صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۱  ، 
شناسه خبر : ۲۶۵۴۱۲
صادق زیبا کلام در گفت‌وگو با آرمان مطرح کرد
علی زمانی - مقدمه: صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران گفت: سال 92 سال بازگشت آیت‌ا... هاشمی به صحنه سیاسی ایران بود. وی ضمن حمایت از سیاست‌های دولت روحانی در پرونده هسته‌ای اعتقاد دارد در صورت عدم توفیق در این بخش دولت روحانی با مشکل در عمل به وعده‌هایش روبه‌رو می‌شود. زیباکلام نزدیکی ناطق نوری به آیت‌ا... هاشمی را پدیده تازه‌ای نمی‌داند و تصریح می‌کند امکان ائتلاف در انتخابات مجلس بین این دو شخصیت وجود دارد. آنچه در پی می‌خوانید گفت‌وگوی زیباکلام با آرمان است.

* به‌نظر می‌رسد سال92 را باید سال بازگشت آیت‌ا... هاشمی به صحنه سیاسی ایران بدانیم؟

** با اصطلاح بازگشت خیلی موافق نیستم. ایشان همواره حضور داشته‌اند. منتهی اصولگرایان بالاخص تندروها تلاش زیادی کرده بودند تا از سال 84 به‌بعد القاء کنند که هاشمی دیگر تمام شده.

* ولی بعد از انتخابات 22خرداد88 فقط تلاش نبود بلکه عملا کنار رفتن ایشان همراه با توهین و هر اقدام دیگری که توانستند، بود.

** جناحی که خود را در انتخابات خرداد88 پیروز می‌دانست از هیچ اقدامی درجهت بی‌احترامی به نام هاشمی فروگذار نکرد.

* چرا با وجود آن همه بی‌احترامی به نام هاشمی و محدود شدن ایشان، آیت‌ا... هاشمی توانستند آن بازگشت بی‌نظیر را در انتخابات 24خرداد داشته باشند؟

** آقای هاشمی چندین خصوصیت دارند که باعث شد با وجود آنکه گروهی از همه گونه امکانات از جمله مطبوعات، تریبون‌های مختلف و غیره برخوردارند و با وجود آنکه برخی افراد و عناصر تندرو واقعا از نسبت دادن هیچ دروغ و تحریف و هیچ توهین و بی‌احترامی به ایشان فروگذار نکردند، نخواستند حتی رئیس مجلس خبرگان بماند و مساله فرزندان ایشان، دانشگاه آزاد و دست آخر هم مساله انتخابات. مع‌ذالک ایشان توانستند آن نقش بی‌نظیر را در انتخابات 24خرداد برعهده بگیرند و عملا بدل شوند به معمار شکست اصولگرایان در آن انتخابات.

* با توجه به نقش اساسی هاشمی در پیروزی آقای روحانی به‌نظر نمی‌رسد که ایشان در امور دولت خیلی دخالت داشته باشند، یا انتصابات زیرنظر ایشان باشد؟ البته برخی اصولگرایان از ایشان با اصطلاحاتی همچون «پدرخوانده»، «چهره خاکستری» و امثالهم یاد می‌کنند.

** نه واقعیت آن است که آقای هاشمی هیچ اصراری بر اینکه چه کسی بشود وزیر، استاندار، سفیر یا سایر مقامات ارشد ندارند.

* آقای دکتر خیلی این را محکم می‌گویید.

** بله هیچ تردیدی به خودتان راه ندهید. ببینید اگرچه تدبیر برای خیلی‌ها دشوار است، اما واقعا شخصیت آقای هاشمی اینگونه نیست که حب قدرت و انتظار داشته باشد که حالا با نقشی که در پیروزی آقای روحانی داشته، مثلا چند وزارتخانه یا چندین استانداری زیرنظر ایشان باشد.

* واقعا ندارند؟

** واقعا ندارند. من از شما یک سوال ساده می‌کنم. فرزندان ایشان چه کاره شدند در این دولت؟ جناب حسین مرعشی یا محمد هاشمی یا سایر مسئولان و آشنایان ایشان چه کاره شدند؟

* ولی اسحاق جهانگیری، دکتر محمدعلی نجفی، اکبر ترکان، دکتر نوبخت و خیلی‌های دیگر شدند.

