پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ حقوق زنان مفهومي است که اشاره به آزادي و حقوق زنان در تمامي سنين دارد. ممکن است اين حقوق توسط قانون يا رسوم سنتي و يا اخلاقي در يک جامعه به رسميت شناخته‌شوند يا نشوند. حقوق زنان در غرب و مجامع دانشگاهي جهان اسلام که تحت تاثير انديشه هاي غربي قرار دارند، اصطلاحي جديدي است که از قرن نوزدهم با ورود زنان به عرصه کار موجوديت يافته است. اما واقعيت اساسي اين است که حقوق زنان مفهومي است که ريشه طولاني در اديان الهي و به ويژه آخرين دين الهي، اسلام، دارد. دو نوع نگاه به مسائل اجتماعي مي توان داشت: تکليف گرا و حقوق گرا. نگاه تکليف گرا و حقوق گرا به زنان تکليف گرايي را مي توان در انديشه برده داران مدرن جستجو کرد که براي برده ها بيش از آنکه حقي قائل باشند، تکليف قائل بودند. (البته مفهوم تکليف گرايي نبايد با آنچه در انديشه بزرگاني چون امام خميني (ره) مطرح شده است اشتباه شود، آنجايي که ايشان مي فرمودند ما مامور به تکليفيم اشاره به حق مطلق خداوند بر مومنين و انسانها دارد و منظور ايشان به درستي اين بود که انسان در مقابل خداوند صرفا مکلف است و تنها خداوند است صاحب حق است. اما در اينجا منظور ما از تکليف گرا بودن به روابط اجتماعي بين انسانها اشاره دارد و نه روابط انسانها با خداوند بزرگ.) در مقابل اين انديشه و طرز فکر هم انديشه هاي افراطي قرار دارند که صرفا به حق مي‌پردازند که مثلا مي‌توان به حقوق زنان در انديشه هاي فيمينيست ها اشاره داشت. نگاه اسلام به زنان:حقوق الهي اما اسلام که دين تعادل است موضعي متفاوت در مقابل دو نوع نگاهاتخاذ مي کند آنچنانکه اميرالمونين علي (ع)در خطبه 214 نهج البلاغه مي فرمايند «حقوق همواره طرفيني دارد از جمله حقوق الهي، حقي است كه براي مردم بر مردم قرار داده است و آنها را چنان وضع كرده كه هر حقي در برابر حقي ديگر قرار مي گيرد...» رهبر معظم انقلاب هم در مورد حقوق زنان نکاتي را مطرح کرده اند که در ادامه به انديشه ايشان در مورد حقوق زن اشاره مي‌شود. دو نوع ستم مدرن و کهنه عليه زنان در تاريخ ما به دو گونه ستم عليه زنان بر مي خوريم که مي توان از آن به عنوان ستم کهنه و نو(مدرن) ياد کرد. ستم کهنه اشاره به ستم هايي بود که در گذشته عليه زنان انجام مي شد و گاهي به شکلي جديد تر ادامه يافته است. زماني خداوند وجود نازنين رسول الله(ص) را بر انگيخت که مردم عرب و ديگر نقاط جهاني در گمراهي و سياهي به سر مي بردند. زنهاي آن عصر از حقوق اوليه خود بهره مند نبودند. آنچنانکه خداوند در قرآن کريم در آيات 58-59 سوره نحل به وضع زنان اشاره مي کند «هر گاه يکى از آنان را به دختر مژده آورند، چهره‏اش سياه مى‏شود، در حالى که خشم خود را فرو مى‏خورد، از بدى آنچه به او بشارت داده شده از قبيله (خود) روى مى‏پوشاند، آيا او را با خوارى نگاه دارد يا در خاک پنهانش کند و چه بد داورى مى‏کنند» اميرالمومنين علي (ع) هم در نهج البلاغه به توصيف اعراب جاهلي و شرايط آنها مي پردازند«وضع مردم مضطرب و نگران كننده بود و بسياري داعيه حكومت و سروري داشتند و وحدت مردم به تفرقه تبديل شده بود و دائما در بلاء و گرفتاري و جهل به سر مي بردند به طوري كه دختران را زنده به گور مي‏كردند و بت ها را مي پرستيدند و با ارحام خويش قطع رابطه كرده و همديگر را غارت مي نمودند» (نهج البلاغه، خطبه 94) البته اين ستم کهنه فقط مختص زنان عرب نبود بلکه به درجات و شکل هاي متفاوت در نقاط ديگر هم وجود داشت. زنان در قرون وسطا نه تنها نقش اجتماعي نداشتند، بلکه خوار و ذليل و برده‏وار مي‏زيستند و حتي او را عامل فساد و منفور خدا مي‏پنداشتند و اعتقادشان بر اين بود که باعث بيرون راندن آدم از بهشت، زن بود.