پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ بسيج به عنوان يک نيروي مردمي با هدف اوليه استفاده از توان بالاي مردمي در راستاي دفاع از انقلاب اسلامي و دستاوردهاي آن، در 5 آذر سال 1358 يعني 22 روز پس از تسخير سفارت آمريکا به وسيله دانشجويان پيرو خط امام، با فرمان بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران تأسيس گرديدکه به مرور و متناسب با مقتضيات زماني خاص و همزمان با بروز و حدوث مسائل و موضوعات گوناگون در ابعاد داخلي و خارجي طي 32 سال گذشته براي نظام، نقش ها و کارويژه اي متعددي نيز براي اين نيروي مردمي تعريف و تبيين شده است. در واقع اگر چه بسيج در کنار نيروهاي زميني، دريايي، هوايي و قدس به عنوان نيروي پنجم و تأثيرگذار سپاه پاسداران انقلاب اسلامي موجوديت و جايگاه قانوني خويش را با توجه به شاخص ها و ضرورت هاي انقلاب اسلامي ايران کسب نموده است، اما با توجه به نقش چندگانه آن در تثبيت انقلاب اسلامي و ساختارهاي مربوط به آن از تنوع رفتاري و کارکردهاي متفاوتي برخوردار بوده است. بطور کلي کارکردهاي مختلف بسيج را مي توان در دو دسته کلي کارکردهاي نظامي و کارکردهاي غيرنظامي جمع بندي نمود. کارکردهاي بسيج در زمينه نظامي شامل سه نقش همزمان مکمل همديگر يعني بازدارندگي، دفاعي و تهاجمي است. استفاده از توان و ظرفيت هاي بالاي بسيج در جهت «بازدارندگي» شامل بکارگيري کليه منابع و امکانات ممکن و قابل دسترس بسيج براي جلوگيري از بروز هرگونه تهديد نسبت به منافع پايدار و ملي کشور مي باشد. بسيج در جايگاه يک نيروي «دفاعي» هم در برگيرنده تدابير و تصميماتي است که براي مقاومت در مقابل حملات نظامي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي، رواني و تکنولوژيکي که از جانب يک يا چند کشور متوجه نظام مي شود اتخاذ مي‌گردد. اما نقش سوم از کارکردهاي سه گانه بسيج در بعد نظامي نقش «تهاجمي» آن است. يعني چنانچه ضرورت ايجاب نمايد هر نوع عمليات تهاجمي پيشدستانه اعم از نظامي و غيرنظامي بر عليه تهديدات متصور از سوي عوامل خارجي نسبت به منافع ملي و حياتي کشور چه در ابعاد داخلي و چه خارجي با مشارکت فعالانه بسيج انجام مي شود. در مورد کارکردهاي غيرنظامي بسيج نيز مي توان به نقش هاي نرم افزاري از جمله علمي- فرهنگي، اجتماعي- سازندگي، سياسي- اقتصادي و اطلاعاتي- امنيتي آن اشاره نمود. محققاً تمامي مجموعه فعاليت هاي بسيج از ماهيت «دفاعي» برخوردارند. براي مثال نقش فرهنگي، اطلاعاتي، سياسي يا...بسيج هنگامي فعال تر مي شوند که مشاهده شود تهديدات خارجي يا داخلي از نوع نرم آن مانند راه اندازي جنگ هاي اطلاعاتي يا ايجاد اختلال در سيستم فرهنگي- ارزشي يا اين قبيل موضوعات متوجه کشور باشد. بنابراين همچنان که اشاره شد بسيج در اصل يک نيروي دفاعي است و فلسفه اوليه تأسيس آن نيز بکارگيري توان بالاي مردمي در جهت حفاظت از آرمان ها و دستاوردهاي انقلاب و خنثي سازي تهديدات موجود بر عليه اين آرمان ها بوده است. حال تقسيم بندي کارويژه هاي آن به نظامي(بازدارندگي، دفاعي، تهاجمي) و غيرنظامي(فرهنگي، اقتصادي، رواني، سياسي و...) نه تنها ماهيت دفاعي بودن آن را دستخوش تغيير نساخته است بلکه ماهيت دفاعي بودن آن را نيز افزايش داده است. با اين اوصاف مي توان بيان داشت که بسيج در تدوين و تنظيم و همچنين اجراي استراتژي هاي دفاعي کشور از جايگاه ويژه اي برخوردار است بگونه اي که حتي رهيافت هاي سياستگذاري خارجي کشور نيز تحت تأثير بسيج و آرمان هاي آن مي باشد. با توجه به اينکه همه مديران نظام اعم از مديران ارشد و ميانه و پايين دست شاغل در هر نهاد و سازماني همگي به اتفاق در بسيج مستضعفين عضويت داشته و هر يک در مقاطع مختلف چه در دوران جنگ و چه پس از آن بصورت عملياتي در مجموعه سازماني بسيج از طرق گوناگون چه بصورت داوطلبانه و چه از طريق سپاه پاسداران به ايفاي نقش و انجام مسؤليت پرداخته اند از اين نکته نظر اجزاء سياست و استراتژي هاي کلان دفاعي کشور هم که در ساختارها و مجموعه هايي مانند شوراي عالي دفاع، شوراي عالي امنيت ملي، ستاد فرماندهي کل قوا، وزارت دفاع و مراکز تحقيقات دفاعي استراتژيک تعيين مي شود نيروهاي بسيجي مشارکت گسترده اي داشته و بنوعي روح تفکر بسيجي در تدوين و اجراي طرح هاي دفاعي اتخاذشده در اين نهادها حکمفرماست. وجود شرايط و مختصات گوناگون از جمله مشارکت همه جانبه در روند جنگ تحميلي و بازسازي کشور و حضور و بکارگيري در همه عرصه هاي وجودي سبب گرديده است که بسيج در جامعه و نظام سياسي، از مشروعيت قانوني و نقش سازماني خاصي برخوردار باشد. در واقع بسيج در چهارچوب سپاه پاسداران همگام با سازماندهي دروني يگان ها و واحدهاي خود موقعيت بوروکراتيک و سازماني و در عين حال تأثيرگذار خود را در سياستگذاري هاي دفاعي و استراتژيکي کشور تثبيت نموده است که اين امر را مي توان در روند مشارکت فعالانة آن در ستاد فرماندهي کل قوا، کميته دفاعي شوراي عالي امنيت ملي و بخش نظامي دفتر مقام معظم رهبري و همچنين مشارکت و همکاري هاي لازم در جهت مأموريت هاي نيروي انتظامي و ارتش مشاهده نمود. به هر حال وظايف و نقش سازماني و کارکردي بسيج بيان کنندة آن است که اين مجموعة نظامي- ايدئولوژيک که داراي مشروعيت انقلابي و برآمده از بطن انقلاب مي باشد، در جهت تامين امنيت ملي کشور و دفاع از دستاوردهاي انقلاب گام بر مي‌دارد که بالطبع طبيعي نيز هست که براي انجام هر چه بهتر اين وظيفه بايد در روندهاي مختلف تصميم‌گيري بويژه در جريان تدوين و تنطيم استراتژي هاي کلان دفاعي کشور قرار داشته و به عنوان يکي از طرف هاي تبادل نظر حضور داشته باشد.