صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۲:۲۴  ، 
شناسه خبر : ۲۶۴۴۶۳
اشاره: آگاهان مسائل سياسي پيش بيني مي کنند که روسيه ازسال2014 جهشي رادرعرصه نظامي آغازمي کند که هدف آن،کسب جايگاه برتردر رقابت هاي استراتژيک باغرب، به ويژه آمريكاست.مسکوعميقا براين باوراست که به دنبال فروپاشي شوروي،طرف هاي غربي درتنظيم مناسبت خودباروسيه،مسيري راطي کردند که به گسترش خزنده نفوذ ناتو به مرزهاي کشور وتهديد منافع روسيه درمناطق راهبردي جهان انجاميد وتنها راه مقابله با اين روند،احياي اقتدارنظامي روسيه وحضور مقتدرانه اين کشوردرحوزه هاي سنتي نفوذ خود درچهارگوشه جهان است. مدرن سازي توانمندي هاي استراتژيک روسيه درقواي سه گانه وتسليحات هسته اي که طبق برآوردهاي اخير،تا سال2020کامل خواهدشد،پيش ازهرچيز،افق روابط روسيه وآمريكاراتيره وتارکرده است.حدود چهارسال ازآخرين ملاقات اوباما وپوتين مي گذردو مسلماهر دوبراين حقيقت واقفند که به رغم اهميت روابط حسنه دوکشوربراي جهان وبراي تضمين امنيت ومنافع خودشان،زخم هايي برمناسبات دوجانبه وارد شده وموانعي درمسيربهبودآن وجود دارد که اجازه نمي دهد درکوتاه مدت،اميدوار به ترميم آنهابود.بررسي فرازونشيب هاي کنوني روابط واشنگتن - مسکو،محور مقاله پيش روست.

آمريكا - روسيه؛ معماي ترميم روابط

دراين ميان،برخي ناظران مسائل سياسي معتقدند آمريكا و روسيه با اعتمادي که از دست رفته است، سال جديد را با چالش هايي آغاز مي کنند که محک خواهد زد آيا غول هاي هسته اي جهان، مي توانند روابط دوجانبه را از زيرفشار کوهي از اختلافات نجات دهند؟نيويورک تايمز در گزارشي به تحليل کيفيت روابط آمريكا - روسيه و پيش بيني آن در سال 2014 پرداخت و نوشت: «موانع اين کار فراوان است؛ بازي هاي المپيک زمستاني «سوچي» روسيه،عقب نشيني آمريكا از افغانستان، افشاگري هاي«ادوارد اسنودن»عليه دولت آمريكا،اغتشاشات در اوکراين واکتشاف نفت از منابع سنگ?هاي رسي در آمريكا .»

پنجسال پيش دولت اوباما با وعده ترميم روابط مندرس واشنگتن بامسکو کارش راآغازکردوبا موجي ازخوش بيني، روابط پر ثمري را با «ديميتري مدودف»، رئيس جمهور پيشين روسيه آغاز کرد.اما اين جريان پايدار نماند.کاخ سفيد نه تنها بر روي اراده مدودف به هيچ وجه حساب باز نکرد، بلکه ولاديمير پوتين،مقام خلف مدودف هم به کلي روابطش را با غرب گسست.

امروز رويکرد بلندپروازانه اوباما در مورد تنظيم مجدد روابط با روسيه شکست خورده است و حتي قادر نيست به قولي که براي ايجاد حس اعتماد ميان طرفين داده بود،عمل کند.درسال ،2013 هريک از طرفين، ديگري را به علت ترميم نيافتن مناسبات متقابل سرزنش مي کرد. مسکو مي گويد واشنگتن بي پروا نقطه نظراتش را به ديگر کشورها تحميل مي کند و مصداق آن ماجراي اوکراين درهمين اواخر است.

مسکومي گويد آمريكا با دخالت درسياست هاي روسيه، همه انگيزه ها براي برقراري رابطه اي جديد ميان دو کشور را نابود مي کند. واشنگتن هم به سهم خود همه اين سرزنش?ها را رد مي کند و لحن ضد آمريكايي روسيه و تحرکات ضد آمريكايي پوتين را هدف حملات انتقاديش قرار مي دهد.

کاخ سفيدمي گويدهرگز ارتباطش با روسيه را قطع نکرده،اما نکته اينجاست که دراين مدت زمان پنج ساله هم کاري براي ترميم روابط،ولو درسطحي بسيارنازل،انجام نداده است .

براي پوتين هرموضوعي که آمريكا به آن ورود مي کند، يک تهديد جدي است. بديهي است که اين رويکردها از هر دو سو، مانع جدي بر سر راه دستور کار تنظيم مجدد روابط واشنگتن - مسکو است.