در آن روزگار (قرون وسطي) مرد‌ها از سايه زنان مي‌گريختند و نزديکي و همنشيني با ايشان را گناه مي‌پنداشتند و عقيده داشتند که برخورد با ايشان در کوچه و خيابان و سخن گفتن با ايشان، اگر چه مادران، همسران و يا خواهران باشند، اعمال و رياضت‌هاي روحي شخصي را تباه مي‌سازد(قطب،1360:237).در هند باستان زن را پس از مرگ شوهرش مي سوزانيدند که به اين رسم ساتي (سانسکريت) گفته مي شد. در هند باستان اين رسم اهميت فرهنگي و ديني بسيار داشت و نشانه وفاداري زن به شوهر تلقي مي شد. اما در همين زمان ستم مدرن هم عليه زنان در جريان است که قابل توجه است. آنچنانکه مي توان از «برده داري جنسي»، « آزار جنسي» موجود در غرب سخن گفت.کاترين بل، متخصص بيماري هاي مسري در مؤسسه ملي ايمني شغلي و تندرستي [امريکا] معتقد است:اگر زني در محيط کار و بر اثر جراحات وارد شده فوت کرد، مطمئن باشيد که وي را به قتل رسانده اند. شمار زنان سياه پوستي که در محيط کار کشته مي شوند، دو برابر زنان سفيد پوست است. شمار زنان سياه پوست که هر سال به قتل مي رسند، چهار برابر زنان سفيد پوست است؛ اما احتمال به قتل رسيدن زنان سفيد پوست، در ارتش بيشتر است(هاجري، 1385) از اين جهت رهبر معظم انقلاب به سه بانوي برجسته عالم اشاره مي کنند که « تا آفتاب درخشان خديجه‌ي کبري عليها‌السلام و فاطمه‌زهرا عليهاالسلام و زينب کبري عليهاالسلام مي‌درخشد، طرحهاي کهنه و نو «ضدّ زن» به نتيجه نخواهد رسيد و هزاران زن کربلايي ما نه تنها خطوط سياه ستم‌هاي ظاهري را در هم شکسته‌اند بلکه ستم‌هاي مدرن به زن را نيز رسوا و بي‌آبرو کرده و نشان داده‌اند که حق کرامت الاهي زن، بالاترين حقوق زن است که در جهان باصطلاح مدرن، هرگز ش��اخته نشده و امروز وقت شناخته شدن آن است.» (پياممعظم له به کنگره‌ي هفت هزار زن شهيد کشور 16/12/1391) منظومه تفکري مقام معظم رهبري درباره بانوان 1. زن و خانواده در تفکر غربي براي پرداختن به حقوق خانواده او را به صورت اتمي و مجزاي از خانواده در نظر مي گيرد. اما در اسلام تصوير زن در قاب زيباي خانواده ديده مي شود. « زن در داخل خانواده، عزيز و مکرّم و محور مديريت دروني خانواده است؛ شمع جمع افراد خانواده است؛ مايه‏ي انس و سکينه و آرامش است. کانون خانواده- که حوضچه‏ي آرامش زندگي پُرچالش و پُرتلاش هر انساني است- به وجود زن آرام مي‏گيرد و سکينه و اطمينان پيدا مي‏کند. آن وقت نقش او به عنوان همسر، به عنوان مادر، به عنوان دختر خانواده، هرکدام يک‏فصل طولاني در تکريم دارد. بنابراين حقيقتاً بايد در زمينه‏ي ارزش و کرامت زن در نظر اسلام، بازنويسي و بازگويي و بازبيني کرد.» (بياناتمعظم له در ديدار جمعي از مداحان 05/05/1384) 2. دفاع از حقوق زنان در خانواده ها با امر به معروف و نهي از منکر هر نظام حقوقي و اخلاقي براي رسيدن به مقصود خود ـ در اينجا دفاع از حقوق زنان ـ بايد سازوکاري را تعريف کند که با آن به هدف خود برسد. امر به معروف و نهي از منکر يکي از اين سازوکارها است. « در محيط خانواده هم مي‏شود نهي از منکر کرد. در بعضي از خانواده‏ها حقوق زنان رعايت نمي‏شود؛ در بعضي از خانواده‏ها حقوق جوانان رعايت نمي‏شود؛ در بعضي از خانواده‏ها، بخصوص حقوق کودکان رعايت نمي‏شود. اين‏ها را بايد به آن‏ها تذکّر داد و از آن‏ها خواست.» (بياناتمعظم له در خطبه‌هاي نماز جمعه تهران‌ 25/09/1379) 3. دفاع از حقوق زنان با سازوکارهاي حقوقي و فرهنگي همچنين سازوکارهاي حقوقي و فرهنگي براي تامين حقوق زنان مد نظر رهبر معظم است. «شأن دستگاه قضائي، ديوان عدالت اداري و يا هر تشکيلات ديگري که در اين کارهاست، صرفاً ديدن و ارائه دادن تخلّف نيست؛ بلکه مبارزه با تخلّف است. اگر مثلًا ... به حقوق قشري از اقشار جامعه (مثلًا زنان و کودکان؛ در خانواده يا بيرون از خانواده) تجاوز مي‏شد و يا مسائلي از اين قبيل رخ مي‏داد، چاره آن است که بينديشيم و دريابيم که بخشهاي مسئول در قوّه‏ي قضائيه، چه نارسايي‌هايي دارند که نتوانسته‏اند مانع از رشد اينتخلفات شوند؟» (بيانات معظم له در ديدار مسئولان دستگاه قضايي 7/4/1374) «اگر فضاي فرهنگي جامعه در زمينه‏ي مسائل زن، شفّاف شود و احکام اسلامي و نظرات قرآني در اين زمينه روشن گردد، راه هموار خواهد شد، براي اينکه بانوان کشور ما بتوانند به آن نقطه‏اي که براييک زن، آرماني و غايت مطلوب است، برسند. اگرچه بحث است، سخن است، گفتن است، اما در واقع عمل است؛ زيرا اين گفتن، فضاي فرهنگي جامعه را شفّاف خواهد کرد و ذهنها را روشن خواهد نمود.» (بيانات معظم له در ديدار جمعي از زنان 30/07/1376) 4. دفاع از حقوق زن در قالب احکام اسلامي امروزه در دفاع از حقوق زن چند گروه را مي توان تشخيص داد: دسته اي که تحت تاثير افکار غربي خواهان حقوقي برآمده از غرب براي زنان اند؛ گروهي که تحت تاثير افکار سنتي و نه اسلامي زن را موجودي حقير و پست مي شمارند و در نهايت گروهي که اسلام را کافي و راهنما مي دانند و ذات و حقيقت زن را به مانند زن به دليل خليفه الله بودن کريم و بزرگوار مي داند. رهبر معظم انقلاب که رهبري دسته سوم را به عهده دارند به دفاع از حقوق زنان در چهارچوب اسلام مي پردازند. «اگر ما امروز بخواهيم براي زنان کشورمان، يک حرکت حقيقي و اساسي بکنيم، تا زنان بتوانند به وضع مطلوب خودشان برسند، بايد به احکام اسلامي نظر داشته باشيم و از آن الهام بگيريم. براي ما، روش را احکام اسلام معين مي‏کند. هر روش خردمندانه‏ي عقلايي را هم اسلام مي‏پسندد و قبول دارد.» (بياناتمعظم له در ديدار جمعي از زنان 30/07/1376) 5. دفاع اخلاقي و قانوني از زنان در داخل خانواده براي دفاع از يک گروه بايد همه جانبه اقدام کرد، به اين صورت که فقط دفاع فرهنگي کافي نيست بلکه اين دفاع مي بايست در تمامي زمينه ها يعني فرهنگي، حقوقي و اخلاقي و ديني باشد. نکته ديگر اينکه در اين دفاع نبايد زن را به صورت اتم مجزا از خانواده در نظر گرفت و به نام دفاع از حقوق زن به کام تخريب يا آسيب به خانواده گام برداريم بلکه با حفظ استحکام خانواده به دفاع از حقوق زنان بپردازيم. «دفاع اخلاقي و قانوني از زن، بخصوص در داخل خانواده است. دفاع قانوني با اصلاح قوانين همان‏طور که گفته شد و ايجاد قوانين لازم و دفاع اخلاقي با طرح اين مسئله و مواجهه با کساني که اين را درست نمي‏فهمند و زن را در خانه، مستخدمِ مورد ستمِ مرد، بدون تمکّن از خودسازي معنوي تلقّي و اين‏گونه هم عمل مي‏کنند. بايد با اين فکر با قوّت و شدت مقابله شود؛ البته به شکل کاملًا منطقي و عقلاني.» (بيانات معظم له در ديدار جمعي از زنان 30/07/1376) «ما به آنها]غربي ها[که نگاه نميکنيم ... ما در محيط خانواده کمبودهاي زيادي داريم؛ احتياج دارد به پشتوانه‌ي قانوني، به تضمين قانوني، به تضمين اجرائي؛ و اين بايد تحقق پيدا کند.» (بياناتمعظم له در ديدار جمعي از بانوان نخبه 01/03/1390) 6. الگوگيري مثبت و نه تقليد از تجربيات مفيد مکتب شيعه منابع احکام اسلامي را چهارگانه يعني قرآن، سنّت‌، عقل و اجماع مي داند. البته نکته مهم در اينجا تفاوت بين اين عقل با عقل مادي که اسير شرايط محيطي و فرهنگي مي شود و در هر نقطه ممکن است نظرات متفاوتي ارائه دهد فرق مي کند. با اين اوصاف، عقل با تعريف اسلامي آن روش هاي درست و منطبق با خواست خدا را از هر نقطه جهان مي پذيرد. از اين جهت، «براي ما، روش را احکام اسلام معين مي‏کند. هر روش خردمندانه‏ي عقلايي را هم اسلام مي‏پسندد و قبول دارد... اگر تجربه‏اي در جايي باشد، مورد قبول است؛ اما تقليد نه. استفاده‏ي خردمندانه از تجربيات ديگران درست؛ اما تقليد، غلط. لذا امروز کساني که براي حقوق زن و براي رشد و شکوفايي استعدادهاي زنان در کشور ما تلاش مي‏کنند که البته هم بايد اين تلاش انجام بگيرد بايد بدانند چه هدفي را دنبال مي‏کنند و چه شعارهايي را بايد مطرح نمايند.» (بياناتمعظم له در ديدار جمعي از زنان 30/07/76) 7. حجاب و فرهنگ رومي تا آنجا که تاريخ براي ما شناخته شده است مي توان به دو نوع نگاه غالب در مورد زنان اشاره داشت: نگاه پوشش که در فرهنگ ايراني قبل از اسلام در ايران و بعد از اسلام هم مشهود بود و نگاه رومي که درهم آميختگي و آزادي جنسي زن و مرد معتقد است. نگاه اول لازمه رشد و حفظ حقوق زن را در پوشش و حجاب مي بيند در حاليکه نگاه رومي حقوق زن را در آزادي جنسي او مي داند!. «ما که روي حجاب اين‌قدر مقيديم، به خاطر اين است که حفظ حجاب به زن کمک مي‌کند تا بتواند به آن رتبه‌ي معنوي عالي خود برسد و دچار آن لغزشگاههاي بسيار لغزنده‌يي که سر راهش قرار داده‌اند، نشود. نقطه‌ي مقابل اين، درست همان فرهنگ رومي حاکم بر امروز اروپاست.آن‌ها با همه چيز کنار مي‌آيند،جز... خويشتن‌داري در مقابل چيزي که به آن آزادي جنسي گفته مي‌شود.» (بيانات معظم له در ديدار اعضاي شوراي فرهنگي، اجتماعي زنان 04/10/1374) 8. ظلم بزرگ در حق زن هر آنچه که انسان را از هدف اصلي خود دور سازد هر چند کوچک باشد بزرگ است. سنگ کوچکي که باعث مرگ شود از سنگ بزرگي که با آن آرامش حاصل مي شود، در نظر انسان بزرگتر و عجيب تر مي نماياند. «چه ستمهايي که در حق زن روا داشته شده و اسمش ستم است، و چه ستمهايي که اسمش هم ستم نيست، اما در حقيقت ستم است؛ مثل همين سوق دادن به تجمل و مصرف‏گرايي و آرايشهاي بيهوده و مخارج سنگين و تبديل شدن به يک وسيله‏ي مصرف. اين، ستم بزرگي بر زن است. شايد بشود گفت که هيچ ظلمي بالاتر از اين نيست؛ زيرا که او را بکلي از آرمان‏ها و اهداف تکاملي خودش غافل و منصرف مي‏کند و به چيزهاي خيلي کوچک و حقير سرگرم مي‏نمايد... که بايد نسبت به آن، حسابي برنامه‏ريزي کرد.» (بيانات معظم له در ديدار اعضاي شوراي فرهنگي اجتماعي زنان‌ 16/10/1369) 9. تکريم واقعي زن ها: فعاليت عمومي زن با مرکزيت خانواده در مورد حقوق زن دو طيف افراطي وجود دارد. در حقوق زنان به معناي غربي روي زن به صورت اتمي تمرکز مي شود يعني حقوق زن را بي عنايت به خانواده در نظر مي گيرند. از طرفي برخي هم که قائل به اجتماع مشارکت زن در اجتماع و فعاليت در کانون خانواده نيستند، مشارکت اجتماعي زنها را رد مي کنند و زنها را محصور در خانواده مي خواهند اما «اسلام به معناي واقعي زن را تکريم کرده است. اگر روي نقش مادر و حرمت مادر در درون خانواده تکيه مي‏کند،يا روي نقش زن و تأثير زن و حقوق زن و وظايف و محدوديت‏هاي زن در داخل خانواده تکيه مي‏کند، به‏هيچ‏وجه به معناي اين نيست که زن را از شرکت در مسائل اجتماعي و دخالت در مبارزات و فعاليت‏هاي عمومي مردم منع کند. عده‏يي بد و يا کج‏ فهميدند؛يک عده‏ي مغرض هم از اين کج‏فهمي استفاده کردند؛ کأنّه يا بايد زن، مادر خوب و همسر خوبي باشد يا بايد در تلاش‏ها و فعاليت‏هاي اجتماعي شرکت کند؛ قضيه اين‏طوري نيست؛ هم بايد مادرِ خوب و همسر خوبي باشد، هم در فعاليت اجتماعي شرکت کند. فاطمه‏ي زهرا (سلام‏الله‏عليها) مظهر چنين جمعي است؛...» (بياناتمعظم له در ديدار جمعي از مداحان 05/05/1384) 10. اسلام و حقوق حقيقي زنان تاريخ گواه بسياري از ستم ها و نادرستي ها است. بسياري مدعي اموري مي شوند که نه در گذشته داشته اند و نه اکنون به درستي دارند. «در دنياي غرب و همين کشورهاي اروپايي که اين همه مدّعي دفاع از حقوق زنان هستند که تقريباً همه‏اش هم دروغ است تا دهه‏هاي اوّل اين قرني که تمام شد، زنان نه فقط حقِّ رأي نداشتند، نه فقط حقِّ گفتن و انتخاب کردن نداشتند، حقِّ مالکيت هم نداشتند. يعني زن مالک اموال موروثي خودش هم نبود؛ اموال او در اختيار شوهر بود! در اسلام بيعت زن، مالکيت زن، حضور زن در اين عرصه‏هاي اساسي سياسي و اجتماعي، تثبيت شده است... زنها مي‏آمدند با پيغمبر بيعت مي‏کردند. پيغمبر اسلام نفرمود که مردها بيايند بيعت کنند و به تبع آن‏ها، هرچه که آن‏ها رأي دادند، هرچه که آن‏ها پذيرفتند، زنها هم مجبور باشند قبول کنند؛ نه. گفتند زنها هم بيعت مي‏کنند؛ آن‏ها هم در قبول اين حکومت، در قبول اين نظم اجتماعي و سياسي شرکت مي‏کنند.غربي‏ها هزار و سيصد سال در اين زمينه از اسلام عقبند و اين ادّعاها را مي‏کنند! در زمينه‏ي مالکيت نيز همين‏طور؛ و در زمينه‏هاي ديگري که مربوط به مسائل اجتماعي و سياسي است.» (بياناتمعظم له در ديدار جمعي از بانوان‌ به مناسبت ميلاد حضرت زهرا(س) 30/06/1379) 11. حاکم نبودن مردها بر زن‌ها تصور برخي از مردم به نادرستي اين است که مرد صاحب و مالک زن مي باشد. بلکه تصور درست اين است که زن و مرد در چارچوب حدود الهي همراه و هميار هم هستند.«هدف اسلام در دفاع از حقوق زنان - همان‌طور که گفته شد - اين است که زن تحت ستم نباشد و مرد خود را حاکم بر زن نداند. در خانواده، حدود و حقوقي هست. مرد حقوقي دارد، زن هم حقوقي دارد و اين حقوق به‌شدّت عادلانه و متوازن ترتيب داده شده است.» (بيانات معظم له در ديدار جمعي از زنان 30/07/1376) 12. دفاع کامل زنان از حقوق خود به لحاظ جمعيت شناختي تقريبا جمعيت زنان و مردان به دو نيمه تقسيم مي شود. لذا اگر جامعه اي نيمي از نيروي انساني خود را از فعاليت در اجتماع منع کند به لحاظ کارکردي دچار آسيب خواهد شد. از طرفي هم اين دو نيمه جمعيتي به طور همزمان بايد به حقوق خود آگاه بوده و از آن دفاع کنند و از طرفي ديگر حقوق ديگري را بشناسند و از آن دفاع کنند. «وقتي‏که صحبت از نيروي انساني است، بايد توجّه کنيم که نصف جمعيت کشور و نيمي از نيروي انساني، بانوان کشورند. اگر بينش غلطي در مورد زن وجود داشته باشد، بازسازي به معناي حقيقي و در سطح وسيع آن، شدني نيست. هم خودِ بانوان کشور بايد نسبت به موضوع زن از نظر اسلام، داراي آگاهي کافي و لازم باشند، تا بتوانند با اتّکا به نظر والاي دين مقدس اسلام، از حقوق خود به طور کامل دفع کنند، و هم همه‏ي افراد جامعه و مردان در کشور اسلامي بايد بدانند که نظر اسلام در مورد زن، حضور زن در عرصه‏هاي زندگي، فعّاليت زنان، تحصيل زنان، کار و تلاش اجتماعي و سياسي و اقتصادي و علمي زنان، نقش زن در خانواده و نقش زن در بيرون از خانواده چيست.» (بيانات معظم له در اجتماع زنان خوزستان 20/12/1375) جمع بندي همانطور که گفته شد در نظر مقام معظم رهبري دو گونه ستم در حق زنان روا مي شود که عبارتند از ستم هاي کهنه و مدرن است که با هر دو نوع آنها بايد مبارزه کرد. از منظر ايشان راه مبارزه با اين ستم ها در پيروي از اسوه هايي چون حظرت خديجه(س)، حضرت زهرا(س) و حضرت زينب (س) است. در اين مقاله سعي شد تا در منظومه فکري مقام معظم رهبري راجع به حقوق زنان به 12 شاخص اشاره شود که عبارتند از زن و خانواده، دفاع از حقوق زنان در خانواده ها با امر به معروف و نهي از منکر، دفاع از حقوق زنان با سازوکارهاي حقوقي و فرهنگي، دفاع از حقوق زن در قالب احکام اسلامي، دفاع اخلاقي و قانوني از زنان در داخل خانواده، الگوگيري مثبت و نه تقليد از تجربيات مفيد، حجاب و فرهنگ رومي، ظلم بزرگ در حق زن، تکريم واقعي زن ها: فعاليت عمومي زن با مرکزيت خانواده، اسلام و حقوق حقيقي زنان، حاکم نبودن مردها بر زنها، دفاع کامل زنان از حقوق خود مي باشد. منابع 1. بيانات معظم له در اجتماع زنان خوزستان 20/12/1375 2. بيانات معظم له در ديدار جمعي از زنان 30/07/1376 3. بيانات معظم له در ديدار جمعي از بانوان‌ به مناسبت ميلاد حضرت زهرا(س) 30/06/1379 4. بيانات معظم له در ديدار جمعي از مداحان 05/05/1384 5. بيانات معظم له در ديدار مسئولان دستگاه قضايي 07/04/1374 6. بيانات معظم له در خطبه‌هاي نماز جمعه تهران‌ 25/09/1379 7. پيام معظم له به کنگره‌ي هفت هزار زن شهيد کشور 16/12/1391 8. هاجري عبد الرسول ، 1387In: http://www.farsnews.com 9. قطب، محمد (۱۳۶۰) جاهليت در قرن بيستم، ترجمه سيد صدارالدين بلاغي، تهران: اميرکبير. 10. خطبه 214 نهج البلاغه 11. نهج البلاغه، خطبه 94 12. قران کريم آيات 58 تا 59 سوره نحل 13. بيانات معظم له در ديدار اعضاي شوراي فرهنگي اجتماعي زنان‌ 16/10/1369 14. بيانات معظم له در ديدار اعضاي شوراي فرهنگي، اجتماعي زنان 04/10/1374 15. بيانات معظم له در ديدار جمعي از بانوان نخبه 01/03/1390