پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي / با ابلاغ سياست‌هاي کلي اقتصاد مقاومتي و ضرورت‌ مقاوم‌سازي اقتصاد كشور در برابر تحريم‌ها و تحول اقتصادي به نفع افزايش قدرت ملي در راستای فائق آمدن بر تهديدات و زياده طلبي دشمنان به ويژه مأيوس ساختن بيگانگان براي بكارگيري سياست فشار و مذاكره و سوء استفاده در مذاكرات هسته‌اي، انتظار مي‌رفت، دولت محترم به بسيج تمامي ظرفيت‌هاي ملي و استفاده از همه‌ي فرصت‌هاي داخلي براي پياده‌سازي اقتصاد مقاومتي اقدام كند. اما عليرغم اعلام آمادگي سپاه و بسيج كه قبل از اين مرحله، بر اساس رهنمودهاي مقام معظم رهبري و توجه به الزامات مقابله با تهديدات نيمه‌سخت و فراهم ساختن زمينه‌ي پيشگيري از هرگونه فرصت طلبی دشمنان از فشار اقتصادي و تحريم‌هاي ناجوانمردانه‌ي، به اتخاذ تدابير و طراحي‌هاي لازم و حتي ورود عملياتي به صورت محدود در این عرصه رو آورده بود، استقبالي دیده نشد كه گله‌مندي فرماندهي محترم كل سپاه را به دنبال داشت. اعلام آمادگي سپاه و بسيج براي كمك به دولت در تحقق شعار سال رهبر معظم انقلاب اسلامي و پياده‌سازي اقتصاد به دور از هر گونه سهم خواهی و چشم داشت و معطوف به ضرورت‌هاي پيش برندگي انقلاب اسلامي با افزايش كار‌آمدي نظام و افزایش ضریب امنیت از طريق افزايش قدرت ملي بود كه در واقع در راستاي امنيت پايدار و جلوگيري از تاثيرگذاري حربه‌ي تحريم در جنگ اقتصادي تحميلي استكبار عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي به حساب مي‌آيد. اما با كمال تأسف این اعلام آمادگی با اعتناء و استقبال چنداني مواجه نشد كه مي‌تواند ناشي از عوامل و دلايل ذيل باشد: 1- بي‌اعتمادي به توان و ظرفيت سپاه و بسيج كه اگر ناشي از بي‌مهري نباشد، نشان از كم اطلاعي نسبت به توانمندي‌ها و ظرفيت‌هاي سپاه و بسيج است كه در سالهاي حضور فعال و مؤثر در عرصه‌ي سازندگي به اثبات رسيده و امروز علاوه بر تجارب و مهارت‌ها برآمده از مشاركت عملي، داراي پشتوانه علمي لازم بوده و انگيزه‌ي انقلابی نيز كارآمدي آن را مضاعف کرده است. 2- تصور سودجويي و فرصت طلبي از اعلام آمادگي كه اگر ناشي از القاء برخي فرصت‌طلبان و رانت جويان و يا مغرضان و سيلي خوردگان آلوده به انحراف و وابستگي نباشد، ناشي از ضعف شناخت نسبت به فرزندان ملت و پاسداران و بسيجيان ايثار گري است كه عيار دلدادگي به نظام و خدمت بدون چشمداشت را در كوران حوادثي مثل دفاع مقدس و اجراي پروژه‌هاي سازندگي با هزينه كم و كارايي بالا به اثبات رسانده‌اند. 3- حفظ حدود و ثغور و اجتناب از متهم شدن به گرايش نظامي گري و مراعات مرزهاي قانوني كه سپاه و بسيج را يك نهاد صرف نظامي تصور و لذا كارويژه‌ي آن را هم به نظامي‌گري محدود ديده و لذا از ميدان دادن به آن در ساير عرصه‌ها اجتناب و محدودسازي آن را در راستاي برائت از گرايش به نظاميان تلقي مي‌كند. اما برخلاف چنين ذهنيتي نه تنها بسيج بلكه سپاه نيز ماهيت صرف نظامي نداشته و نهادي چند بعدي، مكتبي، انقلابي و دفاعي است كه وظيفه و رسالت دفاعي آن هم به عرصه‌ي نظامي محدود نبوده و بازوي كارآمدي براي حضور در عرصه‌هاي علمي، فرهنگي اقتصادي و اجتماعي به حساب مي‌آيد. حتي چنانچه به كاركرد صرف نظامي آن هم بسنده شود، مطابق قانون اساسي و رويه‌ي جاري در بسياري از كشورها، حضور نيروهاي مسلح در عرصه‌ي سازندگي و كمك به عمران در شرایط صلح، مجاز بوده و سپاه به طور اختصاصي مجوز حضور در سازندگي را نیز كسب كرده است. 4- كافي دانستن ساير ظرفيت‌هاي ملي براي تحقق و پياده سازي اقتصاد مقاومتي و نگاه حاشيه‌اي به ظرفيت‌هاي سپاه و بسيج كه اگر بي‌اطلاعي از ظرفيت‌هاي سپاه و بسيج نباشد نوعي بي‌مهري به آن و حتي جفا بر كشور و منافع ملي است كه كشور را از بكارگيري ظرفيتي آماده و مؤثر محروم و با مقدم داشتن برخي ملاحظات سياسي به تجزيه توان ملي تن داده و مصالح نظام را ناديده انگاشته است. در شرايطي كه يكي از اركان اقتصاد مقاومتي، مشاركت همگاني و بكارگيري تمامي ظرفيت‌هاي ملي است، سپاه و بسيج در اتصال به بدنه‌ي مردمي بخش مهمي