صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۰:۱۴  ، 
شناسه خبر : ۲۶۸۴۰۳

تلاش کشورهای بزرگ اتحادیه اروپا برای میانجیگری در موضوع بحران اوکراین و پذیرش ایجاد گروه تماس از سوی روسیه، بیانگر آن است که 2 طرف به دلیل منافع اقتصادی و امنیتی مشترک در پی جلوگیری از گسترش دامنه بحران هستند.

بحران اوکراین از جمله بحران های منطقه ای محسوب می شود که قطب بندی های قدرت در آن نقش پایه ای ایفا می کند؛ آمریکا و روسیه به عنوان 2 ژئوپلیتیک قدرت از همان زمان آغاز این بحران در آبان 1392 تلاش کرده اند منافع راهبردی خود را پیش ببرند. آمریکا با پشتیبانی سیاسی- دیپلماتیک از مخالفان دولت «ویکتور یانوکوویچ» رییس جمهوری پیشین این کشور و روسیه نیز با پیوست «شبه جزیره کریمه» در اسفند ماه 92 نشان داد که فضای مناسبات میان 2 طرف، چندان همکاری جویانه نیست و 2 قدرت فرای همکاری در برخی موضوعات منطقه ای و بین المللی، در بحران اوکراین رقابت را چاشنی مناسبات ساخته اند.

اما طی ماه های گذشته با مزمن شدن بحران و تداوم آن در شرق این کشور که به صورت مساله جدایی طلبی در استان «دونتسک» این کشور ظهور یافت، مسکو- واشنگتن تلاش کردند تا آتش بحران را بیش از پیش شعله ور نسازند و گفت و گوهای مداوم تلفنی روسای جمهوری آمریکا و روسیه و دیدار وزرای امورخارجه هر 2 طرف در کنفرانس های مختلف نشان داد که مسکو و واشنگتن تداوم این بحران را در طولانی مدت به سود خود نمی بینند و گریزی از مصالحه و حل و فصل سیاسی آن نیست.

در این میان، اروپا با وجود اینکه از همان آغاز بحران، سنت نزدیکی به آمریکا را دنبال کرد اما در دیگر سوی میدان به دلیل اصل «مجاورت جغرافیایی» با روسیه و به تبع آن نزدیکی تهدید، طی هفته های گذشته تلاش کرده تا به عنوان یک میانجی عمل کند .

بر این پایه، روز چهارشنبه یازدهم تیر ماه وزرای امور خارجه 2 کشور روسیه و اوکراین به میانجیگری 2 کشور مهم اروپایی یعنی آلمان و فرانسه در شهر برلین رو در روی یکدیگر قرار گرفتند تا برای این بحران راه حلی بیابند.

به گزارش روز پنجشنبه دوازدهم تیر خبرگزاری فرانسه از برلین، «پاولو کلیمکین»، «سرگئی لاوروف»، «فرانک والتر اشتاین مایر» و «لوران فابیوس»، وزرای امورخارجه اوکراین، روسیه، آلمان و فرانسه در پایان نشست خود در برلین با صدور بیانیه ای برگزاری نشست گروه تماس را در جهت تلاش برای آرام کردن وضعیت در اوکراین خواستار شدند.

در این بیانیه، هدف از برگزاری این نشست دستیابی به توافق دوجانبه و بی قید و شرط در مورد اجرای آتش بس پایدار در شرق اوکراین ذکر شده است.

اعضای گروه تماس را روسیه، اوکراین و سازمان امنیت و همکاری اروپا تشکیل می دهند.

در بیانیه چهار وزیر امورخارجه آمده است: اجرای آتش بس باید توسط هیات ویژه سازمان امنیت و همکاری اروپا و در چارچوب ماموریت و وظایف آن در اوکراین مورد نظارت قرار گیرد. وزرا همچنین توافق کردند که ایستگاه های مرزی در مرز مشترک روسیه و اوکراین به کنترل کی یف باز گردد. آنها همچنین از اعلام آمادگی روسیه در مورد صدور مجوز برای مرزبانان اوکراینی به منظور ورود به خاک روسیه و دسترسی به ایستگاه های مرزی «گوکوو» و «دونتسک» در صورت برقراری آتش بس استقبال کردند. اشتاین مایر در نشست خبری پس از نشست چهارجانبه وزرا، اعلام کرد: فکر می کنم که این نشست گام نخست و مهمی در برای برقراری آتش بس دوجانبه است.

رویکرد اروپا به موضوع بحران اوکراین اگرچه از همان آغاز بحران، فراز و نشیب عمده ای را طی کرده است اما اروپا و به ویژه آلمان و فرانسه همواره بر حل و فصل آن از راه گفت و گوهای سیاسی و دیپلماتیک تاکید داشته اند. در این چارچوب، تفاوت قالب های ادراکی میان آمریکا- روسیه در مورد چگونگی حل این بحران و پدیدآیی شکاف راهبردی میان مسکو- واشنگتن باعث گردیده بود تا فضای گفت و گو میان طرف های درگیر نیز تنگ تر از گذشته گردد. از این منظر، تشدید و بین المللی شدن بحران می تواند بر منافع اقتصادی و امنیتی اروپا تاثیر بگذارد.

پدیدآیی چرخش نسبی در گفتمان روسیه نسبت به بحران اوکراین و فعال تر شدن رایزنی مقام های روسیه به ویژه شخص «ولادیمیر پوتین» رییس جمهوری این کشور، با مقام های اتحادیه اروپا نشان داد که مسکو به دنبال کمینه سازی دامنه و برد بحران و کم رنگ ساختن حضور آمریکا در وضعیت و شرایط بحران است.

کارشناسان مسایل سیاسی در تبیین این رویکرد به اقدام تازه پوتین مبنی بر درخواست لغو اجازه بکارگیری نیروهای نظامی اوکراین از دوما اشاره می کنند که با موافقت نمایندگان این نهاد قانونگذاری روسیه، فضای متشنج در روابط مسکو و کی یف از یک سو و مسکو و غرب را از سوی دیگر تا حدودی آرام کرد.

رخداد مجموع این موضوع گیری ها و پیچیده شدن تصمیم گیری های مربوط به بحران اوکراین در چارچوب معادلات بین المللی موجب شد که اتحادیه اروپا نیز در اعمال بسته تحریمی تازه خود علیه مسکو کوتاه بیاید و مقام های اتحادیه اروپا اعلام کردند که برای اعمال تحریم های تازه علیه روسیه آمادگی ندارند.

برآیند این وضعیت به همراه رایزنی های چهارجانبه پوتین با مرکل، اولاند و پوروشنکو، به خوبی نشان داد که کرملین با پیروی از سیاست خارجی مستقل خود به عنوان یک عضو شورای امنیت سازمان ملل و میراث دار اتحاد جماهیر شوروی، کوچکترین علاقه ای به حل فصل بحران اوکراین با نقش آفرینی کاخ سفید ندارد و مصداق این ادراک سیاست خارجی را نیز می توان در سخنان روز سه شنبه دهم تیرماه ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه، در نشست سفرای این کشور در مسکو مشاهده کرد که به صراحت اعلام کرد رویدادهای جاری اوکراین به خوبی فروپاشی نظام تک قطبی حاکم بر جهان را نشان می دهد.

از این رو به نظر می رسد که با گسترش و پیچیده شدن بحران اوکراین اروپا نیز با مشکلات بسیاری روبرو خواهد بود :

نخست در حوزه اقتصادی؛ اتحادیه اروپا بیشترین حجم تجارت را پس از آمریکا و چین با روسیه دارد. بر پایه آمار رسمی گمرک روسیه، حجم مبادلات روسیه با اتحادیه اروپا در سال2013، 417 میلیارد و 500 میلیون دلار بوده است که از این مقدار صادرات روسیه 283 میلیارد دلار و واردات از اتحادیه اروپا 134 میلیارد دلار بوده است. بنابراین، حجم تجارت نزدیک به 500 میلیارد دلاری میان 2 طرف منافع سرشاری را حاصل می کند که رویارویی مسکو- واشنگتن و درگیری اتحادیه اروپا در این موضوع می تواند آسیب پذیری اقتصادی 2 طرف را بیشینه سازد، به ویژه اینکه بحران اقتصادی هنوز پابرجاست.

دوم، در حوزه امنیتی- نظامی؛ تشدید تنش های منطقه ای به واسطه بیشینه شدن رقابت نظامی- امنیتی در منطقه اروپا، همواره یکی از نگرانی های مقامات اروپایی بوده است. از منظر اروپایی ها، پیشینه جنگ سرد نشان داده است که رقابت میان آمریکا و روسیه می تواند بسترساز رقابت نظامی – امنیتی در این منطقه شده و نیز هزینه های نظامی کشورهای اروپایی را افزایش دهد. رایزنی مداوم مقام های ارشد اروپایی و به ویژه «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان و «فرانسوا اولاند» رییس جمهوری فرانسه با ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه، طی روزهای گذشته نشان داده که تا چه حدی اروپایی ها نگران از گسترش و دامنه بحران و به دنبال آن بیشینه شدن رقابت های نظامی در منطقه اروپا هستند.

در فرجام می توان گفت که رایزنی های پر شمار مقام های ارشد کشورهای بزرگ عضو اتحادیه اروپا با مقام های روسیه در روزهای گذشته و میانجیگری اروپا در موضوع بحران اوکراین حکایت از این دارد که از دید 2 طرف، تداوم و گسترش این بحران می تواند از یک سو، منافع اقتصادی دوسویه را کاهش دهد و از دیگر سو، معمای امنیتی پیچیده ای را برای منطقه اروپا ایجاد نماید.در همین حال آلکساندر دوگین، فیلسوف سرشناس و دست راستی روس در مصاحبه‌ای گفت که جنگ بین روسیه و اوکراین اجتناب ناپذیر است و از ولادیمیر پوتین خواسته است که برای «حفظ اقتدار معنوی روسیه» در شرق اوکراین دخالت نظامی کند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) آلکساندر دوگین، بنیانگذار جنبش اوراسیایی روسیه است و گفته می‌شود که دیدگاههای او در میان جناحهای سیاسی تندرو در روسیه طرفداران فراوانی دارد. تا چندی پیش او پروفسور دانشگاه دولتی مسکو بود ولی می‌گوید که این اواخر همکاری او با این مرکز آموزش عالی نامشخص است. او مدعی است که دیدگاه‌هایش تغییر نکرده ولی روش برخورد مقامات دولتی با دیدگاه‌های او احتمالا در حال تغییر است.

محور اصلی فرضیه‌های او در زمینه ژئوپلیتیک این است که روسیه برای تسلط برجهان باید با آمریکا رقابت کند و در این زمینه باید با ایران و احزاب مخالف اتحادیه اروپا که رو به رشد هستند، همکاری کند.

بسیاری او را مغز متفکر تصمیم اخیر رهبران روسیه برای الحاق ناحیه کریمه به آن کشور می‌دانند. او می‌گوید که گام بعد باید دخالت نظامی در شرق اوکراین باشد که معمولا آن را «روسیه جدید» می‌نامد. پوتین نیز در مواردی از این عنوان برای مناطق شرقی اوکراین استفاده کرده است.

الکساندر دوگین معتقد است که جنبش جدایی طلبان در شرق اوکراین «روح روسی» را بیدار کرده است. او این جنبش را «بهار روسی» نامیده است. از نگاه او ایگور استرلکوف، رهبر شورشیان شرق اوکراین تجسم این بیداری است و دوگین با شورشیان در ناحیه دونتسک ارتباط نزدیک و مستمری دارد .الکساندر دوگین در یک مصاحبه تلفنی با بی بی سی از شهر مسکو، به زبان انگلیسی خوبی صحبت می‌کرد و با نگرانی هشدار می‌داد که «بهار روسی» در حال تضعیف است و اکنون وضع بسیار آشفته‌ای دارد.

دوگین افزود: « لیبرال‌های روسیه با پوتین مخالفند و میهن پرستان از او حمایت می‌کنند ولی فقط به شرطی که او سیاستهای میهن پرستانه خود را ادامه دهد. اما در شرایطی که او دچار تردید می‌شود حمایت هر دو جناح را از دست می‌دهد. بازی خطرناکی است ولی شاید او راه حلی برای آن داشته باشد.»

الکساندر دوگین از سال ۲۰۰۸و زمان جنگ روسیه و گرجستان خواستارالحاق کریمه به خاک روسیه بود. در آن زمان او به ناحیه مورد اختلاف اوستیای جنوبی سفر کرد و در کنار نیروهای نظامی و یک واحد موشک انداز عکس گرفت.

او معتقد است که در آن مناقشه روسیه می بایست تا تفلیس پایتخت گرجستان پیشروی می‌کرد و پس از سرنگون کردن حکومت میخائیل ساکاشویلی، خاک کریمه را هم تصرف می‌کرد که از نگاه او «بخش تجزیه شده‌ای از خاک روسیه» است.

یدگاه‌هایی نظیر این نه فقط در اوکراین بلکه در بخش گسترده‌ای از جمهوری‌های سابق اتحاد شوروی خشم بسیاری را برمی‌انگیزد.

سالها پیش حتی بسیاری از مردم روسیه نیز چنین دیدگاه‌هایی را بسیار افراطی می دانستند. ولی امروزه چنین نیست و از زمان الحاق کریمه به خاک روسیه میزان محبوبیت پوتین دو برابر شده و اکنون حدود ۸۶درصد است.

طبق نظرسنجی و بررسی‌هایی که توسط یک مرکز پژوهشی مستقل به نام لوادا در مسکو انجام شده حدود دو سوم از مردم روسیه از اقدامات جدایی طلبان در شرق اوکراین حمایت می‌کنند و اکثریت مردم معتقدند که دولت روسیه باید از آنها حمایت کند.

«سایه لیبرال»

اکنون که نیروهای دولتی اوکراین به سمت مواضع شورشیان در شرق این کشور در حال پیشروی هستند، الکساندر دوگین « لیبرالها» را مسئول تردیدهای پوتین و اعزام نکردن نیروی نظامی به این مناطق می‌داند.

از نگاه او « لیبرال‌های» روسیه اکثرا سرمایه دارانی هستند که در سالهای دهه ۱۹۹۰ثروت خود را بدست آوردند. به اعتقاد او اگر تحریم‌های اقتصادی غرب علیه روسیه تشدید شود همین افراد ضرر خواهند کرد چون فعالیت‌های اقتصادی و ثروت آنها در شبکه اقتصاد جهانی ادغام شده است.

از نگاه الکساندر دوگین دلیل تردیدهای پوتین برای دخالت در شرق اوکراین محصول جدال قدرت در درون حکومت روسیه و در ذهن خود رییس جمهور است.

او می‌افزاید: « این جدالی است بین اردوی میهن پرستان، ارتودکس‌ها و نیروهای محافظه کار با نیروهای لیبرال که آنها هم بسیار نیرومند هستند. وجه میهن پرستانه پوتین از سوی اکثریت مردم حمایت می‌شود و سایه لیبرال او در حقیقت نخبگان و مقامات سیاسی، الیگارش‌ها و آقای مدودف، نخست وزیر را شامل می‌شود .»

بسیاری از روسها با این موضع مخالفت با نخبگان و نظام مورد حمایت آنها، همدلی دارند و به «صاحب امتیازان لیبرال» اعتمادی ندارند چون آنها را مسئول نابسامانی‌های اقتصادی دهه ۱۹۹۰می‌دانند.

نه تنها بسیاری از روسها با ایده‌های ناسیونالیسم افراطی و نظامی الکساندر دوگین موافقند بلکه گروهی از آنها با هزینه خود وسایل و تجهیزات لازم را خریداری کرده و به شرق اوکراین می‌روند تا در کنار شورشیان طرفدار روسیه بجنگند .

نام:
ایمیل:
نظر: