سرویس خارجی: انتخابات ریاست جمهوری افغانستان به عنوان مهمترین انتخابات این کشور پس از سقوط طالبان ، در 16 فروردین برگزار شد. دوره ریاست جمهوری حامد کرزی به پایان رسید و طبق قانونی اساسی، وی دیگر نمیتوانست به عنوان کاندیدا در انتخابات شرکت کند.افغانستان قرار است برای اولین بار شاهد انتقال مسالمت آمیز قدرت سیاسی از یک رئیس جمهور به دیگری باشد. با توجه به اینکه انتقال قدرت سیاسی همزمان شده با خروج نیروهای خارجی، شخصیتها، احزاب و گروههای سیاسی مختلفی تلاش میکنند تا در آینده قدرت این کشور سهم گیرند.در حال حاضر هشت تن برای تصاحب کرسی ریاست جمهوری با هم رقابت میکنند. «اشرفغنی احمدزی» وزیر پیشین دارایی، «عبدالله عبدالله» وزیر سابق خارجه و رهبر جناح اپوزیسیون، «زلمی رسول» وزیر سابق خارجه ،«عبدالرب رسول سیاف» رهبر جهادی و عضو پارلمان،« گلآغا شیرزی» فرمانده جهادی و والی سابق ولایتهای ننگرهار و قندهار،« قطبالدین هلال» از رهبران سابق حزب اسلامی که حمایت «گلبدین حکمتیار» را با خود دارد،«هدایت امین ارسلا» مشاور حامد کرزی و«داوود سلطانزوی» عضو سابق پارلمان افغانستان، هشت کاندیدایی هستند که مردم افغانستان به آنها رأی دادند. امنیت، یکی از چالشهای اصلی این انتخابات عنوان میشد، زیرا طالبان،عمدهترین گروه مسلح مخالف دولت افغانستان، مردم را از شرکت در انتخابات منع کرده و هشدار داده بود که مراکز رأیدهی، کارمندان انتخاباتی، کاندیداها و رأیدهندگان را هدف قرارخواهد داد. با توجه به حملات گسترده این گروه در انتخابات سال 2009 ،این بیم وجود داشت که 16 فروردین نیز حملات و انفجارهای متعدد این گروه، امنیت مراکز و رأیدهندگان را مختل سازد. از همین رو 200 هزار نیروی امنیتی افغان، تامین امنیت انتخابات را به عهده داشتند.اما با وجود این تهدیدات و با وجود حملات مرگبار و متعدد طالبان در روزهای پیش از انتخابات، مردم به طور بیسابقهای به پای صندوقهای رأی رفتند؛ به گونهای که مشارکت گسترده مردم، شگفتی این دور از انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بیان شد. شرکت بیسابقه مردم افغانستان در مهمترین انتخابات ریاست جمهوری این کشور در آستانه خروج نیروهای خارجی و در آستانه دهه تحول، پیامهای متفاوتی دارد که مهمترین آن احساس مشارکت برای تعیین سرنوشت ملت و آینده افغانستان است.این مشارکت همچنین گفتن «نه» بزرگ به درخواست طالبان بود که از مردم خواسته بودند از شرکت در انتخابات خودداری کنند. افغانها در حرکتی گسترده و جسورانه با به جان خریدن تهدیدات طالبان، مخالفت خود را با این گروه ابراز داشتند؛ بطوری که فردی که در انتخابات قبل، طالبان انگشت آغشته به رنگ او را به جرم شرکت در انتخابات بریده بودند، این بار نیز در انتخابات حضور یافت.بر اساس اعلام کمیسیون مستقل انتخابات، افغانستان بیش از 7 میلیون واجد شرایط، رأی دادهاند که طبق آمارها میزان مشارکت بر اساس برخی روایتها، 57 درصد و بر اساس برخی روایتهای دیگر، بیش از 60 درصد بود.اما چه شد که مردم افغانستان به یکباره شگفتی آفریدند و با درصد بالایی به پای صندوقهای رأی رفتند؟ علل مختلفی را میتوان برای آن ذکر کرد که به برخی از آنها اشاره میشود.
- رقابتهای قومی
جمعیت افغانستان از اقوام مختلف تشکیل شدهاست. بیش از 10 قوم در این کشور وجود دارد که عمدهترین آنها پشتون، تاجیک، هزاره و ازبک هستند. قانون نانوشتهای اززمان کنفرانس بن در سال 2001 به جا مانده که بر اساس آن، رئیس جمهور افغانستان از قوم پشتون، معاون اول از تاجیک هاو معاون دوم از قوم هزاره باشد. این قانون تاکنون جاری و ساری است.اما در این انتخابات، کاندیداها و سران اقوام، سنت شکنی کردند. در این انتخابات، سران تاجیک قصد شکستن این تابو را دارند و به همین منظور عبدالله عبدالله، کاندیدای ریاست جمهوری شده است؛ هر چند عبدالله از پدری پشتون و مادری تاجیک است، اما حشر و نشر وی با احمدشاه مسعود، شورای نظار و جبهه شمال بوده است و وی یک تاجیک محسوب میشود. ازبکها نیزعزم شکستن این سنت را دارند و «عبدالرشید دوستم» فرمانده مقتدر ازبک، به عنوان معاون اول یکی از کاندیداها معرفی شده است.در این دور از انتخابات، به دلیل به تفاهم نرسیدن برخی کاندیداها با سران اقوام، ترکیب قومیتی که از کنفرانس بن به ارث رسیده بود به هم خورد و به عنوان مثال اشرفغنی احمدزی که یک پشتون است در ترکیب تیم خود نمایندهای از قوم تاجیک ندارد و ترکیب تیم وی پشتون، ازبک و هزاره است. عبدالرب رسول سیاف نیز که یک پشتون است ترکیب تیم وی پشتون، تاجیک و ازبک است و نمایندهای از قوم هزاره در تیم وی وجود ندارد.این دسته بندیها رقابتهای قومی را در بین سران و به تبع آن بین مردم پدید آورده است. تاجیکها و پشتونها برای کسب جایگاه ریاست جمهوری بیشترین رقابت را دارند، زیرا عبدالله تاجیک تبار از جمله 3 کاندیدای برتر است. لازم به ذکر است که رقابت در بین نمایندگان یک قوم واحد نیز وجود دارد. کاندیداهای مختلفی از قوم پشتون وجود دارند که هر کدام داعیه نشستن بر کرسی ریاست جمهوری را دارند و از سویی هزارهها و ازبکها برای کرسی معاون دومی نمایندگان مختلفی دارند. از این رو علاوه بر رقابت بین اقوام، رقابت درون قومی نیز وجود دارد.در مجموع قومیت، یکی از انگیزههای حضور گسترده مردم در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بود.
- نقش تبلیغات
نقش تبلیغات انتخاباتی کاندیداها و رسانههای افغانستان نیزدر مشارکت گسترده مردم افغانستان در سومین دور انتخابات ریاست جمهوری این کشور، مهم ارزیابی میشود.تبلیغات و سفرهای کاندیداها برخلاف انتخابات گذشته، این بار به نقاط مختلف افغانستان و شهرهای عمده این کشور صورت گرفت. کاندیداهای پیشتاز، تهدیدها را به جان خریده و برای تبلیغات انتخاباتی به نقاط مختلف کشورشان سفر کردند که این عامل در تهییج مردم نقاط مختلف افغانستان بسیار مؤثر بود.3کاندیدای پیشتاز، هر کدام به بیش از 10 شهر افغانستان سفر کردند و جمعیت انبوهی از مردم را در این شهرها گرد هم آوردند.گفته میشود هنگام سخنرانی یکی از کاندیداها در بلخ ،صدها هزار نفر حضور داشتند. 70تلویزیون، بیش از 150 رادیو و حدود 2500 رسانه چاپی در افغانستان وجود دارد که نقش آنها در به صحنه کشاندن مردم مؤثر بود. رسانهها در طول چند ماه گذشته، پیوسته به موضوع انتخابات و اهمیت آن پرداختند. تلویزیونهای افغانستان به طور مرتب پوشش اخبار انتخاباتی، میزگرد و گفتگوی کارشناسی را در برنامههای روزانه خود داشتند.باید توجه داشت که اغلب تیمهای انتخاباتی یا حامیان آنها، یا دارای رسانه بودند یا تعدادی رسانه را در اختیار گرفته بودند.