** اگر آقای روحانی خودش تصمیم بگیرد که آقای اسحاق جهانگیری بشود معاون اولش یا اکبر ترکان بشود دست راستش یا دکتر نوبخت بشود مغز متفکر اقتصادی دولتش، موضوع خیلی به آقای هاشمی ارتباطی پیدا نمی‌کند. این تشخیص خود آقای روحانی بوده است. دکتر روحانی در تمام دوران احمدی‌نژاد رئیس مرکز مطالعات استراتژیک بودند. در بیش از یک دهه ایشان با افراد قابل توجهی از وزیران، سفرا و مدیران ارشد سابق نظام که در دولت احمدی‌نژاد کنار گذارده شده بودند در مرکز مطالعات کار می‌کردند. یعنی در مرکز پروژه‌ها و طرح‌های مختلف مطالعاتی بود که این مدیران با هم کار می‌کردند. آقای روحانی با آقایان نوبخت، ترکان، جهانگیری، نجفی، حجت‌الاسلام علی یونسی و مابقی سال‌ها بود که در مرکز مطالعات از نزدیک کار می‌کرد. خودش آنها را می‌شناخت و خودش روی تک‌تک این افراد نظر داشت.

* واقعا حتی یک مورد مهم نبود و نشد که آیت‌ا... هاشمی پیشنهاد داشته باشند یا نظری روی فردی برای سمتی داشته باشند و چون این امر محقق پیدا نمی‌کند، از آقای روحانی دلخور شده باشند؟ اسنادی دارم صریح پاسخ بدهید.

** من خیلی صریح، صریح، صریح به شما پاسخ می‌دهم که حتی یک مورد هم اتفاقی نیفتاد که آقای هاشمی روی فردی برای سمتی نظر داشته باشند و آقای روحانی یا تیم نزدیک ایشان به آن نظر عمل نکرده باشند درنتیجه آقای هاشمی دلخور یا مکدر شده باشند. می‌دانید چرا شما یک همچو تصوری دارید؟ چون آقای هاشمی را نمی‌شناسید. ببینید واقعا آقای هاشمی حرص قدرت و حب مقام ندارد. دست‌کم الان دیگه ندارد. اگر ایشان فی‌المثل می‌گوید نظر من روی مهندس زنگنه برای وزارت نفت بوده بواسطه این نبوده که حالا یک سهمی و یک نیرویی در دولت داشته باشد. واقعا نه. صرفا به این لحاظ بوده که به توانایی‌های مهندس زنگنه اعتقاد داشته و حیفش می‌آمده که مملکت از وجود این آدم بی‌بهره بماند. شما چرا راه دور می‌روید. درباره همین دانشگاه آزاد. خوب می‌دانیم که اصولگرایان آن را سال 90 به کمک شورای عالی انقلاب فرهنگی از آقای هاشمی گرفتند.

من از نزدیک شاهد بودم و واقعا همه حرص و جوش آقای هاشمی برای بازپس گرفتن دانشگاه آزاد به‌واسطه‌ای نبود که حالا دکتر میرزاده را که به ایشان نزدیک است بکند رئیس آن دانشگاه، نه؛ به‌واسطه آن بود که دانشگاه آزاد واقعا برای آقای هاشمی حکم یک فرزندی را داشت که ایشان احساس می‌کرد آن را از صفر به وجود آورده و بزرگ کرده. خدایی اگر ایشان یقین می‌داشت که برادران دانشجو بهتر از دکتر جاسبی آن را اداره می‌کنند، ذره‌ای به‌خودش تردید راه نمی‌داد تا با آنان همکاری نماید. اما ببینید آقای هاشمی شاهد بود که دانشگاهی که آن را از صفر شروع کرده بود و به آنجا رسانیده بود که امروز دو میلیون دانشجو و 800 واحد دانشگاهی داشته باشد، دارد مثل شمع در دست اصولگرایان آب می‌شود.

شورای دانشکده حقوق محیط زیست علوم و تحقیقات جلسه‌ای داشت که چون من یک رساله دکترا داشتم مجبور بودم در آن شورا باشم. آقای دکتر مجید عباسپور اصلا آدم سیاسی نیست یعنی می‌خواهم بگویم واقعا یک آدم آکادمیک و دانشگاهی است و استاد تمام دانشگاه صنعتی شریف. ایشان می‌گفتند که در سال89 یعنی آخرین سالی که دانشگاه آزاد دست دکتر جاسبی بود، واحد علوم و تحقیقات یا کل دانشگاه آزاد (تردید از من است) در رنکینگ بین‌المللی به جایگاه دوهزارم رسیده بود. اما ظرف دو سالی که مدیریت آن می‌افتد به دست اصولگرایان، رنکینگ آن به شش‌هزارم سقوط می‌کند. آقای هاشمی اگر تلاش می‌کرد که دانشگاه آزاد را برگرداند زیرنظر هیات امناء قانونی آن و نه زیرنظر شورای عالی انقلاب فرهنگی که اساسا رویکردی سیاسی به علم و تحقیقات دارد دقیقا برای این بود که مدیریت اصولگرایان ادامه پیدا کرده بود و احتمالا تا پایان سال 92 رنکینگ بین‌المللی دانشگاه آزاد سقوط می‌کرد به 10هزارم!

* برگردیم به آیت‌ا... هاشمی و دولت روحانی. کدام بخش از عملکرد و رویکردهای دولت یازدهم تا بدینجا فکر می‌کنید مورد تایید ایشان نبوده؟

** وا... فکر می‌کنم هیچ بخش.

* یعنی ایشان از هیچ بخشی ناراضی نیستند؟

** نه مقصودم این است که تا بدینجا سیاست و موضع‌گیری‌ای نبوده که آقای هاشمی با آن مخالف بوده باشند.

* یعنی با همه عملکردهای دولت یازدهم موافقند؟

** اینجور نیست که بگویم هر آنچه آقای روحانی انجام داده صددرصد مورد تایید آقای هاشمی بوده. بلکه بیشتر مقصودم این است که آقای روحانی یک استراتژی محوری داشته که ستون فقرات برنامه‌اش بوده و... .

* استراتژی اعتدال را می‌فرمایید؟

** خیر. استراتژی اعتدال یک رویکرد کلی است؛ مقصودم یک سیاست و برنامه مشخص اجرایی است که استراتژی آن ستون فقرات دولت آقای روحانی بوده. این سیاست یا کاری که ایشان در سرلوحه دولتش داشته حل بحران هسته‌ای است.

* یعنی حل مساله هسته‌ای در سرلوحه کارهای دولت آقای روحانی بوده؟

** دقیقا. حتی از سرلوحه هم بالاتر و جدی‌تر.

* چرا؟

** از دید آقای روحانی و مشاورینش و از دید آقای هاشمی‌رفسنجانی، حل مساله هسته‌ای همه یا هیچ بوده.

* یعنی چه؟

** آقایان هاشمی و روحانی و کلا بسیاری از چهره‌ها و شخصیت‌هایی که در هشت سال حضور اصولگرایان کنار بودند، با همه وجود معتقدند که ایران باید پرونده هسته‌ای را ببندد و به بحران هسته‌ای خاتمه دهد. برای اینکه بحران هسته‌ای عملا دست و پای ما را بسته است.

* ولی آقای دکتر خیلی‌ها از جمله آقای روحانی و اصولگرایان معتقدند که سیاست‌های اقتصادی و سوءمدیریت دولت آقای احمدی‌نژاد خیلی بدتر از تحریم‌ها به اقتصاد ما ضربه زده.

** قبول ندارم.

* ولی خود آقایان روحانی و آیت‌ا... هاشمی اینگونه باور دارند.