از الزامات اين اقتصاد مردم پايه و مشاركتي را مي‌تواند تأمين كرده و جاي ديگر اجزاي مشاركت كننده را تنگ نخواهد كرد. البته اگر هر كدام از گمانه‌هاي فوق درست نباشد، گمانه‌هاي ديگري باقي مي‌ماند كه عبارتند از: الف: بي‌اعتنايي به ظرفيت‌هاي داخلي و نگاه به منابع بيروني كه یا هدف آن جلب اعتماد آمريكا سر ميز مذاكره است که از سپاه و بسيج در هراس بوده و فاصله گرفتن از اين نهادها را از الزامات پيشبرد چنين مذاكره‌ای تلقی می کند و یا باوری به اقتصاد مقاومتی و حل مسائل کشور با منابع و ظرفیت های داخلی وجود ندارد. ب: احساس دين به جريانات سياسي وابسته يا انحرافي كه سپاه را مانع قدرت متصل به رانت و ويژه ‌خواري خود يافته و امروز دولت را براي محدود سازي سپاه تحت فشار قرار مي‌دهند. البته اين جريانات كه علاوه بر انحراف و وابستگي سياسي، وجه اشتراك اقتصادي آنان با بيگانگان بر حفظ تجارت خارجي و دلالي و كسب پورسانت‌هاي گزاف نيز شناخته شده، هرگونه روحيه‌ي انقلابي و عزت طلب را مغاير تداوم وابستگي تلقي كرده و محدودسازي نيروهاي انقلابي را براي تضمين منافع كثيف خود حتي به قيمت پذيرش خواسته‌هاي بيگانگان ترجيح مي‌دهند. همين جريانات، خط انگ‌زني و متهم‌سازي سپاه را به قصد محدودسازي آن در پادگان‌ها و تبديل به نيرويي خنثي و محافظه كار دنبال مي‌كند، اما از آقاي روحاني و دولت تدبير و اميد انتظار مي‌رود با ترجيح منافع ملي و مصالح نظام و نگاه به گذشته و لحاظ آينده در بكارگيري ظرفيت‌ها و توانمندي‌هاي سپاه و بسيج براي تحقق اقتصاد مقاومتي بي‌درنگ و به دور از ترديد اقدام و با اقتدا به امام و رهبري اقتدار نظام و قدرت ملي را برای چانه‌زني با دشمن و مهار رانت‌جويي و امتيازطلبي جريانات فرصت‌طلب انحرافي و وابسته بكار گيرد. سپاه و بسيج مقتدر پشتوانه اقتدار ملي و البته موجب هراس و يأس بيگانگان است و پاسداران و بسيجيان نيز از آگاهي، شعور و بصيرت كافي و اخلاص لازم براي تشخيص موقعيت خويش و شرايط نظام برخوردار هستند که حدود و ثغور قانوني را مراعات و به الزامات مشاركت همراه با فداركاري و ايثار براي امنيت پايدار پاي‌بند باشند. هشت سال حضور در دفاع مقدس و سال‌ها حضور در عرصه‌ي سازندگي كه سپاه در قالب قرارگاه سازندگي و بسيج در قالب بسيج سازندگي داشته، پشتوانه‌اي از اعتماد فراهم آورده كه مهر تاييد امام و رهبري بر آن، جاي هيچ گونه ترديدي بر سلامت، كارآمدي و افتخار‌آفريني این نهادها باقي نمي‌گذارد. بي‌شك سپاه و بسيج مقتدر پشتوانه‌اي براي قدرت ملي به حساب مي‌آيد و در شرايط موجود هم چانه‌زني با دشمن و هم مهار فرصت‌طلبي و سوء استفاده‌ي جريانات رانت جو نيازمند قدرت ملي است مگر اينكه هنوز باور به اقتصاد مقاومتي و حل مشكلات با نگاه به درون و استفاده از منابع و ظرفيت‌هاي داخلي پديد نيامده و تضعيف سپاه و بسيج به عنوان عامل جلب‌نظر بيگانگان براي فراهم كردن الزامات نگاه به خارج تلقي گردد. اما سير مذاكرات نشان می‌دهد که ديپلماسي تحقير دشمن در مقابل ديپلماسي لبخند و احتياط، پاسخ موهنی بوده که تا الان دیده شده و حريف قدرت‌محور با معيارهاي محاسباتي خود رویه‌ی فعلی را حمل بر ضعف و ژست تهاجمي و بي‌ادبانه را انتخاب كرده است. لذا چاره‌اي جز استفاده از اقتدار و اتكاء به پشتوانه‌هاي قدرت ملي باقي نمانده است. سپاه و بسيج با محور قرار دادن مصالح نظام و منافع ملي و نگاه فراجناحي، نشان داده كه آماده همكاري و حمايت از تمامي دولت‌ها به عنوان قوه‌ي مجريه و كارگزار اصلي در ميدان اجرا و اقدام براي كارآمدي و پاسخ‌گويي به نيازهاي معيشتي جامعه بوده و برخلاف برخي جفاهاي سياسي، خود را وامدار هيچ جناح سياسي ندانسته و هيچ سهمي از قدرت براي خود قائل نیست. اینک هم اعلام آمادگي کرده تا به نفع اقتدار ملي و عزت نظام و امنيت پاسدار هر نقش خطيري را بر عهده گيرد. فرقي نمي‌كند اين نقش اقتصادي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي و يا نظامي باشد. هر جا مصالح نظام و انقلاب اقتضاء كند مي‌تواند عرصه‌اي براي حضور جهادي سپاه و بسيج به حساب آيد.