نقش شبکههای اجتماعی را نیز نباید نادیده گرفت. «فیسبوک» و «توییتر» در تحولات سالهای اخیر در نقاط مختلف جهان تأثیرات چشمگیری داشته اند. نقش این شبکهها در تحولات کشورهای عربی به اثبات رسید.10درصد مردم افغانستان به اینترنت دسترسی دارند و حدود نیمی از این جمعیت، عضو شبکههای اجتماعی فیسبوک و توییتر هستند.هر چند این رقم نسبت به جمعیت 25 تا 30 میلیون نفری افغانستان اندک است، اما به این دلیل که این جمعیت، اغلب افراد تحصیلکرده و اعضای رسانههای افغانستان هستند، تأثیر غیرمستقیم آن بر جمعیت انبوهی از مردم این کشور انکار ناپذیر است.به دلیل همین اثرگذاری، تمامی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری افغانستان و هواداران آنان، صفحههای متعددی در شبکههای اجتماعی به ویژه فیسبوک ایجاد کردند .پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری،برنامه وسیعی باعنوان «من رأی میدهم» در فیسبوک افغانها راه افتاد.اغلب کاربران افغان در فیسبوک،اقدام به تشویق مردم برای رأی دادن میکردند. این تبلیغات و تشویقها، به خصوص پس از قتل فجیع «سردار احمد» خبرنگار افغان و خانواده وی توسط طالبان راهاندازی شد.
- انزجار از طالبان
حملات طالبان در طول چند سال گذشته جان بسیاری از غیرنظامیان را گرفت، خشم و نفرت مردم از اعمال این گروه روی هم انباشته شد، اما هیچ گاه مجال و فرصتی برای ابراز آن وجود نداشت.در یکی از عملیاتهای طالبان در آستانه انتخابات، اعضای خانواده یک خبرنگار افغان به طرز فجیعی توسط طالبان به قتل رسیدند .نحوه قتل همسر و 2 کودک این خبرنگار افغان، بازتاب وسیعی داشت و در خیزش مردمی روز انتخابات اثرگذار بود. مردم افغانستان با حضور گسترده خود خواستند به درخواست طالبان مبنی بر تحریم انتخابات، «نه» بگویند و نشان دهند که حاضر نیستند کشورشان خاستگاه افراط گرایی شود.از دیگر علل مشارکت گسترده مردم در این انتخابات را میتوان افزایش درک مردم افغانستان عنوان کرد. افغانها در سالهای اخیر به درجهای از پختگی رسیدهاند که حساسیت انتخابات ریاست جمهوری را درک کنند.در یک سال اخیر، رسانههای خارجی و داخل افغانستان به طور وسیعی به موضوع سرنوشت افغانستان درسال 2014 ،پس از آن که آغازدهه تحول نام گرفت، پرداختند. این موضوع سبب افزایش آگاهی و دانش سیاسی مردم شد که در نتیجه در 16 فروردین، پیر و جوان به پای صندوقهای رأی رفتند ونتوانستند نسبت به سرنوشت خود بیتفاوت باشند.افغانها در یکی از برهههای حساس تاریخ این کشور که قرار است قدرت به طور مسالمتآمیز انتقال یابد، با حضور چشمگیر در انتخابات ریاست جمهوری، در تعیین سرنوشت کشور خود،نقش فعالی به عهده گرفتند که این مشارکت فعال میتواند پشتوانه خوبی برای دولت آینده این کشور باشد. همچنین این حضور فعال میتواند اطمینان خاطری باشد برای رئیس جمهور آینده این کشور که با اتکا به نیروی مردمی، میتواند بر مشکلات عدیده این کشور فائق آید .امنیت و اقتصاد، دو چالش مهم افغانستان هستند که در دهه تحول، گریبانگیر این کشور بحرانزده اندو یک دهه گذشته نشان داد که اتکا به دیگران، راهگشای این مشکلات نبوده است.انتخابات ریاست جمهوری افغانستان علاوه بر این که مدیریت افغانها را ثابت کرد و نشان داد که نیازی به حضور اتباع خارجی در کمیسیونهای انتخاباتی نیست، توان نیروهای امنیتی افغانستان را نیز برجسته کرد. نیروهای امنیتی، پلیس و ارتش افغانستان توانستند در این آزمون بزرگ، توان خود را ثابت کنند و نشان دهند که میتوان بدون اتکا به بیگانگان، امنیت کشور را تأمین کرد.
- سیاست خارجی متعادل
درچنین شرایطی،«عبدالله عبدالله»، یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری افغانستان اظهار داشت: تأمین و تضمین امنیت ومنافع ملی افغانستان، نیازمند یک سیاست خارجی سنجیده و متعادل در سطح منطقه و جهان است .وی افزود: حصول و حفظ تعادل در سیاست و روابط خارجی افغانستان با ممالک اسلامی، همکاران بینالمللی و کشورهای همسایه این سرزمین، امری است که ثبات و صلاح این کشور بستگی تام و تمام به آن دارد.عبدالله خاطر نشان کرد که سیاست خارجی افغانستان باید مبتنی بر درک دقیق و دیدگاه واضح نسبت به کشورهای همسایه، منطقه و جهان، تعریف، طراحی و تدوین می شد، اما متأسفانه تاکنون چنین نبوده است.به گفته این نامزد انتخاباتی، دستگاه دیپلماسی افغانستان دیدگاه واضحی در قبال کشورهای منطقه و جهان نداشته و از همین جهت سیاست خارجی این کشور همواره دستخوش نوسانات ناگهانی و تغییرات سریع بوده است.وی تصریح کرد: سردرگمی و ابهام در سیاست خارجی افغانستان در حدی بوده است که کنشگران و کارگزاران عرصه سیاست خارجی افغانستان،هر کدام مواضع و دیدگاه خاص خود را نسبت به کشورهای خارجی داشته اندو حتی هر یک از سخنگویان دستگاه سیاست سازی افغانستان، تلقی و تبیین ویژه خود را از سیاست خارجی افغانستان ارائه داده اند.این کاندیدای ریاست جمهوری افغانستان افزود: دولت فعلی این کشور در طول 12 سال گذشته، نتوانسته سیاست خارجی سنجیده و استراتژی مدون و مشخصی را در قبال کشورهای منطقه و جهان داشته باشد.به گفته عبدالله عبدالله، دولت فعلی افغانستان در غیبت یک سیاست خارجی از پیش تعریفشده و تدوینیافته، گاه برخی کشورهای منطقه را دوست دیرینه و همکار همیشگی خود خوانده و روز دیگر همان کشور را دشمن دائمی دولت و مردم افغانستان لقب داده است. وی تأکید کرد: سیاست خارجی فعال و پویا، نیازمند تحلیل وضعیت و رویدادهایی است که در بیرون از افغانستان در جریان است.به اعتقاد این کاندیدای ریاست جمهوری افغانستان، بیگانگی با رویدادهای دور و نزدیک و غفلت از اتفاقاتی که در خارج از افغانستان در حال شکل گیری است، نقص و ناکارآمدی را بر سیاست خارجی فعلی افغانستان تحمیل کرده است.به گفته عبدالله، بیاعتمادی جامعه بینالمللی و بی اعتنایی برخی کشورهای منطقه نسبت به افغانستان، محصول و مولود سیاست خارجی ناسازگار و ناهمخوان با واقعیت های پیچیده پیرامون این کشور است.عبدالله عبدالله خاطرنشان کرد که تأمین امنیت افغانستان توسط سربازان بومی، یکی از آرزوهای مردم افغانستان است و استقبال مردم افغانستان از ورود و حضور نظامیان خارجی در این کشور،ازسرناگزیری صورت گرفت.وی افزود: 13 سال پیش، افغانستان در وضعیت و شرایط خاصی قرار داشت، با این توضیح که 85 درصد خاک این کشور توسط تروریستهای بینالمللی اشغال شده بود و جهت تضعیف و تعقیب این تروریستها و تأمین امنیت در افغانستان، به حضور نیرومند نظامیان خارجی احساس نیازمیشد.ضعف مدیریتی در داخل باعث شد که از فرصت های پیشآمده، استفاده مناسب و مؤثر صورت نگیرد.عبدالله عبدالله، با اشاره به سرازیرشدن کمکهای کشورهای جهان به افغانستان، اظهار داشت: یک دهه فرصت، با شتاب فراوان سپری شد، اما ضعف و کاستیهای مدیریتی در افغانستان اجازه و امکان آن را نداد تا از این فرصتها به گونه مطلوب و مؤثر استفاده شود.وی افزود: شاهد بودیم که اگر برخی امور استثنایی در نظر گرفته نشود، 13سال پیش یک اجماع بزرگ در سطح کشورهای منطقه و جهان به حمایت از افغانستان شکل گرفت.این کاندیدای افغان تأکید کرد: اجماع بینالمللی حمایت از افغانستان که باعث سرازیر شدن میلیونها دلار کمککشورهای خارجی به این کشور شد،فرصتی اتفاقی و استثنایی بود که نصیب کمترکشوری میشود، اما ناکارآمدی مدیریت داخلی، سبب شد که این فرصتها فرار کنند؛به طوری که در حال حاضر، اثر و ثمراین کمک ها را کمتر میتوان در چهره افغانستان امروزی مشاهده کرد .عبدالله عبدالله در مورد امضای پیمان امنیتی باآمریکااظهار داشت: به نظر من افغانستان به حضور نظامیان آمریکایی و ادامه حمایتهای آنان نیازمند است و حضور آنها نیازمند یک چارچوب قانونی است و این چارچوب قانونی همان پیمان امنیتی است که در صورت پیروزی درانتخابات،آن را امضا خواهم کرد .وی به این موضوع که خود چه پیش شرطی برای امضای پیمان امنیتی خواهد داشت، اشارهای نکرد، اما به صورت مشخص، از آغاز عملی روند صلح به عنوان یکی از پیششرط های مطرح شده از سوی دولت فعلی افغانستان یاد کرد و آن را پیش شرط غیرعملی خواند.
- حفظ سلطه
انتخابات افغانستان باواکنش گسترده محافل سیاسی ورسانه ای جهان همراه بود. روزنامه نیویورک تایمزدرتحلیلی پیرامون تبعات انتخابات افغانستان نوشت؛ کسانی که انتظار داشتند رئیسجمهوری افغانستان پس از پایان دورهاش از صحنه خارج شود، احتمالا در ماههای پیش رو ناامید خواهند شد، زیرا او تمام زمینههای انتخابات ریاست جمهوری را به نفع خود شکل داده است. نیویورک تایمز به بررسی تلاش حامد کرزی برای حفظ نفوذ خود در افغانستان پرداخت و نوشت: از شواهد این امر، محدود کردن عرصه انتخابات توسط حامد کرزی، منصرف کردن کاندیداها از ورود به رقابت انتخاباتی و همچنین اجبار برادرش «قیوم کرزی» به انصراف بود.این نشریه نوشت؛کرزی مقاماتی را که مشاجرات انتخاباتی را کنترل و ریاست خواهند کرد، خود دست چین کرد. سپس با هزاران دلار از بودجه دولتش به دو کاندیدا از سه کاندیدای اصلی پیروزی در انتخابات کمک کرد تا مطمئن شود که حداقل یکی از کاندیداهای تحت نفوذش به دور دوم انتخابات راه خواهد یافت.نیویورک تایمز به نقل از یک مقام ارشد طالبان نوشت در این صورت، برگزاری دور دوم انتخابات حداقل تا ماه ژوئن به طول خواهد انجامید و کرزی نیز تا آن زمان رئیسجمهور باقی خواهد ماند. کسانی که کرزی را از نزدیک میشناسند، از جمله برخی از منتقدانش، مانورهای او را قبضه واضح قدرت میدانند. آنها معتقدند کرزی تصور میکند مرد غیرقابل جایگزین افغانستان است که به تنهایی باید این کشور را در سالهای سخت پیش رو رهبری کند.
سالهای انتقال افغانستان از انتخابات این کشور آغاز میشود و هدف نهایی کرزی این است که نفوذ خود را در دولت جدید افغانستان نیز حفظ کند.این گزارش میافزاید: «داود مرادیان» مشاور سابق سیاست خارجی کرزی که اکنون استاد دانشگاه آمریکایی افغانستان است در این خصوص گفت: او از یک طرف میخواهد میراث یک سیاستمدار صادق را که برای اولین باردر سیاست افغانستان، قدرت را به صورت مسالمتآمیز منتقل میکند از خود به جای بگذارد و از سوی دیگر نیز میخواهد در صحنه باقی مانده و پشت پرده اقدامات رئیسجمهوری جدید باشد.این موضوع خبری بد برای دولت باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا خواهد بود، زیرا آنها از امضای قرارداد همکاری امنیتی با او قطع امید کردهاند. هر چند کاندیداهای اصلی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان متعهد شدهاند که در صورت پیروزی، این قرارداد را امضا کنند تا نیروهای آمریکایی پس از 2014 نیز در این کشور باقی بمانند، اما روابط کرزی با واشنگتن همچنان تیره است و او ترسی از بیان آن نیز ندارد. مشخصترین دلیل نیز موضع کرزی در قبال الحاق کریمه به روسیه بود که بر خلاف نظر آمریکا، از این اقدام ستایش کرد. این موضع پس از آن اتخاذ شد که آمریکا اعلام کرد احتمالا بخشی از تسلیحات نظامیاش در افغانستان را به صورت رایگان به پاکستان واگذار خواهد کرد.مقامات ارشد افغانستان میگویند که کرزی اسنادی از دورویی آمریکا به دست آورده و معتقد است که سال ها او را تضعیف کردهاند.وقتی که درسال 2009 آمریکا تلاش کرد اودرانتخابات پیروز نشود،کرزی احساس کرد که مورد خیانت واقع شده و اخیرا نیز به این نتیجه رسیده که آمریکا با پاکستان و طالبان همدست است.
هر چند بسیاری از مقامات آمریکایی، کرزی را «نمک نشناسی غیرقابل اعتماد» میدانند و امیدوارند که نفوذش در سیاست افغانستان پایان یابد، اما همچنان در یک موضوع روی او حساب میکنند: برخی امیدوارند که او به کنترل شرایط آشفته پس از انتخابات کمک کند، زیرا برخی کاندیداها از هماکنون یکدیگر را به طراحی برای تقلب متهم کرده و متعهد شدهاند که در صورت شکست، نتیجه را نخواهند پذیرفت.اما کرزی در یک سخنرانی تلویزیونی از افغانها خواست تا بدون توجه به نتیجه انتخابات با یکدیگر همکاری کنند. وی گفت:«مطرح شدن دیدگاههای مختلف و مخالف یکدیگر، از قواعد دموکراسی است،اما من مطمئن هستم که کاندیداها با در نظر گرفتن منافع ملی، به رای مردم احترام خواهند گذاشت و نتایج را خواهند پذیرفت.»مشاوران او نیز میگویند کرزی خود به این فلسفه پایبند است و به جناحهای رقیب در دولتش اجازه داده است تا ازهرکسی میخواهند حمایت کنند. برای مثال معاون جدید کرزی، از عبدالله عبدالله حمایت میکند که کرزی بیش از همه، با انتخاب او مخالف است. بسیاری از مقامات غربی اذعان دارند که کرزی اجازه داده است یک رقابت صحیح انتخاباتی برگزار شود، اما نکته اینست که او زمینه اولیه را به دلخواه خود شکل داد و همه توانایی خود را بر این کار گماشت.به گفته مقامات ارشد افغان، وقتی پای «فاروق وردک» وزیر آموزش افغانستان که انتظار میرفت از کاندیداهای اصلی انتخابات باشد در یک سفر شکست، کرزی در حضور همه اعضای کابینهاش به او گفت:«وقتی برای رئیسجمهور شدن عجله کنی، چنین اتفاقی رخ میدهد!» حتی کسانی که حمایت روشن کرزی از خودرا داشتند نیز متوجه شدند که باید حساب شده رفتار کنند. برای مثال وقتی «زلمای رسول» وزیرامورخارجه که یکی دیگر از کاندیداهاست، سعی کرد از کرزی فاصله بگیرد، کرزی همراهان احتمالیاش را از او دور کرد. کرزی، برجستهترین حامی او،«رشید دوستم» را که میتوانست صدها هزار رای برای او بیاورد، به پیوستن به «اشرف غنی» دیگر کاندیدا و تکنوکراتی که در آمریکا تحصیل کرده است، ترغیب کرد .
به گفته یک مقام ارشد افغان، کرزی خطاب به دوستم گفت: «چرا آن پیر مرد (رسول) را همراهی میکنی؟ غنی میتواند مشکل حقوق بشری تو را حل کند.» دوستم به مشارکت در قتلعام متهم شده است.به گفته مقامات ارشد افغان، کرزی سپس 40 هزار دلار به غنی پرداخت کرد تا ستاد انتخاباتیاش را تقویت کند. وی سپس با رسول به تفاهم رسید و برای او نیز همین کار را انجام داد. اکنون هر دوی این کاندیداها، از شانسهای اصلی پیروزی در انتخابات محسوب میشوند. این در حالی است که کرزی از ترس اینکه انتخاب برادرش باعث لکه دار شدن میراثش شود، چنین کمکی به او نکرد. سپس به مانورهای همیشگی خود روی آورد و با برگزاری نشستی با حضور ریش سفیدهای پشتون، باعث شد که او انصراف داده و به کمپین انتخاباتی رسول بپیوندد. مقامات نزدیک به حامد کرزی میگویند که او در ماههای اخیر احساس راحتی بیشتری میکند. به گفته آنها، خروج برادرش از صحنه انتخابات و کاهش روابطش با آمریکاییها، دلیل این موضوع است. از وقتی که از امضای قرارداد امنیتی با آمریکا خودداری کرد، سفر مقامات آمریکایی به افغانستان کاهش چشمگیری یافت که باعث راحتی کرزی شده است.«عمر داودزی» وزیر کشور افغانستان نیز در این خصوص گفت:« او تصمیماتی گرفته است. وقتی اطمینان نداشته باشید، احساس آرامش نمیکنید.»مقامات میگویند که او اکنون زمان بیشتری را با فرزندان خود میگذارند و در تمام طول روز،برروند ساخت محل جدید اقامتش که در کنار کاخ ریاست جمهوری است، نظارت میکند .اما به گفته مقامات، او همچنان بر آینده متمرکز است و به دنبال این است که نقش مورد تمایلش را در دولت آینده به دست آورد: بر عهده داشتن ریاست دیدارها با ریش سفیدها، روستاییها و دیگر افراد با نفوذ برای حفظ وحدت افغانستان. وی همچنین میتواند به ترغیب طالبان برای برگزاری مذاکرات صلح ادامه دهد.یک مشاور سابق او تصریح کرد: ما شاهد همان کرزی خواهیم بود که تاکنون دیدهایم.تنهاعمر دولتش پایان مییابد و اگر دولت آینده هم مانند دولت او باشد، کسی نباید تعجب کند. ادامه دارد...