** من نمی‌خواهم وارد این بحث شوم که بحران اقتصادی که دامان کشور را در آخرین سال ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد گرفته بود، چقدر ناشی از تحریم‌ها بود و چقدر ناشی از سوءمدیریت دولت آقای احمدی‌نژاد. این خودش یک مصاحبه جداگانه می‌طلبد و دردی را هم دوا نمی‌کند چون آقای احمدی‌نژاد که دیگر نیست. منتهی خیلی خلاصه خدمتتان عرض کنم که اولا نه آقای هاشمی و نه آقای روحانی و نه آقای نوبخت و نه آقای ترکان و نه آقای نعمت‌زاده، هیچ‌کدام‌شان نگفته‌اند و نمی‌گویند که بحران اقتصادی کشور به‌واسطه سوءمدیریت آقای احمدی‌نژاد بوده. گفتن این سخن به‌معنای آن است که مدیریت اصولگرایان درست بود؟ خیر. منتهی اگر قرار شود که تحریم‌ها همچنان ادامه پیدا کنند، شما اگر به جای آقای احمدی‌نژاد خود آدام اسمیت را هم در ایران بر سر کار آورید، نمی‌توانست معجزه کند و اقتصاد ایران را به حرکت درآورد.

* یعنی شما احمدی‌نژاد را تبرئه می‌کنید؟

** من احمدی‌نژاد را تبرئه نمی‌کنم اما فرق من با اصولگرایان و متحدین آقای احمدی‌نژاد این است که آنها می‌خواستند با مقصر دانستن احمدی‌نژاد، از خودشان رفع تکلیف و رفع مسئولیت بنمایند و بگویند که ما هیچ تقصیری نداریم و همه تقصیرها متوجه آقای احمدی‌نژاد است. در حالی که حضور مجموعه اصولگرایان در وضعیتی که مملکت قبل از انتخابات 24خرداد پیدا کرده بود، اگر بیشتر از احمدی‌نژاد نمی‌بود، کمتر هم نیست. دلیل دیگری که اصولگرایان می‌خواستند و اصرار داشتند هسته‌ای و سیاست‌های هسته‌ای اصولگرایان و آقای دکتر سعید جلیلی را هم در عین حال تبرئه کنند، این بود که می‌خواستند بگویند سیاست‌های هسته‌ای و تحریم‌ها نقش و تاثیری روی وضعیت اقتصادی کشور نداشته و این فقط سوءمدیریت احمدی‌نژاد بوده که اقتصاد را به این روز انداخته.

* و شما این اعتقاد را ندارید؟

** نه، ندارم. عرض کردم شما اگر برجسته‌ترین مدیران اجرایی و کارشناسان اقتصادی و خود آدام اسمیت را هم در ایران بر سرکار بیاورید، نمی‌تواند در شرایطی که تحریم آنگونه کشور را محاصره کرده بود، کاری انجام دهد. منتهی عرض کردم این به‌معنای آن نیست که احمدی‌نژاد برنامه‌هایش درست بود. بلکه به‌معنای آن است که حتی اگر برنامه‌های احمدی‌نژاد یا به فرض درست هم می‌بود باز هم همان آش بود و همان کاسه.

* جالب است، یعنی شما اگر مذاکرات هسته‌ای به نتیجه نرسد هیچ شانسی برای موفقیت دولت آقای روحانی متصور نیستید؟

** دقیقا، درست نتیجه‌گیری کردید. احمدی‌نژاد به قول شما سوءمدیریت داشت اما دولت حسن روحانی که حُسن مدیریت دارد و برنامه‌های درست دارد هم اگر بن‌بست هسته‌ای ادامه پیدا کند و تحریم‌ها برداشته نشود، هیچ موفقیت اقتصادی نخواهد داشت.