دو کشور هنوز در موضوعات متعددي از جمله در مسئله افغانستان ،ماموريت هاي فضايي،امنيت هسته اي وامنيت مقابل تروريسم،موضوعات مربوط به ايران و اخيراهم درمورد سوريه، باهم کار مي کنندوتعامل دارند.اماهنوز هيچ دستورکارواحدي براي تعامل دوکشوردر زمينه کنترل سلاح هاي هسته اي،آينده اروپا،آسيا يا سياست انرژي جهان و موضوع قطب وجود ندارد.با همه اين اوصاف ، آمريكا همواره روسيه را در تعامل دوجانبه، به هر کشور ديگري ترجيح داده است .دو کشور سنت ديرينه اي درصحبت کردن از گذشته روابط خود دارند.

سياست هاي دو کشور به حدي با هم ناسازگار است که باعث مي شود هردو همواره درکي غلط ازيکديگر داشته باشند. شايد دليلش اين باشد که دو طرف درکي صحيح ازظرفيت هاي يکديگر ندارنديا به خوبي پاي صحبت هاي يکديگر نمي نشينند .

پوتين وقعي به ملاحظات و اميال و نگرش هاي آمريكا درموضوعات مختلف نمي گذارد.آمريكايي ها هم پوتين را براي اهداف آمريكا،نامطمئن و مخرب مي دانند.پنج سال قبل که اوباما برمسند قدرت درکاخ سفيد نشست، مناسبات دو کشوردرپرتلاطم ترين حالت ممکن، بعد ازمتلاشي شدن شوروي سابق قرار داشت .اوباما به تدبيرافتاد و جستجو کرد زمينه هايي براي کار کردن مشترک با مسکو بيابد، هرچند در اعلان هاي عمومي، همواره از مشاجرات دوطرف در ساير مباحث صحبت مي شد.

8آوريل 2010 نقطه عطف اين تنظيم روابط بود.در آن هنگام درتالارباشکوه تاريخي شهرپراگ در جمهوري چک، اوباما و مدودف ديداري پرشوربا يکديگرداشتند وبه دنبال عباراتي شيرين براي حسن رابطه با يکديگر بودند. هردو در آن هنگام ، به تازگي پيمان«استارت» جديد را امضا کرده بودند.اين پيمان زرادخانه سلاح هاي هسته اي دوکشور را به نحوي قابل ملاحظه کوچک مي کرد.همين تعامل، هردو را به آينده خوش بين مي کرد.

مدودف اين پيمان را يک پيمان «برد- برد» ناميد و بسيارهم مورد پسند واشنگتن واقع شد. اين عبارت در فرهنگ روسيه براي اولين بار مورد استفاده قرار مي گرفت. مدودف مي گفت که اين پيمان نقطه عطف مناسبات دوجانبه است.اما نظر پوتين که در آن هنگام نخست وزير روسيه بود، متفاوت بود. پوتين قائل به ديپلماسي سنتي روسيه و شوروي بود که مي گويد: «برد تو، باخت من است».

ظرف دو دهه گذشته ، مشاجره ميان روسيه و آمريكا کاملا مبتني بر واقعيات بوده است.اين منازعه بيشتر بر محور اصطکاک منافع ، تعامل روسيه با همسايگانش ، استفاده از نيروي زور ، ستيزه هاي تجاري و گاهي اوقات هم فقط احترام متقابل بوده است.اما پوتين که سومين دوره رياست جمهوريش را تجربه مي کند، عنصري ايدئولوژيک را براي اولين بار بعد از سقوط شوروي،در روابطش با آمريكا مطرح کرد که مبتني است براتکا به روحيه ملي گرايانه و ارزش?هاي داخلي.

استدلال پوتين اين است که مي گويد:«روسيه وظيفه ندارد برا ي هر موضوعي به غرب پاسخگو باشد؛ ازحقوق هم جنس گرايان گرفته تا مداراي ديني و پايين بودن سطح وضعيت دمکراسي درکشور.»سه ماه بعد از به اجرا درآمدن دوران تنظيم مجدد روابط،اوبامادرلندن بامدودف ديدارکردوهردوبردستورکاري برمحورکاهش سلاح هاي هسته اي،عدم اشاعه سلاح هاي کشتار جمعي و ساير مباحث امنيتي، توافق کردند.باگذشت دو سال ازآن هنگام،همه اين موضوعات تامين شده است،اما اين دستورکاراز همان اوان امر،بيش ازحد توان پرباروقراربود روابط واشنگتن - مسکورا تغيير دهد.سطح توقعات دوطرف ازيکديگربسيارشگفت انگيز بود.موضوعاتي خارج ازموضوع هم واردتعاملات ونتيجه شگفت انگيز شد.

سرانجام مدودف دوره کاريش تمام شد و اوباما هم طرح تنظيم مجدد را دست کم در بلندپروازي هاي جسورانه اش از دست داد. پوتين در آغازدورجديد کارش درکرملين،از خيانتي که اوباما درعدم حمايت ازمتحدش «حسني مبارک» در مصر مرتکب شد، سخت شگفت زده شد.

به دنبال آن،انقلاب ليبي در اوايل سال 2011 حادث شد. شوراي امنيت با صدور قطعنامه اي به حمايت از شورشيان ليبي راي داد. با پافشاري پوتين که در آن هنگام نخست وزير بود، روسيه تصميم داشت اين قطعنامه را وتو کند، اما سرانجام از آن حمايت کرد.

بمباران ليبي شروع شد و روسيه هم اعلام کرد که در اين ماجرا از غرب رو دست خورده است. ديگرميدان منازعه ميان روسيه باآمريكا،خاورميانه است.مسکو معتقد است همه تحرکات آمريكا درخاورميانه،اوضاع منطقه را خراب تر از قبل کرده است.عمده نگراني روسيه در قبال آمريكا اين است که همه اهرم قدرتش درمقابل واشنگتن، فقط حق وتو در شوراي امنيت سازمان ملل است.اوباما از جولاي2009 با پوتين ديدار نکرده است.

نظر تحليلگران براين است که اشتباه اوباما اين بود که بيش ازحد به مدودف اعتماد کرده بود.پوتين دربازگشت به کرملين مصمم بود جانب سخت گيري را مقابل واشنگتن در پيش بگيرد. اوباما هم با حضور پوتين بر مسند قدرت در مسکو، مردد مانده بودکه رويکردي مبتني بر ارزش هاي اخلاقي رادرقبال مسکو درپيش بگيرد يا تعاملش با آن، مبتني بر واقعيات باشد.

کاخ سفيد هردو را مي خواست.اوضاع بر همين منوال گذشت تا اينکه دردسامبر2011،تحولات داخلي روسيه جريان را تغيير داد.تقلب در انتخابات سراسري روسيه، دهها هزار نفر را به نشانه اعتراض به خيابان ها کشاند و هيلاري کلينتون، وزيروقت خارجه آمريكا هم به شدت دولت روسيه را مورد سرزنش قرار داد.با زنداني شدن «سرگئي ماگنيتسکي» و مرگ اودرزندان، کنگره آمريكا هم با تصويب مصوبه اي مقامات روسي را مجازات کرد.

مسکو به شدت به اين موضوع واکنش نشان دادوازآن به عنوان تلاشي براي زيرسئوال بردن مشروعيت سياسي پوتين يادکرد.از آنجابه بعد،موج اتخاذ لحن ضدآمريكايي دردولت روسيه به راه افتاد.روسيه سازمان امدادرسان آمريكايي (USAID) و راديو هاي آمريكايي که عليه روسيه برنامه پخش مي کردند را اخراج کرد و جلو تامين اعتبار آمريكا براي شرکت هاي حقوقي در روسيه را هم گرفت.

روسيه «مايکل. آ. مک فول» سفير آمريكا در مسکو را هم مورد ارعاب قرار داد.دولت اوباما هم در مقابل، پيمان «ماگنيتسکي» را امضا کرد که به موجب آن، فرزند پذيرفتگي کودکان روسي توسط خانواده هاي آمريكايي، ممنوع شد.روسيه درسال 2013 حاضر نشد«ادوارد اسنودن» تبعه آمريكايي راکه به دنبال افشاي پرونده هاي جاسوسي دولت آمريكا به روسيه گريخته بود،تحويل آمريكا دهد.

اوباما هم درمقابل، برنامه ديدارش باپوتين را که قراربود پيرامون موضوع همکاري درزمينه امحاي سلاح هاي شيميايي سوريه انجام شود ، لغو کرد.به هر روي,آمريكا و روسيه،هردومسيري جداگانه را مي پيمايند، يا دست کم ميل آن را دارند.سال جديد، ميداني ازچالش ها را مقابل هردوکشور نهاده است؛هرچند دو طرف، گرايشي هم به آن ندارند.صاحبنظران سياسي براي سال جديد، انتظاربرقراري رابطه اي ديرپا، مبتني برمنافع دوطرف را براي اين دو کشور ندارند.

نام:
ایمیل:
نظر: