در پاسخ به این سوال که حمایت احمدینژاد از مشایی آیا سبب نمیشود تا او از حامی اصلی خود، یعنی آیتالله مصباحیزدی، دور شود گفته است: «پایگاه آقای مصباح در بین مردم چقدر است؟
احمدینژاد فردی است که رای بالایی آورده و این رای بالا به وساطت ایشان نبوده است. از نظر شخصیتی ایشان شخصیت برجستهای هستند، اما قشری که به احمدینژاد رای دادند بهخاطر خودشان رای دادند. اکنون نیز جداشدن از احمدینژاد وجود ندارد؛ چراکه ایشان نامزد انتخابات نیستند. مهم آرای نامزدهاست که در این آرا آقای مصباح وجود ندارد؛ چراکه تکیه بر آرای مردم است ولو اینکه مخالف جدی داشته باشد.»
پیشبینیهای مصباح
اگرچه هواداران مصباح یزدی معتقدند که «استاد» همه این اتفاقها را پیشبینی کرده بوده است. 29اردیبهشت 90 سیدمحمود نبویان، استاد موسسه امامخمینی با اشاره به اینکه آقای مصباح تمام پیشبینیهایشان درست از آب در میآید، گفت: «دوره دوم انتخابات آقای احمدینژاد، فردایش ما رفتیم پیش حاج آقای مصباح برای آن غائله. رفتیم پیش ایشان و گفتیم اینها میخواهند فتنهانگیزی کنند، ایشان گفت که اینها مهم نیست و رهبری خودشان فتنه را جمع میکنند.
آقای مصباح آن موقع میگفت که نکند احمدینژاد آقای مشایی را به عنوان معاون اول معرفی کند. پارسال در طرح ولایت دانشگاه شهید بهشتی آقای مصباح گفته بود فتنهای در راه است. امسال تو جلسه خصوصی برگشت گفت انشاالله این یکی دیگه حداقل محقق نشود این بار که همه محقق شد ایشان فرمودند خطر مشایی صد برابر بیشتر از خطر آقای موسوی و کروبی است. فتنه بزرگتری در راه است. اینها فوقالعاده خطرناک هستند. گول ظاهرشان را نخورید. هر جا آمد ایشان اظهارنظر کرد فقط مساله برای نظام درست کرده است.»
با این حال، مصباح یزدی دو سال قبل در گفتوگو با نشریه اصولگرای «9 دی» گفت که بعضی از اشتباهات احمدینژاد را از همان اوایل متوجه شده و سعی کرده تا از ظهورش جلوگیری بشود ولی تاثیری نداشته است: «عمده چیزی که مانع از اصلاح آن اشتباهات شد، دلبستگی ایشان به یک شخص خاصی بود.»
در نهایت، کار به جایی رسید که مصباح رسما حمایت از احمدینژاد را حرام اعلام کرد. «نبی حبیبی» دبیرکل حزب موتلفه اسلامی اردیبهشتماه 91 گفته بود: «آیتالله مصباح درخصوص قهر رییسجمهوری در سال گذشته فرموده بودند که اگر حمایت از آقای احمدینژاد مستلزم ترویج مشایی شود، حمایت از احمدینژاد حرام است.»
اما مصباح یزدی در این سالها همواره با این پرسش مواجه بوده که چرا آن چنان دربست از احمدینژاد حمایت کرده که حالا اینچنین مجبور به نقدش باشد. این چرخش منظر از نگاه بسیاری، قابل تامل است. او در همان گفتوگو پاسخ داده است: «اینکه برخی میگویند نباید آن روز حمایت میکردیم، چنین انتظاری مبتنی بر اصول نیست. اما هر جا انسان متوجه شد که این فرد پایش را از اصول و مبانی کج گذاشته، باز تکلیف دینی و عقل میگوید که باید برای جلوگیری از انحراف در برابرش ایستاد تا اصول حفظ شود.»
مصباح در ادامه گفتوگو به جمله جالبی اشاره میکند، اینکه «باید حمایت از افراد» محتاطانهتر «صورت گیرد.» این روحانی اصولگرا گفته است: «ممکن است آن وقت که حمایت کردم بیجا بوده ولی الان میفهمم که نباید حمایت کنم. شاید هم آن شخص تغییر کرده، مگر ما در تاریخ کم داریم اشخاصی که یک دورانی را با یک روش صحیحی زندگی کردند، بعد منحرف شدند.»
«جبهه پایداری» و دولت
اختلاف مصباح و احمدینژاد، خود را در جاهای دیگر هم نشان داده است. «جبهه پایداری» حلقهای از حامیان مصباح و هوادار دولت بود که کمتر از یک سال قبل از انتخابات مجلس نهم اعلام موجودیت کرد اما برسر همین اختلافات و زمانی که نتوانستند بر سر یک کاندیدای واحد برای انتخابات ریاستجمهوری به توافق برسند تلویحا به دو شعبه قم و تهران تقسیم شدند. شاخه قم آن دسته از شاگردان مصباح هستند که گفتهاند حاضر به ائتلاف با حامیان دولت که هدایتشان دست مشایی است نیستند. آقاتهرانی، روانبخش، سقا بیریا، نبویان و «حسین جلالی» در شاخه قماند و شاخه تهران لیدرشان «صادق محصولی» است.
اگرچه برخی اعضای این جبهه قایل به چنین انشقاقی درون جبهه پایداری نیستند و صرفا میگویند که میان اعضا «اختلاف نظر وجود دارد». نقطه عطف رخدادهای جبهه پایداری جدا شدن «غلامحسین الهام» از آنها و پیوستنش به دولت به عنوان سخنگوی دوباره بود. تا جایی که وقتی هیات موسس و شورای مرکزی در همان زمان با مصباح دیداری داشتند الهام غایب آن جمع بود. او که عضو هیات موسس جبهه پایداری است سال گذشته گفته بود: «دولت از نظر گفتمانی با سال 84 تغییر نکرده است. در دولت دهم به تدریج افرادی ورود کردند که از جنس احمدینژاد نبودند. نمیخواهم انتقاد کنم که این وضعیت ناشی از کارکرد دولت است.
مردم از این وضعیت به عقب برنمیگردند که به دنبال کسی مخالف احمدینژاد باشند. همان احمدینژاد را میخواهند با ظرفیتی که بتواند امیدی را به سمت بهبود وضعیت ایجاد کند.» برخی همان زمان گفتند صحبتهای الهام در حمایت از دولت با اعتراض دیگر اعضای جبهه پایداری روبهرو شده و او هم جبهه را ترک کرده است. نکتهای که حسین جلالی عضو دیگر جبهه پایداری هم به نوعی دیگر آن را بیان کرده و گفته بود که الهام چون تمایل به همکاری با دولت داشته است تشخیص داده شد که از جبهه پایداری بروند.
این در حالی است که چند روز بعد از انصراف الهام، «محمد کوثری» از این جبهه اعلام کرد که «ما حامی دولت نهم با شعار 84 بودیم نه دولت دهمی که به دامن جریان انحرافی افتاده است. من چنین برداشتی از جبهه پایداری دارم که این جبهه حامی دولت نیست». در حالی که اعلام شد غلامحسین الهام و «فاطمه رجبی» اسفندماه گذشته برای تغییر نظر آیتالله نسبت به احمدینژاد با او (مصباح) دیدار کردند اما «امیر محبیان» روزنامهنگار و تحلیلگر جناح راست همان زمان در گفتوگویی اعلام کرد: «شنیدهام آخرین تلاشها برای آشتی میان احمدینژاد و آیتالله مصباح شکست خورده است.»