* این نظر آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی هم است؟

** بله، از قول بنده بنویسید که جناب آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی معتقدند که اگر با تحریم‌ها بر سر مساله هسته‌ای به توافق نرسیم، دولت و برنامه اقتصادی آن نمی‌تواند موفق شود. البته با شعار می‌شود همه دنیا را گرفت اما در شرایطی که صنایع شما نه دسترسی به مواد اولیه دارند، نه به ماشین‌آلات، نه به لوازم و قطعات یدکی، نه به بسیاری از محصولات و مواد نیم‌ساخته صنعتی برای تولیدات‌شان، شما نمی‌توانید یک سنت از طریق سیستم بانکی از کشور خارج یا به کشور وارد نمایید. به فرض که شما لایق‌ترین مدیران را هم داشته باشید، معجزه که نمی‌توانند بکنند. حتی کالایی یا مواد اولیه‌ای یا قطعه و ماشین‌آلاتی که مجبور است تحریم‌ها را دور بزند 20 تا 30 درصد گران‌تر از قیمت جهانی وارد کشور می‌شود، اگر خود مارشال، کینز یا آدام اسمیت هم فرمان اقتصادی شما را در دست داشته باشد، چکار می‌توانند بکنند. امروز که پرونده بابک زنجانی و سایر پرونده‌ها دارد رو می‌شود معلوم می‌شود که تحریم‌ها و رفتارهای ما در قبال آنها چه نتیجه‌ای داشته است.

* پس شما معتقدید که آقای روحانی حل مساله هسته‌ای را با این حساب در صدر اولویت دولتش قرار داده؟

** بله ایشان اولویت اصلی دولتش را به‌نظر من به درستی بر روی حل مساله هسته‌ای گذارده است.

* و گفتید از شما نقل کنیم که آیت‌ا... هاشمی هم همین نظر را دارند.

** بله واقعا همین‌طور است.

* و اگر آقای روحانی در رسیدن به توافق با غربی‌ها موفق نشود؟

** متاسفانه معتقدم که اگر ایشان با غربی‌ها بر سر مساله هسته‌ای ایران نتواند به توافق برسد، عملا شکست خورده و در هیچ عرصه دیگری نمی‌تواند هیچ اقدامی بنماید.

* فکر نمی‌کنید خیلی ناامیدانه دارید به موضوع هسته‌ای نگاه می‌کنید؟

** نه ناامیدانه نگاه نمی‌کنم. واقع‌بینانه دارم نگاه می‌کنم. در عین حال تا بدینجا بحمدا... موفقیت‌آمیز بوده. امروز هم خانم اشتون وارد تهران می‌شوند که علامت بسیار خوبی است.

* چرا فکر می‌کنید علامت خوبی است؟

** برای اینکه اگر مذاکرات متوقف مانده و به بن‌بست رسیده بود دلیلی نداشت اشتون به ایران بیاید.

* برگردیم به موضوع آیت‌ا... هاشمی، برنامه ایشان برای آینده چیست؟

** برنامه خاصی ندارند. بالطبع مثل همه نگران تداوم مذاکرات هسته‌ای هستند که مبادا موفق نشود البته همه شواهد حکایت از این دارد که روند مذاکرات رو به موفقیت است و مشکلی به‌نظر نمی‌رسد به وجود بیاید.

* مدتی است که به‌نظر می‌رسد شاهد یک ائتلاف یا اتحاد میان آیت‌ا... هاشمی و جناب حجت‌الاسلام ناطق‌نوری هستیم. آیا این یک حرکت تاکتیکی است یا نه چیزی بیشتر از یک تاکتیک است؟

** آنچه میان آقایان هاشمی و ناطق‌نوری شکل گرفته خیلی بیشتر از چند وقت است. به‌علاوه نه تاکتیک است و نه یک ائتلاف برای فرض بفرمایید انتخابات مجلس آینده یا چیزی در این زمینه. اولا نزدیکی میان آقایان هاشمی و ناطق یک امر طبیعی است. ثانیا این پدیده نه امروز و دیروز که در حقیقت از انتخابات سال 84 و با روی کارآمدن آقای احمدی‌نژاد و اصولگرایان کلید خورد. به عنوان یک انقلابی نزدیک به امام، به عنوان یک انقلابی دوران مبارزه در زمان شاه و به عنوان یک فردی که حاضر نیست صرفا برای حفظ جایگاه خودش مصالح و منافع ملی و مملکت و نظام را درنظر نگیرد، آقای ناطق‌نوری نمی‌تواند چشمانش را روی صدمات و لطماتی که رفتارها و عملکردهای تندروها از سال 84 باین سو به مملکت وارد کرده است، ببندد.

