یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تازه‌ترین گزارش آژانس درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران را منتشر کرد. مهم‌ترین وجه مشترک این گزارش با گزارش‌های پیشین تناقض‌آلود بودن آن است. آژانس در این گزارش مانند گزارش‌های گذشته از یک طرف نبود انحراف در فعالیت‌های ایران را که تحت نظارت پادمان‌ها قرار دارد، تأیید می‌کند و از طرف دیگر عامدانه جزئی‌تر اعلام می‌کند: «آژانس همچنان نگران وجود احتمالی فعالیت‌های اعلام نشده در زمینه هسته‌ای توسط سازمان‌های مرتبط نظامی از جمله فعالیت‌های مربوط به تولید کلاهک هسته‌ای با قابلیت‌ نصب بر روی موشک است. لازم است تا ایران همکاری کاملی را با آژانس در زمینه تمام مسائل برجسته، به ویژه مسائلی که سبب افزایش نگرانی‌ها درباره ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته‌ای ایران می‌شود، داشته باشد؛ همکاری‌هایی شامل فراهم کردن دسترسی بدون وقفه به تمامی پایگاه‌های هسته‌ای، تجهیزات و افراد و نیز اسناد درخواست شده توسط آژانس … آژانس در شرایطی قرار ندارد که اطمینان موثقی درباره فقدان فعالیت‌ها و مواد هسته‌ای اعلام نشده در ایران ارائه دهد و بنابراین نمی‌تواند نتیجه‌گیری کند که تمام مواد هسته‌ای موجود در ایران برای فعالیت‌های صلح‌آمیز مورد استفاده قرار می‌گیرد…آژانس آماده است تا روند رفع تمامی مسائل برجسته تحت چهارچوب همکاری را تسریع بخشد. این امر زمانی محقق خواهد شد که ایران همکاری بیشتری با آژانس داشته و دسترسی به‌موقع به تمامی اطلاعات، اسناد، پایگاه‌ها، مواد و پرسنل مرتبط با فعالیت‌های هسته‌ای در ایران بنا به درخواست آژانس فراهم گردد.» همانطور که از عبارت‌های فوق یعنی فرازهایی از گزارش تازه آمانو برمی‌آید، وی با القای نگرانی شدید به مخاطبان تناقض بزرگی را ایجاد می‌کند که به سبب پرداخت جزئي‌تر به موارد نگران‌کننده، نتیجه آن به نفع القای نگرانی تمام می‌شود و مخاطب تصور می‌کند که ایران خارج از قوانین آژانس در حال فعالیت است و ناخواسته به دیدگاه آژانس متمایل می‌شود؛ حال آنکه مدیرکل آژانس به دور از هرگونه جانبداری وظیفه دارد واقعیت‌ها را با انتخاب دقیق‌ترین واژگان منتقل کند. آمانو بدون توجه به این اصل مهم که ناشی از قرار گرفتن در سیطره قدرت‌های افزون‌خواه است، گزارش‌های خود و از جمله گزارش اخیر را به گونه‌ای تنظیم کرده تا ادعاها و رفتار و روش نامشروع کشورهایی که به دروغ ایران را به فعالیت‌های هسته‌ای غیرقانونی متهم می‌کنند، مشروع جلوه دهد. آمانو در سخنرانی در اندیشکده آمریکایی بروکینگز درباره مباحث هسته‌ای ایران مطالبی مشابه آنچه در گزارشش آمده با لحنی تندتر بیان کرد و گفت: «در آن گزارش (سال ۲۰۱۱) اعلام کردم که اطلاعات نشان می‌دهند، ایران فعالیت‌هایی را در ارتباط با توسعه با تجهیزات انفجار هسته‌ای انجام داده است. اطلاعات همچنین نشان می‌دادند که این فعالیت‌ها پیش از پایان سال ۲۰۰۳ انجام می‌گرفتند و اینکه برخی از این فعالیت‌ها شاید ادامه داشته باشند.» وی در ادامه این سخنرانی مدعی شد که بررسی ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران وابسته به همکاری این کشور است.» رضا نجفی، سفیر و نماینده دائم ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به این گزارش‌ واکنش نشان داد و درباره مهم‌ترین بخش آن یعنی مبحث ادعایی نظامی گفت: «ایران قبلاً بخش مربوط به اتهامات به اصطلاح «ابعاد احتمالی نظامی» را رد کرده و این بخش تکراری است و آژانس تا به حال سند متقنی ارائه نداده است تا ایران آنها را بررسی کند.» در مناقشاتی در سطح آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و کشوری مانند ایران اولین چیزی که باید مدنظر قرار گیرد «اعتبار ادعاها» است؛ در غیر این صورت زنجیره تمام نشدنی «ادعاهای واهی» می‌تواند دستاویز قرار گیرد، کاری که متأسفانه آژانس آن را پیش گرفته و در حال هزینه کردن حیثیتش برای کشورهای چپاولگر است.آمانو زمانی مجاز است در گزارش به حل نشده ماندن مباحث ادعایی نظامی بپردازد که پیش از آن اسناد معتبری که آن ادعاها را تأیید می‌کند به ایران ارائه کند؛ حال آنکه آمانو هیچ‌گاه چنین اسنادی را ارائه نکرده ـ چون وجود خارجی نداشته ـ و تنها در سخنرانی‌اش در اندیشکده بروکینگز چنین مسئله‌ای را به بررسی‌های چندساله کارشناسان آژانس نسبت داده که چنین نسبتی هم معتبر نیست؛ زیرا یک‌سوی قضیه ایران است که باید به دلیل نیاز به وجود اسناد قطعی، ادعاها را بپذیرد که تاکنون چنین نشده است. یکی دیگر از مطالبات آمانو دریافت اطلاعات درباره بخش‌های سری فعالیت‌های هسته‌ای ایران مانند: پایگاه‌ها، تجهیزات، اسناد، مواد و افراد است که بر فرض اگر تا چندی پیش با تسامح و فقط برای ابراز حسن‌ظن پذیرفتنی بود، پس از برخی اتفاقات و از جمله مهم‌ترین آنها یعنی ترور و شهادت چند تن از دانشمندان هسته‌ای ایران در خواستی وقیحانه است؛ چرا که قطعاً شناسایی و ترور این دانشمندان متدین، کوشا، جوان، انقلابی و دل‌بسته به اسلام و نظام در ارتباط مستقیم با بازرسی‌های آژانس و همکاری ایران با آنها بوده است. به عبارت روشن‌تر اطلاعات شهدای هسته‌ای از درون آژانس به دولت‌هایی که در ظاهر به تروریسم حمله می‌کنند و در باطن ابزار اصلی آنها است، درز نمود. اگر آنها آن را انکار می‌کنند این مسئله برای ایران قطعی و مسلم است؛ پس چرا باید به آژانس بدبین نباشد و اتفاقاً اصرار آژانس بر دریافت این دست از اطلاعات مشکوک بودن آن را تقویت می‌کند.یکی دیگر از درخواست‌های نابه‌جای آمانو مربوط به پروتکل الحاقی است که در گزارش درباره آن آورده است: برخالف قطعنامه‌های مربوط به شورای حکام و شورای امنیت، ایران پروتکل الحاقی را اجرا نمی‌کند. آژانس در شرایطی نیست که بتواند تضمینی معتبر درباره فقدان مواد و فعالیت‌های هسته‌ای اعلام نشده در ایران ارائه دهد مگر اینکه ایران همکاری لازم را با آژانس از جمله اجرای پروتکل الحاقی به عمل آورد.» آمانو در بروکینگز هم به این موضوع پرداخت و گفت: «ایران اکنون پروتکل الحاقی را اجرا نمی‌کند که برخلاف قطعنامه‌های شورای حکام و شورای امنیت است. اجرای پروتکل الحاقی از جانب ایران برای اینکه آژانس اطمینان معتبر درباره عدم وجود مواد و فعالیت‌های هسته‌ای اعلام نشده در کشور ارائه کند، ضروری است.» نجفی در پاسخ به این درخواست ناصواب و زیاده‌خواهانه آمانو گفت: «اینکه آژانس نمی‌تواند به دلیل عدم اجرای پروتکل الحاقی نسبت به عدم وجود فعالیت‌های اعلام نشده اطمینان بدهد تنها مختص ایران نیست و همه اعضایی که پروتکل الحاقی را اجرا نمی‌کنند. همین وضعیت را دارند.» نجفی در ادامه به نکته اساسی اشاره کرد و افزود: در واقع ما قبلاً برای حدود سه سال پروتکل الحاقی را اجرا می‌کردیم که به دلیل ارجاع موضوع ایران به شورای امنیت و تحمیل تحریم‌های غیرقانونی آن را متوقف کردیم.» همانطور که نجفی به درستی به آن اشاره داشته ایران با پذیرش اجرای پروتکل الحاقی به مدت حدود سه سال، پیشتر حسن‌نیت خود را نشان داده، اما این طرف مقابل بود که با لجاجت و اتکا به قلدری،‌ فرصت‌سوزی کرد و باعث شد ایران اجرای آن پروتکل را متوقف کند. الآن آمانو در برابر این پرسش اعتراضی ایران قرار دارد که چرا ایران باید دوباره اجرای آن را بپذیرد در حالی که اجرای آن به هیچ وجه الزام‌آور نیست و حتی خواست شورای حکام و شورای امنیت که در پشت آن قرار دارد، نمی‌تواند آن را الزام‌آور کند و ایران پیشتر این فرصت را به طرف مقابل داد و آژانس در آن زمان با استفاده از این فرصت هم نتوانست در فعالیت‌های ایران عمل خلافی را مشاهده کند. تا زمانی که آژانس وابسته و ابزار قدرت‌های بزرگ است و مسائل فنی را در ذیل میل و دیدگاه سیاسی آنها تفسیر می‌کند و بدون توجه به موقعیتش در حالت اضافه به آن پنج کشور عمل می‌کند، قابل اعتماد نیست و نباید به خواسته‌هایش وقعی گذاشته شود. آژانس زمانی اعتبار می‌یابد که آژانس باشد نه مرید و تابع محض چپاولگران!