تنظیم: فاطمه سرلک
با توجه به اهمیت موضوع ارتباط ایران با کشورهای همسایه و پیرامونی، موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) در سیونهمین نشست شورای نویسندگان خود میزگردی را با عنوان «بررسی عملکرد دولتهای نهم و دهم در آسیایمرکزی و قفقاز» برگزار نمود و جناب آقای حسن بهشتیپور، کارشناس ارشد مسائل منطقه به بیان دیدگاههای خود و تحلیل و بررسی این موضوع پرداختند که متن سخنرانی ایشان در دو بخش که بخش اول شامل بررسی عملکرد دولت آقای احمدینژاد در منطقه آسیایمرکزی بود که در یادداشتهای گذشته از نظر گذراندید و بخش دوم ارتباط ایران در این دوره با دولتهای قفقازجنوبی را در بر میگیرد که در ادامه آورده میشود.
روابط ایران با کشورهای قفقاز آذربایجان و ارمنستان
بیشترین رابطه با جمهوری آذربایجان چه از نظر تنش در روابط و چه از نظر گسترش روابط در دوره ریاستجمهوری آقای احمدینژاد بوده است. رابطه ایران و جمهوری آذربایجان رابطهی عشق و نفرت است چون از یک طرف در این رابطه ایران به شدت تلاش کرده و جلو رفته است و حتی یک طرفه لغو روادید کردیم و به عنوان مثال در زمینههای توریسم، پزشکی و زیارتی و... روابط را گسترش دادهایم (سیاست و دیپلماسی عمومی ایران خوب عمل کرد و این لغو روادید یک شجاعت میخواست) از طرف دیگر یک فشار به باکو وارد کردیم که آنها هم متقابلا باید لغو روادید کنند. آذربایجان این کار را انجام نداد و این طور استدلال کرد که ایرانیها افراد امنیتی را به آذربایجان وارد میکنند و این کشور را دچار کودتا و مشکل میکنند. (ساختار جمهوری آذربایجان هنوز امنیتی کا گ ب است).
در رابطه با جمهوری آذربایجان آقای احمدینژاد برای توسعهی مناسبات دو کشور اقدامات قابل توجهای انجام داد ولی متاسفانه این اقدامات یک طرفه بود و طرف مقابل (آذربایجان) هیچ قدمی بر نداشت. این بیتفاوتی باکو سه دلیل داشت؛ ابتدا نگرانی از اقدامات امنیتی ایرانیها علیه این کشور بود و دیگری فشارهایی بود که آمریکا و اسرائیل در ارتباط با ایران به باکو وارد میکردند و دلیل سوم اینکه آذربایجان این طور استدلال میکرد که ایران از آنجایی که در تحریم به سر میبرد به خاطر نیازهایش چنین امتیازاتی به باکو میدهد و نه به خاطر اینکه بخواهد یک رابطه مسالمتآمیز با آذربایجان برقرار کند.
نکته دیگر که در رابطه با آذربایجان مهم میباشد این است که به هرحال ایران به خاطر استراتژی که داشت روابط با ارمنستان را نه تنها محدود نمیکرد بلکه تقویت هم کرد یعنی همزمان با اینکه با جمهوری آذربایجان روابطش را گسترش میداد با ارمنستان نیز روابط را توسعه میداد و این طور نبود که به خاطر اینکه آذربایجان را راضی کند رابطه با ارمنستان را محدود کند. ولی در اینجا هم باز در ارتباط با تقویت روابط با ارمنستان ما با روسیه رو به رو بودیم. در این ارتباط به عنوان نمونه میتوان گفت که ما یک قراداد انتقال گاز با ارمنستان بستیم و درست زمان اجرای قرارداد که ما میتوانستیم خط گاز را به ارمنستان بفرستیم (از آن طرف ارمنستان به گرجستان و از گرجستان به اروپا بفرستند) از آنجایی که روسها در آن حضور نداشتند و برایشان قابل قبول نبود لذا آمدند کل شرکت ارمنی طرف قرارداد را خریدند و گازپروم کل سهام شرکت طرف قرارداد ایران متعلق به ارمنستان را خرید و لذا طرف اجرا کننده قرارداد روسیه شد و روسیه هم قرارداد را اجرا نکرد و گفت فعلا در اولویت نیست. بر سر این موضوع حتی سفر آقای احمدینژاد به ارمنستان به تاخیر افتاد. در دوره ریاستجمهوری آقای احمدینژاد روابط ایران هم با طرف ارمنی و هم با طرف آذری گسترش یافت ولی تفاوت این بود که طرف ارمنی از گسترش روابط استقبال میکرد اما طرف آذری استقبال که نکرد هیچ امتناع هم کرد.
گرجستان
هر چند که آقای ساکاشویلی روابط گستردهای با آمریکاییها و غربیها داشت و فرزند یک انقلاب رنگی بود و حتی وزیر دفاعش شهروند اسرائیل بود، با این همه گستردگی روابط با غرب او سعی کرد با ایران هم روابط خوبی داشته باشد. به چند دلیل این مساله برای گرجستان مهم بود؛ یکی اینکه در زمان اوج درگیریهای روسیه و گرجستان زمانی که انتقال خط لوله گاز از روسیه به گرجستان در زمستان قطع شد ایران بلافاصله به گرجستان گازرسانی کرد و در آن شرایط بحرانی کمک ساکاشویلی کرد و این اقدام ایران برای ساکاشویلی فوقالعاده مهم و ارزشمند بود و ایران اعتبار کسب کرد. هر چند روسها از این کار ایران ناراحت شدند.
دلیل دوم که ساکاشویلی به ایران دید خوبی پیدا کرده بود و حتی با وجود مخالفت آمریکا به ایران هم آمد این بود که ایران به صراحت اعلام کرد که ما در درگیریهای بین گرجستان و روسیه بیطرف هستیم و سعی کرد از حمایت مستقیم از یک طرف اجتناب کند و این برای ساکاشویلی خیلی مهم بود. ایران به طور کلی وارد این درگیری نشد و حتی به صورت تاکتیکی هم از آن استفاده نکرد.
دلیل سوم لغو روادید دو کشور نسبت به یکدیگر بود که برای ایران دو حسن داشت؛ بندر پوتی واقع در گرجستان از آنجایی که نه جزء آبخازیا است و نه جزء آجاریا و اختصاصا به گرجستان تعلق دارد، تفلیس امکانات آن را افزایش داده و در آن سرمایهگذاری بسیاری کرد چرا که قصد دارد آنرا تبدیل به دوبی دریای سیاه کند. در این شرایط اکثر ایرانیهایی که در دوبی بخاطر تحریمها دچار مشکل شده بودند و دفاترشان بسته شده بود به سمت گرجستان روانه شدند. و از آن طرف توریستهای ایرانی برای مسافرت به جای رفتن به ترکیه به گرجستان رفتند و این برای گرجستان بسیار درآمدزا شد. آمریکاییها فشار زیادی به ساکاشویلی آوردند و گفتند این اقدام گرجستان بخشی از سیاستهای آمریکا علیه ایران را خنثی میکند و تحریمها را کم اثر میسازد. گرجستان در پاسخ به این فشار آمریکا، اسامی و مشخصات افرادی که در بندر پوتی و جاهای دیگر از جمله تفلیس سرمایهگذاری کرده بودند، در اختیار آمریکا قرار داد و دیدیم که اخیرا حسابهای بسیاری از ایرانیان در گرجستان مسدود شد و بعد از آن هم رودیدا با ایران مجددا اعمال شد. در رابطه با گرجستان به طور کلی باید گفت در دو سال اخیر روابط ایران و گرجستان به صورت چشمگیری افزایش یافته است و این تاثیر بسزایی بر روابط دو کشور داشته است.
ظرفیتهای موجود ایران در آسیایمرکزی
۱- پتانسیلها و ظرفیتهای مناسب جمهوریاسلامی ایران در تولید محصولات ساختمانی، و تامین نیاز کشورهای منطقه در این زمینه
۲- صدور خدمات فنی و مهندسی و توانمندی در اجرای پروژهها
۳- وجود مشوقهای صادراتی بین ایران و کشورهای آسیایمرکزی و قفقاز
۴- همکاری جمهوریاسلامی ایران با قزاقستان و ترکمنستان در پروژههای احداث راهآهن و راهاندازی خط انتقال لوله نفت سهجانبهی ایران-قزاقستان و ترکمنستان در سواحل دریایخزر.
موانع و مشکلات اجرایی
۱- محدود بودن گسترهی کالاهای صادراتی ایران و عدم وجود روابط بانکی مناسب بین ایران و کشورهای منطقه
۲- مشکلات حمل و نقل و ترانزیت که امید است با اتمام خط آهن "اینچه برون"، تحولی در این زمینه ایجاد شود
۳- عدم وجود اتاق بازرگانی مشترک بین ایران وکشورهای منطقه
۴- وجود برخی مشکلات و موانع داخلی در کشورهای منطقه و همچنین در جمهوریاسلامی ایران – در سالهای گذشته – در ایجاد فاصله میان انتظارات اولیه و وضع موجود نقش مهمی داشتهاند
۵- نداشتن راهبرد مشخص و مستمر برای حمایت از همکاریهای اقتصادی بین ایران و کشورهای منطقه
۶- وجود موانع بازدارنده در راستای توسعه تجارت از جمله تعرفههای زیاد و متنوع گمرکی
۷- طولانی بودن مراحل بوروکراسی صادرات و واردات کالا
۸- ضعف سیستم بانکی در برقراری و تسهیل روابط تجاری و اقتصادی در کشورهای منطقه
۹- تعدد مراکز تصمیمگیری و ضعف دستگاههای مسئول در ایجاد هماهنگی بین بخش خصوصی و دولتی ایران
۱۰- ضعف ساختاری برای هدایت تجار، صنعتگران و صادرکنندگان خدمات فنی و عدم پیگیری جدی مصوبات کمیسیونهایی همکاری مشترک اقتصادی
۱۱- نبود اراده کافی برای به سرانجام رساندن موافقتنامههای امضاء شده بین طرفین
۱۲ شناخت کافی نداشتن از بازارهای منطقه و نبود آگاهی از رفتارهای مصرفی مردم، با در نظر گرفتن فرهنگ، آداب، عادات و رسوم آنان و سنتی بودن روشهای تجاری بخش خصوصی
۱۳- نبود نظام استاندارد در کالاهای صادراتی و بیانضباطی در بستهبندی و بازاریابی، از جمله مشکلات و موانعی هستند که گسترش همکاریهای اقتصادی جمهوریاسلامی ایران با آسیایمرکزی و قفقاز را تحتالشعاع قرار دادند.
پیشنهادها
۱- الویت دادن به همکاریهای فرهنگی و اقتصادی برای کاهش حساسیتهای موجود
۲- کشورهای که بتوانند الگوی همکاریهای متقابل را پیش ببرند و نه بهرهبرداری یک طرفه را، خواهند توانست شرکای زیادی را به دست آوردند و کشورهایی که باز بخواهند بر سایر کشورها اراده خود را تحمیل کنند یا به صورت یک سویه بخواهند تغییرات مد نظر خود را اعمال کنند بیش از پیش منزوی خواهند شد
۳- حضور در بازار آسیایمرکزی بر پایه شراکت و همکاری متقابل بر اساس منافع مشترک و نه تحمیل منافع
۴- تقویت پیمانهای منطقهای از عوامل اصلی جلوگیری از تحقق نظام تکقطبی و سلطه یک قدرت در جهان است و به نفع ملتهای منطقه و همچنین صلح و امنیت خواهد بود. دیپلماسی فعال ایران در منطقه و تقویت همکاریهای منطقهای میتواند به عنوان مانعی در برابر نظام تک قطبی قلمداد گردد
۵- فعال کردن بخش خصوصی در همکاریهای دو جانبه اقتصادی و فرهنگی
۶- توسعه همکاریهای شرکتهای ایرانی در پروژههای خدمات فنی و مهندسی در آسیایمرکزی
۷- تاسیس شعبات بانکهای ایرانی در آسیایمرکزی و یا ایجاد بانک مشترک
۸- تشویق شرکتهای عرضهکننده کالا برای حضور در بازار آسیایمرکزی و قفقاز
۹- تشویق شرکتهای ایرانی برای راهاندازی خطوط تولید کالاهای مختلف به صورت مشارکت با سرمایهگذاران منطقه
۱۰- تکیه بر حضور شرکتهای مشاورهای در آسیایمرکزی و قفقاز
۱۱- تشویق شرکتهای ایرانی برای حضور بیشتر در بخش خدمات فنی و مهندسی، این منطقه
۱۲- سرمایهگذاری مشترک در زمینه نفت، گاز، پالایشگاه، فولاد، سرمایهگذاری متقابل در مناطق آزاد یکدیگر، سرمایهگذاری در زمینه کشاورزی و فعالسازی شورای بازرگانی مشترک بین شرکتهای فعال در منطقه و ایران
۱۳- امضای موافقتنامه تجارت آزاد دوجانبه یا چندجانبه
۱۴- ایجاد مرکزی برای هماهنگ کردن سیاستها و نهادهای فعال در منطقه و مقابله با موازی کاری و حتی خنثی کردن اعمال یکدیگر بخاطر بخشینگری.