بنابراین و با وجود اینکه در گذشته کدورت‌ها و اختلافاتی میان آقایان هاشمی و ناطق وجود داشته، اما اوضاع کشور از سال 84 باین سو به‌گونه‌ای شده که همه دلسوزان انقلاب و نظام مجبور شدند به‌رغم اختلافاتی که میانشان در گذشته بوده، برای جلوگیری از انحراف و تندروی بیشتر در مسیر انقلاب بیایند و دست همکاری به یکدیگر بدهند. همچنان‌که ما شاهد بودیم با وجود اختلافات میان آقایان هاشمی و خاتمی مجبور شدند به یکدیگر نزدیک شوند. یا به‌رغم همه انتقاداتی که اصلاح‌طلبان از آقای هاشمی داشتند، بیایند و از ایشان پشتیبانی کنند. تندروی که آقای ناطق هفته پیش از ‌آن نالیدند، دقیقا همان جریان خودمحور و قدرت‌طلبی است که آقای هاشمی از خیلی سال‌ها پیش در برابر آن قرار گرفته‌اند. البته اصولگرایان تندرو سعی خواهند کرد جلوی نزدیک شدن آقای ناطق نوری را به آقای هاشمی‌رفسنجانی و اصلاح‌طلبان بگیرند اما این تلاش‌ها به جایی نخواهد رسید.

چراکه عاملی که آقای ناطق را به سمت آقای هاشمی و مجموعه اصلاح‌طلبان و اعتدالیون سوق می‌دهد، تندروی یک عده است که جایگاه احتمالی آنان را در انتخابات 24خرداد دیدیم صرفا 4 میلیون نفر بود. یعنی از 50 میلیون واجد شرایط رای دادن یا بالای 18سال صرفا 4 میلیون به آن فقط باور دارند و 46میلیون دیگر هیچ باوری به رادیکالیسم، تندروی و افراطی‌گری ندارند. معتقدم که نزدیکی و ائتلاف آقای ناطق به مجموعه جریان اصلاحات و آقایان هاشمی‌رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و سیدحسن خمینی امری طبیعی است و در‌آینده پررنگ‌تر هم خواهد شد. همچنین معتقدم که اگر بر همین روال به جلو برویم یقینا آقای ناطق نوری سرلیست ائتلاف اصلاح‌طلبان و اعتدالیون در تهران خواهند شد.

* و آقای دکتر عارف؟

** آقای دکتر عارف هم این را خواهند پذیرفت. یعنی نام ایشان ذیل نام آقای ناطق‌نوری خواهد بود.

* و اگر آقای عارف بیشتر از آقای ناطق رای بیاورند...

** احتمالا در تهران آقای عارف بیشتر از آقای ناطق رای خواهند آورد همچنان‌که در سال 74 خانم فائزه هاشمی هم در تهران بیشتر از آقای ناطق رای آوردند. این چیزی را تغییر نمی‌دهد. خود دکتر عارف هم می‌دانند که مجلسی که آقای ناطق ریاست آن را برعهده داشته باشد خیلی بیشتر از مجلسی که آقای عارف رئیس آن باشد در جهت پیشبرد اصلاحات و توسعه سیاسی موفق‌تر خواهد شد.

* آقای دکتر اخیرا آقای ناطق مطالبی را درباره فاصله‌شان با فتنه و فتنه‌گران گفتند. با این وصف شما همچنان معتقدید که دست ایشان در دست اصلاح‌طلبان و آقای هاشمی قرار خواهد گرفت؟

** اولا محافل تندرو تلاش خواهند کرد تا هرطور که می‌توانند القاء کنند که میان آقای ناطق و اصلاح‌طلبان و هاشمی اتفاق و اتحادی بسته نخواهد شد و نقل خواهند کرد که آقای ناطق گفته‌اند که فتنه‌گران آمریکایی هستند و... از همین حرف‌هایی که چهار سال و نیم است مرتب دارند می‌زنند و به جز آن 4 میلیون نفر باور نکرده‌اند. بنابراین من خیلی نگران تبلیغات تندروها نیستم. البته چون پیوستن آقای ناطق به اصلاح‌طلبان برای آنان خیلی سنگین است، همه تلاش و تقلای خودشان را به‌کار خواهند گرفت تا نگذارند آقای ناطق به آقای هاشمی بپیوندد.

* به‌نظر می‌رسد که شما برای ناطق‌نوری مستقل جایگاهی تعریف نمی‌کنید یعنی پیوستن آقای ناطق‌نوری به آقای هاشمی را الزامی و اجباری می‌دانید.

** اگر آقای ناطق‌نوری خواسته باشد در انتخابات آینده شرکت جدی داشته باشد اگر امسال خواسته باشد اساسا در فضای سیاسی ایران مجددا ظاهر ‌شود به‌نظرم چاره‌ای ندارد جز آنکه یا با آقای هاشمی و اصلاحات همکاری کند یا برود در قطب اصولگرایان. این حکم کلی درباره هر فرد دیگری هم هست که خواسته باشد در فضای فعلی ایران فعالیت داشته باشد.

* به مستقل‌ها اعتقاد ندارید؟

** نه؛ استقلال و مستقل بودن در شرایط فعلی ایران بی‌معناست.

* چرا؟ خیلی قاطع می‌گویید.

** من برای شما چندتا مثال می‌زنم. شما بفرمایید مستقل بودن اصلا معنا و مفهومی پیدا می‌کند؟ درباره مذاکرات؛ یا شما موافق برنامه روحانی باید باشید یعنی درجهت توافق با غرب حرکت کنید، یا آنکه باید همان سیاست‌های احمدی‌نژاد و سعید جلیلی را ادامه دهید. شما کدام را می‌خواهید انتخاب کنید که مستقل باشید؟ با وجود ستاره‌دارشدن دانشجویان؛ یا اعتقاد دارید که تحصیل در دانشگاه برای همه هست و هیچ دانشجویی را نمی‌توان به هر دلیلی از تحصیل محروم نمود که در اینصورت می‌شوید اصلاح‌طلب یا آنکه شما معتقدید اگر دانشجویی مخالف شما بیندیشید باید برای آنها فکری کرد که می‌شوید اصولگرا. حالا مستقل بودن یعنی چی؟ و قس علیهذا.

* آقای دکتر فکر نمی‌کنید خیلی دارید سیاه و سفید می‌بینید؟

** ممکن است که در مواردی اینگونه باشد که شما می‌گویید و در یک جاهایی یک وسط‌هایی باشد ولی کلا خیلی از امور ما از حد وسط گذشته. مثلا آیا اقتصاد ما به همین صورت دولتی باید بماند یا ما هم مثل خیلی از کشورهای دیگر اقتصادمان باید اقتصاد آزاد شود؟

* پس این وسط تکلیف اعتدال آقای روحانی چه می‌شود؟

** اعتدال یعنی همان روشن شدن تکلیف و جداشدن از تندروها. اعتدال یعنی ادامه ندادن سیاست‌های گذشته با دنیا. اعتدال یعنی اینکه مذاکرات به‌گونه‌ای پیش برود که همه دنیا را همراه ایران کند. اعتدال یعنی بازگرداندن دانشجویان محروم از تحصیل به دانشگاه‌ها. اعتدال یعنی بازگرداندن اساتیدی که ممنوع‌التدریس شدند به دانشگاه‌ها. من اسم همه اینها را می‌گذارم اصلاحات.

* آیت‌ا... هاشمی در این پارادایم شما کجا قرار می‌گیرند؟

** فکر می‌کنم جواب روشن است. شما کافیست به جملات تندروها به آقای هاشمی نگاه کنید. به‌نظر شما اگر ایشان در خط اصولگرایان بودند، این همه هجمه به ایشان صورت می‌گرفت؟!

نام:
ایمیل:
نظر: